الجوهر الثمين في تفسير الكتاب المبين

الجوهر الثمين في تفسير القرآن المبين، به زبان عربى، اثر سيد‌‎عبدالله شبر، متعلق به قرن 13ق، مجموعه‌اى تفسيرى از كل آيات قرآن كريم است.

الجوهر الثمين في تفسير الكتاب المبين
الجوهر الثمين في تفسير الكتاب المبين
پدیدآورانشبر، عبدالله (نویسنده) بحرالعلوم، محمد (مقدمه نويس)
ناشرشرکة مکتبة الالفين
مکان نشرکویت - کویت
سال نشر1407 ‌‎ق یا 1986 م
چاپ1
موضوعتفاسیر شیعه - قرن 13ق.
زبانعربی
تعداد جلد6
کد کنگره
‏BP‎‏ ‎‏97‎‏/‎‏5‎‏ ‎‏/‎‏ش‎‏2‎‏ج‎‏9
نورلایبمطالعه و دانلود pdf

ساختار

كتاب، در شش جلد، تدوين شده است و تفسير سوره‌ها در مجلدات شش‌گانه آن، به ترتيب، به شكل زير است:

  1. از آغاز قرآن تا پایان سوره آل عمران؛
  2. از آغاز سوره نساء تا پایان سوره اعراف؛
  3. از آغاز سوره انفال تا پایان سوره نحل؛
  4. از آغاز سوره اسراء تا پایان سوره نمل؛
  5. از آغاز سوره قصص تا پایان سوره جاثيه؛
  6. از آغاز سوره احقاف تا پایان قرآن.

نویسنده، در اين مجموعه، روى‌كردى ادبى، بلاغى و لغوى به آيات داشته و با شرح لغات، اصطلاحات و عبارات آيات، سعى در تبيين مفهوم آيه دارد. وى، از روايات تفسيرى نيز در تفسير آيات كمك گرفته و به‌صورت شرح مزجى به توضيح مفاد و مندرجات آيات پرداخته است. در داخل پرانتز آيات مورد نظر و در بيرون آن مفهوم آيات بيان شده است.

گزارش محتوا

مؤلف، ابتدا، از جايگاه نزول سوره سخن مى‌گويد و پس از آن، با اشاره‌اى به شماره آيات سوره و اختلاف موجود در آن، قسمتى از سوره را انتخاب كرده، اول آيات را ذكر مى‌كند و سپس به تفسير آنها مى‌پردازد. در تفسير آيات، ابتدا، ثواب قرائت است و بعد از آن تشريح و تبيين جمله‌ها و غالبا با اتكاء به روايات و برخى از اقوال مفسران.

در نقل اقوال مفسران، توجهى شايسته است به اقوال تمام مفسران شيعه و سنى، متقدم و متأخر، گاهى با نقد و تحليل و گاه صرفا با نقل و اشاره. مسائل عقيدتى، بسيار خلاصه و فشرده آمده است تا جايى كه از محدوده توضيح آيات بيرون نرود. نقل قصص و تاريخ، به تفصيل نيست و آنچه آمده، غالبا بدون نقد و تحليل است، با انتخابى شايسته. به قرائت‌هاى مختلف در آيات، توجه شده و با توجيه معانى انتخاب شده، غالبا به استدلال و توجيه پرداخته است و اين همه با نثرى روان، روشن و رسا بيان شده است و اين، شيوه تفسيرى مؤلف است كه پس از اين، به آن اشاره‌اى خواهيم داشت.

دكتر سيد‌‎محمد بحر العلوم، در ضمن مقدمه مفصل و سودمند خود براین تفسير، درباره آن نوشته‌اند:

در چهارچوپ جريان تفسيرنگارى شيعى، در روشن تفسيرى، پس از «مجمع البيان»، اين تفسير را مى‌توان حلقه مفقوده‌اى دانست كه در جمع بين جنبه‌هاى عقلانى در تفسير و تلاش براى دست يافتن به روشى سهل و آسان در تعبير و عرضه مطالب، همت ورزيده است. در نگارش و تبيين مطالب، توضيح روشن و رسا، نثر روان و استوار محدود ساختن مطالب در محدوده روشن‌گرى پيرامون آيات و پرهيز از «اطناب ممل» و «ايجاز مخل»، دقت شايسته در انتخاب روايت و منقولات و... از جمله ويژگى‌هاى برجسته اين تفسير است. اين تفسير، تفسير متوسط مؤلف است؛ از تفسير «الوجيز» وى، گسترده‌تر است و از «صفوة التفاسير»، كوچك‌تر و خلاصه‌تر.

وضعيت كتاب

در پایان هر جلد از اين تفسير، فهرست محتويات آن جلد ذكر شده است.

در پاورقى نيز برخى از عبارات مغلق توضيح داده شده است.

آقاى دكتر سيد‌‎محمد بحر العلوم، بر اين تفسير، مقدمه‌اى نوشته‌اند مفصل و سودمند و در ضمن آن، از تفسير و مفسران شيعه، ميراث تفسيرى شيعه و گستردگى آن، زندگانى مؤلف و آثار وى، اشاره‌اى به تفسير «الجوهر الثمين» و روش تفسيرى مؤلف و... سخن گفته است.

منابع مقاله

متن و مقدمه كتاب.

وابسته‌ها