تطهیر با جاری قرآن: تفسیر جزء سیام: تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ') |
جز (جایگزینی متن - '</ref>.' به '</ref>') |
||
خط ۵۳: | خط ۵۳: | ||
نويسنده از منظر روششناسى تفسير، خودش بر آن است كه تفسير، برداشتن پرده از چهرهى مصداقها و يا از چهرهى رابطههاست. رابطههايى كه در آيه پنهان شدهاند و يا مصداقهايى كه بعدها آشكار مىشوند. اين مصداقها را جز با خود آيهها نمىتوان نشان داد و اين رابطهها و هماهنگى را هم بايد در جايى ديگر و با روشى جز شأن نزول و اقوال و تفاسير و جريان عمل جستجو كرد .<ref>همان، ج 1، ص 20</ref> | نويسنده از منظر روششناسى تفسير، خودش بر آن است كه تفسير، برداشتن پرده از چهرهى مصداقها و يا از چهرهى رابطههاست. رابطههايى كه در آيه پنهان شدهاند و يا مصداقهايى كه بعدها آشكار مىشوند. اين مصداقها را جز با خود آيهها نمىتوان نشان داد و اين رابطهها و هماهنگى را هم بايد در جايى ديگر و با روشى جز شأن نزول و اقوال و تفاسير و جريان عمل جستجو كرد .<ref>همان، ج 1، ص 20</ref> او بر اساس آنچه گذشت، تأكيد كرده است كه: «ما براى تفسير، تنها كارى كه مىكنيم همين است كه زمينهى اين جريان را در افراد فراهم كنيم تا خودشان با قرآن روبهرو شوند و با آن ديدار كنند و به خسارت و يا شفا و رحمت دست بيابند. تفسير بهگونههاى ديگر، يك نوع انحراف از برخورد صحيح با قرآن است» .<ref>همان، ج 1، ص 27</ref> | ||
او معتقد است كسانى كه مىخواهند با قرآن كار كنند، پس از آن مراحل، بايد اين گامها را بردارند: | او معتقد است كسانى كه مىخواهند با قرآن كار كنند، پس از آن مراحل، بايد اين گامها را بردارند: | ||
خط ۶۱: | خط ۶۱: | ||
#بررسى روابط آيهها با هم؛ چون اين وضع فعلى قرآن، از دستور رسول و با نظارت اوست و تنظيم كتاب به همينگونه از اوست، پس بايد بر روى جمعبندى و رابطهى آيهها دقت بشود. البته نه به خاطر اينكه به زور رابطه نشان بدهيم؛ بل به خاطر اين نكته حتى نوع بىرابطه خودش يك معنى و يك پيام دارد. | #بررسى روابط آيهها با هم؛ چون اين وضع فعلى قرآن، از دستور رسول و با نظارت اوست و تنظيم كتاب به همينگونه از اوست، پس بايد بر روى جمعبندى و رابطهى آيهها دقت بشود. البته نه به خاطر اينكه به زور رابطه نشان بدهيم؛ بل به خاطر اين نكته حتى نوع بىرابطه خودش يك معنى و يك پيام دارد. | ||
#در سورههاى بزرگتر، براى اينكه مقهور و غرقهى حجم آيهها نشويم و در زير موجها نمانيم، بهتر است كه سوره را به مقطعها و قسمتهايى كه به هم گره خوردهاند، تقسيم كنيم و سپس رابطهى اين قسمتها را بررسى بنماييم كه اين قطعهها در مجموعه چه تصويرى مىكشند و چه پيامى دارند و چه معنايى را مىرسانند. | #در سورههاى بزرگتر، براى اينكه مقهور و غرقهى حجم آيهها نشويم و در زير موجها نمانيم، بهتر است كه سوره را به مقطعها و قسمتهايى كه به هم گره خوردهاند، تقسيم كنيم و سپس رابطهى اين قسمتها را بررسى بنماييم كه اين قطعهها در مجموعه چه تصويرى مىكشند و چه پيامى دارند و چه معنايى را مىرسانند. | ||
#مهمتر از اين همه كه حتى به اين سؤالها مىتواند پاسخ بدهد، شناخت موضع و جايگاه آيه و به دست آوردن مخاطب سوره است. اين نكته بايد مشخص شود كه اين سورهى «قُلْ أعُوذُ» و يا سورهى «تَبَّت يَدا أبي لهب» يا سورهى كوثر، براى كدام مخاطب و در چه هنگام بايد خوانده شود.... .<ref>همان، ج 1، ص 29</ref> | #مهمتر از اين همه كه حتى به اين سؤالها مىتواند پاسخ بدهد، شناخت موضع و جايگاه آيه و به دست آوردن مخاطب سوره است. اين نكته بايد مشخص شود كه اين سورهى «قُلْ أعُوذُ» و يا سورهى «تَبَّت يَدا أبي لهب» يا سورهى كوثر، براى كدام مخاطب و در چه هنگام بايد خوانده شود.... .<ref>همان، ج 1، ص 29</ref> | ||
او با اشاره و انتقاد نسبت به كتاب برخى روشنفكران نوشته است كه البته مىتوان بهعنوان يك كار علمى، باد و باران را در قرآن بررسى كرد و به نتيجههاى عالى رسيد، ولى آنجا كه قرآن تو را به اين آيهها دعوت مىكند، مىخواهد تو را همراه يك حركت از مُلْك و از مَلَكُوت و از مَلَك، به مالك هستى راهنما باشد. مىخواهد تو را از پديدهها، از نظام حاكم بر آنها (ملكوت) و از واسطههاى هستى و فرشتهها، بهسوى مالك و حاكمى كه همه در دست او هستند «بيده ملكوت كل شيء» بكشاند و همراه اين تغيير و تحول، حق و ثابت را نشانت بدهد تا بر روى موجها خانه نسازى و بر غير او تكيه نكنى تا بتوانى همراه تمام وسيلهها مغرور نشوى و بدون هرگونه وسيلهاى مأيوس نگردى... فقط به دنبال تكليف باشى .<ref>همان، ج 1، ص 19</ref> | او با اشاره و انتقاد نسبت به كتاب برخى روشنفكران نوشته است كه البته مىتوان بهعنوان يك كار علمى، باد و باران را در قرآن بررسى كرد و به نتيجههاى عالى رسيد، ولى آنجا كه قرآن تو را به اين آيهها دعوت مىكند، مىخواهد تو را همراه يك حركت از مُلْك و از مَلَكُوت و از مَلَك، به مالك هستى راهنما باشد. مىخواهد تو را از پديدهها، از نظام حاكم بر آنها (ملكوت) و از واسطههاى هستى و فرشتهها، بهسوى مالك و حاكمى كه همه در دست او هستند «بيده ملكوت كل شيء» بكشاند و همراه اين تغيير و تحول، حق و ثابت را نشانت بدهد تا بر روى موجها خانه نسازى و بر غير او تكيه نكنى تا بتوانى همراه تمام وسيلهها مغرور نشوى و بدون هرگونه وسيلهاى مأيوس نگردى... فقط به دنبال تكليف باشى .<ref>همان، ج 1، ص 19</ref> | ||
بهعنوان مثال، نويسنده بعد از مقدمات و توضيحاتى درباره سوره ناس افزوده است: «... اكنون... تركيب سوره و روابط آن كاملا مشخص شده. زيبايى اين شروع كه انسان جارى و آگاه به ضعف و بنبست را مخاطب قرار مىدهد و به او اجازهى دخول و پناه مىدهد، براى تو لمس مىشود. تويى كه پشت ديوارها و دربهدر اين و آن مانده بودى و رنجها و صدمهها در كولهبار تجربهات انباشته شده بود، تو مىتوانى اين زيبايى و اين لطافت را احساس كنى و رابطههاى «رَبِّ النَّاس و مَلكِ النَّاس و إلهِ النَّاس» را بفهمى. ربى كه هدايت مىكند و ملكى كه نصر و كمك مىرساند و الهى كه مؤمن مهاجر را در ولايت خويش مىگيرد و از وسوسهها مىرهاند و از خوف و حزن و حيرت جدا مىسازد. خوف از آينده و حزن بر گذشته و حيرت در لحظهى حال... و اين در هنگامى است كه: مفهوم پناهندگى (تركيبى از دو عنصر دركِ ضعف و آگاهى به قدرت) و رابطهها (با جهان و انسانها و خويشتن) و پناهگاهها (تاريخى و فردى) و پناه خدا (پس از بنبستها) و نمودار پناهندگى (از اطاعت و تسليم، وسعت و فراغت، وحدت و قدرت)، همه روشن شده و جايگاه سوره و مخاطب آن معلوم گرديده و پيام و نقش سوره آشكار گرديده... .<ref>همان، ج 1، ص 68 - 69</ref> | بهعنوان مثال، نويسنده بعد از مقدمات و توضيحاتى درباره سوره ناس افزوده است: «... اكنون... تركيب سوره و روابط آن كاملا مشخص شده. زيبايى اين شروع كه انسان جارى و آگاه به ضعف و بنبست را مخاطب قرار مىدهد و به او اجازهى دخول و پناه مىدهد، براى تو لمس مىشود. تويى كه پشت ديوارها و دربهدر اين و آن مانده بودى و رنجها و صدمهها در كولهبار تجربهات انباشته شده بود، تو مىتوانى اين زيبايى و اين لطافت را احساس كنى و رابطههاى «رَبِّ النَّاس و مَلكِ النَّاس و إلهِ النَّاس» را بفهمى. ربى كه هدايت مىكند و ملكى كه نصر و كمك مىرساند و الهى كه مؤمن مهاجر را در ولايت خويش مىگيرد و از وسوسهها مىرهاند و از خوف و حزن و حيرت جدا مىسازد. خوف از آينده و حزن بر گذشته و حيرت در لحظهى حال... و اين در هنگامى است كه: مفهوم پناهندگى (تركيبى از دو عنصر دركِ ضعف و آگاهى به قدرت) و رابطهها (با جهان و انسانها و خويشتن) و پناهگاهها (تاريخى و فردى) و پناه خدا (پس از بنبستها) و نمودار پناهندگى (از اطاعت و تسليم، وسعت و فراغت، وحدت و قدرت)، همه روشن شده و جايگاه سوره و مخاطب آن معلوم گرديده و پيام و نقش سوره آشكار گرديده... .<ref>همان، ج 1، ص 68 - 69</ref> | ||
او در تفسير سوره بقره از جمله بر اين نكته تأكيد كرده است كه اين بركت و لطف تشريع و تكليف است كه نهفتههاى وجود انسان و نهفتههاى روابط اجتماعى را آشكار مىسازد و حيات و احياء و زندگى و زندهسازى را ميسر مىنمايد، ولى آنجا كه به نشانههاى راه و آيات خدا پشت كنيم و از شرايع و تكاليف چشم بپوشيم و به خاطر منافع و جذب آنها بازيگرى نماييم و براى انجام تكاليف به آرايشها و پيرايشها دلخوش شويم، ناچار مسخ شدهايم و محروم شدهايم... امروز و در اين فرصت، امكان بازگشت هست و مىتوانيم دلها را به ضيافت لطف حق بياوريم و در زير بارش بىامان او بارور شويم .<ref>همان، ج 2، ص 135</ref> | او در تفسير سوره بقره از جمله بر اين نكته تأكيد كرده است كه اين بركت و لطف تشريع و تكليف است كه نهفتههاى وجود انسان و نهفتههاى روابط اجتماعى را آشكار مىسازد و حيات و احياء و زندگى و زندهسازى را ميسر مىنمايد، ولى آنجا كه به نشانههاى راه و آيات خدا پشت كنيم و از شرايع و تكاليف چشم بپوشيم و به خاطر منافع و جذب آنها بازيگرى نماييم و براى انجام تكاليف به آرايشها و پيرايشها دلخوش شويم، ناچار مسخ شدهايم و محروم شدهايم... امروز و در اين فرصت، امكان بازگشت هست و مىتوانيم دلها را به ضيافت لطف حق بياوريم و در زير بارش بىامان او بارور شويم .<ref>همان، ج 2، ص 135</ref> | ||
وى در تفسير سوره قدر نيز از جمله به اين نكته توجه كرده است كه در شب، طرح مىريزند تا در طلوع فجر همراه فرشتههاى نازل شب دست به كار شوند. ليلة القدر تا طلوع فجر است نه تا يك عمر. شب طرح و تقدير، هزار ماه نيست؛ برابر با هزار ماه است .<ref>همان، ج 3، ص 141</ref> | وى در تفسير سوره قدر نيز از جمله به اين نكته توجه كرده است كه در شب، طرح مىريزند تا در طلوع فجر همراه فرشتههاى نازل شب دست به كار شوند. ليلة القدر تا طلوع فجر است نه تا يك عمر. شب طرح و تقدير، هزار ماه نيست؛ برابر با هزار ماه است .<ref>همان، ج 3، ص 141</ref> | ||
==پانویس == | ==پانویس == |
نسخهٔ ۳ ژوئیهٔ ۲۰۱۷، ساعت ۱۸:۲۲
نام کتاب | تطهیر با جاری قرآن |
---|---|
نام های دیگر کتاب | تفسیر جزء سی ام |
پدیدآورندگان | صفایی حائری، علی (نويسنده) |
زبان | فارسی |
کد کنگره | BP 102/2 /ص7ت6 |
موضوع | تفاسیر (سوره بقره)
تفاسیر شیعه - قرن ۱۴ |
ناشر | ليلة القدر ج: 1
ج: 2, 3 |
مکان نشر | قم - ایران ج: 1
ج: 2, 3 |
سال نشر | 1386 هـ.ش |
کد اتوماسیون | AUTOMATIONCODE4287AUTOMATIONCODE |
معرفى اجمالى
تطهير با جارى قرآن، يكى از نوشتههاى ابتكارى و تفسيرى مرحوم حجتالاسلام، آقاى على صفائى حائرى، مشهور به «عين - صاد» (1330 - 1378ش) و مجموعهاى سه جلدى است كه به شرح و تفسير برخى از سورههاى قرآن كريم، با زبان فارسى سليس و بر اساس روش خاص خودش پرداخته است. اين روش، بهصورت تفصيلى در كتاب ديگر همين نويسنده، به نام «روش برداشت از قرآن»، آمده است.
ساختار
در اين كتاب، برخى از سورههاى قرآن بدون ترتيب خاص موضوعى يا ترتيبى، تفسير شده است و داراى هيچ ساختار منظم و تعريفشدهاى نيست. سورههايى از جزء سىام در جلد اول و سوره بقره در جلد دوم و چند سوره (آل عمران، مدثر، انشراح، تين، علق، قدر و...) در جلد سوم تفسير شده است.
گزارش محتوا
نويسنده از منظر روششناسى تفسير، خودش بر آن است كه تفسير، برداشتن پرده از چهرهى مصداقها و يا از چهرهى رابطههاست. رابطههايى كه در آيه پنهان شدهاند و يا مصداقهايى كه بعدها آشكار مىشوند. اين مصداقها را جز با خود آيهها نمىتوان نشان داد و اين رابطهها و هماهنگى را هم بايد در جايى ديگر و با روشى جز شأن نزول و اقوال و تفاسير و جريان عمل جستجو كرد .[۱] او بر اساس آنچه گذشت، تأكيد كرده است كه: «ما براى تفسير، تنها كارى كه مىكنيم همين است كه زمينهى اين جريان را در افراد فراهم كنيم تا خودشان با قرآن روبهرو شوند و با آن ديدار كنند و به خسارت و يا شفا و رحمت دست بيابند. تفسير بهگونههاى ديگر، يك نوع انحراف از برخورد صحيح با قرآن است» .[۲]
او معتقد است كسانى كه مىخواهند با قرآن كار كنند، پس از آن مراحل، بايد اين گامها را بردارند:
- بررسى كلمهها و جملهها، بررسى آهنگها و حالت آيهها.
- بررسى امكانات تركيب و شروع و ختم آيهها (يك سوره چگونه مىتواند شروع بشود و چند گونه مىتواند تركيب پيدا كند؟).
- بررسى روابط آيهها با هم؛ چون اين وضع فعلى قرآن، از دستور رسول و با نظارت اوست و تنظيم كتاب به همينگونه از اوست، پس بايد بر روى جمعبندى و رابطهى آيهها دقت بشود. البته نه به خاطر اينكه به زور رابطه نشان بدهيم؛ بل به خاطر اين نكته حتى نوع بىرابطه خودش يك معنى و يك پيام دارد.
- در سورههاى بزرگتر، براى اينكه مقهور و غرقهى حجم آيهها نشويم و در زير موجها نمانيم، بهتر است كه سوره را به مقطعها و قسمتهايى كه به هم گره خوردهاند، تقسيم كنيم و سپس رابطهى اين قسمتها را بررسى بنماييم كه اين قطعهها در مجموعه چه تصويرى مىكشند و چه پيامى دارند و چه معنايى را مىرسانند.
- مهمتر از اين همه كه حتى به اين سؤالها مىتواند پاسخ بدهد، شناخت موضع و جايگاه آيه و به دست آوردن مخاطب سوره است. اين نكته بايد مشخص شود كه اين سورهى «قُلْ أعُوذُ» و يا سورهى «تَبَّت يَدا أبي لهب» يا سورهى كوثر، براى كدام مخاطب و در چه هنگام بايد خوانده شود.... .[۳]
او با اشاره و انتقاد نسبت به كتاب برخى روشنفكران نوشته است كه البته مىتوان بهعنوان يك كار علمى، باد و باران را در قرآن بررسى كرد و به نتيجههاى عالى رسيد، ولى آنجا كه قرآن تو را به اين آيهها دعوت مىكند، مىخواهد تو را همراه يك حركت از مُلْك و از مَلَكُوت و از مَلَك، به مالك هستى راهنما باشد. مىخواهد تو را از پديدهها، از نظام حاكم بر آنها (ملكوت) و از واسطههاى هستى و فرشتهها، بهسوى مالك و حاكمى كه همه در دست او هستند «بيده ملكوت كل شيء» بكشاند و همراه اين تغيير و تحول، حق و ثابت را نشانت بدهد تا بر روى موجها خانه نسازى و بر غير او تكيه نكنى تا بتوانى همراه تمام وسيلهها مغرور نشوى و بدون هرگونه وسيلهاى مأيوس نگردى... فقط به دنبال تكليف باشى .[۴]
بهعنوان مثال، نويسنده بعد از مقدمات و توضيحاتى درباره سوره ناس افزوده است: «... اكنون... تركيب سوره و روابط آن كاملا مشخص شده. زيبايى اين شروع كه انسان جارى و آگاه به ضعف و بنبست را مخاطب قرار مىدهد و به او اجازهى دخول و پناه مىدهد، براى تو لمس مىشود. تويى كه پشت ديوارها و دربهدر اين و آن مانده بودى و رنجها و صدمهها در كولهبار تجربهات انباشته شده بود، تو مىتوانى اين زيبايى و اين لطافت را احساس كنى و رابطههاى «رَبِّ النَّاس و مَلكِ النَّاس و إلهِ النَّاس» را بفهمى. ربى كه هدايت مىكند و ملكى كه نصر و كمك مىرساند و الهى كه مؤمن مهاجر را در ولايت خويش مىگيرد و از وسوسهها مىرهاند و از خوف و حزن و حيرت جدا مىسازد. خوف از آينده و حزن بر گذشته و حيرت در لحظهى حال... و اين در هنگامى است كه: مفهوم پناهندگى (تركيبى از دو عنصر دركِ ضعف و آگاهى به قدرت) و رابطهها (با جهان و انسانها و خويشتن) و پناهگاهها (تاريخى و فردى) و پناه خدا (پس از بنبستها) و نمودار پناهندگى (از اطاعت و تسليم، وسعت و فراغت، وحدت و قدرت)، همه روشن شده و جايگاه سوره و مخاطب آن معلوم گرديده و پيام و نقش سوره آشكار گرديده... .[۵]
او در تفسير سوره بقره از جمله بر اين نكته تأكيد كرده است كه اين بركت و لطف تشريع و تكليف است كه نهفتههاى وجود انسان و نهفتههاى روابط اجتماعى را آشكار مىسازد و حيات و احياء و زندگى و زندهسازى را ميسر مىنمايد، ولى آنجا كه به نشانههاى راه و آيات خدا پشت كنيم و از شرايع و تكاليف چشم بپوشيم و به خاطر منافع و جذب آنها بازيگرى نماييم و براى انجام تكاليف به آرايشها و پيرايشها دلخوش شويم، ناچار مسخ شدهايم و محروم شدهايم... امروز و در اين فرصت، امكان بازگشت هست و مىتوانيم دلها را به ضيافت لطف حق بياوريم و در زير بارش بىامان او بارور شويم .[۶]
وى در تفسير سوره قدر نيز از جمله به اين نكته توجه كرده است كه در شب، طرح مىريزند تا در طلوع فجر همراه فرشتههاى نازل شب دست به كار شوند. ليلة القدر تا طلوع فجر است نه تا يك عمر. شب طرح و تقدير، هزار ماه نيست؛ برابر با هزار ماه است .[۷]
پانویس
منابع مقاله
تطهير با جارى قرآن، على صفائى حائرى (عين - صاد)، انتشارات ليلة القدر، چاپ دوم 1385، 1381، 1386ش (3 جلد).
وابستهها
پیوندها
مطالعه کتاب تطهیر با جاری قرآن در پایگاه کتابخانه دیجیتال نور