پژوهشی پیرامون اصول کافی (پاسخ به شبهات وهابیت)

    از ویکی‌نور
    پژوهشی پيرامون اصول کافي (پاسخ به شبهات وهابيت)
    پژوهشی پیرامون اصول کافی (پاسخ به شبهات وهابیت)
    پدیدآورانرضائي، اسدالله (نویسنده)

    عابدی، احمد (مقدمه‌نويس)

    پژوهشكده حج و ز يارت (تدوين)
    ناشرمشعر
    مکان نشرايران - تهران
    سال نشر1392ش
    چاپ1
    شابک978-964-540-430-5
    موضوعاحاديث شيعه - قرن 4ق. - نقد و تفسير

    کليني، محمد بن يعقوب، - 329ق. - نقد و تفسير

    کليني، محمد بن يعقوب، - 329ق. الکافي - نقد و تفسير
    زبانفارسی
    تعداد جلد1
    کد کنگره
    ‏‎‏BP‎‏ ‎‏129‎‏ ‎‏/‎‏ک‎‏8‎‏ ‎‏ک‎‏220*
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf

    پژوهشی پیرامون اصول کافی (پاسخ به شبهات وهابیت)، اثر اسدالله رضایی، حاصل تلاش چند ساله در پاسخ به اتهام‌های فرقه وهابیت به مجموعه حدیثی گران سنگ اصول کافی است که به زبان فارسی و در دوران معاصر نوشته شده است.

    کتاب کافی قدیمی‌ترین اثر در میان جوامع حدیثی شیعی است که متأسفانه در قرن اخیر فرقه وهابیت و برخی از پیروان آنان، کتاب‌های زیادی را تدوین کرده و به زعم خودشان، به مبارزه با آن پرداخته‌اند. پژوهش حاضر، با نگاهی مستدل، به این مهم پرداخته و شبهات وهابیان را با قلمی وزین و مؤدبانه و با استدلالات روشن و منطقی، پاسخ داده است[۱]

    ساختار

    کتاب با دو مقدمه از احمد عابدی و نویسنده آغاز و مطالب در پنج بخش و هر بخش در چندین فصل، تنظیم شده است.

    گزارش محتوا

    در مقدمه نخست، به اهمیت کتاب کافی و موضوع اثر حاضر، اشاره گردیده است[۲]

    در مقدمه دوم، پرسش و پژوهش، یکی از شاخصه‌های انسان متفکر معاصر دانسته شده و اشاره کوتاهی به این موضوع، گردیده است[۳]

    کتاب ارزشمند «کافی»، تألیف محمد بن یعقوب کلینی رازی (329ق)، از معدود کتاب‌های ارزشمندی است که احادیث امامان معصوم شیعه اثناعشری(ع) را (که از رسول‌الله(ص) دریافت کرده‌اند)، در خود گرد آورده است و نزد فقها و فرهیختگان شیعه هم از جهت قدمت تاریخی و هم از جهت کمیت و کیفیت جمع‌آوری روایات، جایگاه ویژه‌ای داشته و همواره این مجموعه در عرصه‌های اصول و فروع دین و بنیادهای اعتقادی شیعه، مورد توجه بوده است؛ ولی بدان جهت که این کتاب در بخش «اصول»، به ویژه در باب امامت و اوصاف آن، بیشترین احادیث را نقل نموده، مورد نقد و ایراد عده‌ای از عالمان اهل سنت، به ویژه وهابیان قرار گرفته است. به نظر نویسنده برای اینکه بتوان به اشکالات واردشده پاسخ قانع کننده داد، لازم است نخست این کتاب را شناساند. ازاین رو، در بخش نخست، در چهار فصل با موضوعات زیر، با نگاهی به شرح حال مرحوم کلینی و کتاب کافی او به مقایسه این کتاب با مجامع روایی اهل سنت، به ویژه مشهورترین کتاب حدیثی آنها، یعنی «صحيح البخاري»، پرداخته شده است: ترجمه و ویژگی‌های ثقةالاسلام کلینی؛ کلینی از دیدگاه عالمان؛ جایگاه کافی در میان مجامع حدیثی و اهمیت کافی در مقایسه با صحاح شش گانه[۴]

    نویسنده، معتقد است هرچند که کافی و مؤلف آن، مورد تأیید قاطبه فقها و صاحب نظران امامیه است، ولی کسی مدعی نیست که همه شانزده هزار حدیث آن، قطعی الصدور و صحیح به اصطلاح متأخران امامیه است؛ گرچه نزد خود کلینی، این کتاب با معیار صحیح به اصطلاح قدما برابر است؛ اما مجموعه‌های حدیثی اهل سنت با اینکه به «صحاح» شهرت یافته‌اند، دارای چالش‌هایی می‌باشند[۵]

    با روشن شدن جایگاه کتاب کافی و مقایسه آن با منابع روایی اهل سنت، به ویژه صحيح البخاري، نویسنده در بخش دوم، انگیزه‌ها و اشکالات وهابیان بر اسناد کتاب کافی را در چند محور، مورد بررسی و نقد قرار داده و کوتاه‌ترین پاسخ‌ها را، با استفاده از منابع مختلف، ارائه داده است[۶]

    در پایان این بخش، چنین نتیجه‌گیری شده است که ابن تیمیه و پیروان او، منابع حدیثی پیروان مکتب اهل‌بیت(ع)، به ویژه کافی را از جهت مستند نبودن به رسول‌الله(ص) و فقدان منابع رجالی برای تشخیص احادیث صحیح از ناصحیح در شیعه و زیاد شدن کتاب‌های کافی و مشکوک بودن نسبت روضه به کلینی، مورد نقد قرار دادند؛ ولی با توجه به پژوهشی که در بخش نخست کتاب انجام گرفته است، این نتیجه به دست می‌آید که در مرحله اول، اشکال، مستقیماً منابع خود آنان را می‌گیرد. شیعه همان گونه که در تدوین و نقل احادیث رسول‌الله(ص) پیش قدم بوده، در تأسیس علوم حدیث و رجال شناسی، نخستین کتاب‌ها را در کارنامه خود دارد. اکثر احادیث کافی مستند به امامان معصوم(ع) است که در حقیقت متصل به پیامبر(ص) است و نه تنها هیچ کتابی، که حتی یک حدیث بر مجموعه کافی افزوده نشده است. گرچه تغییر و تحولی در انضمام عناوین کتاب‌ها و جدا انگاشتن آنها طبق سلائق مختلف در نسخه‌های آن، رخ داده است و آخرین کتاب کافی به نام «روضه» به طور قطع از تألیفات کلینی و جزو مجموعه کافی است و گفته ملا خلیل قزوینی درباره روضه کافی، نادرست است و مورد پذیرش دیگر فقهای شیعه نیست[۷]

    نویسنده در بخش سوم، نخست مقدمه‌ای را درباره عظمت قرآن و جایگاه بس عظیم و قداست ویژه آن نزد عموم مسلمانان ذکر کرده و در ادامه آن نوشته: یکی از بی انصافی‌هایی که در مورد این کتاب الهی روا داشته می‌شود، شبهه تحریف و دگرگونی آن است و مرتب اعتقاد به تحریف آن را به پیروان مکتب اهل‌بیت(ع) نسبت می‌دهند و آنان به خاطر این باور نداشته، مورد توهین و مذمت، قرار می‌گیرند؛ ازاین رو، در بخش سوم، شبهه تحریف قرآن، در ارتباط با کتاب کافی مورد بررسی و نقد قرار گرفته است[۸]

    نویسنده در انتهای این بخش، چنین نتیجه گرفته است که اولا: شیعه معتقد به تحریف قرآن نیست. عالمان شیعه گذشته از عمل و استنباط احکام عملی از قرآن موجود و قرائت سوره‌ای از آن، در نمازها... آیه شریفه: «إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّکرَ وَ إِنَّا لَهُ لَحافِظُونَ» (حجر: 9) را محکم‌ترین دلیل بر صیانت قرآن از تحریف می‌دانند. ثانیا: موارد تحریف به مفهوم باطل آن، بیش از آنچه در منابع شیعه باشد در منابع مورد پسند وهابی‌ها موجود است و هر توجیه و تحلیلی که این نویسندگان برای آنها ارائه می‌دهند، در مواردی که در منابع شیعه ادعا شده، نیز کاربرد خواهد داشت. ثالثاً: عناوین و احادیث کتاب کافی که تحریف را می‌رساند در حقیقت تفسیر یا تأویل یا تنزیل و یا تبیین و توسعه آیات قرآن کریم است و تفاوت مصحف علی(ع) با قرآن فعلی تنها در تنظیم سُوَر نیست، بلکه بر اساس احادیث اهل سنت، مشتمل بر علوم الهی و حقایق گذشته و آینده است و مصحف امیرالمؤمنین(ع) که به فرمان رسول‌الله(ص) تنظیم یافت، نه تنها شاهدی بر تحریف نیست که محکم‌ترین مؤید قرآن فعلی محسوب می‌گردد[۹]

    یکی دیگر از برجسته‌ترین اشکال‌هایی که بر کتاب شریف «کافی» وارد شده، اتهام «غلو» در باب امامت به روایت این کتاب است. در این اشکال، هرچند از منابع دیگر شیعه نیز یاد شده، ولی ازآن روی که از یک سو، موضوع تحقیق بر محور کتاب کافی است و از دیگر سو، این کتاب در میان منابع روایی از جایگاه ویژه‌ای برخوردار است و به همین جهت این کتاب، مورد آماج تهمت‌ها قرار می‌گیرد، در بخش چهارم، اشکالات طرح شده در خصوص «غلو»، مورد بررسی و نقد قرار گرفته است و با توجه به اینکه برخی از عناوین باب‌ها و روایات، به ویژه از «کتاب الحجة» این کتاب، بیشترین اشکالات را به خود اختصاص داده است، این اشکالات به دو صورت: «توطئه بودن طرح امامت» و «غلو در امامت» برجسته شده است[۱۰]

    در این بخش، چنین نتیجه‌گیری شده است که اولا: امامت اهل‌بیت(ع)، همزاد با اصل اسلام است و هیچ ربطی به ابن سبأ ندارد و داستان سبئیه توطئه‌ای بیش نبوده است. ثانیا: با توجه به معیارهای غلو که توسط خود بزرگان اهل سنت، ارائه شده، هیچ کدام از عناوین باب‌ها و احادیث کافی که ادعا شده ظهور در غلو باطل دارد، با آن معیارها سازگاری ندارد؛ زیرا روایات کافی نه به اهل‌بیت(ع) نقش خدایی می‌بخشد و نه آنها را نبی و پیامبر معرفی می‌کند، بلکه آنان را بندگان مخلص خدا، ولی امام معصوم و آشنا به همه جهات دین و دنیا و اوصیای پیامبر(ص) می‌دانند[۱۱]

    یکی دیگر از چالش برانگیزترین و ریشه دارترین بحث‌هایی که میان مکتب خلفا به طور عموم و وهابی‌ها به طور خصوص در یک طرف و پیروان اهل‌بیت(ع) در طرف دیگر، مطرح است، مبحث تکفیر و تنقیص، تعدیل و تمجید اصحاب پیامبر(ص) است. همه فرق اهل سنت، به ویژه پیروان ابن تیمیه اصرار دارند که همه اصحاب پیامبر(ص) عادلند و اقوال و رفتار آنان شرعاً برای امت اسلامی حجت است و جرح و تعدیل آنها نه تنها جایز نیست که حرام و خروج از دین خواهد شد. اما در مقابل، پیروان اهل‌بیت(ع) این فرضیه را نمی‌پذیرند و معتقدند اصحاب پیامبر(ص) با همه احترامی که دارند، همه عادل نبودند، بلکه در میان آنها انسان‌های منافق، کاذب و... وجود داشت؛ بااین وجود مبنای اهل سنت که اقوال و سیره صحابه حجت است، زیر سؤال می‌رود؛ ازاین رو در بخش آخر، بحث تکفیر و مذمت صحابه در کافی، مورد بحث و بررسی قرار گرفته است.

    وضعیت کتاب

    فهرست مطالب در ابتدا و کتابنامه منابع مورد استفاده نویسنده، در انتهای کتاب آمده است.

    پاورقی‌ها بسیار مفصل و جامع نوشته شده و در آن‌ها، علاوه بر ذکر دقیق منابع[۱۲]، به توضیح برخی از مطالب و موضوعات متن پرداخته شده است[۱۳]

    پانویس

    منابع مقاله

    مقدمه و متن کتاب.

    وابسته‌ها