تراجم أعلام النساء: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
(۴۰ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{جعبه اطلاعات کتاب | |||
| تصویر =NUR11596J1.jpg | |||
| عنوان =تراجم أعلام النساء | |||
| عنوانهای دیگر = | |||
| | | پدیدآوران = | ||
[[اعلمی حائری، محمد حسین]] (نویسنده) | |||
| | | زبان =عربی | ||
| کد کنگره =BP 52/5 /الف6ت4 | |||
| | | موضوع = | ||
زنان مسلمان - سرگذشتنامه | |||
| ناشر = | |||
مؤسسة الأعلمي للمطبوعات | |||
| مکان نشر =بیروت - لبنان | |||
|زبان | | سال نشر = 1407 ق یا 1987 م | ||
|کد کنگره | |||
|موضوع | |||
|ناشر | |||
|مکان نشر | |||
|سال نشر | |||
| کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE11596AUTOMATIONCODE | |||
| چاپ =1 | |||
| تعداد جلد =2 | |||
| کتابخانۀ دیجیتال نور =11596 | |||
| کتابخوان همراه نور =11596 | |||
| کد پدیدآور = | |||
| پس از = | |||
| پیش از = | |||
}} | |||
'''تراجم أعلام النساء'''، تأليف[[اعلمی حائری، محمد حسین | شيخ محمدحسين اعلمى حائرى]]، موسوعهاى است پيرامون شرح حال بانوان كه به زبان عربى نوشته شده است. | |||
اهميت موضوع كتاب و پرداخته نشدن به آن به ميزان كافى، انگيزه نگارش اثر حاضر، عنوان گرديده است.<ref>ر.ک: مقدمه مؤلف، ص15</ref> | |||
اهميت موضوع كتاب و پرداخته نشدن به آن به ميزان كافى، انگيزه نگارش اثر حاضر، عنوان گرديده است | |||
== ساختار == | == ساختار == | ||
كتاب با دو مقدمه از ناشر و نویسنده آغاز و ترتيب اسامى، بر اساس حروف الفبا، تنظيم شده است. | |||
حجم شرح حالهاى مذكور در كتاب، به تناسب ميزان اطلاعاتى كه نویسنده از افراد داشته، متفاوت است؛ بهگونهاى كه برخى بسيار مختصر و در حد چند سطر بوده، از جمله شرح حال امالحسن بنت احمد انصارى.<ref>متن كتاب، ج1، ص253</ref>، امالحصين بنت اسحاق احمسيه.<ref>همان، ص257</ref>، امحكيم بنت اسيد.<ref>همان، ص258</ref>و امسلمه بنت حسین حرانى عمرى همسر ابوابراهیم محمد بن احمد بن محمد.<ref>همان، ص273</ref>و برخى نيز تقريبا مفصل مىباشد مانند شرح حال امسليم بنت ملحان.<ref>همان، ص274-275</ref>، امكلثوم دختر [[امام على(ع)|حضرت على(ع)]].<ref>همان، ص300-304</ref>، امهانى بنت ابىطالب بن عبدالمطلب بن هاشم خواهر [[امام على(ع)|حضرت على(ع)]].<ref>همان، ص314-316</ref>، بلقيس ملكه سبا همسر حضرت سليمان(ع).<ref>همان، ص340-344</ref> | |||
حجم شرح حالهاى مذكور در كتاب، به تناسب ميزان اطلاعاتى كه | |||
== گزارش محتوا == | == گزارش محتوا == | ||
در مقدمه ناشر، زندگىنامه تقريبا مفصلى از نویسنده، ارائه گرديده است.<ref>مقدمه نخست، ج1، ص7-14</ref> | |||
در مقدمه نویسنده، ابتدا به آياتى كه در مورد خلق ازواج و زنان مىباشند اشاره شده و سپس، محاسن و مساوى زنان بيان گرديده و در ادامه، به مطالب زير پرداخته شده است: وجوب حجاب بر زنان مخصوصاً زنان مؤمن؛ تشويق و ترغيب بر ازدواج؛ همشأنى مردان و زنان در نكاح؛ خطبههاى ازدواج نقلشده از [[امام رضا(ع)]] و امام جواد(ع)؛ تلذذ بانوان از نكاح و تزويج؛ طلب اولاد پسر يا دختر؛ اقل و اكثر حمل براى بانوان؛ فضيلت اولاد و فضل دختران بر پسران و حقوق همسران بر يكديگر.<ref>مقدمه مؤلف، همان، ص15-181</ref> | |||
در | آرامجانبيگم، اولين بانويى است كه شرح حال وى بيان شده است. وى زوج محمد ميرزا بن جلالالدين ميران شاه ابن امير تيمور بوده و شرح حال او، از «[[رياحين الشريعة در ترجمه دانشمندان بانوان شیعه|رياحين الشريعة]]»، به فارسى، چنين نقل شده است: «زنى بود صبيحالمنظر طليقاللسان، متناسبالاعضا و از فرط حسن و ذكا و فطانت، در زمانى قليل سلطان محمد ميرزا را چنان مفتون خود نمود كه مقاليد امور حكومت را بهكلى در كف كفايت او گذاشت واكثر اوقات تاج دولت را اين زن بر سر داشت و حكمرانى اين زن و شوهر از سال (803) الى (855) امتداد داشت».<ref>ر.ک: متن كتاب، ج1، ص190</ref> | ||
در | از جمله بانوان مذكور در كتاب، بانويى است به نام «استر بنى اسرائيلى» كه چندين هزار نفر از بنى اسرائيل را از قتل نجات داد. در شرح حال او، به اين مطلب اشاره شده است كه در زمان يكى از پيامبران بنى اسرائيل كه معاصر با دانيال نبى بوده و نسبت او به بنيامين بن يعقوب مىرسيد و در زمين بابل سكونت داشت، والى بابل كه از جانب لهراسب فرمانگذار بود، تصميم به وليمه دادن به سران سپاه و بزرگان دربار گرفت و به اين خاطر در شوشتر لشگرگاهى برپا نموده و مدت يكصد و هشتاد روز تمام بزرگان مملكت را به ضيافت دعوت كرد و در روز پايانى، از زن خويش درخواست نمود تا با زينت فراوان به آن مجلس وارد شود و آن زن اين امر را نپذيرفته و تن به چنين كارى نداد و.<ref>ر.ک: همان، ص218</ref> | ||
گفتنى است كه داستان استر را نویسنده ذكر نكرده، بلكه تنها مقدمه داستان را آورده و درست از آنجايى كه قرار است، داستان استر شروع شود، وى كلام را به پايان رسانده است. | |||
آخرين شخص معرفىشده كتاب نيز بانويى مىباشد به نام «يمامه».<ref>همان، ج2، ص430</ref>از ديگر بانوان مذكور در كتاب، مىتوان از: آغادوس دختر درويش حسام سبزوارى.<ref>همان، ج1، ص195</ref>؛ آمنه بنت خلف اسلميه كه محضر پيامبر(ص) را درك نمود.<ref>همان، ص197</ref>؛ آمنه بنت عفان، خواهر خليفه سوم.<ref>همان، ص199</ref>؛ بلهما مادر عدنان بن ادد، همسر معد بن عدنان.<ref>همان، ص344</ref>و... | |||
آخرين شخص معرفىشده كتاب نيز بانويى مىباشد به نام «يمامه» | |||
== وضعيت كتاب == | == وضعيت كتاب == | ||
در پاورقىها علاوه بر ذكر منابع.<ref>ر.ک: پاورقى، ج1، ص201</ref>به توضيح برخى از مطالب متن پرداخته شده است.<ref>ر.ک: همان، ص301</ref>برخى از اين پاورقىها به زبان فارسى مىباشد.<ref>ر.ک: همان، ص191</ref> | |||
==پانويس == | |||
<references/> | |||
== منابع مقاله == | == منابع مقاله == | ||
مقدمه و متن كتاب. | مقدمه و متن كتاب. | ||
{{مطالعات زن و خانواده}} | |||
[[رده:کتابشناسی]] | [[رده:کتابشناسی]] | ||
[[رده:اسلام، عرفان، غیره]] | [[رده:اسلام، عرفان، غیره]] | ||
[[رده:سرگذشتنامهها]] | [[رده:سرگذشتنامهها]] | ||
[[رده:سرگذشتنامههای فردی]] | [[رده:سرگذشتنامههای فردی]] |
نسخهٔ کنونی تا ۲۴ ژانویهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۱۰:۲۰
تراجم أعلام النساء | |
---|---|
پدیدآوران | اعلمی حائری، محمد حسین (نویسنده) |
ناشر | مؤسسة الأعلمي للمطبوعات |
مکان نشر | بیروت - لبنان |
سال نشر | 1407 ق یا 1987 م |
چاپ | 1 |
موضوع | زنان مسلمان - سرگذشتنامه |
زبان | عربی |
تعداد جلد | 2 |
کد کنگره | BP 52/5 /الف6ت4 |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
تراجم أعلام النساء، تأليف شيخ محمدحسين اعلمى حائرى، موسوعهاى است پيرامون شرح حال بانوان كه به زبان عربى نوشته شده است.
اهميت موضوع كتاب و پرداخته نشدن به آن به ميزان كافى، انگيزه نگارش اثر حاضر، عنوان گرديده است.[۱]
ساختار
كتاب با دو مقدمه از ناشر و نویسنده آغاز و ترتيب اسامى، بر اساس حروف الفبا، تنظيم شده است.
حجم شرح حالهاى مذكور در كتاب، به تناسب ميزان اطلاعاتى كه نویسنده از افراد داشته، متفاوت است؛ بهگونهاى كه برخى بسيار مختصر و در حد چند سطر بوده، از جمله شرح حال امالحسن بنت احمد انصارى.[۲]، امالحصين بنت اسحاق احمسيه.[۳]، امحكيم بنت اسيد.[۴]و امسلمه بنت حسین حرانى عمرى همسر ابوابراهیم محمد بن احمد بن محمد.[۵]و برخى نيز تقريبا مفصل مىباشد مانند شرح حال امسليم بنت ملحان.[۶]، امكلثوم دختر حضرت على(ع).[۷]، امهانى بنت ابىطالب بن عبدالمطلب بن هاشم خواهر حضرت على(ع).[۸]، بلقيس ملكه سبا همسر حضرت سليمان(ع).[۹]
گزارش محتوا
در مقدمه ناشر، زندگىنامه تقريبا مفصلى از نویسنده، ارائه گرديده است.[۱۰]
در مقدمه نویسنده، ابتدا به آياتى كه در مورد خلق ازواج و زنان مىباشند اشاره شده و سپس، محاسن و مساوى زنان بيان گرديده و در ادامه، به مطالب زير پرداخته شده است: وجوب حجاب بر زنان مخصوصاً زنان مؤمن؛ تشويق و ترغيب بر ازدواج؛ همشأنى مردان و زنان در نكاح؛ خطبههاى ازدواج نقلشده از امام رضا(ع) و امام جواد(ع)؛ تلذذ بانوان از نكاح و تزويج؛ طلب اولاد پسر يا دختر؛ اقل و اكثر حمل براى بانوان؛ فضيلت اولاد و فضل دختران بر پسران و حقوق همسران بر يكديگر.[۱۱]
آرامجانبيگم، اولين بانويى است كه شرح حال وى بيان شده است. وى زوج محمد ميرزا بن جلالالدين ميران شاه ابن امير تيمور بوده و شرح حال او، از «رياحين الشريعة»، به فارسى، چنين نقل شده است: «زنى بود صبيحالمنظر طليقاللسان، متناسبالاعضا و از فرط حسن و ذكا و فطانت، در زمانى قليل سلطان محمد ميرزا را چنان مفتون خود نمود كه مقاليد امور حكومت را بهكلى در كف كفايت او گذاشت واكثر اوقات تاج دولت را اين زن بر سر داشت و حكمرانى اين زن و شوهر از سال (803) الى (855) امتداد داشت».[۱۲]
از جمله بانوان مذكور در كتاب، بانويى است به نام «استر بنى اسرائيلى» كه چندين هزار نفر از بنى اسرائيل را از قتل نجات داد. در شرح حال او، به اين مطلب اشاره شده است كه در زمان يكى از پيامبران بنى اسرائيل كه معاصر با دانيال نبى بوده و نسبت او به بنيامين بن يعقوب مىرسيد و در زمين بابل سكونت داشت، والى بابل كه از جانب لهراسب فرمانگذار بود، تصميم به وليمه دادن به سران سپاه و بزرگان دربار گرفت و به اين خاطر در شوشتر لشگرگاهى برپا نموده و مدت يكصد و هشتاد روز تمام بزرگان مملكت را به ضيافت دعوت كرد و در روز پايانى، از زن خويش درخواست نمود تا با زينت فراوان به آن مجلس وارد شود و آن زن اين امر را نپذيرفته و تن به چنين كارى نداد و.[۱۳]
گفتنى است كه داستان استر را نویسنده ذكر نكرده، بلكه تنها مقدمه داستان را آورده و درست از آنجايى كه قرار است، داستان استر شروع شود، وى كلام را به پايان رسانده است.
آخرين شخص معرفىشده كتاب نيز بانويى مىباشد به نام «يمامه».[۱۴]از ديگر بانوان مذكور در كتاب، مىتوان از: آغادوس دختر درويش حسام سبزوارى.[۱۵]؛ آمنه بنت خلف اسلميه كه محضر پيامبر(ص) را درك نمود.[۱۶]؛ آمنه بنت عفان، خواهر خليفه سوم.[۱۷]؛ بلهما مادر عدنان بن ادد، همسر معد بن عدنان.[۱۸]و...
وضعيت كتاب
در پاورقىها علاوه بر ذكر منابع.[۱۹]به توضيح برخى از مطالب متن پرداخته شده است.[۲۰]برخى از اين پاورقىها به زبان فارسى مىباشد.[۲۱]
پانويس
- ↑ ر.ک: مقدمه مؤلف، ص15
- ↑ متن كتاب، ج1، ص253
- ↑ همان، ص257
- ↑ همان، ص258
- ↑ همان، ص273
- ↑ همان، ص274-275
- ↑ همان، ص300-304
- ↑ همان، ص314-316
- ↑ همان، ص340-344
- ↑ مقدمه نخست، ج1، ص7-14
- ↑ مقدمه مؤلف، همان، ص15-181
- ↑ ر.ک: متن كتاب، ج1، ص190
- ↑ ر.ک: همان، ص218
- ↑ همان، ج2، ص430
- ↑ همان، ج1، ص195
- ↑ همان، ص197
- ↑ همان، ص199
- ↑ همان، ص344
- ↑ ر.ک: پاورقى، ج1، ص201
- ↑ ر.ک: همان، ص301
- ↑ ر.ک: همان، ص191
منابع مقاله
مقدمه و متن كتاب.