بيان السعادة في مقامات العبادة: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - '}}↵↵↵'''' به '}} ''''
جز (جایگزینی متن - ' حسين' به ' حسین')
جز (جایگزینی متن - '}}↵↵↵'''' به '}} '''')
 
(۱۱ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
خط ۴: خط ۴:
| عنوان‌های دیگر =تفسیر بیان السعاده فی مقامات العباده
| عنوان‌های دیگر =تفسیر بیان السعاده فی مقامات العباده
| پدیدآوران =  
| پدیدآوران =  
[[سلطان علی‌شاه، سلطان محمد بن حیدر]] (نويسنده)
[[سلطان علی‌شاه، سلطان محمد بن حیدر]] (نویسنده)
| زبان =عربی
| زبان =عربی
| کد کنگره =‏BP‎‏ ‎‏100‎‏ ‎‏/‎‏س‎‏8‎‏ب‎‏9
| کد کنگره =‏BP‎‏ ‎‏100‎‏ ‎‏/‎‏س‎‏8‎‏ب‎‏9
خط ۱۶: خط ۱۶:
| سال نشر = 1408 ق یا 1988 م
| سال نشر = 1408 ق یا 1988 م


| کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE1903AUTOMATIONCODE
| کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE01903AUTOMATIONCODE
| چاپ =2
| چاپ =2
| تعداد جلد =4
| تعداد جلد =4
| کتابخانۀ دیجیتال نور =11789
| کتابخانۀ دیجیتال نور =01903
| کتابخوان همراه نور =01903
| کد پدیدآور =
| کد پدیدآور =
| پس از =
| پس از =
| پیش از =
| پیش از =
}}
}}
'''بيان السعادة في مقامات العبادة'''، تفسير عرفانى و شيعى قرآن به عربى، تأليف [[سلطان‌علی‌شاه، سلطان‌محمد بن حیدر|حاج ملا سلطان محمد گنابادى]] (1251 - 1327)، ملقب به سلطان‌على‌شاه و مشهور به سلطان‌على گنابادى، از اقطاب متأخر سلسله نعمت‌اللهى است. مؤلف، آن را به نام مرشد خود، حاج محمد كاظم اصفهانى ملقب به سعادت‌على‌شاه نوشته است.<ref>تابنده، ص195؛ معصوم‌على‌شاه، ج 3، ص540</ref>
'''بيان السعادة في مقامات العبادة'''، تفسير عرفانى و شيعى قرآن به عربى، تأليف [[سلطان‌علی‌شاه، سلطان‌محمد بن حیدر|حاج ملا سلطان محمد گنابادى]] (1251 - 1327)، ملقب به سلطان‌على‌شاه و مشهور به سلطان‌على گنابادى، از اقطاب متأخر سلسله نعمت‌اللهى است. مؤلف، آن را به نام مرشد خود، حاج محمد كاظم اصفهانى ملقب به سعادت‌على‌شاه نوشته است.<ref>تابنده، ص195؛ معصوم‌على‌شاه، ج 3، ص540</ref>


خط ۳۵: خط ۳۵:


==گزارش محتوا==
==گزارش محتوا==
كتاب، با مقدمه‌اى در حقيقت علم و علائم آن و جهل مركب و ملازمت علم و عمل آغاز گرديده، سپس مؤلف، مطالب جامعى را درباره قرآن و فضيلت آن، تفسير، تنزيل و تأويل قرآن و ديگر مقدمات لازم براى تفسير قرآن بيان كرده و آن‌گاه به ترتيب آيات، به تفسير تمام آنها همت نهاده است، البته گاه نيز، در ضمن تفسير، به تناسب موضوع، مقالات مستقلى (غالبا عرفانى) تحت عنوان «تحقيق» نوشته است.
كتاب، با مقدمه‌اى در حقيقت علم و علائم آن و جهل مركب و ملازمت علم و عمل آغاز گرديده، سپس مؤلف، مطالب جامعى را درباره قرآن و فضيلت آن، تفسير، تنزيل و تأويل قرآن و ديگر مقدمات لازم براى تفسير قرآن بيان كرده و آن‌گاه به ترتيب آيات، به تفسير تمام آنها همت نهاده است، البته گاه نيز، در ضمن تفسير، به تناسب موضوع، مقالات مستقلى (غالباً  عرفانى) تحت عنوان «تحقيق» نوشته است.


مدار اين تفسير، بر حول مفهوم ولايت به معناى عرفانى و شئون و جوانب مختلف آن است؛ چنان‌كه در آن، آيات راجع به كفر و ايمان، به كفر و ايمان نسبت به مقام ولايت تفسير شده است.<ref>ج 1، ص223، مقدمه سلطان‌حسين تابنده، صه‍</ref>
مدار اين تفسير، بر حول مفهوم ولايت به معناى عرفانى و شئون و جوانب مختلف آن است؛ چنان‌كه در آن، آيات راجع به كفر و ايمان، به كفر و ايمان نسبت به مقام ولايت تفسير شده است.<ref>ج 1، ص223، مقدمه سلطان‌حسين تابنده، صه‍</ref>
خط ۴۳: خط ۴۳:
از آنجا كه مفسر، اساس مذهب شيعه را پيروى از همين اصل مى‌داند و به اتحاد ذاتى تصوف حقيقى و تشيع به معناى وَلَوى آن قائل است، كسانى را كه از بُعد عرفانى تشيع غافلند، درباره گرايش اين تفسير، دچار ترديد مى‌كند؛ چنان‌كه صاحب «التفسير و المفسرون».<ref>ذهبى، ج 2، ص192 - 203، 226</ref>در اينكه «بيان السعادة» را در شمار تفاسير صوفيه ذكر كند يا تفاسير شيعه، مردد است.
از آنجا كه مفسر، اساس مذهب شيعه را پيروى از همين اصل مى‌داند و به اتحاد ذاتى تصوف حقيقى و تشيع به معناى وَلَوى آن قائل است، كسانى را كه از بُعد عرفانى تشيع غافلند، درباره گرايش اين تفسير، دچار ترديد مى‌كند؛ چنان‌كه صاحب «التفسير و المفسرون».<ref>ذهبى، ج 2، ص192 - 203، 226</ref>در اينكه «بيان السعادة» را در شمار تفاسير صوفيه ذكر كند يا تفاسير شيعه، مردد است.


«بيان السعادة»، علاوه بر جنبه‌هاى عرفانى، جنبه‌هاى روايى، فقهى، فلسفى، كلامى و ادبى نيز دارد. از جنبه نقلى و روايى و بحث درباره شأن نزول آيات، مباحث مستوفايى دارد و عمده اقوال و مطالب منقول در آن، مستند به احاديث و اخبار مروى از پيامبر اكرم(ص) و ائمه اطهار(ع) است. در نقل احاديث، از تفسير صافى [[فیض کاشانی، محمد بن شاه‌مرتضی|فيض كاشانى]] و تفسير برهان [[بحرانی، هاشم بن سلیمان|سيد هاشم بحرانى]]، استفاده كرده است.<ref>سميعى، ص135</ref>
«بيان السعادة»، علاوه بر جنبه‌هاى عرفانى، جنبه‌هاى روايى، فقهى، فلسفى، كلامى و ادبى نيز دارد. از جنبه نقلى و روايى و بحث درباره شأن نزول آيات، مباحث مستوفايى دارد و عمده اقوال و مطالب منقول در آن، مستند به احاديث و اخبار مروى از پيامبر اكرم(ص) و ائمه اطهار(ع) است. در نقل احاديث، از تفسير صافى [[فیض کاشانی، محمد بن شاه‌مرتضی|فيض كاشانى]] و تفسير برهان [[بحرانی، سید هاشم بن سلیمان|سيد هاشم بحرانى]]، استفاده كرده است.<ref>سميعى، ص135</ref>


سلطان‌على‌شاه، در خصوص اخبار مختلفى كه در تفسير آيات نقل كرده، مانند اخبار وارده درباره شجره منهيه در قصه آدم، به جمع و تطبيق ميان آنها مبادرت نموده است؛ به‌گونه‌اى كه همه اقوال در مقام و مرتبه خود با يك‌ديگر سازگارند، مگر در موارد نادرى كه صحت اخبار، مخدوش باشد.<ref>ج 1، ص81؛ ج 2، ص173</ref>
سلطان‌على‌شاه، در خصوص اخبار مختلفى كه در تفسير آيات نقل كرده، مانند اخبار وارده درباره شجره منهيه در قصه آدم، به جمع و تطبيق ميان آنها مبادرت نموده است؛ به‌گونه‌اى كه همه اقوال در مقام و مرتبه خود با يك‌ديگر سازگارند، مگر در موارد نادرى كه صحت اخبار، مخدوش باشد.<ref>ج 1، ص81؛ ج 2، ص173</ref>


با اينكه اساس اين تفسير، اخبار ائمه اطهار(ع) و عرفان مبتنى بر آن است، مشتمل بر اصطلاحات و مباحث فلسفى و حكمى نيز هست، مانند تحقيق در مراتب وجود و تشكيك در حقيقت آن.<ref>همان، ج 1، ص37</ref>كه غالبا به روش استاد خود، حاج [[سبزواری، هادی|ملا هادى سبزوارى]] و بر اساس آرا و اقوال [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملا صدرا]] است و از اين حيث، به تفاسير [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملا صدرا]] بر قرآن شباهت دارد. وى آراى فلسفى را با لطايف عرفانى و عقايد كلامى در هم آميخته و در مسائلى از قبيل معراج، جبر و اختيار و بداء كه فلاسفه و متكلمان در آنها اختلاف نظر دارند، به جمع و تطبيق آرا پرداخته است.<ref>ج 1، ص218 - 220، ج 2، ص276، 277، 431 - 433</ref>
با اينكه اساس اين تفسير، اخبار ائمه اطهار(ع) و عرفان مبتنى بر آن است، مشتمل بر اصطلاحات و مباحث فلسفى و حكمى نيز هست، مانند تحقيق در مراتب وجود و تشكيك در حقيقت آن.<ref>همان، ج 1، ص37</ref>كه غالباً  به روش استاد خود، حاج [[سبزواری، هادی|ملا هادى سبزوارى]] و بر اساس آرا و اقوال [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملا صدرا]] است و از اين حيث، به تفاسير [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملا صدرا]] بر قرآن شباهت دارد. وى آراى فلسفى را با لطايف عرفانى و عقايد كلامى در هم آميخته و در مسائلى از قبيل معراج، جبر و اختيار و بداء كه فلاسفه و متكلمان در آنها اختلاف نظر دارند، به جمع و تطبيق آرا پرداخته است.<ref>ج 1، ص218 - 220، ج 2، ص276، 277، 431 - 433</ref>


«بيان السعادة»، متضمن مباحث ادبى نيز هست و در آن، ضمن تفسير، نكات ادبى آيات و تركيب لغات هم، به تناسب موضوع، مطرح شده است؛ براى مثال، در وجوه محتمل معانى حروف آغازين برخى سوره‌ها، مثل «الم» در بقره، بحث‌هاى مفصلى آمده است.<ref>ج 1، ص39 - 43</ref>
«بيان السعادة»، متضمن مباحث ادبى نيز هست و در آن، ضمن تفسير، نكات ادبى آيات و تركيب لغات هم، به تناسب موضوع، مطرح شده است؛ براى مثال، در وجوه محتمل معانى حروف آغازين برخى سوره‌ها، مثل «الم» در بقره، بحث‌هاى مفصلى آمده است.<ref>ج 1، ص39 - 43</ref>
خط ۶۴: خط ۶۴:
ثانيا، روش بيان مطالب و جمع نكات عقلى، نقلى و قلبى در اين تفسير با ساير آثار مؤلف مشابهت كامل دارد
ثانيا، روش بيان مطالب و جمع نكات عقلى، نقلى و قلبى در اين تفسير با ساير آثار مؤلف مشابهت كامل دارد


ثالثا، معصوم‌على‌شاه، صاحب «طرائق الحقائق» كه در 1303 و 1304 در گناباد نزد مؤلف بوده، از اين تفسير ياد كرده و تصريح مى‌كند كه در دوران تأليف آن، گاه بخش‌هايى از آن را به درخواست مؤلف ملاحظه مى‌كرده است (ج 3، ص540). اصولا يكى از جهات اشتهار علمى و عرفانى مؤلف در زمان حيات كه غالب مورخان آن دوران ذكر كرده‌اند، تأليف همين كتاب بوده است.<ref>فرصت شيرازى، ج 2، ص890، پانويس 2؛ نيز [[آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن|آقا بزرگ طهرانى]]، ج 3، ص182؛ تابنده، ص210، پانويس 1</ref>
ثالثا، معصوم‌على‌شاه، صاحب «طرائق الحقائق» كه در 1303 و 1304 در گناباد نزد مؤلف بوده، از اين تفسير ياد كرده و تصريح مى‌كند كه در دوران تأليف آن، گاه بخش‌هایى از آن را به درخواست مؤلف ملاحظه مى‌كرده است (ج 3، ص540). اصولا يكى از جهات اشتهار علمى و عرفانى مؤلف در زمان حيات كه غالب مورخان آن دوران ذكر كرده‌اند، تأليف همين كتاب بوده است.<ref>فرصت شيرازى، ج 2، ص890، پانويس 2؛ نيز [[آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن|آقا بزرگ طهرانى]]، ج 3، ص182؛ تابنده، ص210، پانويس 1</ref>


اشتباه ديگر، درباره تفسير -«بيان السعادة»- را خاورشناس مشهور گلدزيهر goldziher مرتكب شده است. وى، از تفسيرى به نام «بيان السعادة في مقامات العبادة» نوشته سلطان محمد بن حيدر البيدختى (بيدختى، چاپ تهران، 1314) نام برده و آن را كهن‌ترين تفسير شيعه خوانده و تاريخ اتمامش را 311، ياد كرده است. به نظر مى‌رسد كه اشتباه او ناشى از غلط خواندن تاريخ اتمام اين تفسير (1311)، بوده است. در ترجمه عربى كتاب گلدزيهر نيز، «حيدر» به «حجر» و «البيدختى» به «البجختى» تصحيف شده است. اما در هيچ‌يك از منابع متقدم و متأخر شيعه، نشانه‌اى از اين تفسير و مؤلف آن با مشخصاتى كه گلدزيهر ذكر كرده است به چشم نمى‌خورد.
اشتباه ديگر، درباره تفسير -«بيان السعادة»- را خاورشناس مشهور گلدزيهر goldziher مرتكب شده است. وى، از تفسيرى به نام «بيان السعادة في مقامات العبادة» نوشته سلطان محمد بن حيدر البيدختى (بيدختى، چاپ تهران، 1314) نام برده و آن را كهن‌ترين تفسير شيعه خوانده و تاريخ اتمامش را 311، ياد كرده است. به نظر مى‌رسد كه اشتباه او ناشى از غلط خواندن تاريخ اتمام اين تفسير (1311)، بوده است. در ترجمه عربى كتاب گلدزيهر نيز، «حيدر» به «حجر» و «البيدختى» به «البجختى» تصحيف شده است. اما در هيچ‌يك از منابع متقدم و متأخر شيعه، نشانه‌اى از اين تفسير و مؤلف آن با مشخصاتى كه گلدزيهر ذكر كرده است به چشم نمى‌خورد.


قسمت‌هايى از «بيان السعادة» را حاج سلطان حسین تابنده گنابادى (رضاعلى‌شاه) تحت اين عناوين به فارسی ترجمه و شرح كرده است:
قسمت‌هایى از «بيان السعادة» را حاج سلطان حسین تابنده گنابادى (رضاعلى‌شاه) تحت اين عناوين به فارسی ترجمه و شرح كرده است:


#رهنماى سعادت (تهران، 1342ش)، ترجمه و تفسير مقدمه «بيان السعادة» و شرح تفسير سوره‌هاى فاتحه، أعلى، الضحى، انشراح، قدر، نصر و اخلاص؛
#رهنماى سعادت (تهران، 1342ش)، ترجمه و تفسير مقدمه «بيان السعادة» و شرح تفسير سوره‌هاى فاتحه، أعلى، الضحى، انشراح، قدر، نصر و اخلاص؛
خط ۷۷: خط ۷۷:


==پانويس ==
==پانويس ==
<references />
<references/>


==منابع مقاله==
==منابع مقاله==
خط ۸۸: خط ۸۸:
سلطان محمد بن حيدر (سلطان‌على‌شاه)، بيان السعادة في مقامات العبادة، تهران 1344ش؛
سلطان محمد بن حيدر (سلطان‌على‌شاه)، بيان السعادة في مقامات العبادة، تهران 1344ش؛


كيوان سميعى، رساله ترجمه حال كيوان قزوينى، در دو رساله در تاريخ جديد تصوف ايران، تهران، 1370ش؛
كيوان سميعى، رساله ترجمه حال كيوان قزوينى، در دو رساله در تاريخ جديد تصوف ایران، تهران، 1370ش؛


محمد نصير بن جعفر فرصت شيرازى، آثار عجم، چاپ منصور رستگار فسايى، تهران، 1377ش؛
محمد نصير بن جعفر فرصت شيرازى، آثار عجم، چاپ منصور رستگار فسايى، تهران، 1377ش؛
خط ۱۰۲: خط ۱۰۲:


==وابسته‌ها==
==وابسته‌ها==
{{وابسته‌ها}}