مواهب الرحمن في تفسير القرآن
نام کتاب | مواهب الرحمن في تفسير القرآن |
---|---|
نام های دیگر کتاب | |
پدیدآورندگان | موسوی سبزواری، عبدالاعلی (نويسنده) |
زبان | عربی |
کد کنگره | BP 98 /س2م8 1300 |
موضوع | تفاسیر - قرن 14
تفاسیر شیعه - قرن ۱۴ |
ناشر | موسسه اهل البيت (علیهم السلام) ج: 1, 2, 3, 4
مؤسسة المنار ج: 5, 8 دفتر سماحه آیت الله العظمی السبزواری ج: 6, 7, 9, 10, 11 |
مکان نشر | بیروت - لبنان ج: 1, 2, 3, 4
[بی جا] - [بی جا] ج: 5, 6, 7, 8, 9, 10, 11 |
سال نشر | |
کد اتوماسیون | 1934 |
اين تفسير، يكى از تفاسير جامع و متقن شيعه در دورههاى اخير است؛ زيرا از زاويهاى علمى به ابعاد مختلف ادبى، لغوى، بلاغى، فقهى، كلامى، اجتماعى، فلسفى و عرفانى پرداخته و در هر قسمت بهتناسب وارد بحث شده است.
روش تفسير
روش تفسير، اجتهادى و درعينحال جمع بين معقول و منقول است. شامل همه آيات قرآن مىشود و با نثرى روان و بدون پيچيدگى و تفنن در عبارات مطالب را ارائه كرده است.
مؤلف قبل از ورود به تفسير، در مقدمهاى كوتاه، انگيزه و شيوه خود را اين چنين بيان مىدارد:
«اكثر مفسرين، قرآن را به رنگ و بوى علمى كه با آن مأنوسند، تفسير كردهاند؛ فلاسفه، متكلمين، فقها، عرفا، صوفيه، اهل لغت، اهل حديث و ديگران. تلاشم اين است كه تفسير به رأى نكنم و تفسير قرآن را به قرآن ارائه دهم و با آنچه از ائمه(ع) در تبيين آيات آمده، درآميزم و آنچه را مورد پذيرش و اتفاق جميع اهل شريعت است، به آن اضافه نمايم و در نهايت، آنچه را كه مىتوان با قرائن معتبر از آيات استظهار كرد، كنار آن ذكر نمايم.
روش من اين بوده كه مضمون آيه را بيان كنم، سپس مفردات و بعد از آن مباحث مربوط به آيه را مطرح كنم و در مبحث دلالى، معناى عامى را كه آيه با دلالتهاى ظاهرى يا دقائق علمى به آن، اشاره دارد، بيان كردهام.
متعرض بيان نظم آيات و ارتباط آنها نشدم؛ زيرا معتقدم، جامع قريب آنها هدايت و تكامل انسانى است؛ با اين وصف، وجهى براى ذكر نظم آيات نمىبينم. شأن نزول آيات را غالبا ذكر نكردم؛ چون معتقدم، آيات قرآن، كلياتى است كه بر مصاديق خود، در همه زمانها تطبيق مىكند؛ پس وجهى براى تخصيص آن به زمان نزول يا به فرد خاصى، نيست.
رواياتى از ائمه(ع) نيز كه در صدد بيان مصاديق هستند، از باب تخصيص معناى آيه به آن مصداق، نخواهد بود، بلكه مصداق تطبيق كلى بر افراد خود مىباشد. از عبارتهاى مغلق و الفاظ سخت و تفصيل زائد احتراز جستم».
ايشان ابتداى بحث هر سوره، به ذكر مكى يا مدنى بودن آن، تعداد آيات و احيانا وجه تسميه آن مىپردازد. پس از آن وارد بحث آيات مىشود، ابتدا اشارهاى به مضمون كلى آيات، نموده، سپس به تفسير فقره به فقره آن مىپردازد. بعد از آن به مفردات پرداخته، معانى لغوى، مفاهيم و تفسير آنها را بيان مىكند.
تفسير موضوعى
ايشان تحت عنوان «بحوث المقام»، به بحثهاى متفاوتى مىپردازد؛ از آن جمله: بحث ادبى، بحث دلالى، فقهى، روايى، فلسفى، كلامى، عرفانى، علمى، اخلاقى و اجتماعى.
در بحث ادبى، به تجزيه و تركيب و قرائت مىپردازد و وجوه مختلف آن را بيان مىنمايد و گاه نيز بحثى تخصصى ادبى ارائه مىنمايد؛ مانند جلد 1، صفحه 336، ذيل آيه 96 سوره بقره، بحثى راجع به «لو». مراد ايشان از «بحث دلالى» مطالبى است كه به كمك ظاهر آيات، قرائن علمى و مانند آن فهميده مىشود.
در «بحث فقهى»، متعرض مسائل فقهى آيات مىشود و تا حدودى به استدلال بر آن طبق مذهب اماميه، مىپردازد؛ اما تفصيل آن را به كتب فقهى بدون ذكر نام يا كتاب «مهذب الأحكام» خود ارجاع مىدهد (مانند ج1، ص307، ذيل آيه 79 سوره بقره).
در «بحث روايى»، ايشان، روايات قابل اعتماد را از كتب روائى و تفسيرى، در تفسير آيات ذكر مىكند و معمولا همراه با اظهار نظر درباره مضمون، دلالت، سند يا رجال آن، مىباشد.
گاهى نيز به بحثهاى علمى در موضوع مناسب با آيه مىپردازد؛ مثلا ذيل آيات 102 و 103 بقره، بحثى علمى درباره سحر، حقيقت، انواع، موضوع، تأثير و فرق آن با عمل انبيا مطرح مىنمايد يا بحث علمى درباره كيفيت نزول و تنزيل قرآن (ر.ك: ج3، ص39، ذيل آيه 185 سوره بقره).
به تناسب آيات نيز گاهى، بحثهاى فلسفى، ارائه مىدهد؛ بهعنوان نمونه ذيل آيات 5-7 سوره حمد، بحثى راجع به «نفى سنخيت بين علت و معلول در فاعل مختار» مطرح مىكند يا در ذيل آيات 51-54 سوره بقره، بحثى درباره اينكه «افاضات الهى محدود به حدود استعداد و كيفيت قابل مىباشد و اينكه غرض اصلى از ميقات همين افاضات است» و يا بحث اراده را در ص85، ج8، ذيل آيات 26-28 سوره نساء مطرح مىنمايد.
بيان لطائف و نكات عرفانى و استظهارهاى باطنى، نيز بهتناسب آيات، لابهلاى تفسير ايشان، چشمنواز است؛ مانند ص184 و 179، ج1، ذيل بحث «هبوط» و آيات 38 و 35 سوره بقره يا بحث تهذيب نفس، ج8، ص144، ذيل آيه 31 سوره نساء يا بحثى در اراده و مراد، ص102، ج8، ذيل آيه 26-28 سوره نساء.
بحثهاى تاريخى، مانند تاريخ دخول بنى اسرائيل به مصر و زندگى و خروج آنها و كيفيت قصه بقره، هر از گاهى ذيل آيات، ديده مىشود.
تاريخ عقايد ملل و نحل نيز به مقدار كم، تكميلكننده مباحث ايشان است، مانند بحث تاريخ عقايد «صابئين»، ذيل آيه 62 سوره بقره، ص271، ج1.
مطالب اخلاقى نيز از مواردى است كه مصنف، مطرح مىنمايد، مانند بحث گناهان كبيره و صغيره، ص135، ج8، ذيل آيه 31 سوره نساء يا بحث نفاق، ص352، ج8، ذيل آيات 60-63 سوره نساء.
بحثهاى اجتماعى نيز مورد غفلت مصنف واقع نشده و بهتناسب مطرح كرده است، مانند ج3، ص107، بحثى در حقيقت ملكيت، ذيل آيه 188 سوره بقره يا جايگاه زن، ج3، ص380، ذيل آيات 222 و 223 سوره بقره.
در اين ميان، مباحث كلامى مصنف، توجه خواننده را به خود جلب مىكند، مانند ج1، ص361، ذيل آيات 102 و 103 راجع به فرق معجزه و سحر، بحث جبر و تفويض ذيل آيات 23 و 24 و 27 سوره بقره، ج1، ص132 تا ص140 يا بحث امامت، ج8، ص340، ذيل آيه 59 سوره نساء.
علاوه بر عناوين بالا، عنوان «بحث قرآنى» در مواردى اندك، نيز مطالبى را در بر دارد، مانند ج8، ص283، ذيل آيه 48 سوره نساء يا ج4، ص456 ذيل آيات 275-281 سوره بقره، درباره ربا.
مؤلف گرچه در مقدمه كوتاه خود، بحثى درباره علوم قرآنى ننمود، اما به شكل موضوعى برخى مطالب اين علم را مطرح نموده است، مانند بحث مفصلى در نسخ (ج1، ص377، ذيل آيات 106-108 سوره بقره) يا بحث اعجاز قرآن (ج1، ص115، ذيل آيات 23-24 سوره بقره) و بحث نزول قرآن (ج3، ص39، ذيل آيه 185 سوره بقره).
خصوصيات ديگر
1. اجتناب از اسرائيليات.
2. اختصار در طرح مباحث ادبى و لفظى.
3. پرهيز از تفصيل در آيات الاحكام.
4. ميانهروى در تكيه بر روايات.
منابع تفسير
مؤلف، مصادر و مراجع خود را در مباحث مختلف تفسيرى ذكر نكرده است، ولى در روايات از تفسير قمى، تفسير عياشى، تفسير منسوب به امام حسن عسكرى(ع)، تفسير مجمع البيان، كافى، احتجاج، معاني الأخبار، توحيد صدوق، عيون، نهج البلاغة، امالى مفيد و ساير كتب روائى شيعى. از كتب اهل سنت، صحاح سته، در المنثور، أسباب النزول واحدى، كنز العمال و بعض منابع ديگر را مورد استفاده قرار داده است.
در پايان هر جلد، فهرست تفصيلى آيات و مطالب تفسير آمده است.
ضمنا مفسر، تفسير ديگرى در حاشيه و شرح تفسير صافى دارد كه در يك مجلد و به زبان عربى شيوا مىباشد. نسخه اصل آن به خط مؤلف در كتابخانه وى در نجف اشرف موجود است.
لازم به يادآورى است كه آدرسهاى دادهشده از تفسير مواهب الرحمن، جلد 1 تا 4، از چاپ مؤسسه اهل البيت بيروت، چاپ سوم، 1988م / 1409ق و از جلد 5 تا 8 از چاپ مؤسسه المنار، چاپ سوم، 1418ق، مىباشد.
منابع مقاله
1. مجله آيينه پژوهش، سال چهارم، شماره 20، صفحه 116 و 117، دفتر تبليغات اسلامى حوزه علميه قم.
2. فصلنامه پژوهشهاى قرآنى، شماره 8-7، ويژه تفسيرنگارى در قرن چهاردهم، پاييز و زمستان 1375، مقاله تحولات تفسيرنگارى در قرن چهارده، دفتر تبليغات اسلامى حوزه علميه قم.
3. دانشنامه قرآنى و قرآنپژوهى جلد 1 و 2، به كوشش بهاءالدين خرمشاهى، انتشارات دوستان، تهران، پاييز 1377.
4. طبقات مفسران شيعه، دكتر عقيقى بخشايشى، جلد 5، دفتر نشر نويد اسلام، قم، چاپ اول، سال 1376.
5. المفسرون حياتهم و منهجهم، سيد محمدعلى ايازى، چاپ مؤسسه نشر و چاپ وزارت ارشاد اسلامى، 1373ش.
6. تفسير «مواهب الرحمن في تفسير القرآن»، چاپ مؤسسه اهل البيت، جلد 1-4 و مؤسسه المنار، جلد 8-5.
وابستهها
پیوندها
مطالعه کتاب مواهب الرحمن في تفسير القرآن در پایگاه کتابخانه دیجیتال نور