کلینی، محمد بن یعقوب: تفاوت میان نسخهها
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) |
||
خط ۳۰۷: | خط ۳۰۷: | ||
[[الدر الثمين في خمسمائة آية نزلت في مولانا أميرالمؤمنين(ع) باتفاق أكثر المفسرين من أهلالدين]] | [[الدر الثمين في خمسمائة آية نزلت في مولانا أميرالمؤمنين(ع) باتفاق أكثر المفسرين من أهلالدين]] | ||
[[مجموعه مقالات فارسی کنگره | [[مجموعه مقالات فارسی کنگره بین المللی ثقةالاسلام کلینی]] | ||
[[رده:زندگینامه]] | [[رده:زندگینامه]] | ||
[[رده:محدثان شیعه]] | [[رده:محدثان شیعه]] |
نسخهٔ کنونی تا ۲۱ دسامبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۴:۱۰
نام | کلینی، محمد بن یعقوب |
---|---|
نامهای دیگر | ثقةالاسلام کلینی
کلینی، ابوجعفر محمد بن یعقوب |
نام پدر | یعقوب بن اسحاق |
متولد | حدود 255ق |
محل تولد | کلین در 38 کیلومترى شهر رى |
رحلت | 320 ش یا 329 ق یا 941 م |
اساتید | پدرش یعقوب بن اسحاق |
برخی آثار | الکافی |
کد مؤلف | AUTHORCODE02216AUTHORCODE |
محمد بن یعقوب بن اسحاق کلینى رازى (متوفای 329 ق)، ثقة الإسلام، شیخ المشایخ، از بزرگان شیعه در زمان غیبت صغرا است که در نیمۀ دوم قرن سوم و نیمه اول قرن چهارم هجرى از بزرگترین محدثین شیعه به شمار مىرفت، نویسنده کتاب شریف الکافی از کتب اربعه شیعه
ولادت
او در عهد امامت امام یازدهم متولد شد، و در عصر غیبت صغری میزیست. کلینی اصالتا ایرانى و از روستاى «کلین» واقع در ۳۸ کیلومترى شهررى و ناحیه جنوب غربى جاده قم ـ تهران، نزدیک حسن آباد کنونى است. به همین جهت، او را به لقب «رازى»، منسوب به «رى» هم مىخوانند.
خاندان
پدرش یعقوب بن اسحاق که مردى با فضیلت و پاک سرشت بود از همان دوران کودکى تربیت فرزندش را بر عهده گرفت و با زبانِ عمل، اخلاق، رفتار و آداب اسلامى را به او آموخت.
آرامگاه این مرد متقى در روستاى کلین - نزدیک حسن آباد شهر رى - قرنهاست که زیارتگاه شیعیان است.
دایى کلینى که خود محدثى بزرگ بود و از شیفتگان مکتب اهلبیت به شمار مىرفت، در تعلیم و تربیت وى نقش بسزایى داشت. این مرد دانشمند که «علاّن» نامیده مىشد، در سفر حج و در راه زیارت خانه خدا به شهادت رسید.
کلینى توانست در دوران کودکى از محضر این عالم شهید و پدر بزرگوارش کسب فیض نموده و با منابع علم حدیث و رجال آشنا گردد. بعد از طى تحصیلات ابتدایى براى پیمودن مدارج کمال انسانى به شهر رى که در آن عصر از مرتبه علمى خاصى برخوردار بود مسافرت کرد.
شهر رى
شهر رى که در آن روزگار قلب ایران محسوب مىشد، به نقطه برخورد آراء و نظرات فرقههایى چون اسماعیلیه و مذاهبى چون شافعى، حنفى و شیعى مبدل شده بود.
کلینى در این زمان در ضمن تحصیلات خود نه تنها با عقاید و نظرات مذاهب و گرایشهاى مختلف آشنا شد؛ بلکه به ماهیت برخى از حرکتهایى که مىرفت تشیع را از مسیر خود منحرف کند پى برد. کلینى درد را شناخت و آگاهانه به درمان آن پرداخت. او معتقد بود علاج این همه نابسامانى، بازگشت به کلام و پیام اهلبیت علیهمالسلام است.
کلینى در این برهه از زمان به دور از هر هیاهو مسیر خود را مشخص کرده و تصمیم گرفت به ضبط و فراگیرى احادیث بپردازد. از اینرو در محضر اساتید بزرگى چون ابوالحسن محمد بن اسدى کوفى زانوى ادب زده و در نوشتن احادیث و بحث و گفتگو پیرامون آنها از خود لیاقت بسزایى نشان داد.
هجرت به قم
عصر کلینى را باید «عصر حدیث» نامید. در این زمان نهضتى که براى یافتن، شنیدن و نوشتن احادیث و روایات آغاز شده بود، سراسر ممالک اسلامى را فراگرفته بود و در این میان کلینى را مىتوان یکى از تشنگان پاک باخته علم حدیث به شمار آورد.
کلینى با شناخت عصر خود و موقعیت زمانى و پى بردن به این مسأله که این عصر گذرگاه تشیع است و اگر احادیث و روایات از این بحران بگذرند براى همیشه تشیع مىتواند سالم و به دور از التقاط و انحراف مسیر خود را ادامه دهد؛ شهر رى را که تازه دوست داران مکتب علوى در آن به قدرت رسیده بودند، با همه زیبائیها و جاذبههایش رها کرده و به سوى قم، شهر محدثان و راویان، هجرت نمود.
در محضر بزرگان
ورود کلینى به قم مقارن با حاکمیت سیاسى و دینى مردان با فضیلت و با تقوایى بود که از حدیث گویان مشهور زمان خود به شمار مىرفتند.
در قلۀ این هرم، احمد بن محمد بن عیسى اشعرى قرار داشت که تقوا، فضل و عشق او به اهلبیت علیهمالسلام بر کسى پوشیده نیست.
کلینى با استفاده از محضر این مرد بزرگ، در کلاس درس استاد دیگرى زانوى ادب زد که به «معلم» شهرت داشت. معلم کسى است که شیخ طوسى در کتاب رجال خود او را از یاران امام حسن عسکری علیهالسلام مىشمارد و او را در زمره کسانى مىخواند که به خدمت امام یازدهم شرفیاب شدهاند و او کسى جز احمد بن ادریس قمى نبود.
نجاشى مىگوید: چون این شخصیت برجسته در پیشگاه امام حسن عسکری(ع) تلمذ نموده و استاد شیخ کلینى است به «معلم» شهرت یافته است.
کلینى در ادامه تحصیل عالم وارستۀ دیگرى را درک کرد که خود مردى کم نظیر بود. او به محضر «عبدالله بن جعفر حمیرى»، مردى که همه مورخان و علماى رجال و شیفتگان حدیث در مقابل عظمت او سر فرود مىآورند.
او نیز در زمره اصحاب امام حسن عسکری علیهالسلام قرار دارد و داراى تألیفات فراوان است.
متأسفانه جز کتاب «قرب الإسناد» از این فرزانه روزگار، چیز دیگرى به دست ما نرسیده است. «قرب الإسناد» مجموعه اخبارى است که سند آن به امام معصوم مىرسد.
علاوه بر دانشمندان نامدار مذکور، کلینى از محضر اساتید دیگرى نیز بهره جسته که گذرى بر اسامى آنان خواهیم داشت.
هجرتى دیگر
گر چه قم مرکز تشیع به شمار مىرفت و جویندگان کلام اهلبیت علیهم السلام را سیراب مىکرد؛ اما عطش سیرى ناپذیر کلینى به زمزم زلال نور این خاندان، او را بر آن داشت تا آن دیار مقدس و حرم منور را به امید یافتن روایات و احادیث ناشنیده ترک کند.
از این رو او هجرت را آغاز نمود و قم را با تمام ارزشهایش به قصد شهرها و روستاهاى دیگر ترک کرد. کلینى روستاها و شهرهاى بیشمارى را پشت سر نهاد و هر جا محدث یا راوى حدیثى مىیافت که حدیثى از اهلبیت را نزد خویش داشت در مقابلش زانوى ادب مىزد و پس از مدتى باز کوله بار عشق و صفایش را بر دوش مىگرفت و راهى دیارى دیگر مىشد.
کوفه یکى از شهرهایى بود که کلینى به آن قدم نهاد. در آن زمان کوفه یکى از مراکز بزرگ علمى به شمار مىرفت. کوفه شهرى بود که ابن عقده در آن حضور داشت. او در حفظ احادیث شهرۀ آفاق بود و بسیارى از شیفتگان علم حدیث را به این شهر بزرگ مىکشاند.
وى یکصد هزار حدیث را با سند در خاطر داشت و کتابهاى بسیارى را به رشته تحریر در آورده و یکى از ارزندهترین آثارش «رجال ابن عقده» است.
در این کتاب، ابن عقده شاگردان امام صادق علیهالسلام را که حدود 4000 نفر بودهاند نام برده و روایات بسیارى را نیز از حضرت امام صادق علیهالسلام نقل کرده است.
این کتاب تا زمان شیخ طوسى وجود داشته و متأسفانه پس از آن به سرنوشت برخى دیگر از میراثهاى فرهنگى اهلبیت علیهمالسلام گرفتار شده و مفقود گشته است.
ثقة الإسلام
کلینى پس از کسب فیض از دهها استاد و محدث در شهرها و مناطق مختلف سرانجام به بغداد رسید. مدت مسافرت کلینى به درستى معلوم نیست؛ اما در این شکى نیست که در طول مسافرتها چنان علم و فضل خود را به نمایش گذاشت و تصویرى از یک عالم شیعه حقیقى در اذهان مردم هر دیار مجسم ساخت که وقتى به بغداد پاى نهاد فردى گمنام نبود.
شیعیان به او افتخار میکردند و اهل سنت به دیده تحسین به او مىنگریستند.
تقوا و علم و فضیلت او در اندک مدتى شهره آفاق گشت، تا جایى که عامه بزرگان و اندیشمندان معاصر ایشان در مشکلات دینى به او مراجعه نموده و پیروان فرق اسلامى در فتوا به او روى مىآوردند. به همین مناسبت به «ثقة الإسلام» شهرت یافت و او نخستین کسى است که در دوره اسلامى به این لقب مفتخر گردید.
مقام علمى
عظمت و بزرگى کلینى در میان اهل تسنن به قدرى است که ابن اثیر روایتى از پیامبر نقل مىکند که فرمود: «خداوند در آغاز هر قرن شخصى را برمىانگیزد که دین او را زنده و نامدار نگهدارد.» آنگاه به گفتگو پیرامون این حدیث پرداخته و مىگوید: احیا کننده مذهب شیعه در آغاز قرن اول هجرى محمد بن على امام باقر علیهالسلام، در ابتداى قرن دوم على بن موسى امام رضا علیهالسلام و در ابتداى قرن سوم ابوجعفر محمد بن یعقوب کلینى رازى بوده است.
به جرأت مىتوان گفت کلینى نام آورترین و بلند آوازهترین اندیشمند عصر خود بود. عصرى که اوج تلاش محدّثین و علماى بزرگ و حتى نواب خاص امام عصر عجلاللهتعالىفرجهالشریف مىباشد.
ثقةالاسلام شیخ محمد کلینى با چهار سفیر و نمایندۀ خاص حضرت امام زمان عجلاللهتعالىفرجهالشریف که در طول غیبت صغرى 69 سال رابط بین آن حضرت و شیعیان بودند، هم عصر بود.
با اینکه آن چهار تن از فقها و محدثین بزرگ شیعه بودند و شیعیان آنها را به جلالت قدر مىشناختند، اما کلینى مشهورترین شخصیت عالى مقامى بود که در آن زمان میان شیعه و سنى با احترام مىزیست و به طور آشکار به ترویج مذهب حق و نشر فضایل اهلبیت عصمت و طهارت علیهمالسلام همت مىگماشت.
عموم طبقات او را به راستى و درستى گفتار و کردار و احاطه کامل بر احادیث و اخبار مىستودند طورى که نوشتهاند شیعه و سنى در اخذ فتوا به او مراجعه میکردند و در این باره مورد وثوق و اعتماد هر دو فرقه بود.
وى در امانت، عدالت، تقوا و فضیلت و حفظ و ضبط احادیث، که همه از شرایط یک فرد محدث موثق جامع الشرایط است، سر آمد روزگار بود.
در نظر اندیشمندان
- نجاشى مىگوید: او در زمان خود، شیخ و پیشواى شیعه در شهر رى بود و حدیث را از همه بیشتر ضبط کرده و بیشتر از همه مورد اعتماد است.
- ابن طاووس گوید: توثیق و امانت شیخ کلینى مورد اتفاق همگان است.
- ابن اثیر گوید: او به فرقه امامیه در قرن سوم زندگى تازهاى بخشید و عالم بزرگ و فاضل مشهور در آن مذهب است.
- ابن حجر عسقلانى گوید: کلینى از رؤسا و فضلاى شیعه در ایام مقتدر عباسى است.
- محمدتقى مجلسى گوید: حق این است که در میان علماى شیعه مانند کلینى نیامده است و هر کس در اخبار و ترتیب کتاب او دقت کند، درمىیابد که از جانب خداوند مورد تأیید بوده است.
اساتید
ثقة الإسلام کلینى از محضر بزرگ مردانى بهره برده که هر یک در عصر خود از نوابغ روزگار به شمار مىرفتند. برخى از آنها عبارتند از:
- ابوالحسن محمد بن اسدى کوفى
- احمد بن محمد بن عیسى اشعرى
- احمد بن ادریس قمى
- عبدالله بن جعفر حِمیَرى
- احمد بن محمد بن عاصم کوفى
- حسن بن فضل بن زید یمانى
- محمد بن حسن صفار
- سهل بن زیاد آدمى رازى
- محمد بن اسماعیل نیشابورى
- احمد بن مهران و...
شاگردان
عدهاى از فقها و محدثینِ بنام شیعه، که مشاهیر علماى ما در قرن چهارم هجرى در ایران و عراق بودهاند از جمله شاگردان کلینى به شمار مىروند. بزرگانى چون:
- ابن ابى رافع
- احمد بن احمد کاتب کوفى
- احمد بن على بن سعید کوفى
- ابوغالب احمد بن محمد زرارى
- جعفر بن محمد بن قولویه قمى
- على بن محمد بن موسى دقاق
- محمد بن ابراهیم نعمانى معروف به ابن زینب (ابن ابى زینب) که از شاگردان مخصوص و نزدیکان او بوده و کتاب کافى را او نسخه بردارى کرده است.
- محمد بن احمد سنانى زاهرى مقیم رى.
- محمد بن على ماجیلویه
- محمد بن محمد بن عصام کلینى
- هارون بن موسى
شیخ کلینى سرچشمۀ زلال
گذشته از ذوق، خلاقیت و تلاش بى وقفۀ شیخ کلینى در نگارش و پالایش احادیث عصر شیعه، او ثمرۀ رنجها و مشقتهاى علماى عصر خود است. وى پلى محکم و امانتدارى راستین بود که احادیث و روایات علما و استادان عصر خود را به نسلهاى آینده منتقل ساخت، و در حقیقت کلینى عصارۀ عصر خویش است.
وقتى سخن از کلینى است سخن از تمام زیبائیها، لطافتها و فضیلتهاى زمان اوست. سخن از عزم و ارادۀ تشیع در کسب معارف و علوم است سخن از کافى است. همانگونه که وقتى سخن از کافى است سخن از عطر کلام اهلبیت علیهمالسلام، سخن از امانت فراموش شده پیامبر است که فرمود: «إنی تارکٌ فیکمُ الثقلینِ کتابَ اللّٰهِ و عِترَتی...»
شیخ کلینى یعنى کافى، یعنى آبشخور پاک اهلبیت علیهمالسلام، یعنى کوثر شیرین حدیث در کویر فرهنگى تاریخ، یعنى سرچشمۀ زلال دوستداران آل محمد صلىاللهعلیهم اجمعین.
وفات
محمد بن یعقوب کلینی سرانجام در شعبان سال ٣٢٩ق در حالی که بیش از 70 سال داشت درگذشت، سالی که به سال تناثر نجوم نام گرفت، یعنی سالی که ستارگان فرو ریخت و سالى که آسمان علمِ این دنیاى خاکى بىستاره ماند.
دانشمند نامى بغداد «ابوقیراط» بر پیکر پاکش نماز خواند. شیعیان با دلى پراندوه و با احترام آن مرد خدا را در «باب کوفه» بغداد به خاک سپردند. در همین سال با رحلت آخرین نایب امام زمان، «على بن محمد سمرى» غیبت کبراى آن حضرت نیز آغاز گردید.
در غرب مدرسه المستنصریه مسجدی به نام جامع الاصفی قرار دارد که نام اصلی آن جامع الصفوی یا مسجد صفوی میباشد که عثمانیان آنرا به اصفیه تغییر دادند. در بخشی از این مسجد محدث جلیل القدر شیخ محمد بن یعقوب کلینی رازی نویسنده کتاب شدیف کافی متوفای ٣٢٩ق مدفون است. در محرم سال ۱۴۳۶ق مراسم پایان بازسازی قبر شیخ کلینی برگزار شد. در این مراسم از ضریح نقرهای آن که توسط هنرمندان اصفهانی ساخته شده بود، رونمایی گردید.[۱]
آثار
از تألیفات گرانمایۀ ثقة الإسلام کلینى است:
- کتاب کافى، معروفترین تألیف کلینى کتاب با عظمت و گرانقدر و نفیس«کافى» است که نه تنها بزرگترین کار اوست؛ بلکه در جامعه اسلامى کتاب معتبرى در حدیث چون کافى تألیف نشده است.
- جملهاى است منسوب به امام زمان عجلاللهتعالىفرجهالشریف که فرمود «الکافی کافٍ لشیعتنا»، کافى شیعیان ما را کفایت مىکند.
- کافى نخستین کتاب از کتب أربعةاست.
- کتاب رجال
- کتاب ردّ بر قرامطه
- کتاب رسائل ائمه علیهمالسلام
- کتاب تعبیر الرؤیا
- مجموعه شعر، مشتمل بر قصایدى که شعرا در مناقب و فضایل اهلبیت عصمت و طهارت علیهمالسلام سرودهاند.
پانويس
وابستهها
شرح كافي الأصول و الروضة (ملاصالح مازندرانی)
الروضة من الكافى، یا، گلستان آل محمد
ترجمه اصول کافی (سعید و لطیف راشدی)
اصول کافی (ترجمه و شرح کمرهای)
تحفة الأولیاء (ترجمه اصول کافی)
الروضة من الکافی (ترجمه حاجیانی دشتی)
الروضة من الكافي (ترجمه رسولی محلاتی)
الرواشح السماویة فی شرح الأحادیث الإمامیة
الکشف الوافي في شرح أصول الکافي
پژوهشی تطبیقی در احادیث بخاری و کلینی
أسانيد کتاب الکافی: تهذیبها و ترتیبها و توحیدها و تمییز المشترک منها
البضاعة المزجاة (شرح کتاب الروضة من الکافي)
منهجاليقين (شرح نامه امام صادق علیهالسلام به شیعیان)
متن و ترجمه کتاب نفیس فروع کافی
الکتب الاربعه(الكافی، من لا یحضره الفقیه، تهذیب الاحكام، الاستبصار)
الأصول من الکافي (ترجمه و شرح اصول کافي)
الأصول من الکافي؛ مع رسالة أضبط المقال في اسماء الرجال
الدر الثمين في خمسمائة آية نزلت في مولانا أميرالمؤمنين(ع) باتفاق أكثر المفسرين من أهلالدين