اصطلاحات پزشکی در فرهنگنامههای کهن عربی - پارسی
اصطلاحات پزشکی در فرهنگنامههای کهن عربی - پارسی | |
---|---|
پدیدآوران | پناهي، وجيهه (گردآورنده) محقق، مهدی (مقدمهنويس) |
ناشر | المعي |
مکان نشر | ایران - تهران |
چاپ | 1 |
شابک | 978-964-7553-46-9 |
موضوع | پزشکی اسلامی - واژهنامهها - عربی
پزشکی اسلامی - واژهنامهها - فارسی پزشکی سنتي - واژهنامهها - عربی پزشکی سنتي - واژهنامهها - فارسی زبان عربی - واژهنامهها - فارسی فارسی - واژهنامهها - عربی |
زبان | فارسی |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | R 135 /پ84الف6* |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
اصطلاحات پزشکی در فرهنگنامههای کهن عربی - پارسی، اثر وجیهه پناهی، کتابی است مشتمل بر بیشتر واژگان و اصطلاحات پزشکی، اعضای بدن انسان، داروها و اسامی بیماریها که در دو بخش فارسی به عربی و عربی به فارسی، گرد آمده است.
ساختار
کتاب با چهار مقدمه از ناشران و مهدی محقق و نویسنده آغاز و مطالب در دو فصل فرهنگ عربی به پارسی و فرهنگ پارسی به عربی اصطلاحات پزشکی، تنظیم شده و اصطلاحات و واژگان، به ترتیب حروف الفبا سامان یافته است.
فرهنگنامهها و قاموسهای مورد استفاده در این اثر به شرح ذیل میباشند:
- «كتاب البلغة» ابویوسف یعقوب کردی؛
- «المرقاة» بدیعالزمان ابوعبدالله حسین بن ابراهیم نطنزی؛
- «دستور اللغة المسمی بالخلاص» بدیعالزمان ابوعبدالله حسین بن ابراهیم نطنزی؛
- «تكملة الأصناف» علی بن محمد بن طاهر بن محمد بن سعید ادیب کرمینی؛
- «قانون ادب» ابوالفضل حبیش بن ابراهیم بن محمد تفلیسی؛
- «السامي في الإسلامي» ابوالفضل احمد بن محمد بن ابراهیم میدانی نیشابوری؛
- «مقدمة الأدب» ابوالقاسم محمود بن محمد خوارزمی زمخشری؛
- «مصادر اللغة» از مؤلفی ناشناخته؛
- «تاج الإسلامي» از مؤلفی ناشناخته؛
- «تحفة الأحباب» حافظ سلطان علی اوبهی؛
- «ملخص اللغات» حسن خطیب کرمانی[۱].
گزارش محتوا
در مقدمه ناشران، به موضوع و اهمیت کتاب، اشاره شده است.[۲].
در مقدمه استاد محقق، صورتهای گوناگونی که مسلمانان به معرفی مفردات دارویی پرداختهاند، توضیح داده شده است که عبارتند از:
- فصلی از کتابهای بزرگ دایرةالمعارفی خود را به معرفی ادویه مفرده اختصاص دادهاند، مانند فصلهایی از کتاب «كامل الصناعة الطبية» از علی بن عباس اهوازی، «الحاوي» از رازی و «قانون» ابن سینا.
- کتابهایی که با عنوان ادویه مفرده تألیف کردهاند، مانند «الجامع لمفردات الأدوية» ابن بیطار و «جامع أسما النبات» شریف ادریسی.
- کتابهایی که علاوه بر ذکر نامها، تصویر گیاهان دارویی را فراهم آوردهاند، مانند «مفردات الأدوية» غافقی.
- کتابهایی که در آن، نام گیاهان دارویی به لهجههای مختلف آمده است، مانند کتاب «الصيدنة» ابوریحان بیرونی.
- کتابهایی که در آنها نام گیاهان دارویی به زبانهای مختلف آمده است.
- کتابهایی که بهعنوان مفرد درباره گیاهان داوریی نوشته شده است، مانند کتاب «النبات» ابوحنیفه دینوری.
- پارهای از فرهنگهای اسلامی که در آنها ذکر برخی گیاهان دارویی و تعریف خواص آنها آمده، مانند «قاموس المحيط» فیروزآبادی[۳].
در مقدمه نویسنده، به این نکته اشاره شده است که در این کتاب، در برابر کلمات و اصطلاحات عربی، کلمات و واژههای فارسی مناسب از فرهنگهای کهن استخراج شده و داشتن چنین کتابی را برای همه مترجمان فارسی و عربی در این حوزه ضروری است.[۴].
در ادامه با نگاهی منتقدانه به بیان این نکته پرداخته شده است که بعضی بیماریها یا اصطلاحات پزشکی در فرهنگنامهها بهگونهای معنی شدهاند که چیزی برای خواننده به دست نمیدهند؛ مثلاً اغلب کلمات با ال، به همان کلمه بدون ال به فارسی ترجمه شده که از آن جملهاند: البرسام به برسام و یا الكافور به کافور معنی شده است، ولی در بیشتر فرهنگنامهها در مقابل کلمه، معنی فارسی آن آمده که میتواند برای ترجمه مفید باشد[۵].
هدف نویسنده این بوده که کسانی که به ترجمه متون پزشکی عربی به فارسی میپردازند، بتوانند کلمات و واژههای فارسی مناسب را از این کتاب به دست آورند و نیز در ترجمه کتابهای فارسی به عربی نیز بتوانند واژه عربی مناسب آن کلمه را استخراج نمایند[۶].
برخی، انتقاداتی را به کتاب وارد نمودهاند که از جمله آنها عبارتند از:
- معمولا در معرفی یک فرهنگ، تعداد مداخل، جزء محاسن بشمار میرود؛ در این کتاب اگر بهطور میانگین در هر صفحه، 20 مدخل باشد، دستکم 8000 مدخل جمعآوری شده که بسیار شگرف است. اما بارزترین اشکال این کتاب، تکرار مداخل است؛ بهگونهای که در همان شش صفحه اول کتاب، حداقل 28 مدخل تکرار شده که عبارت است از: «الأبخر، الأبخق، الأبرص، الأبنة، ابوادراس، الأبهران، اتوم، اثعل، اجدع، اجذم، الأجفان، الأجل، الأجلاب، الأجهر، الأحبال، الأحبن، الاحتجام، الأحذل، الأحول، الأخبثان، الأخدع، الأخدعان، الأخرم، اخشم، الأدر، الأدرة، الأدل، الأدمة و...».
- علیرغم ادعای گردآورنده که قرار است در برابر واژه عربی یک واژه فارسی به ما معرفی شود، در برابر بسیاری از کلمات از جمله همان «برسام» و «کافور» که خود گردآورنده به آن مثال زده، هیچ معادل فارسی نیامده است و حتی گاهی برای معادل واژه عربی، بهجای کلمه فارسی، عبارت عربی آمده است، مانند: البجباجة: الكثير اللّحم المسترخی؛ القشور: اسمُ دواء.
- در برابر بسیاری از مداخل عربی، تعریف و توصیف آمده نه یک واژه فارسی، که قطعا نمیتواند در ترجمه جای واژه عربی را بگیرد؛ مگر اینکه این کتاب علاوه بر دستگیری از مترجمان، قصد تعلیم پزشکان را نیز داشته باشد؛ برای مثال به این دو کلمه بسنده میکنیم: السليخة: نباتی بود از داروها؛ الطاعون: آماسی بود زیر بغل یا زیر کش ران که پدید آید، بیماری با نام، بیماری عام، طاعون.
- در بعضی فرهنگهای مأخذ این کتاب، چند کلمه مترادف در یک مدخل آمده، اما گردآورنده تصور میکرده با یک ترکیب جدید روبهرو شده و آن را بهعنوان یک مدخل آورده است: ابخق و اعور: یکچشم؛ درحالیکه در مدخل «ابخق» و نیز مدخل «اعور» هیچ اشارهای به کتاب السامي نمیکند: ابخق: یکچشم.
- ممکن است که توجیه کنند که به علت یکیبودن معنا اشاره به منبع دیگر لازم نبوده است، اما این توجیه صحیح نیست؛ زیرا در مدخلهای دیگر، این تکرارها آمده است.
- جمع مکسر بعضی مدخلها، بهعنوان یک مدخل جدید آمده، مثل «الأبهار» و «الأبهر»؛ از سویی دیگر جمع مکسر بعضی مدخلها در کنار مفرد آن آمده، مثل «الأسلة، ج الأسلات، الأسل»؛ درحالیکه جمع مکسر آن جداگانه در مداخل نیامده و یا عکس آن، مثل «الجناح، مفرد آن الأجنحة». در اینگونه موارد، معمولا مدخل بهصورت مفرد میآید و در توضیح آن، جمعش هم آورده میشود، سپس جمع مکسر آن بهلحاظ الفبایی در جای خود ذکر میشود، اما بدون هیچ توضیحی فقط به مفرد آن ارجاع داده میشود[۷].
وضعیت کتاب
کتاب فاقد هرگونه فهرست و پاورقی است.
پانویس
منابع مقاله
- مقدمه و متن کتاب.
- پرهام، حسامالدین، «نگاهی به کتاب اصطلاحات پزشکی در فرهنگنامههای کهن عربی - پارسی»