اللوامع النورانية في أسماء علي و أهلبيته القرآنية: تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - ' {{' به '{{') |
جز (جایگزینی متن - ' {{' به '{{') |
||
خط ۷۶: | خط ۷۶: | ||
مقدمه و متن كتاب. | مقدمه و متن كتاب. | ||
{{تفاسیر}} | {{تفاسیر}} | ||
نسخهٔ ۲ اوت ۲۰۱۸، ساعت ۲۳:۱۶
اللوامع النورانیة في اسماء علي و اهل بیته القرآنیة | |
---|---|
پدیدآوران | فدوی اردستانی، حامد (محقق و مصحح) بحرانی، هاشم بن سلیمان (نويسنده) |
ناشر | مکتبة المرتضوية |
مکان نشر | قم - ایران |
سال نشر | 1429 ق |
چاپ | 1 |
شابک | 978-964-96904-4-1 |
موضوع | خاندان نبوت - احادیث
خاندان نبوت در قرآن علی بن ابیطالب(ع)، امام اول، 23 قبل از هجرت - 40ق. - جنبههای قرآنی علی بن ابیطالب(ع)، امام اول، 23 قبل از هجرت - 40ق. - فضایل - احادیث |
زبان | عربی |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | BP 104 /خ2ب3 |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
اللوامع النورانية في أسماء علي و أهل بيته القرآنية، اثر سيد هاشم حسينى بحرانى (متوفاى 1107ق) است كه به زبان عربى نوشته و در آن آياتى كه در شأن و فضايل اهلبيت(ع) نازل شده، همراه با رواياتى كه اين نكات را بيان كرده، آورده است.
اين اثر را شيخ حامد فدوى اردستانى تصحيح كرده و بر آن تعليقاتى نوشته و با افزودن مقدمهاى عالمانه درباره شرح حال و منزلت علمى نويسنده و آثار ايشان، منتشر ساخته است.
نويسنده، نگارش كتاب حاضر را در تاريخ 1096ق، به پايان برده است.
ساختار
كتاب حاضر، از مقدمه مصحح و مقدمه نويسنده و بعد متن اصلى كتاب تشكيل شده است.
نويسنده در متن مباحثش نخست مقدمهاى علمى آورده كه داراى چهار فايده است و بعد وارد بحث اصلى شده و به ترتيب آيات قرآن از سوره فاتحه شروع كرده و تا سوره تكاثر ادامه داده و روايات تفسيرى و تأويلى را ذكر كرده است.
روش نويسنده، نقلى است و بر گردآورى هرچه بيشتر روايات تأكيد فراوان كرده و در اين راه موفق شده و كتابى پربرگ و بار فراهم آورده است، ولى از نظر اجتهاد و تحليل و تبيين پيامهاى آيات و روايات و نظريهپردازى و نوآورى متأسفانه چندان كوششى در آن مشاهده نمىشود.
زبان و ادبيات اين اثر، عربى قديمى است.
نويسنده، در مجموع اين كتاب، بنا به تعبير خودش تعداد 1154 اسم (فضيلت) براى اميرالمؤمنين على(ع) و ساير امامان معصوم(ع) آورده است.
گزارش محتوا
درباره محتوا و ويژگىهاى اين اثر چند نكته گفتنى است:
- مصحح در مقدمهاش كه آن را در تاريخ 17 ذىالحجه 1428ق در قم نوشته، با بيان اينكه فضايل اهلبيت(ع) آنقدر فراوان است كه قابل شمارش نيست، توضيحاتى در مورد شرح حال و منزلت علمى نويسنده و فهرست آثار علمى او داده و همچنين ستايشهاى دانشمندان در مورد نويسنده كتاب را آورده است.[۱]
- نويسنده در مقدمهاش كه تاريخ و ساير مشخصات نگارش آن معلوم نيست، تأكيد كرده است كه بعد از آنكه خداى متعال به من توفيق داد و از نگارش كتاب «البرهان في تفسير القرآن» فراغت يافتم، شروع به نگارش اين كتاب كردم كه بسيارى از روايات در مورد فضايل اهلبيت(ع) در آن گرد آمده است.[۲]
- نويسنده، قبل از ورود در اصل بحث، مقدمهاى علمى آورده كه داراى چهار فايده است: معناى آل محمد(ص)؛ رواياتى كه از اميرالمؤمنين على(ع) نقل شده درباره اسمائى كه در قرآن مخصوص ايشان است؛ در مورد اينكه قرآن، ظاهرى دارد و باطنى و در مورد تقسيمبندى قرآن و بيان قسمتهايى كه درباره اميرالمؤمنين على(ع) نازل شده است.
- نويسنده، در مورد آيه مباركه «اهْدِنَا الصِّراطَ الْمُسْتَقيم» .[۳]، رواياتى آورده و حضرت اميرالمؤمنين على(ع) و راه اهلبيت(ع) را همان راه مستقيم دانسته است.[۴]
- نويسنده به نقل از ابن عباس روايتى نقل كرده است كه چون آيه «... قُلْ لا أَسْئَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْراً إِلاَّ الْمَوَدَّة فِي الْقُرْبى...» .[۵]نازل شد، مردم گفتند اى رسول خدا نزدیک ان شما كيستند كه بر ما محبت آنان واجب شده است؟ پيامبر(ص) فرمود: على و فاطمه و دو پسر آن دو(ع). نويسنده افزوده است: روايات در اين زمينه از طرف شيعه و سنى فراوان است و بسيارى از آنها را در كتاب «البرهان» از طريق فريقين نقل كردهام.[۶]
- نويسنده، يادآور شده است: عمار بن ياسر نقل كرده است كه روزى به ديدار مولايم على(ع) رفتم و او در چهره من ناراحتىاى ديد؛ پس پرسيد: تو را چه شده است؟ گفتم: بدهىاى دارم كه طلبكارم آمده و طلبش را مىخواهد؛ پس او به سنگى كه در آنجا افتاده بود، اشاره كرد و فرمود: اين را بردار و قرضت را ادا كن! گفتم: اين كه سنگ است! فرمود: خدا را به حقّ من قسم بده تا آن را براى تو تبديل به طلا كند. عمار گفت: پس دعا كردم و خدا را به اسم على(ع) قسم دادم، پس آن سنگ تبديل به طلا شد. پس اميرالمؤمنين(ع) فرمود: هر مقدارى كه مىخواهى بردار! گفتم: چطورى جدا كنم؟! چگونه نرم مىشود؟! فرمود: اى ضعيف اليقين! خدا را به نام من بخوان تا نرم شود؛ زيرا خدا با نام من آهن را براى داوود نرم كرد. عمار گفت پس من خدا را به نام او خواندم، پس نرم شد و من آن مقدارى كه نياز داشتم، برداشتم و بعد مولا فرمود: پس خدا را به نام من بخوان تا باقىماندهاش سنگ شود؛ پس من چنان دعا كردم و همان شد كه او گفت.[۷]
وضعيت كتاب
براى كتاب حاضر، فقط فهرست منابع.[۸]و فهرست مطالب.[۹]تنظيم شده، ولى متأسفانه فهرستهاى فنى (آيات، روايات، معصومان، اشعار، اعلام، امكنه و اصطلاحات و...) فراهم نيامده است.
مصحح، تصويرى از نسخه خطى كتاب حاضر را آورده است.[۱۰]
گفتنى است كه اين اثر را مصحح بهصورت مستند منتشر كرده (براى مستندسازى آن، از 202 منبع مهم عربى بهره برده است) و ارجاعاتش را در قالب پاورقى در پايان هر صفحه آورده است. مصحح در اين پاورقىها، گاه نام و نشان و شماره آيات و سورههاى مورد نظر را آورده.[۱۱]و گاه به منابع تفسيرى و... استناد و نام كتاب و جلد و صفحه را مشخص كرده.[۱۲]و گاه عبارت صحيح را در متن كتاب آورده و عبارت موجود در نسخه خطى را در پاورقى ذكر كرده و كم و زياد عبارات را توضيح داده است.[۱۳]و گاه توضيحاتى درباره برخى از شخصيتهاى تاريخى و روايى و... بيان كرده است.[۱۴]و گاه معناى لغات را با استفاده از منابع لغوى توضيح داده است.[۱۵]
پانويس
- ↑ مقدمه كتاب، ص7-33
- ↑ ر.ک: مقدمه كتاب، ص35. توجه شود كه در اين قسمت، عبارات عربى متن تصحيحشده چاپى موجود، افتادگى دارد و ترجمه بر اساس متن صحيح انجام شده كه با استفاده از قياس و سياق به دست آمده است
- ↑ حمد: 6
- ↑ ر.ک: متن كتاب، ص49-51
- ↑ شورى: 23
- ↑ همان، ص603
- ↑ همان، ص909-910
- ↑ همان، ص911-933
- ↑ متن كتاب، ص935-941
- ↑ مقدمه كتاب، ص39
- ↑ مثلاً ر.ک: همان، ص72، پاورقى 6 و...
- ↑ مثلاً ر.ک: همان ص216، پاورقى 1، 5، 7 و...
- ↑ همان، ص187، پاورقى 1، 2، 3، 6؛ ص194، پاورقى 1، 2، 7 و...
- ↑ همان، ص410، پاورقى 3؛ ص438، پاورقى 2 و...
- ↑ همان، ص411، پاورقى 4؛ ص435، پاورقى 1 و...
منابع مقاله
مقدمه و متن كتاب.