۱۴۴٬۵۹۹
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - ' مى گ' به ' میگ') |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - ' مى ' به ' مى') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
||
| خط ۱۹۳: | خط ۱۹۳: | ||
ث- ذو العرش و ربّ العرش سخن به ميان میآورد. | ث- ذو العرش و ربّ العرش سخن به ميان میآورد. | ||
همچنين از معناى: " و للّه الأسماء الحسنى"، " مشيّت اللّه"، "ربّ العالمين"، "بداء يا محو و اثبات"، معناى بداء، بداء در اصطلاح علماى عقايد، بداء در قرآن كريم، بداء در روايات مكتب خلفا، بداء در روايات مكتب اهلبيت عليهمالسّلام مطالبى را عنوان | همچنين از معناى: " و للّه الأسماء الحسنى"، " مشيّت اللّه"، "ربّ العالمين"، "بداء يا محو و اثبات"، معناى بداء، بداء در اصطلاح علماى عقايد، بداء در قرآن كريم، بداء در روايات مكتب خلفا، بداء در روايات مكتب اهلبيت عليهمالسّلام مطالبى را عنوان مىدارد. سپس از جبر و تفويص و اختيار و معناى آنها میگوید. | ||
در بخش بعد دربارهى قضا و قدر حول دو امر بحث مىكند: | در بخش بعد دربارهى قضا و قدر حول دو امر بحث مىكند: | ||
| خط ۲۰۱: | خط ۲۰۱: | ||
ب- روايات امامان اهلبيت عليهمالسّلام درباره قضا و قدر | ب- روايات امامان اهلبيت عليهمالسّلام درباره قضا و قدر | ||
در فصل آخر اين كتاب به راههاى بحث و بررسى در عقايد اسلامى و برترى راه اهلبيت عليهمالسلام میپردازد و اختلافات عقيدتى، ريشه و تاريخ آنها را بيان | در فصل آخر اين كتاب به راههاى بحث و بررسى در عقايد اسلامى و برترى راه اهلبيت عليهمالسلام میپردازد و اختلافات عقيدتى، ريشه و تاريخ آنها را بيان مىدارد. و سپس اصول و مبانى مكتب اهلبيت عليهمالسلام در بررسى عقايد اسلامى و راه اهلبيت عليهمالسلام كه راه قرآن میباشد را توضيح میدهند و جايگاه «عقل» در مكتب اهلبيت عليهمالسلام و اينكه عقل نيازمند وحى است و جايگاه نقل را و همچنين بىاعتبارى خبر واحد در عقايد را اشاره میكنند. | ||
و در طى پيوستى ابتداى آفرينش و برخى صفات آفريدگان در روايات را تبيين | و در طى پيوستى ابتداى آفرينش و برخى صفات آفريدگان در روايات را تبيين مىدارند وكون و هستى يا عالم طبيعت در قرآن كريم را توضيح میدهند كه: قرآن كريم كه آخرين كتاب آسمانى است، با روشنى هر چه تمامتر، از حقايق اساسى عالم هستى و آفرينش آن پرده برمىدارد و توضيح مىدهد كه: هر چه در «كون و هستى» است نشان آفرينش «خداى خالق و ربّ العالمين» است.خداوند، ماه و خورشيد و آسمانها و زمين و ما بين آنها راى در اندازه متناسب آفريده است. | ||
قرآن كريم در اين باره مىفرمايد: "بَدِيعُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ إِذا قَضى أَمْراً فَإِنَّما يَقُولُ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ". | قرآن كريم در اين باره مىفرمايد: "بَدِيعُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ إِذا قَضى أَمْراً فَإِنَّما يَقُولُ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ". | ||
| خط ۲۲۱: | خط ۲۲۱: | ||
با فهرست ومقدمه و سپس نمودار مباحث آغاز میگردد. در اين جلد سيره مبلغان الهى كه شامل انبياء عليهمالسلام میشود بر حسب ترتيب زمانى به بررسى اخبار ايشان در قرآن كريم و عهدين تورات و انجيل و ديگر مصادر اسلامى میپردازد. | با فهرست ومقدمه و سپس نمودار مباحث آغاز میگردد. در اين جلد سيره مبلغان الهى كه شامل انبياء عليهمالسلام میشود بر حسب ترتيب زمانى به بررسى اخبار ايشان در قرآن كريم و عهدين تورات و انجيل و ديگر مصادر اسلامى میپردازد. | ||
در اين جلد | در اين جلد مىخوانيم: آفرينش آدم(ع)، اوصياى پس از حضرت آدم در كتب سيره چون، شيث هبةالله، انوش فرزند شيث، قينان فرزند انوش، مهلائيل پسر قينان، يوارد پسر مهلائيل، به دنيا آمدن يرد و انتقال نور به او، ادريس پيامبر خدا(ع)(اخنوخ)، اختلاط نوادگان شيث و قابيل در زمان ادريس(ع)، لمك پسر متوشلح، برخى از سرگذشتهاى اوصياء تا عصر نوح(ع) به نقل از تورات، سام پسر نوح(ع)، وصيت سام به پسرش ارفخشد، ارفخشد پسر سام، شالح پسر ارفخشد، سيره هود(ع) در آيات كريمه، صالح پيامبر(ع)، و در نتيجه اين بحث مىخوانيم كه خداوند هود و صالح(ع) را بشارت دهنده (به رحمت خداوند) و ترساننده (از عذاب او) به سوى قومشان فرستاد. آنها نيز قوم خود را به عمل به شريعت و مقررات آيين نوح(ع) فرا خواندند. | ||
بدين سان هر كس كه پس از حضرت نوح مىآمد و به تبليغ شرايع آيين آن حضرت قيام مىكرد، وصى نوح(ع) پيامبر بر شريعت او بود، خواه رسولى باشد از جانب خدا مانند هود و صالح(ع) يا نباشد چون سام فرزند نوح(ع) و ديگر اوصيائى كه بعد از او آمدند؛ تا آنگاه كه خداوند حضرت ابراهيم(ع) را با شريعت حنيفيّه به رسالت برانگيخت. | بدين سان هر كس كه پس از حضرت نوح مىآمد و به تبليغ شرايع آيين آن حضرت قيام مىكرد، وصى نوح(ع) پيامبر بر شريعت او بود، خواه رسولى باشد از جانب خدا مانند هود و صالح(ع) يا نباشد چون سام فرزند نوح(ع) و ديگر اوصيائى كه بعد از او آمدند؛ تا آنگاه كه خداوند حضرت ابراهيم(ع) را با شريعت حنيفيّه به رسالت برانگيخت. | ||