تحفة الفتی في تفسير سورة هل أتی: تفاوت میان نسخهها
Wikinoor.ir (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - '}}↵↵↵'''' به '}} '''') |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - ' زين ال' به ' زينال') |
||
خط ۷۵: | خط ۷۵: | ||
{{وابستهها}} | {{وابستهها}} | ||
[[العسل المصفی من تهذيب | [[العسل المصفی من تهذيب زينالفتی في شرح سورة هل أتی]] | ||
نسخهٔ کنونی تا ۱ اوت ۲۰۲۴، ساعت ۱۱:۴۸
تحفة الفتی في تفسیر سورة هل أتی | |
---|---|
پدیدآوران | بهارزاده، پروين (محقق و مصحح) دشتکی، منصور بن محمد (نویسنده) |
ناشر | مرکز پژوهشی ميراث مکتوب |
مکان نشر | تهران - ایران |
سال نشر | 1381 ش |
چاپ | 1 |
شابک | 964-6781-74-8 |
موضوع | تفاسیر (سوره دهر) تفاسیر اهل سنت - قرن 10ق. |
زبان | عربی |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | BP 102/933 /د5ت7 |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
تحفة الفتى في تفسير سورة هل أتى، از آثار غياثالدين منصور دشتكى شيرازى (866 - 948ق) است كه در آن، آيات هفتاد و ششمين سوره قرآن كريم را كه به نامهاى «انسان»، «دهر» و «هل أتى» ناميده مىشود، بهصورت تفسير ترتيبى و به شيوهاى مختصر با گرايش فلسفى و عرفانى و تأويلى توضيح داده است.
اين اثر پژوهشى، به زبان عربى قديمى و سرشار از اصطلاحات فنى كلامى، فلسفى و عرفانى نوشته شده و با تصحيح و مقدمه عالمانه سركار خانم پروين بهارزاده و همراه ترجمهاى شيوا به زبان فارسی و نيز تعليقات دو زبانه (عربى - فارسی) از ايشان منتشر گرديده است.
ساختار
اثر حاضر، از مقدمه مصحح و متن اصلى كتاب (شامل مقدمه و 26 مشرق به ترتيب آيات سىويكگانه سوره انسان) تشكيل شده است. هرچند زبان و ادبيات مقدمه مصحح اين اثر، فارسی و متناسب با نسل معاصر، روان و زيبا است، ولى زبان متن اثر، چنين نيست و عربى قديمى و سرشار از اصطلاحات فلسفى و عرفانى است و البته تعليقات مصحح كه بهصورت دو زبانه (عربى - فارسی) نوشته شده، چنين مشكلى ندارد و روشن و رسا است.
مصحح از منابع قابل توجهى (169 كتاب فارسی و عربى و 5 مقاله فارسی) از آثار مهمّ انديشمندان قديم و جديد براى توليد اثر حاضر بهره برده است.
شيوه نویسنده در اين اثر، پژوهشى است و در آن كوشيده است افزون بر نقل و بيان آراى ديگران، نقدها و نوآورىهاى خود را نيز شرح دهد.
گزارش محتوا
درباره محتواى اين اثر چند نكته گفتنى است:
- مصحح در مقدمهاش كه زمان و مكان و ساير مشخصات نگارش آن را معين نكرده است، چند نكته را يادآور شده است: الف)- رساله تحفة الفتى في تفسير سورة هل أتى، تفسيرى است فشرده و سرشار از اشارات فلسفى و عرفانى...؛
- ب)- نویسنده، كوشيده است تا ضمن تفسير آيات سوره انسان، علاوه بر ذكر آراء ديگر مفسران، مطالب نو و كشفيات خود را كه غالباً ً رنگوبوى فلسفى و عرفانى و تأويلى دارد، در قالب جملاتى كوتاه و اشارهاى عرضه كند؛
- ج)- نویسنده در موارد متعدد، تفصيل مطالب را به رسالههاى ديگر خويش احاله كرده و درك عميق آن را به داشتن ذوقى سليم و فهمى مستقيم مشروط كرده است و.[۱]
- نویسنده در تفسير آيه مُتَّكِئينَ فيها عَلَى الْأَرائِكِ لا يَرَوْنَ فيها شَمْساً وَ لا زَمْهَريراً [انسان–13]
چنين آورده است: «... آيه بيانگر اثبات لذات و نفى درد و رنج در بهشت است. #:«شمس»، مشقتى توأم با شوريدگى و «زمهرير»، سرما و جمودى است كه كاهلى و بىخبرى در پى دارند و بهشت عارى از اين دو رنج است.[۲]
چنين آورده است: «مقصود آن است كه آن نعمت كه به شما عنايت شد، به ميزان تلاش و كوشش شما است؛ يعنى همه آن فعالیتهای حسى و عقلى شما براى دستيابى به آن است و سپاس از جانب خدا به اين معنا بازمىگردد كه وى در دايره علم خويش اهميت و سزاوارى اينان را به آن نعمتهاى بخشوده، سنجيده است و الله اعلم».[۳]
- نویسنده مطالبش را با مناجاتى جالب به پايان برده كه سركار خانم پروين بهارزاده آن را به اين صورت زيبا ترجمه كرده است: «بارالها! اى آنكه هستى را حيات بخشيدى و اى آنكه اسير و دربند را صاحب اختيارى! بندهاى كه سر بر آستانت مىسايد و ميهمان ناخوانده خوان كرمت گشته است، اميد آن دارد كه توبهاش بپذيرى؛ عفو و بخششت مقصود اوست و...».[۴]
- نویسنده گاه از اشعار فارسی نيز براى توضيح مطالبش استفاده كرده است، مانند استشهاد به اين ابيات از مولوى:
گر نبودى خلق، محجوب و كثيف ور نبودى حلقها، تنگ و ضعيف در بيابان، داد معنى دادمى غير از اين، نطق دگر بگشادمى من چه گويم يك رگم هشيار نيست وصف آن يارى كه او را يار نيست[۵] - در پايان متن كتاب نوشته شده است: «قد تمّ كتابة تفسير سورة الإنسان في يوم الإثنين التاسع من شهر ربيعالآخر سنة تسعين و تسعمائة الهجرية» (نگارش تفسير سوره انسان در روز دوشنبه نهم ماه ربيعالثانى سال 990 هجرى تمام شد).[۶]به نظر مىرسد اين جمله كلام نویسنده كتاب نيست و گفته كاتب نسخه خطى است.
وضعيت كتاب
براى كتاب حاضر، افزون بر فهرست تفصيلى مطالب (مقدمه كتاب، صهفت - ده)، فهرستهاى فنى - شامل آيات، احاديث، كتب و اشعار -.[۷]و فهرست منابع.[۸]فراهم شده است.
كتاب حاضر، مستند است و مصحح، ارجاعاتش را بهصورت پاورقى براى مقدمه و متن كتاب، در پايان هر صفحه آورده است. اين پاورقىها، معمولاً ارجاعى است و نویسنده، نام كتاب مورد استناد و شماره جلد و صفحه مورد نظر را آورده.[۹]و گاه توضيحى نسخهشناختى بهصورت كلى است.[۱۰]و گاه موارد اختلاف نسخهها را بهصورت جزئى مطرح كرده است.[۱۱]و گاه معانى لغات را شرح داده است.[۱۲]و گاه متن آيه يا ترجمه فارسی آن را آورده است.[۱۳]و...
همچنين مصحح پىنوشتهایى پژوهشى بر مطالب كتاب نوشته است.[۱۴]در برخى از اين پىنوشتها، توضيحاتى تاريخى و رجالى است.[۱۵]و برخى ديگر شرح لغات و اصطلاحات.[۱۶]و بعضى ديگر توضيحاتى در مورد معانى روايات است.[۱۷]و برخى تبيين معناى يكى از اصطلاحات علم حديث، مانند روايت مستفيض است.[۱۸]و...
همچنين مصحح، متن عربى را به زبان فارسی بهصورت شيوا و مختصر ترجمه كرده است.[۱۹]وى تصويرى از آغاز و انجام نسخه خطى كتاب حاضر را نيز آورده است.[۲۰]همچنين شجرهنامه خاندان دشتكى را تحت عنوان «سلسه آباء بيت دشتكى» آورده و نسب غياثالدين منصور دشتكى شيرازى را تا حضرت اميرالمؤمنين على(ع) ذكر كرده است.[۲۱]
پانويس
- ↑ ر. ك.: مقدمه مصحح، صيازده - بيست و نه
- ↑ متن كتاب، ص141 و مقايسه شود با: همان، ص44
- ↑ همان، ص148 - 149 و مقايسه شود با: همان، ص54
- ↑ همان، ص155
- ↑ متن كتاب، ص40
- ↑ همان، ص61
- ↑ متن كتاب، ص159 - 169
- ↑ همان، ص171 - 180
- ↑ بهطور مثال، ر. ك.: همان، ص1، پاورقى 3 و...
- ↑ بهطور مثال، ر. ك.: همان، ص1، پاورقى 1 و...
- ↑ بهطور مثال، ر. ك.: همان، ص14، پاورقى 1، 2، 3، 5، 6، 7 و...
- ↑ بهطور مثال، ر. ك.: همان، ص24، پاورقى 14 و...
- ↑ بهطور مثال، ر. ك.: همان، ص25، پاورقى 4 و 5 و...
- ↑ همان، ص63 - 108
- ↑ مثلاً ر. ك.: همان، ص63، پىنوشت 1
- ↑ مثلاً ر. ك.: همان، ص81 - 82، پىنوشت 20 و ص82، پىنوشت 21. و ص83، پىنوشت 22 و ص98، پىنوشت 41 و 42 و...
- ↑ مثلاً ر. ك.: همان، ص93، پىنوشت 33
- ↑ مثلاً ر. ك.: همان، ص94، پىنوشت 34
- ↑ همان، ص109 - 155
- ↑ همان، ص90 - 91
- ↑ همان، صسى و سه
منابع مقاله
مقدمه و متن كتاب.