۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' | تعداد جلد =' به '| تعداد جلد =') |
جز (جایگزینی متن - 'مثلا ' به 'مثلاً') |
||
خط ۴۴: | خط ۴۴: | ||
بنابراين لغات قرآن را از خود قرآن، ادب قرآن را از خود قرآن بايد گرفت يعنى همه چيز قرآن را بايد از خود قرآن گرفت كه اين تفسير قرآن به قرآن است. | بنابراين لغات قرآن را از خود قرآن، ادب قرآن را از خود قرآن بايد گرفت يعنى همه چيز قرآن را بايد از خود قرآن گرفت كه اين تفسير قرآن به قرآن است. | ||
قرآن كلام خداست و همانگونه كه خداوند نيازى به ديگران ندارد، كتابش نيز نيازى به ديگران ندارد. بنابراين اگر نيازى در استفسار آياتى از قرآن هست، همين نياز را خود قرآن برطرف مىكند. اين دليل عقلى مطلب است. دليل نقلى آن زياد است | قرآن كلام خداست و همانگونه كه خداوند نيازى به ديگران ندارد، كتابش نيز نيازى به ديگران ندارد. بنابراين اگر نيازى در استفسار آياتى از قرآن هست، همين نياز را خود قرآن برطرف مىكند. اين دليل عقلى مطلب است. دليل نقلى آن زياد است مثلاًدر آيۀ ''' «و لا يأتونك بمثل الاّ جئناك بالحق و احسن تفسيرا» ''' جئناك كيست؟ خداست. خدا چه چيز آورده است. خدا حق آورده، مخاطب آن نيز پيامبر است. براى پيامبر در مقابل مثلهاى ديگران كه با مثلها مىخواهند حقايق را وارونه كنند و باطل را حق جلوه دهند، مىگويد: ''' «الا جئناك» ''' پس قرآن دو بعدى است. يكى حق است و ديگرى احسن تفسيرا است. همانطورى كه قرآن حقاش احسن الحقائق است، تفسيرش نيز احسن تفاسير است. بنابراين به كمك اين آيه و آيات ديگر، قرآن خودش را تفسير مىكند. بلى، تفكر، تفهم، فكر مطلق خالص و تعقل مطلق ناب مقدماتى است كه خود قرآن بيان كرده: ''' أفلا تعقلون '''، ''' افلا يشعرون ''' ''' افلا يتدبرون '''. | ||
چه حديث كه قرآن را با قرآن تفسير كرده، باشد چه نباشد قرآن خود خويشتن را تفسير مىكند. و نمونههايى در دو بعد وجود دارد. در روايات تفسيرى نوعا رسولالله(ص) و حضرت على و امامان(ع) قرآن را با قرآن تفسير مىكنند.» | چه حديث كه قرآن را با قرآن تفسير كرده، باشد چه نباشد قرآن خود خويشتن را تفسير مىكند. و نمونههايى در دو بعد وجود دارد. در روايات تفسيرى نوعا رسولالله(ص) و حضرت على و امامان(ع) قرآن را با قرآن تفسير مىكنند.» |
ویرایش