۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'ن«' به 'ن «') |
جز (جایگزینی متن - 'ر(' به 'ر (') |
||
خط ۶۵: | خط ۶۵: | ||
روش تفسير قرآن به قرآن، با ديدگاهى تأويلى، در مواضع بسيارى از تفسير ديده مىشود(ج 1، ص 35، 157، 231، 388 و ج 2، ص 176). | روش تفسير قرآن به قرآن، با ديدگاهى تأويلى، در مواضع بسيارى از تفسير ديده مىشود(ج 1، ص 35، 157، 231، 388 و ج 2، ص 176). | ||
واژههاى فارسى يا معرب كناديج(جمع كندو)، انابير(جمع انبار)، فولاذ و ماديانة(ج 2، ص 122) مىتواند نشانه غير عرب بودن مؤلف كتاب باشد. همچنين به كار بردن صيغه فعل جمع در جايى كه فاعل اسم ظاهر باشد(همچون «قلن ازواجه») بر طبق گويش غير معروف عربى در مواردى از كتاب ديده مىشود(براى نمونه: ج 1، ص 291، 297 و ج 2، ص 50، 202 و 291). | واژههاى فارسى يا معرب كناديج(جمع كندو)، انابير (جمع انبار)، فولاذ و ماديانة(ج 2، ص 122) مىتواند نشانه غير عرب بودن مؤلف كتاب باشد. همچنين به كار بردن صيغه فعل جمع در جايى كه فاعل اسم ظاهر باشد(همچون «قلن ازواجه») بر طبق گويش غير معروف عربى در مواردى از كتاب ديده مىشود(براى نمونه: ج 1، ص 291، 297 و ج 2، ص 50، 202 و 291). | ||
== وضعيت كتاب == | == وضعيت كتاب == | ||
خط ۸۵: | خط ۸۵: | ||
از سوى ديگر، در اين كتاب، در مواردى بسيار از مشايخ مهم على بن ابراهيم، چون احمد بن محمد بن عيسى و محمد بن عيسى بن عبيد و احمد بن ابى عبدالله برقى، با واسطه معاصران على بن ابراهيم، نقل شده است. شگفت آنكه در سند ديگرى، از ابراهيم بن هاشم، پدر و استاد اصلى على بن ابراهيم، با دو واسطه روايت شده(ج 2، ص 339) و از معاصران وى، چون محمد بن يحيى و سعد بن عبداللّه نيز با واسطه نقل شده است(ج 2، ص 344). اين قراين و قراين متعدد ديگر نشان مىدهد كه تمامى تفسير موجود از على بن ابراهيم نيست(مدد الموسوى، ص 84 - 94). | از سوى ديگر، در اين كتاب، در مواردى بسيار از مشايخ مهم على بن ابراهيم، چون احمد بن محمد بن عيسى و محمد بن عيسى بن عبيد و احمد بن ابى عبدالله برقى، با واسطه معاصران على بن ابراهيم، نقل شده است. شگفت آنكه در سند ديگرى، از ابراهيم بن هاشم، پدر و استاد اصلى على بن ابراهيم، با دو واسطه روايت شده(ج 2، ص 339) و از معاصران وى، چون محمد بن يحيى و سعد بن عبداللّه نيز با واسطه نقل شده است(ج 2، ص 344). اين قراين و قراين متعدد ديگر نشان مىدهد كه تمامى تفسير موجود از على بن ابراهيم نيست(مدد الموسوى، ص 84 - 94). | ||
آقا بزرگ طهرانى، نخستين كسى است كه در باره عدم صحت انتساب تمام تفسير موجود به على بن ابراهيم سخن گفته و بر اين باور است كه ابوالفضل، عباس بن محمد بن قاسم، شاگرد على بن ابراهيم كه نامش در آغاز تفسير موجود آمده، روايات ابوالجارود(راوى مطالبى از امام باقر(ع) در باره تفسير) و ديگران را از اواسط جلد اول تفسير، در آن وارد كرده است(ج 4، ص 303)، اما شاهدى براى اين نظر در دست نيست و عباس بن محمد بن قاسم، كسى جز يكى از مشايخ مؤلف كتاب نيست كه در طريق مؤلف به على بن ابراهيم، قرار گرفته(مدد الموسوى، ص 93 - 94) و نام وى، علاوه بر آغاز كتاب، در ميان نام راويان ديگر نيز ذكر شده است(ج 2، ص 297). | آقا بزرگ طهرانى، نخستين كسى است كه در باره عدم صحت انتساب تمام تفسير موجود به على بن ابراهيم سخن گفته و بر اين باور است كه ابوالفضل، عباس بن محمد بن قاسم، شاگرد على بن ابراهيم كه نامش در آغاز تفسير موجود آمده، روايات ابوالجارود(راوى مطالبى از امام باقر (ع) در باره تفسير) و ديگران را از اواسط جلد اول تفسير، در آن وارد كرده است(ج 4، ص 303)، اما شاهدى براى اين نظر در دست نيست و عباس بن محمد بن قاسم، كسى جز يكى از مشايخ مؤلف كتاب نيست كه در طريق مؤلف به على بن ابراهيم، قرار گرفته(مدد الموسوى، ص 93 - 94) و نام وى، علاوه بر آغاز كتاب، در ميان نام راويان ديگر نيز ذكر شده است(ج 2، ص 297). | ||
در طرف مقابل، در كتاب«تأويل الآيات»، از تفسير على بن ابراهيم، مطالب بسيارى نقل شده است(براى نمونه: ص 90، 127، 165 و 173) كه اصلا در اين تفسير نيست؛ بنا بر اين، تفسير موجود، نه دربردارنده تمام تفسير على بن ابراهيم است و نه تمام منقولات آن از وى است، بلكه كتابى است از مؤلفى ديگر كه بيش از همه از تفسير على بن ابراهيم بهره گرفته و در آن، از طريق بيش از بيست راوى، روايات بسيارى از كتب و مصادر ديگر آورده است. حجم اين دسته از روايات، در نيمه نخست مجلد اول تفسير، بسيار اندك است و بهتدريج افزايش مىيابد تا بدانجا كه در اواخر كتاب، تقريبا به اندازه روايات منقول از تفسير على بن ابراهيم مىشود. | در طرف مقابل، در كتاب«تأويل الآيات»، از تفسير على بن ابراهيم، مطالب بسيارى نقل شده است(براى نمونه: ص 90، 127، 165 و 173) كه اصلا در اين تفسير نيست؛ بنا بر اين، تفسير موجود، نه دربردارنده تمام تفسير على بن ابراهيم است و نه تمام منقولات آن از وى است، بلكه كتابى است از مؤلفى ديگر كه بيش از همه از تفسير على بن ابراهيم بهره گرفته و در آن، از طريق بيش از بيست راوى، روايات بسيارى از كتب و مصادر ديگر آورده است. حجم اين دسته از روايات، در نيمه نخست مجلد اول تفسير، بسيار اندك است و بهتدريج افزايش مىيابد تا بدانجا كه در اواخر كتاب، تقريبا به اندازه روايات منقول از تفسير على بن ابراهيم مىشود. |
ویرایش