القرآن الكريم (ترجمه صفوی)

    از ویکی‌نور
    القرآن الکریم
    القرآن الكريم (ترجمه صفوی)
    پدیدآورانصفوی، سید محمدرضا (مترجم)
    عنوان‌های دیگرقرآن کریم: ترجمه قرآن بر اساس المیزان

    ترجمه قرآن بر اساس المیزان

    قرآن
    ناشردفتر نشر معارف
    مکان نشرقم - ایران
    سال نشر1388 ش
    چاپ1
    موضوعقرآن قرآن - ترجمه‌ها
    زبانعربی
    تعداد جلد1
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf

    ترجمه قرآن بر اساس الميزان، اثر سيد‌ ‎محمدرضا صفوى، نام ترجمه و تفسيرى از قرآن كريم است كه در يك جلد ارائه شده است، بدين شرح كه در يك‌چهارم صفحه سمت راست، يك صفحه از قرآن و در بقيه آن، ترجمه آن صفحه درج شده و در صفحه مقابل، توضيحاتى درباره آيات يا محتواى آن‌ها، ارائه گرديده است.

    اين ترجمه را از آن روى كه تفاوت‌هایى با ترجمه‌هاى متعارف دارد، بايد در رديف ترجمه‌هاى معنايى و محتوايى بشمار آورد.

    مترجم، معتقد است كه بى‌ترديد ترجمه هر آيه، نمود و جلوه تفسير آن است؛ يعنى هر مترجمى نخست به بررسى آيات مى‌پردازد و به معنا و مفهوم آن‌ها پى مى‌برد و اگر چندين احتمال معنايى در ميان باشد، با ابزارى كه در اختيار دارد، بهترين وجه را برمى‌گزيند و حاصل كار خويش را با نام ترجمه مى‌نگارد. اين است كه گفته‌اند هر ترجمه‌اى مسوق به تفسير است و ترجمه و تفسير، اجمال و تفصيل يك حقيقتند.

    به اعتقاد وى، صحت و اتقان ترجمه قرآن، در گرو تفسير درست آن است و اين اصل منطقى موجب شده كه در ترجمه حاضر، تفسير گران‌سنگ «الميزان»، مبنا قرار داده شود؛ تفسيرى كه به‌حق در عالم اسلام بى‌نظير است و مؤلف آن، در علوم و معارف الهى و فلسفه اسلامى بى‌بديل و در فقه، اصول، حديث و علوم ادبى و اجتماعى، دانشمندى توانا و سرآمد بوده است.

    اصول مورد نظر در اين ترجمه را مى‌توان در مؤلفه‌هاى زير خلاصه نمود:

    1. اگرچه اين ترجمه، معنايى و محتوايى است، ولى اين موجب نشده كه در برگردان واژه‌ها و جمله‌ها، مسامحه‌اى روا شمرده شود و ملاحظات ترجمه دقيق در آن رعايت نگردد و از متن، فاصله گيرد و به آن وفادار نماند.
    2. نه تنها در برابر هر واژه‌اى معادلى نهاده شده، بلكه سعى بسيار شده كه حتى در برابر حركات و اعراب كلمات كه گوياى معنايى خاص بوده، نيز معادلى آورده و به‌گونه‌اى مفاد آن منعكس شود.
    3. همسانى ترجمه واژه‌ها و جمله‌هاى همسان يك اصل است، ولى چه‌بسا اختلاف سياق آيات و ارتباط جمله‌ها و ساير قرائن كلامى اقتضا كرده است كه كلمات مشابه و جمله‌هاى همسان، ترجمه‌اى برابر نداشته باشند؛ مانند واژه «هدايت» و مشتقات آن كه گاهى مقصود از آن، ارائه طريق و گاهى مراد از آن، ايصال به مطلوب است و تبعا بايد دو گونه معنا شود؛ نيز مانند كلمه «نساء» كه گاهى مراد از آن، زنان و چه‌بسا مقصود از آن، همسران باشد. نيز اسما و صفات الهى در پایان آيات قرآنى با توجه به مضمون هر آيه معنا شده است و ممكن است در بيان متعلق آن‌ها تفاوت‌هایى ديده شود.
    4. گويايى و رسايى در اين ترجمه از اصول مهم بوده است، اما هرگاه مترجم خود را از جمع ميان دقت و ظرافت ترجمه - نه صحت آن - و گويايى آن ناتوان ديده، دقت و ظرافت را فداى گويايى كرده است.
    5. همان‌گونه كه قرآن در قالب زبان عموم مردم نازل شده، در اين ترجمه نيز بر اين شيوه تأكيد شده است. پس تا حد امكان، از واژه‌ها و عبارت‌هاى نامأنوس براى عموم مردم، پرهيز شده است.
    6. واژه‌هایى مانند ايمان، انفاق، جهاد، زكات و مشتقات آن‌ها از آن روى كه مفهوم آن‌ها براى فارسی‌زبانان روشن است و بار معنايى ويژه‌اى دارد، به معناى لغوى آن‌ها بازگردان نشده است، مگر همراه با قيدى مانند «در راه خدا» كه آن بار معنوى را تدارکكند و نيز مگر در مواردى كه فاقد آن معنا باشد، مانند: «إن الذين كفروا ينفقون أموالهم ليصدوا عن سبيل الله» (انفال: 36) كه در اين آيه، انفاق به معناى هزينه كردن است و مانند: «لينفق ذو سعة من سعته و من قدر عليه رزقه فلينفق مما ءاتاه الله» (طلاق: 7) و در اينجا، انفاق به معناى پرداخت نفقه است.

    از مهم‌ترين ابزارهاى مترجم در ترجمه قرآن كريم، دريافت معانى واژه‌ها اعم از اسماء، افعال و حروف و دانش ادبيات زبان عرب اعم از صرف، نحو، معانى و بيان است و چون اين اثر بر مبناى تفسير الميزان نگارش شده است، تبعا بايد معانى الفاظ و تركيب كلمات، از اين تفسير اتخاذ مى‌شد، ولى در اين تفسير، نه همه لغات يك آيه معنا شده و نه به تركيب همه كلمات اشاره رفته است و اين از مشكلات اساسى مترجم بوده است. وى راه حل را در آن دانسته كه آيات ديگرى را كه اين واژه خاص در آن‌ها به كار رفته است بيابد و سپس به الميزان در آن آيه مراجعه كند و چنانچه در آن موارد، معنايى براى آن ذكر شده باشد، آيه مورد بحث را نيز مطابق آن آيه ترجمه كند. اين كار، هرچند دشوارى‌هایى داشته، ولى بسيارى از مشكلات را حل نموده است. در بقيه موارد، نخست به «مفردات راغب» رجوع شده است؛ زيرا استنباط مترجم از الميزان آن بود كه در بيان معانى لغات، عنايتى ويژه به اين كتاب دارد و سپس به «مجمع البيان» و سرانجام به لغت‌نامه‌هاى مشهور رجوع شده است.

    در موارد اعراب كلمات نيز نخستين مرجع مترجم، موارد مشابه در الميزان بوده و سپس «مجمع البيان». البته اين در صورتى بوده كه احتمال اختلاف در تركيب كلمه‌اى داده مى‌شده است، ولى در مواردى كه موقعيت اعراب آن روشن بوده، مترجم نيازى به اين گشت‌وگذار احساس ننموده است.

    بخشى از اين اثر، به توضيحاتى درباره آيات اختصاص داده شده است. در اين بخش، از موضوع يا موضوعات خاصى بحث نشده است، بلكه به فراخور محتواى آيات، مباحث عقيدتى، اخلاقى، اجتماعى، تاريخى، علمى، فلسفى، روايى و احيانا ادبى توضيح داده شده است.

    اساس گزينش در اين بخش، اولا نياز آن آيه به توضيح بيشتر و ثانيا نياز عموم به آن بحث بوده است. در مواردى كه به رغم احساس نياز، از توضيح صرف نظر شده، بدان جهت بوده كه آن بحث چنان مفصل بوده كه يك صفحه گنجايش آن را نداشته و تلخيص آن نيز ثمر چندانى نداشته است.

    منابع مقاله

    برگرفته از صفوى، سيد‌ ‎محمدرضا «ترجمه قرآن بر اساس الميزان» پايگاه مجلات تخصصى نور، نشريه: علوم قرآن و حديث «بينات»، بهار و تابستان 1385، شماره 49 و 50 (9 صفحه، از 413 تا 431).

    وابسته‌ها