ناباروری و منع باروری در پزشکی ایرانی

    از ویکی‌نور
    ناباروری و منع باروری در پزشکی ایرانی
    ناباروری و منع باروری در پزشکی ایرانی
    پدیدآورانبيوس، سودابه (نویسنده)

    ناظم، اسماعيل (زير نظر)

    باغباني، محسن (ويراستار)
    ناشراسماعيليان
    مکان نشرايران - قم
    چاپ1
    شابک978-964-6397-40-8
    موضوعپزشکی ايراني

    تنظيم خانواده

    عقيمي
    تعداد جلد1
    کد کنگره
    ‏R‎‏ ‎‏8‎‏/‎‏137‎‏ ‎‏/‎‏ب‎‏9‎‏ب‎‏2*
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf

    ناباروری و منع باروری در پزشکی ایرانی، تألیف سودابه بیوس، کتابی است پیرامون علت‌ها و روش‌های درمان ناباروری و چگونگی جلوگیری از بارداری، در پزشکی ایرانی که به زبان فارسی و در دوران معاصر نوشته شده است.

    کتاب زیر نظر اسماعیل ناظم و با ویراستاری محسن باغبانی، چاپ شده است.

    ساختار

    کتاب با مقدمه نویسنده آغاز و مطالب در دو فصل، در چندین گفتار، تنظیم شده است. نویسنده در ابتدا، به بیان دلایل و راه‌های درمان ناباروری پرداخته و سپس، روش‌های جلوگیری از بارداری را توضیح داده است.

    گزارش محتوا

    در مقدمه، به موضوع و اهمیت کتاب اشاره شده است[۱].

    به‌منظور پی بردن به اهیمت کتاب، توجه به این نکته ضروری است که ناباروری و نازایی از مشکلاتی است که همواره بدان توجه شده و در حال حاضر، یکی از عمده مسائل مرتبط با سلامت جسمی و روانی جامعه بشری است. انسان‌ها از دیرباز، به‌گونه‌ای درگیر مشکلات مربوط به باروری بوده‌اند؛ تمایل به تعیین جنسیت، قوی و سالم بودن فرزندان و... همواره مطمح نظر و خواست افراد در جوامع مختلف بوده است. با نگاهی کوتاه به کتب پزشکی پیشینیان، درمی‌یابیم که بیماری عقم (ناباروری) نزد آنان نیز مطرح بوده است. بیشتر قدما، در نوشته‌های طبی خود، جایگاهی ویژه و نسبتا وسیع به نازایی اختصاص داده و درباره چگونگی تشخیص، علت، انواع عقم و درمان‌های آن، مطالب ارزشمندی نگاشته‌اند که یکی از نکات قابل توجه موجود در بیشتر نگاشته‌های آنان، ویژگی و اهمیت مشکلات روحی - ‌روانی و مسائل روان‌تنی و تأثیر آن در ایجاد نازایی است. منع باروری و جلوگیری از باردار شدن، موضوع مهمی است که در کتب اطبای پیشین، بدان پرداخته شده است. همین توجه دلالت بر آن دارد که برخلاف پندار اغلب افراد، گذشتگان ما نیز به منع باروری محتاج بوده و راه‌کارهایی برای آن، اندیشیده بودند[۲].

    اثر حاضر، بسیاری از منابع متفاوت طبی را در دو موضوع مذکور بررسی کرده و محتوای آن‌ها را در خود جای داده است تا پزشکان از نکات ارزشمند موجود در کتب طبی آگاهی یابند و بتوانند از آن به‌گونه‌ای عملی و صحیح در مداوای بیماران خود استفاده کنند[۳].

    نویسنده در فصل نخست، در شش گفتار زیر، به مباحث مربوط به ناباروری پرداخته است: گفتار نخست به ساختمان رحم در متون پزشکی ایرانی اختصاص یافته است. براى بررسى بهتر بیماری‌هاى زنان در پزشکى ایرانى و آشنایى با اصطلاحات موجود در کتب پیشینیان، آگاهى از ساختمان رحم و ضمایم آن از دیدگاه ایشان ضرورى است. در بیشتر کتاب‏هاى طب سنتى نیز، پیش از پرداختن به مبحث بیماری‌هاى زنان، ابتدا به تشریح رحم و عملکرد آن پرداخته شده است. در تشریح رحم از نظر ساختمان، غشاء، شرایین و اورده و اعصاب یکى از کامل‏ترین منابع، کتاب «خزائن الملوك» است. پس از آن نیز، کتاب‏هاى «طب اکبرى» و «رموز اعظم» قرار دارند که در تشریح ساختمان رحم، نکات مهمى را متذکر شده‏‌اند. براى پى بردن به شگفتى مطالب موجود در این کتاب‏ها، در ابتداى این فصل، به نقل این موضوع در این کتب پرداخته شده و در پایان، نکته‌ای درباره ارتباط بیماری‌های رحم با بدن، ذکر شده است[۴].

    در گفتار دوم، عقر، عقم و نازایی تعریف شده است. اگر در یک زوج در سن بارورى، پس از یک سال نزدیکى منظم و بدون جلوگیرى، حاملگى صورت نپذیرد، مى‌‏‌توان از واژه عقر، عقم، یا نازایى براى آنان استفاده کرد. به اعتقاد نویسنده، دشوارى و سختى در باردار شدن، به‌گونه‏‌اى که خودبه‏خود و به شکل طبیعى صورت نپذیرد و زوجین براى بارور شدن مدتى تحت درمان قرار گیرند، در تعریف عقر جاى می‌‏گیرد. بدیهى است علت و عامل نازایى مى‌‏‌تواند در یکى از زوجین یا در هر دوى آن‏ها باشد. ازاین‌رو، گام اول در درمان یک زوج نازا، معاینه آنان براى یافتن عامل و سبب نازایى است. روش‏هاى تشخیص عامل نازایى در نزد قدما در سه روش کلى گرد می‌آیند که در این گفتار، به تشریح آن پرداخته شده است. این روش‌ها عبارتند از: امتحان منی با آب؛ آزمایش با جوانه گیاهان و آزمایش با بخور و گیاهان دارای بو[۵].

    در گفتار سوم، دلایل عمومی نازایی (اسباب عقر) در مردان و زنان، در شش گروه زیر توضیح داده شده است: وجود اشکال در منی زن یا مرد؛ وجود بیماری یا اشکال در رحم؛ وجود اشکال در اعضای تولید منی؛ وجود اشکال در شکل ظاهری قضیب؛ وجود بیماری در اعضای دیگر و خطاهای طاری[۶].

    در گفتار چهارم، پس از توضیح چگونگی تولید منی در مردان، به‌صورت اختصاصی، به اسباب عقر در مردان پرداخته شده است. نویسنده این دلایل را به سه دسته زیر تقسیم کرده است:

    1. ردائت منى: اگر بیمار دچار سوء مزاج حار، بارد، رطب یا یابس باشد، منى او از حالت طبیعى خارج شده، قدرت تولید مثل او مختل مى‌‏‌شود. در افرادى که دچار ضعف قلب، معده، کبد و دماغ هستند نیز منى مى‌‏‌تواند از حالت طبیعى خارج گردد.
    2. ضعف و سستى رباط‌هاى قطن و کمرگاه مرد: این نیز مى‌‏‌تواند موجب نرسیدن مایع منى مرد به دورترین نقاط رحم گردد و سبب عدم بارورى شود.
    3. نقصان آلات منى: منظور وجود ایراد در شکل آلت، بیضه‏‌ها، و مجارى منى‏بَر است[۷].

    اسباب عقر زنان، در گفتار پنجم تشریح شده است. این اسباب به ترتیب عبارتند از: سوء مزاج (الف. سوء مزاج بارد مکثف، ب. سوء مزاج حار، ج. سوء مزاج رطب مزلقه، د. سوء مزاج بارد یابس)؛ انصباب خلط صفراوى یا بلغمى یا سوداوى به رحم؛ ریاح غلیظه یا نفخه رحم؛ احتباس طمث؛ اورام رحم؛ رتق یا زلق؛ بواسیر رحم؛ صلابت رحم؛ ضعف قوه ماسکه رحم؛ لاغرى مفرط؛ چاقى مفرط؛ عروض ورم صلب در فم رحم؛ انحراف رحم از محاذات و مقابله فرج (میلان رحم)؛ عوامل نفسانیه و عوارض خارجیه[۸].

    گفتار ششم، با عنوان «معین بر حمل» نام‌گذاری شده که عنوانى است که پس از شمرده شدن علت‏هاى نازایى و درمان آن‏ها، در پایان باب عقر و عسر الحبل در منابع مربوط به بیماری‌هاى زنان آورده شده است. در این بخش، به داروها و تدابیرى اشاره شده که بدون توجه به علت و درمان نازایى مى‌‏‌توانند کمک‌کار یا تسریع‌کننده بارورى باشند؛ به عبارتى، مى‌‏‌توان گفت تدابیر و ادویه آورده‌شده به‌عنوان معین بر حمل مى‌‏‌توانند به‌طور عمومى براى افزایش میزان بارورى زوجین - ‌بدون در نظر گرفتن علت عقم و نابارورى - ‌تجویز گردند. به‌طور معمول، روش مصرف این ادویه در زنان به شکل خوراکى، بخور و فرزجه و در مردان به طریقه طلا و مالیدن ذکر شده است. بیشتر تدابیر و داروهاى آورده‌شده در این باب را مى‌‏‌توان به‌صورت تکرار در تمام کتاب‏ها مشاهده کرد؛ به‌گونه‏‌اى که گاهى تنها تفاوت در یک جزو از نسخه است. هم‌چنین، در بعضى نسخه‏‌ها اسامى ادویه‌‏اى دیده مى‌‏شود که شاید به‌راحتى نتوان تهیه کرد (مانند مدفوع روباه) یا دارو به شکلى است که بیمار به‌هیچ‌وجه نمى‌‏‌تواند آن را مصرف کند (مانند نوشیدن ادرار فیل). در این بخش، سعى شده تعدادى از نسخه‌‏ها و تدابیر مشترک در منابع مختلف آورده شود[۹].

    در فصل دوم، در یک مقدمه و هفت گفتار به شرح زیر، به مسائل مربوط به منع باروری پرداخته شده است:

    در مقدمه به این نکته اشاره شده است که روش‏هاى جلوگیرى از بارداری‌هاى ناخواسته، سابقه‏‌اى درازمدت دارند. زنان از هنگام بلوغ تا دوران یائسگى با نگرانی‌هایى درباره بچه‌‏دار شدن و پرهیز از آن روبه‌رو هستند و تنها روش‏هاى موجود براى غلبه بر این نگرانى پرهیز از فعالیت جنسى و جلوگیرى از باردارى است. در زمان حال، زنان تنها انتظار یک یا دو کودک را دارند و قسمت اعظم سال‏هاى بارورى خود را در تلاش براى پرهیز از باردارى مى‌‏‌گذرانند. در زمان‏هاى گذشته، با وجودى که تعداد فرزندان دلخواه بیش از یک یا دو فرزند بوده، تلاش‏هایى براى نداشتن بارداری‌هاى ناخواسته نیز مشاهده مى‌‏شود. فصل‏ها و باب‏هایى را در کتاب‏هاى طب سنتى مى‌‏‌بینیم که تحت عنوان منع حبل، منع حمل یا معقرات آورده شده و به‌نوعى نشان‌دهنده اهمیت موضوع جلوگیرى از بارداری‌هاى ناخواسته است[۱۰].

    عنوان گفتارهای این فصل، به ترتیب عبارتند از: تدابیر منع حمل برای مردان؛ تدابیر منع حمل مربوط به زنان؛ داروهای ضد باروری؛ داروهایی که مدت زمان مشخصی عقیمی می‌آورند؛ بخورات مانع حمل؛ داروهایی که می‌توانند موجب عقیمی دائم گردند و داروهایی که در زمان حیض، مصرف می‌شوند، از جمله تخم پلاس، اسپند، گوگرد ساییده‌شده و زردچوبه[۱۱].

    وضعیت کتاب

    فهرست مطالب به‌همراه معرفی اجمالی مفردات و مرکبات موجود در کتاب، در انتهای کتاب آمده است.

    در پاورقی‌ها علاوه بر ذکر منابع[۱۲]، به توضیح و تشریح برخی از مطالب متن پرداخته شده است[۱۳].

    پانویس

    1. مقدمه، ص14-‌15
    2. ر.ک: همان، ص14-‌15
    3. ر.ک: همان، ص14
    4. ر.ک: متن کتاب، ص5-‌11
    5. ر.ک: همان، ص13-‌14
    6. ر.ک: همان، ص16-‌26
    7. ر.ک: همان، ص24-‌43
    8. ر.ک: همان، ص45
    9. ر.ک: همان
    10. ر.ک: همان، ص135
    11. ر.ک: همان، ص133-‌165
    12. ر.ک: پاورقی، ص118
    13. ر.ک: همان، ص120

    منابع مقاله

    مقدمه و متن کتاب.


    وابسته‌ها