نظام حقوق زن در اسلام
نظام حقوق زن در اسلام | |
---|---|
پدیدآوران | مطهری، مرتضی (نويسنده) |
ناشر | صدرا |
مکان نشر | ایران - تهران |
زبان | فارسی |
تعداد جلد | 1 |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
نظام حقوق زن در اسلام، مجموعه 33 مقاله نوشته فقیه و اسلامشناس معاصر، مرتضی مطهری (فریمان 1298-1358ش. قم)، منتشر شده در مجله زن روز سالهاى 1345- 1346ش. تحت عنوان «زن در حقوق اسلامى» است.[۱]. به گفته نویسنده، هدف او دفاع از قوانين مدنى ایران است در مواردی که با فقه اسلام انطباق دارد.[۲] مطهری در این اثر، لایحه 40 مادهای قاضى فقيد ابراهيم مهدوى زنجانى در موضوع تعويض قوانين مدنى در مورد حقوق خانوادگى را نقد کرده است.[۳]
موضوعات مطرح شده در این کتاب عبارت است از: خواستگارى، ازدواج موقت (متعه)، زن و استقلال اجتماعى، اسلام و تجدد زندگى، مقام زن در قرآن، حيثيت و حقوق انسانى، مبانى طبيعى حقوق خانوادگى، تفاوتهاى زن و مرد، مهر و نفقه، ارث، طلاق، تعدد زوجات.[۴]
مسائلى كه نویسنده يادداشتهايش را آماده کرده بود ولی در این کتاب نیامده، عبارت است از:
حق حكومت مرد در خانواده، حق حضانت كودك، عده و فلسفه آن، زن و اجتهاد و افتاء، زن و سياست، زن در مقررات قضايى، زن در مقررات جزايى، اخلاق و تربيت زن، پوشش زن، اخلاق جنسى (غيرت، عفاف، حيا و غيره)، مقام مادرى، زن و كار خارج و ...[۵]
مطهری تحت عنوان «تشابه، نه و تساوى، آرى» نوشته است:
از نظر اسلام اين مسأله هرگز مطرح نيست كه آيا زن و مرد دو انسان متساوى در انسانيت هستند يا نه؟ و آيا حقوق خانوادگى آنها بايد ارزش مساوى با يكديگر داشته باشند يا نه؟ از نظر اسلام زن و مرد هر دو انسانند و از حقوق انسانى متساوى بهرهمندند. آنچه از نظر اسلام مطرح است اين است كه زن و مرد به دليل اينكه يكى زن است و ديگرى مرد، در جهات زيادى مشابه یكديگر نيستند، جهان براى آنها يكجور نيست، خلقت و طبيعتْ آنها را يكنواخت نخواسته است، و همين جهت ايجاب میكند كه از لحاظ بسيارى از حقوق و تكاليف و مجازاتها وضع مشابهى نداشته باشند. در دنياى غرب، اكنون سعى میشود ميان زن و مرد از لحاظ قوانين و مقررات و حقوق و وظايف وضع واحد و مشابهى به وجود آورند و تفاوتهاى غريزى و طبيعى زن و مرد را ناديده بگيرند. تفاوتى كه ميان نظر اسلام و سيستمهاى غربى وجود دارد در اينجاست.[۶]
او میگوید:
اسلام در عين آنكه زنان را به حقوق انسانيشان آشنا كرد و به آنها شخصيت و حريت و استقلال داد، هرگز آنها را به تمرد و عصيان و طغيان و بدبينى نسبت به جنس مرد وادار نكرد. نهضت اسلامى زن، سفيد بود، نه سياه و نه قرمز و نه كبود و نه بنفش؛ احترام پدران را نزد دختران و احترام شوهران را نزد زنان از ميان نبرد، اساس خانوادهها را متزلزل نكرد، زنان را به شوهردارى و مادرى و تربيت فرزندان بدبين نكرد، براى مردان مجرد و شكارچى اجتماع كه دنبال شكار مفت میگردند وسيله درست نكرد. ... [۷]
پانویس
منابع مقاله
مقدمه نویسنده و متن کتاب.