تفسير أمالكتاب: تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - '== وضعيت كتاب == ' به '== وضعيت كتاب == ') |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'تفسیر سوره حمد (ابهام زدایی)' به 'تفسیر سوره حمد (ابهامزدایی)') |
||
(۱۴ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۴: | خط ۴: | ||
| عنوانهای دیگر = | | عنوانهای دیگر = | ||
| پدیدآوران = | | پدیدآوران = | ||
[[میرجهانی طباطبایی، محمدحسن]] ( | [[میرجهانی طباطبایی، سید محمدحسن]] (نویسنده) | ||
| زبان =فارسی | | زبان =فارسی | ||
| کد کنگره =BP 102/12 /م9ت7 | | کد کنگره =BP 102/12 /م9ت7 | ||
خط ۱۴: | خط ۱۴: | ||
| سال نشر = | | سال نشر = | ||
| کد اتوماسیون = | | کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE02045AUTOMATIONCODE | ||
| چاپ =1 | | چاپ =1 | ||
| تعداد جلد =1 | |||
| کتابخانۀ دیجیتال نور =02045 | |||
| کتابخوان همراه نور =02045 | |||
| کد پدیدآور = | | کد پدیدآور = | ||
| پس از = | | پس از = | ||
| پیش از = | | پیش از = | ||
}} | }} | ||
'''تفسير أم الكتاب'''، تأليف [[میرجهانی طباطبایی، محمدحسن |سيد حسن ميرجهانى طباطبايى]] (متوفى 1413ق)، كتابى است در تفسير سوره حمد كه در تاريخ 1398ق، به زبان فارسى نگارش يافته است. | {{کاربردهای دیگر| تفسیر سوره حمد (ابهامزدایی)}} | ||
'''تفسير أم الكتاب'''، تأليف [[میرجهانی طباطبایی، سید محمدحسن |سيد حسن ميرجهانى طباطبايى]] (متوفى 1413ق)، كتابى است در تفسير سوره حمد كه در تاريخ 1398ق، به زبان فارسى نگارش يافته است. | |||
== ساختار == | == ساختار == | ||
كتاب با خطبه، اشعارى از مؤلف و ديباچه آغاز شده است. پس از آن مؤلف از خوانندگان درخواست كرده است كه علاوه بر چشمپوشى از خطاى فكرى يا قلمى نویسنده، كتاب را به ترتيب از اول تا آخر مطالعه كنند تا از مطالب آن بهتر آگاهى يابند. متن كتاب فاقد فصلبندى بوده و مطالب، همانند بسيارى از كتب تفسير بهصورت سلسلهوار ذكر شده است. كتاب با اشاره به اسامى سوره حمد آغاز و با بيان انواع ظلم به اتمام رسيده است. | |||
كتاب با خطبه، اشعارى از مؤلف و ديباچه آغاز شده است. پس از آن مؤلف از خوانندگان درخواست كرده است كه علاوه بر چشمپوشى از خطاى فكرى يا قلمى | |||
== گزارش محتوا == | == گزارش محتوا == | ||
نویسنده در اين كتاب، نخست بررسى كوتاهى را در مورد معجزه جاودان بودن قرآن و مشتمل بودن هر سوره قرآن بر تمام علوم و نيز «باء بسمله» بر تمامى قرآن و تمامى علوم... مطرح ساخته و آنگاه به شرح و تفسير تكتك آيات سوره مبارکه «فاتحه» پرداخته است. | |||
وى تفسير سوره را از «بسمله» آغاز و تكتك كلمات آن را مورد بحث و تفسير قرار داده است. در تفسير هر كلمه از زواياى، لغوى، ادبى، نقل اقوال مفسران گذشته از صحابه و تابعان و نيز جنبههاى روايى بهگونهاى مبسوط بحث مىكند. آراء متكلمان را در سطح محدود و اندك نيز ياد مىكند و در پايان همه بحثها، نتيجه مورد نظر خويش را درمىيابد. وى روايات، اقوال مفسران گذشته و آراء متكلمان را بدون ذكر سند و نقل منبع مطرح ساخته و درصدد نقد و تحليل آنها نيز برنمىآيد، بلكه بهمنظور تأييد ادعاى خويش از آنها ياد مىكند. نمونهاى از شيوه تفسيرى وى را مشاهده مىكنيد: | وى تفسير سوره را از «بسمله» آغاز و تكتك كلمات آن را مورد بحث و تفسير قرار داده است. در تفسير هر كلمه از زواياى، لغوى، ادبى، نقل اقوال مفسران گذشته از صحابه و تابعان و نيز جنبههاى روايى بهگونهاى مبسوط بحث مىكند. آراء متكلمان را در سطح محدود و اندك نيز ياد مىكند و در پايان همه بحثها، نتيجه مورد نظر خويش را درمىيابد. وى روايات، اقوال مفسران گذشته و آراء متكلمان را بدون ذكر سند و نقل منبع مطرح ساخته و درصدد نقد و تحليل آنها نيز برنمىآيد، بلكه بهمنظور تأييد ادعاى خويش از آنها ياد مىكند. نمونهاى از شيوه تفسيرى وى را مشاهده مىكنيد: | ||
«در اطراف لفظ و معناى بسم الله بدانكه اين لفظ | «در اطراف لفظ و معناى بسم الله بدانكه اين لفظ مبارک مركب است از سه كلمه باء و اسم و الله كه تدبر در اين سه كلمه مبارکه دريچهاى است كه از روزنه آن باب معارف حقه بر روى طالبين آن باز مىشود...»..<ref>متن كتاب، ص21</ref> | ||
آنگاه به شرح هر كلمه مىپردازد. وى بعد از شرح كلمات به شيوهاى كه بيان شد، مباحثى را در عنوان «نكته لطيفه» مطرح مىسازد و چنانچه مطلب، پايانيافته تلقى نشد، با عنوان «پاسخ و پرسش» يا «تنبيه» گفتنىهاى خود را بيان مىكند. البته همه اين عناوين بعد از آن مطرح مىشود كه از نظر تفسيرى، كاملاً به نتيجه رسيده باشد | آنگاه به شرح هر كلمه مىپردازد. وى بعد از شرح كلمات به شيوهاى كه بيان شد، مباحثى را در عنوان «نكته لطيفه» مطرح مىسازد و چنانچه مطلب، پايانيافته تلقى نشد، با عنوان «پاسخ و پرسش» يا «تنبيه» گفتنىهاى خود را بيان مىكند. البته همه اين عناوين بعد از آن مطرح مىشود كه از نظر تفسيرى، كاملاً به نتيجه رسيده باشد..<ref>موسوى مبلغ، سيد محمدحسين، ص308</ref> | ||
نویسنده در ضمن تفسير آيات به برخى شبهات نيز پاسخ گفته است؛ بهعنوان نمونه در پاسخ به اين شبهه كه فيض رحيميت افضل از فيض رحمانيت است و رتبه آن بالاتر است و قياس، مقتضى آن است كه رحيم مقدم بر رحمان ذكر شده باشد، چنين پاسخ مىدهد كه: «فيض رحمانيت اگرچه از فيض رحيميت بيشتر و اشمل است، ولى فيض رحيميت در رتبه بالاتر و اكمل است؛ ازاينجهت، مؤمنان كه افضل از غير مؤمنينند اين فيض مخصوص آنهاست و كفّار و غير مؤمن لياقت اين فيض را ندارند...»..<ref>متن كتاب، ص38</ref> | |||
سيد حسن ميرجهانى در صفحات پايانى كتاب، به بيان چند وجه از تأويلات سوره حمد مىپردازد و كتاب را به پايان مىرساند؛ وجوهى از قبيل: | سيد حسن ميرجهانى در صفحات پايانى كتاب، به بيان چند وجه از تأويلات سوره حمد مىپردازد و كتاب را به پايان مىرساند؛ وجوهى از قبيل: | ||
#آيات اين سوره | #آيات اين سوره مبارکه هفت است و اعمالى هم كه در نمازهاى واجبه محسوس است و ديده مىشود به اتفاق نيز هفت است و نيّت نماز فعل قلب است، ديده نمىشود و همچنين مراتب و اطوار خلقت انسان نيز هفت است.....<ref>متن كتاب، ص347</ref> | ||
#وجود مقدس خاتمالانبياء(ص) دو جور معراج داشته: يكى از مسجد الحرام بهسوى مسجد اقصى؛ يعنى بيتالمقدس و يكى از مسجد اقصى بهسوى ملكوت آسمانها، از عالم شهادت به عالم غيب و از عالم غيب به عالم غيب الغيب كه اين هر دو بهمنزله دو كمان به هم چسبيده كه آن حضرت در آن دو قدم گذارده: '''«فَكانَ قابَ قَوْسَيْنِ أَوْ أَدْنى»''' و «أو أدنى» اشاره است به فناء آن حضرت در نفس خود كه اين مقام فناء در مقابل حق، مقامى است كه مافوق آن در مقام عبوديت متصوّر نيست | #وجود مقدس خاتمالانبياء(ص) دو جور معراج داشته: يكى از مسجد الحرام بهسوى مسجد اقصى؛ يعنى بيتالمقدس و يكى از مسجد اقصى بهسوى ملكوت آسمانها، از عالم شهادت به عالم غيب و از عالم غيب به عالم غيب الغيب كه اين هر دو بهمنزله دو كمان به هم چسبيده كه آن حضرت در آن دو قدم گذارده:'''«فَكانَ قابَ قَوْسَيْنِ أَوْ أَدْنى»''' و «أو أدنى» اشاره است به فناء آن حضرت در نفس خود كه اين مقام فناء در مقابل حق، مقامى است كه مافوق آن در مقام عبوديت متصوّر نيست.....<ref>همان، ص349</ref> | ||
#سوره فاتحه مشتمل بر هفت آيه است و اعمال محسوسه در نماز هم هفت است غير از قرائت و ذكرهائى كه خوانده مىشود و آن عبارت است از قيام و ركوع و بلند شدن و ايستادن بعد از ركوع و سجده اوّل و بلند شدن و نشستن بعد از سجده و سجده دوم و نشستن بعد از سجده دوم، پس اين اعمال هفتگانه مانند شخص است و قرائت حمد و سوره و ذكرها مانند روح است و كمال و حيات وقتى حاصل مىشود كه روح با جسد اتصال پيدا كند | #سوره فاتحه مشتمل بر هفت آيه است و اعمال محسوسه در نماز هم هفت است غير از قرائت و ذكرهائى كه خوانده مىشود و آن عبارت است از قيام و ركوع و بلند شدن و ايستادن بعد از ركوع و سجده اوّل و بلند شدن و نشستن بعد از سجده و سجده دوم و نشستن بعد از سجده دوم، پس اين اعمال هفتگانه مانند شخص است و قرائت حمد و سوره و ذكرها مانند روح است و كمال و حيات وقتى حاصل مىشود كه روح با جسد اتصال پيدا كند..<ref>همان، ص355</ref> | ||
== وضعيت كتاب == | == وضعيت كتاب == | ||
خط ۵۲: | خط ۵۰: | ||
==پانويس == | ==پانويس == | ||
<references /> | <references/> | ||
== منابع مقاله == | == منابع مقاله == | ||
خط ۶۲: | خط ۶۰: | ||
==وابستهها== | ==وابستهها== | ||
{{وابستهها}} | |||
نسخهٔ کنونی تا ۳۰ اوت ۲۰۲۴، ساعت ۱۹:۰۷
تفسیر أم الکتاب | |
---|---|
پدیدآوران | میرجهانی طباطبایی، سید محمدحسن (نویسنده) |
ناشر | کتابخانه صدر |
مکان نشر | تهران - ایران |
چاپ | 1 |
موضوع | تفاسیر (سوره فاتحه) |
زبان | فارسی |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | BP 102/12 /م9ت7 |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
تفسير أم الكتاب، تأليف سيد حسن ميرجهانى طباطبايى (متوفى 1413ق)، كتابى است در تفسير سوره حمد كه در تاريخ 1398ق، به زبان فارسى نگارش يافته است.
ساختار
كتاب با خطبه، اشعارى از مؤلف و ديباچه آغاز شده است. پس از آن مؤلف از خوانندگان درخواست كرده است كه علاوه بر چشمپوشى از خطاى فكرى يا قلمى نویسنده، كتاب را به ترتيب از اول تا آخر مطالعه كنند تا از مطالب آن بهتر آگاهى يابند. متن كتاب فاقد فصلبندى بوده و مطالب، همانند بسيارى از كتب تفسير بهصورت سلسلهوار ذكر شده است. كتاب با اشاره به اسامى سوره حمد آغاز و با بيان انواع ظلم به اتمام رسيده است.
گزارش محتوا
نویسنده در اين كتاب، نخست بررسى كوتاهى را در مورد معجزه جاودان بودن قرآن و مشتمل بودن هر سوره قرآن بر تمام علوم و نيز «باء بسمله» بر تمامى قرآن و تمامى علوم... مطرح ساخته و آنگاه به شرح و تفسير تكتك آيات سوره مبارکه «فاتحه» پرداخته است.
وى تفسير سوره را از «بسمله» آغاز و تكتك كلمات آن را مورد بحث و تفسير قرار داده است. در تفسير هر كلمه از زواياى، لغوى، ادبى، نقل اقوال مفسران گذشته از صحابه و تابعان و نيز جنبههاى روايى بهگونهاى مبسوط بحث مىكند. آراء متكلمان را در سطح محدود و اندك نيز ياد مىكند و در پايان همه بحثها، نتيجه مورد نظر خويش را درمىيابد. وى روايات، اقوال مفسران گذشته و آراء متكلمان را بدون ذكر سند و نقل منبع مطرح ساخته و درصدد نقد و تحليل آنها نيز برنمىآيد، بلكه بهمنظور تأييد ادعاى خويش از آنها ياد مىكند. نمونهاى از شيوه تفسيرى وى را مشاهده مىكنيد:
«در اطراف لفظ و معناى بسم الله بدانكه اين لفظ مبارک مركب است از سه كلمه باء و اسم و الله كه تدبر در اين سه كلمه مبارکه دريچهاى است كه از روزنه آن باب معارف حقه بر روى طالبين آن باز مىشود...»..[۱]
آنگاه به شرح هر كلمه مىپردازد. وى بعد از شرح كلمات به شيوهاى كه بيان شد، مباحثى را در عنوان «نكته لطيفه» مطرح مىسازد و چنانچه مطلب، پايانيافته تلقى نشد، با عنوان «پاسخ و پرسش» يا «تنبيه» گفتنىهاى خود را بيان مىكند. البته همه اين عناوين بعد از آن مطرح مىشود كه از نظر تفسيرى، كاملاً به نتيجه رسيده باشد..[۲]
نویسنده در ضمن تفسير آيات به برخى شبهات نيز پاسخ گفته است؛ بهعنوان نمونه در پاسخ به اين شبهه كه فيض رحيميت افضل از فيض رحمانيت است و رتبه آن بالاتر است و قياس، مقتضى آن است كه رحيم مقدم بر رحمان ذكر شده باشد، چنين پاسخ مىدهد كه: «فيض رحمانيت اگرچه از فيض رحيميت بيشتر و اشمل است، ولى فيض رحيميت در رتبه بالاتر و اكمل است؛ ازاينجهت، مؤمنان كه افضل از غير مؤمنينند اين فيض مخصوص آنهاست و كفّار و غير مؤمن لياقت اين فيض را ندارند...»..[۳]
سيد حسن ميرجهانى در صفحات پايانى كتاب، به بيان چند وجه از تأويلات سوره حمد مىپردازد و كتاب را به پايان مىرساند؛ وجوهى از قبيل:
- آيات اين سوره مبارکه هفت است و اعمالى هم كه در نمازهاى واجبه محسوس است و ديده مىشود به اتفاق نيز هفت است و نيّت نماز فعل قلب است، ديده نمىشود و همچنين مراتب و اطوار خلقت انسان نيز هفت است.....[۴]
- وجود مقدس خاتمالانبياء(ص) دو جور معراج داشته: يكى از مسجد الحرام بهسوى مسجد اقصى؛ يعنى بيتالمقدس و يكى از مسجد اقصى بهسوى ملكوت آسمانها، از عالم شهادت به عالم غيب و از عالم غيب به عالم غيب الغيب كه اين هر دو بهمنزله دو كمان به هم چسبيده كه آن حضرت در آن دو قدم گذارده:«فَكانَ قابَ قَوْسَيْنِ أَوْ أَدْنى» و «أو أدنى» اشاره است به فناء آن حضرت در نفس خود كه اين مقام فناء در مقابل حق، مقامى است كه مافوق آن در مقام عبوديت متصوّر نيست.....[۵]
- سوره فاتحه مشتمل بر هفت آيه است و اعمال محسوسه در نماز هم هفت است غير از قرائت و ذكرهائى كه خوانده مىشود و آن عبارت است از قيام و ركوع و بلند شدن و ايستادن بعد از ركوع و سجده اوّل و بلند شدن و نشستن بعد از سجده و سجده دوم و نشستن بعد از سجده دوم، پس اين اعمال هفتگانه مانند شخص است و قرائت حمد و سوره و ذكرها مانند روح است و كمال و حيات وقتى حاصل مىشود كه روح با جسد اتصال پيدا كند..[۶]
وضعيت كتاب
فهرست مطالب در انتهاى كتاب آمده است. كتاب، فاقد حاشيه و پاورقى بوده و به چاپ سنگى منتشر شده است.
پانويس
منابع مقاله
- مقدمه و متن كتاب.
- موسوى مبلغ، سيد محمدحسين، بررسى تفسيرهاى تكنگارى كتابخانه مركزى آستان قدس رضوى 2، مجله پژوهشهاى قرآنى، پاييز 1374، شماره 3.