انصاری، عبدالله بن محمد: تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    بدون خلاصۀ ویرایش
     
    (۶۴ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۵ کاربر نشان داده نشد)
    خط ۱: خط ۱:
    <div class='wikiInfo'>
    <div class="wikiInfo">
    [[پرونده:NUR00813.jpg|بندانگشتی|انصاری، عبدالله بن محمد]]
    [[پرونده:NUR00813.jpg|بندانگشتی|آرامگاه خواجه عبدالله انصاری در هرات]]
    {| class="wikitable aboutAuthorTable" style="text-align:Right" |+ |
    {| class="wikitable aboutAuthorTable" style="text-align:Right" |+ |
    |-
    |-
    ! نام!! data-type='authorName'|انصاری، عبدالله بن محمد
    ! نام!! data-type="authorName" |انصاری، عبدالله بن محمد
    |-
    |-
    |نام های دیگر  
    |نام‎های دیگر  
    |data-type='authorOtherNames'| انصاری، ابواسماعیل
    | data-type="authorOtherNames" | انصاری، ابواسماعیل


    خواجه عبدالله انصاری
    خواجه عبدالله انصاری
    خط ۱۵: خط ۱۵:
    |-
    |-
    |نام پدر  
    |نام پدر  
    |data-type='authorfatherName'|
    | data-type="authorfatherName" |محمد
    |-
    |-
    |متولد  
    |متولد  
    |data-type='authorbirthDate'|
    | data-type="authorbirthDate" |۲ شعبان ۳۹8 ق
    |-
    |-
    |محل تولد
    |محل تولد
    |data-type='authorBirthPlace'|
    | data-type="authorBirthPlace" |كهن‌دژ، از توابع طوس
    |-
    |-
    |رحلت  
    |رحلت  
    |data-type='authorDeathDate'|481 هـ.ق
    | data-type="authorDeathDate" |۲۲ ذی الحجه ۴۸۱ ق
    |-
    |-
    |اساتید
    |اساتید
    |data-type='authorTeachers'|
    | data-type="authorTeachers" |يحيى بن عمار شيبانى سيستانى
     
    ابوخلال بغدادى
     
    ابوالحسن خرقانى
    |-
    |-
    |برخی آثار
    |برخی آثار
    |data-type='authorWritings'|
    | data-type="authorWritings" |[[شرح منازل السائرين (التلمسانى)]]
    |-class='articleCode'
     
    [[شرح منازل السائرين (عبدالرزاق کاشانی)]]
     
    [[شرح منازل السائرين خواجه عبدالله أنصاری بر اساس شرح عبدالرزاق کاشانی]]
     
    [[أنيس العارفين (تحریر فارسی شرح عبدالرزاق کاشانی بر منازل السائرين خواجه عبدالله انصاری)]]
    |- class="articleCode"
    |کد مؤلف
    |کد مؤلف
    |data-type='authorCode'|AUTHORCODE813AUTHORCODE
    | data-type="authorCode" |AUTHORCODE00813AUTHORCODE
    |}
    |}
    </div>
    </div>


    ==نسب==
    '''ابواسماعيل، عبدالله بن ابى‌منصور انصارى''' (۳۹8 -۴۸۱ق)، معروف به '''پير هرات'''، مفسر، محدث، فقیه، از علماى نام‌آور شريعت و پيران و رهروى باحقيقت و طريقت است كه با شش واسطه به ابوايوب انصارى مى‌رسد. ابوايوب انصارى، از صحابه حضرت رسول اكرم(ص) است كه صاحب رَحل رسول‌الله(ص) بوده و زمانى كه حضرت رسول(ص) از مكه به مدينه هجرت فرمود، همه استدعا داشتند كه حضرت به خانه آن‌ها وارد شود، اما حضرت فرمودند: «هر جا شتر فرود آيد، من آنجا درآيم». شترِ حضرت، در خانه ابوايوب بنشست و حضرت به خانه ابوايوب درآمد.
     
    '''ابواسماعيل، عبدالله بن ابى‌منصور انصارى'''، معروف به '''پير هرات'''، از علماى نام‌آور شريعت و پيران و رهروى باحقيقت و طريقت است كه با شش واسطه به ابوايوب انصارى مى‌رسد. ابوايوب انصارى، از صحابه حضرت رسول اكرم(ص) است كه صاحب رَحل رسول الله(ص) بوده و زمانى كه حضرت رسول(ص) از مكه به مدينه هجرت فرمود، همه استدعا داشتند كه حضرت به خانه آن‌ها وارد شود، اما حضرت فرمودند: «هر جا شتر فرود آيد، من آنجا درآيم». شترِ حضرت، در خانه ابوايوب بنشست و حضرت به خانه ابوايوب درآمد.
     


    ==ولادت==
    ==ولادت==


    خواجه، نامش عبدالله، و كنيه‌اش اسماعيل و ملقب به شيخ الاسلام، به سال 398ق در غروب آفتاب روز جمعه دوم شعبان در قريه قهن‌دژ يا كهن‌دژ، از توابع طوس، در زمان خلافت القادر بالله عباسى، ديده به جهان گشود.
    خواجه، نامش عبدالله، و كنيه‌اش اسماعيل و ملقب به شيخ‌الاسلام، به سال 398ق در غروب آفتاب روز جمعه دوم شعبان در قريه قهن‌دژ يا كهن‌دژ، از توابع طوس، در زمان خلافت القادر بالله عباسى، ديده به جهان گشود.


    == استادان، شاگردان و سفرهاى خواجه ==
    == استادان، شاگردان و سفرهاى خواجه ==
    خط ۵۱: خط ۵۸:
    عبدالله انصارى، از استادان زيادى كسب فيض كرد و با شخصيت‌هاى علمى و عرفانى عصر خود ملاقات نمود. اساتيد خواجه، بيشتر، مذهب شافعى داشتند. يحيى بن عمار شيبانى سيستانى، از شيراز به هرات آمد و تلاش ورزيد تا شيوه اهل طريقت را با شريعت، دمساز كند. وى در تفسير، حديث، شعر و ادب يد طولايى داشت و خواجه از محضر او استفاده بسيار كرد.
    عبدالله انصارى، از استادان زيادى كسب فيض كرد و با شخصيت‌هاى علمى و عرفانى عصر خود ملاقات نمود. اساتيد خواجه، بيشتر، مذهب شافعى داشتند. يحيى بن عمار شيبانى سيستانى، از شيراز به هرات آمد و تلاش ورزيد تا شيوه اهل طريقت را با شريعت، دمساز كند. وى در تفسير، حديث، شعر و ادب يد طولايى داشت و خواجه از محضر او استفاده بسيار كرد.


    وى اصول و فروع مذهب شافعى را از محضر قاضى ابومنصور ازدى، فقيه و محدث و امام شافعيان هرات فراگرفت. ابومنصور حدود سى سال، بر مسند قضاوت تكيه داشت و با سلطان محمود غزنوى، بسيار نزديك بود. دربار غزنه به او اعتماد داشت.
    وى اصول و فروع مذهب شافعى را از محضر قاضى ابومنصور ازدى، فقيه و محدث و امام شافعيان هرات فراگرفت. ابومنصور حدود سى سال، بر مسند قضاوت تكيه داشت و با سلطان محمود غزنوى، بسيار نزدیک بود. دربار غزنه به او اعتماد داشت.


    خواجه در سال 417ق، در 21 سالگى براى كسب علم و معرفت به نيشابور سفر كرد. در سال 423ق، به زيارت خانه خدا شرفياب شد. در بغداد، مدتى اقامت گزيد تا از نزد ابوخلال بغدادى، متوفاى 439ق، بهره برد. وى هنگام بازگشت از سفر، به ديدار ابوالحسن خرقانى، متوفاى 425ق، شتافت و در مجلس وى آيينه دل را جلا داد؛ چنان‌كه در اين باب، خود خواجه مى‌گويد: «اگر خرقانى را نمى‌ديدم، حقيقت را نمى‌شناختم».
    خواجه در سال 417ق، در 21 سالگى براى كسب علم و معرفت به نيشابور سفر كرد. در سال 423ق، به زيارت خانه خدا شرفياب شد. در بغداد، مدتى اقامت گزيد تا از نزد ابوخلال بغدادى، متوفاى 439ق، بهره برد. وى هنگام بازگشت از سفر، به ديدار ابوالحسن خرقانى، متوفاى 425ق، شتافت و در مجلس وى آيينه دل را جلا داد؛ چنان‌كه در اين باب، خود خواجه مى‌گويد: «اگر خرقانى را نمى‌ديدم، حقيقت را نمى‌شناختم».


    عبدالله انصارى، به ابوالحسن خرقانى ارادت زيادى داشت و او را با نثر آهنگين مسجع اين‌طور توصيف كرده است: «عبدالله، مردى بود بيابانى، مى‌رفت به طلب آب زندگانى، ناگاه رسيد به ابوالحسن خرقانى، چندان كشيد آب زندگانى كه نه عبدالله ماند و نه خرقانى».
    عبدالله انصارى، به ابوالحسن خرقانى ارادت زيادى داشت و او را با نثر آهنگين مسجع اين‌طور توصيف كرده است: «عبدالله، مردى بود بيابانى، مى‌رفت به طلب آب زندگانى، ناگاه رسيد ‎به ابوالحسن خرقانى، چندان كشيد آب زندگانى كه نه عبدالله ماند و نه خرقانى».


    خواجه بارها به نيشابور كه در آن وقت، مهد ادب و عرفان بود، سفر كرد و از نزد اساتيد بزرگوار، چيزها آموخت. با ابوسعيد ابى الخير، ملاقات كرد. خواجه نظام الدين طوسى، وزير مقتدر و دانشمند ملك‌شاه سلجوقى به وى ارادت داشت. عبدالله، با ذكاوت و حوصله‌مندى از نزد شيخ عمو، شيخ طاقى، شبرى سكزى، جراحى، محمد باشانى، احمد الحاجى، ابوعلى زرگر، بارودى، ابوعلى بوته‌گر، اسماعيل باس و ابوحضض كورتى بسى آموخت. گويند كه در اعتقاد، استاد خواجه، ابوعبدالله طاقى بوده است. پير هرات در علم حديث، تفسير و فقه يد طولايى داشت.
    خواجه بارها به نيشابور كه در آن وقت، مهد ادب و عرفان بود، سفر كرد و از نزد اساتيد بزرگوار، چيزها آموخت. با ابوسعيد ابى الخير، ملاقات كرد. خواجه نظام‌الدين طوسى، وزير مقتدر و دانشمند ملك‌شاه سلجوقى به وى ارادت داشت. عبدالله، با ذكاوت و حوصله‌مندى از نزد شيخ عمو، شيخ طاقى، شبرى سكزى، جراحى، محمد باشانى، احمد الحاجى، ابوعلى زرگر، بارودى، ابوعلى بوتر، اسماعيل باس و ابوحضض كورتى بسى آموخت. گويند كه در اعتقاد، استاد خواجه، ابوعبدالله طاقى بوده است. پير هرات در علم حديث، تفسير و فقه يد طولايى داشت.


    عبدالله انصارى، به مريدان و شاگردانش بيشتر درس تفسير قرآن شريف و وعظ مى‌داد و تا آخر عمر به آن تداوم بخشيد؛ به قول استاد [[زرین‌کوب، عبدالحسین|زرين‌كوب]]: «مجالس تفسير خواجه درس معرفت و درس ذوق و حال بود».
    عبدالله انصارى، به مريدان و شاگردانش بيشتر درس تفسير قرآن شريف و وعظ مى‌داد و تا آخر عمر به آن تداوم بخشيد؛ به قول استاد [[زرین‌کوب، عبدالحسین|زرين‌كوب]]: «مجالس تفسير خواجه درس معرفت و درس ذوق و حال بود».


    از شاگردان خواجه مى‌توان از عبدالاول سگزى، ابوالفتح عبدالملك كروخى، ابوجعفر محمد صيدلانى، ابوجعفر حنبل بن على البخارى، ابوالفخر قاينى، عبدالصبور بن عبدالسلام، حسين الكتبى، احمد قلانسى و ابوالفضل رشيد الدين الميبدى نام گرفت.
    از شاگردان خواجه مى‌توان از عبدالاول سگزى، ابوالفتح عبدالملك كروخى، ابوجعفر محمد صيدلانى، ابوجعفر حنبل بن على البخارى، ابوالفخر قاينى، عبدالصبور بن عبدالسلام، حسین الكتبى، احمد قلانسى و ابوالفضل رشيد‌الدين الميبدى نام گرفت.


    در اوايل سلجوقيان، خواجه در اثر پافشارى مخالفان، مجبور به ترك هرات شد و چند ماهى از زادگاهش دور گرديد. همچنان در سنه 458، وى به اصرار اشاعره و به اشارت خواجه نظام الملك براى مدتى از هرات به بلخ تبعيد شد.
    در اوايل سلجوقيان، خواجه در اثر پافشارى مخالفان، مجبور به ترك هرات شد و چند ماهى از زادگاهش دور گرديد. همچنان در سنه 458، وى به اصرار اشاعره و به اشارت خواجه نظام‌الملک براى مدتى از هرات به بلخ تبعيد شد.
     
    ==وفات==
     
    گرچه در چند سال پايان عمر، خواجه، فروغ چشمان خود را از دست بداد، اما تاريكى‌هاى جهان بيرون بر وى اثرى ننهاد و وى با روشنايى درون همچنان به تفسير و تذكير پرداخت. وى در آدينه سال 481ق، روى در نقاب خاک كشيد. آرامگاهش در بقعه كازرگاه هرات كه اكنون معروف به «بزرگاه» است، قرار دارد و زيارتگاه مشتاقان و ارادتمندان او مى‌باشد.
     
    اين پير روشن‌ضمير، داراى قوه حافظه‌اى بس خارق‌العاده بوده، چنان‌كه خود گفته: «هرچه از قلم من بگذرد، آن را حفظ مى‌كنم».
     
    در «فوائد الرضوية»، از ايشان نقل شده است كه: «خواجه، عليه‌الرحمه گفت: سيصد هزار حديث و هزار هزار سند حفظ كرده‌ام». در «نفحات الأنس»، از خواجه آورده است: «من صد هزار بيت از شعراى عرب، ياد دارم».


    == آثار ==
    == آثار ==
    خط ۷۳: خط ۸۸:
    # مناقب الامام احمد حنبل؛
    # مناقب الامام احمد حنبل؛
    # المعارف يا محبت‌نامه؛
    # المعارف يا محبت‌نامه؛
    # فى المناجات؛
    # في المناجات؛
    # رسايل منسوب به خواجه عبدالله انصارى؛
    # رسايل منسوب به خواجه عبدالله انصارى؛
    #كشف الأسرار و عدة الأبرار، معروف به تفسير خواجه عبدالله انصارى، يكى از گنجينه‌هاى نفيس دينى و ادبى آن دوره است كه به خواجه منسوب كنند، ليكن مؤلف اصلى آن، دانشمند فرزانه‌اى بوده به نام امام السعيد، رشيد الدين، ابى الفضل بن ابى سعيد، احمد بن محمد بن محمود الميبدى كه آن را در سال 520ق، تأليف كرده است.
    #كشف الأسرار و عدة الأبرار، معروف به تفسير خواجه عبدالله انصارى، يكى از گنجينه‌هاى نفيس دينى و ادبى آن دوره است كه به خواجه منسوب كنند، ليكن مؤلف اصلى آن، دانشمند فرزانه‌اى بوده به نام امام السعيد، رشيد‌الدين، ابى الفضل بن ابى سعيد، احمد بن محمد بن محمود الميبدى كه آن را در سال 520ق، تأليف كرده است.
     
    يكى از كارهاى ديگر خواجه، املاء «[[طبقات الصوفية (للسلمي)|طبقات الصوفيه]]» [[سلمی، محمد بن حسین |سلمى]] به زبان درى هروى است كه در مجالس درس و بحث انجام شده و سپس يكى از شاگردانش آن اوراق را تدوين كرد و در تاريخ، به «[[طبقات الصوفية (للسلمي)|طبقات الصوفيه]]» هروى مشهور گرديد. از روى اين كتاب مى‌توان با واژگان هروى رايج آن زمان و نثر آن روزگار آشنا شد.
     
    ==وابسته‌ها==
    {{وابسته‌ها}}
    [[شرح منازل السائرين (التلمسانى)]]


    يكى از كارهاى ديگر خواجه، املاء «طبقات الصوفيه» [[سلمی، محمد بن حسین |سلمى]] به زبان درى هروى است كه در مجالس درس و بحث انجام شده و سپس يكى از شاگردانش آن اوراق را تدوين كرد و در تاريخ، به «طبقات الصوفيه» هروى مشهور گرديد. از روى اين كتاب مى‌توان با واژگان هروى رايج آن زمان و نثر آن روزگار آشنا شد.
    [[شرح منازل السائرين (عبدالرزاق کاشانی)]]


    [[شرح منازل السائرين خواجه عبدالله أنصاری بر اساس شرح عبدالرزاق کاشانی]]


    ==وفات==
    [[أنيس العارفين (تحریر فارسی شرح عبدالرزاق کاشانی بر منازل السائرين خواجه عبدالله انصاری)]]
     
    [[منازل السائرين]]


    گرچه در چند سال پايان عمر، خواجه، فروغ چشمان خود را از دست بداد، اما تاريكى‌هاى جهان بيرون بر وى اثرى ننهاد و وى با روشنايى درون همچنان به تفسير و تذكير پرداخت. وى در آدينه سال 481ق، روى در نقاب خاك كشيد. آرامگاهش در بقعه كازرگاه هرات كه اكنون معروف به «بزرگاه» است، قرار دارد و زيارتگاه مشتاقان و ارادتمندان او مى‌باشد.
    [[منازل سیر و سلوک: اخلاق عملی و سلوک معنوی]]


    اين پير روشن‌ضمير، داراى قوه حافظه‌اى بس خارق‌العاده بوده، چنان‌كه خود گفته: «هرچه از قلم من بگذرد، آن را حفظ مى‌كنم».
    [[رسائل جامع خواجه عبدالله انصاری]]


    در «فوائد الرضوية»، از ايشان نقل شده است كه: «خواجه، عليه‌الرحمه گفت: سيصد هزار حديث و هزار هزار سند حفظ كرده‌ام». در «نفحات الأنس»، از خواجه آورده است: «من صد هزار بيت از شعراى عرب، ياد دارم».
    [[مناجات‌نامه خواجه عبدالله انصاری]]


    == وابسته‌ها ==
    [[سرگذشت پیر هرات، خواجه عبدالله انصاری]]  
    {{وابسته‌ها}}
    [[منازل السائرین إلی الحق المبین]]  


    [[مناجات نامه خواجه عبدالله انصاری]]  
    [[نیایش پند پیرهرات: الهی‌نامه و سه رسالۀ خواجه عبدالله انصاری]]  


    [[سرگذشت پیر هرات]]  
    [[كشف الأسرار و عدة الأبرار]]


    [[کشف الاسرار و عدة الابرار (معروف به تفسیر خواجه عبدالله انصاری)]]  
    [[گنجینه گفته‌های خواجه عبد‌الله انصاری «از تفسیر كشف الأسرار و عدة الأبرار»]]  


    [[طبقات الصوفية (انصاري هروي)طبقات الصوفیة]]  
    [[طبقات الصوفية (انصاري هروي)]]  


    [[منازل السائرین]]  
    [[سخنان پیر هرات]]


    [[تسنیم المقربین]]  
    [[تسنیم المقربین]]  
    خط ۱۰۶: خط ۱۲۸:
    [[خلاصه تفسیر ادبی و عرفانی قرآن مجید بفارسی از کشف الاسرار ده جلدی]]  
    [[خلاصه تفسیر ادبی و عرفانی قرآن مجید بفارسی از کشف الاسرار ده جلدی]]  


    [[مجموعه رسایل فارسی خواجه عبدالله انصاری]]  
    [[مجموعه رسائل فارسی خواجه عبدالله انصاری]]  


    [[ترجمه و متن منازل السایرین علل المقامات و صد میدان]]  
    [[ترجمه و متن منازل السائرین، علل المقامات و صد میدان خواجه عبدالله انصاری؛ به همراه شرح کتاب از روی آثار پیر هرات]]  


    [[شرح منازل السائرین خواجه عبدالله انصاری بر اساس شرح عبدالرزاق کاشانی]]  
    [[طریق سلوک: عرفان عملی در صد میدان]]  


    [[مقامات عارفان سه اثر بزرگ از سه عارف بزرگ]]  
    [[مقامات عارفان سه اثر بزرگ از سه عارف بزرگ]]  


    [[منازل السائرين]]
    [[الأربعين في دلائل التوحيد، رسالة في الذب عن أبي‌الحسن الأشعري]]  
     
    [[الأربعين في دلائل التوحيد، رسالة في الذب عن أبي الحسن الأشعري]]  


    [[ارکان عرفان (مجموعه چهار رساله مشهور)]]  
    [[ارکان عرفان (مجموعه چهار رساله مشهور)]]  


    [[رسائل جامع عارف قرن پنجم هجري قمري خواجه عبدالله انصاري هروي]]
    [[رسائل جامع عارف قرن پنجم هجری قمری خواجه عبدالله انصاري هروي]]  
     
    [[شرح منازل السائرین]]
     
    [[شرح منازل السائرين]]  


    [[طبقات الصوفیة (انصارى)]]  
    [[شرح منازل السائرين (قادری)]]  


    [[طبقات الصوفیه (انصارى)]]  
    [[طبقات الصوفية (انصاري هروي)]]  


    [[خلاصه تفسیر ادبی و عرفانی قرآن مجید بفارسی از کشف الاسرار ده جلدی]]  
    [[خلاصه تفسیر ادبی و عرفانی قرآن مجید بفارسی از کشف الاسرار ده جلدی]]  


    [[رده:زندگی‌نامه]]
    [[رده:زندگی‌نامه]]

    نسخهٔ کنونی تا ‏۴ دسامبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۱:۲۸

    آرامگاه خواجه عبدالله انصاری در هرات
    نام انصاری، عبدالله بن محمد
    نام‎های دیگر انصاری، ابواسماعیل

    خواجه عبدالله انصاری

    عبدالله انصاری

    هروی، عبدالله بن محمد

    نام پدر محمد
    متولد ۲ شعبان ۳۹8 ق
    محل تولد كهن‌دژ، از توابع طوس
    رحلت ۲۲ ذی الحجه ۴۸۱ ق
    اساتید يحيى بن عمار شيبانى سيستانى

    ابوخلال بغدادى

    ابوالحسن خرقانى

    برخی آثار شرح منازل السائرين (التلمسانى)

    شرح منازل السائرين (عبدالرزاق کاشانی)

    شرح منازل السائرين خواجه عبدالله أنصاری بر اساس شرح عبدالرزاق کاشانی

    أنيس العارفين (تحریر فارسی شرح عبدالرزاق کاشانی بر منازل السائرين خواجه عبدالله انصاری)

    کد مؤلف AUTHORCODE00813AUTHORCODE

    ابواسماعيل، عبدالله بن ابى‌منصور انصارى (۳۹8 -۴۸۱ق)، معروف به پير هرات، مفسر، محدث، فقیه، از علماى نام‌آور شريعت و پيران و رهروى باحقيقت و طريقت است كه با شش واسطه به ابوايوب انصارى مى‌رسد. ابوايوب انصارى، از صحابه حضرت رسول اكرم(ص) است كه صاحب رَحل رسول‌الله(ص) بوده و زمانى كه حضرت رسول(ص) از مكه به مدينه هجرت فرمود، همه استدعا داشتند كه حضرت به خانه آن‌ها وارد شود، اما حضرت فرمودند: «هر جا شتر فرود آيد، من آنجا درآيم». شترِ حضرت، در خانه ابوايوب بنشست و حضرت به خانه ابوايوب درآمد.

    ولادت

    خواجه، نامش عبدالله، و كنيه‌اش اسماعيل و ملقب به شيخ‌الاسلام، به سال 398ق در غروب آفتاب روز جمعه دوم شعبان در قريه قهن‌دژ يا كهن‌دژ، از توابع طوس، در زمان خلافت القادر بالله عباسى، ديده به جهان گشود.

    استادان، شاگردان و سفرهاى خواجه

    عبدالله انصارى، از استادان زيادى كسب فيض كرد و با شخصيت‌هاى علمى و عرفانى عصر خود ملاقات نمود. اساتيد خواجه، بيشتر، مذهب شافعى داشتند. يحيى بن عمار شيبانى سيستانى، از شيراز به هرات آمد و تلاش ورزيد تا شيوه اهل طريقت را با شريعت، دمساز كند. وى در تفسير، حديث، شعر و ادب يد طولايى داشت و خواجه از محضر او استفاده بسيار كرد.

    وى اصول و فروع مذهب شافعى را از محضر قاضى ابومنصور ازدى، فقيه و محدث و امام شافعيان هرات فراگرفت. ابومنصور حدود سى سال، بر مسند قضاوت تكيه داشت و با سلطان محمود غزنوى، بسيار نزدیک بود. دربار غزنه به او اعتماد داشت.

    خواجه در سال 417ق، در 21 سالگى براى كسب علم و معرفت به نيشابور سفر كرد. در سال 423ق، به زيارت خانه خدا شرفياب شد. در بغداد، مدتى اقامت گزيد تا از نزد ابوخلال بغدادى، متوفاى 439ق، بهره برد. وى هنگام بازگشت از سفر، به ديدار ابوالحسن خرقانى، متوفاى 425ق، شتافت و در مجلس وى آيينه دل را جلا داد؛ چنان‌كه در اين باب، خود خواجه مى‌گويد: «اگر خرقانى را نمى‌ديدم، حقيقت را نمى‌شناختم».

    عبدالله انصارى، به ابوالحسن خرقانى ارادت زيادى داشت و او را با نثر آهنگين مسجع اين‌طور توصيف كرده است: «عبدالله، مردى بود بيابانى، مى‌رفت به طلب آب زندگانى، ناگاه رسيد ‎به ابوالحسن خرقانى، چندان كشيد آب زندگانى كه نه عبدالله ماند و نه خرقانى».

    خواجه بارها به نيشابور كه در آن وقت، مهد ادب و عرفان بود، سفر كرد و از نزد اساتيد بزرگوار، چيزها آموخت. با ابوسعيد ابى الخير، ملاقات كرد. خواجه نظام‌الدين طوسى، وزير مقتدر و دانشمند ملك‌شاه سلجوقى به وى ارادت داشت. عبدالله، با ذكاوت و حوصله‌مندى از نزد شيخ عمو، شيخ طاقى، شبرى سكزى، جراحى، محمد باشانى، احمد الحاجى، ابوعلى زرگر، بارودى، ابوعلى بوتر، اسماعيل باس و ابوحضض كورتى بسى آموخت. گويند كه در اعتقاد، استاد خواجه، ابوعبدالله طاقى بوده است. پير هرات در علم حديث، تفسير و فقه يد طولايى داشت.

    عبدالله انصارى، به مريدان و شاگردانش بيشتر درس تفسير قرآن شريف و وعظ مى‌داد و تا آخر عمر به آن تداوم بخشيد؛ به قول استاد زرين‌كوب: «مجالس تفسير خواجه درس معرفت و درس ذوق و حال بود».

    از شاگردان خواجه مى‌توان از عبدالاول سگزى، ابوالفتح عبدالملك كروخى، ابوجعفر محمد صيدلانى، ابوجعفر حنبل بن على البخارى، ابوالفخر قاينى، عبدالصبور بن عبدالسلام، حسین الكتبى، احمد قلانسى و ابوالفضل رشيد‌الدين الميبدى نام گرفت.

    در اوايل سلجوقيان، خواجه در اثر پافشارى مخالفان، مجبور به ترك هرات شد و چند ماهى از زادگاهش دور گرديد. همچنان در سنه 458، وى به اصرار اشاعره و به اشارت خواجه نظام‌الملک براى مدتى از هرات به بلخ تبعيد شد.

    وفات

    گرچه در چند سال پايان عمر، خواجه، فروغ چشمان خود را از دست بداد، اما تاريكى‌هاى جهان بيرون بر وى اثرى ننهاد و وى با روشنايى درون همچنان به تفسير و تذكير پرداخت. وى در آدينه سال 481ق، روى در نقاب خاک كشيد. آرامگاهش در بقعه كازرگاه هرات كه اكنون معروف به «بزرگاه» است، قرار دارد و زيارتگاه مشتاقان و ارادتمندان او مى‌باشد.

    اين پير روشن‌ضمير، داراى قوه حافظه‌اى بس خارق‌العاده بوده، چنان‌كه خود گفته: «هرچه از قلم من بگذرد، آن را حفظ مى‌كنم».

    در «فوائد الرضوية»، از ايشان نقل شده است كه: «خواجه، عليه‌الرحمه گفت: سيصد هزار حديث و هزار هزار سند حفظ كرده‌ام». در «نفحات الأنس»، از خواجه آورده است: «من صد هزار بيت از شعراى عرب، ياد دارم».

    آثار

    1. منازل السائرين؛
    2. رساله صد ميدان؛
    3. ذم الكلام و اهله؛
    4. مختصرفى آداب الصوفية و السالكين الطريق الحق؛
    5. مناقب الامام احمد حنبل؛
    6. المعارف يا محبت‌نامه؛
    7. في المناجات؛
    8. رسايل منسوب به خواجه عبدالله انصارى؛
    9. كشف الأسرار و عدة الأبرار، معروف به تفسير خواجه عبدالله انصارى، يكى از گنجينه‌هاى نفيس دينى و ادبى آن دوره است كه به خواجه منسوب كنند، ليكن مؤلف اصلى آن، دانشمند فرزانه‌اى بوده به نام امام السعيد، رشيد‌الدين، ابى الفضل بن ابى سعيد، احمد بن محمد بن محمود الميبدى كه آن را در سال 520ق، تأليف كرده است.

    يكى از كارهاى ديگر خواجه، املاء «طبقات الصوفيه» سلمى به زبان درى هروى است كه در مجالس درس و بحث انجام شده و سپس يكى از شاگردانش آن اوراق را تدوين كرد و در تاريخ، به «طبقات الصوفيه» هروى مشهور گرديد. از روى اين كتاب مى‌توان با واژگان هروى رايج آن زمان و نثر آن روزگار آشنا شد.

    وابسته‌ها

    شرح منازل السائرين (التلمسانى)

    شرح منازل السائرين (عبدالرزاق کاشانی)

    شرح منازل السائرين خواجه عبدالله أنصاری بر اساس شرح عبدالرزاق کاشانی

    أنيس العارفين (تحریر فارسی شرح عبدالرزاق کاشانی بر منازل السائرين خواجه عبدالله انصاری)

    منازل السائرين

    منازل سیر و سلوک: اخلاق عملی و سلوک معنوی

    رسائل جامع خواجه عبدالله انصاری

    مناجات‌نامه خواجه عبدالله انصاری

    سرگذشت پیر هرات، خواجه عبدالله انصاری

    نیایش پند پیرهرات: الهی‌نامه و سه رسالۀ خواجه عبدالله انصاری

    كشف الأسرار و عدة الأبرار

    گنجینه گفته‌های خواجه عبد‌الله انصاری «از تفسیر كشف الأسرار و عدة الأبرار»

    طبقات الصوفية (انصاري هروي)

    سخنان پیر هرات

    تسنیم المقربین

    خلاصه تفسیر ادبی و عرفانی قرآن مجید بفارسی از کشف الاسرار ده جلدی

    مجموعه رسائل فارسی خواجه عبدالله انصاری

    ترجمه و متن منازل السائرین، علل المقامات و صد میدان خواجه عبدالله انصاری؛ به همراه شرح کتاب از روی آثار پیر هرات

    طریق سلوک: عرفان عملی در صد میدان

    مقامات عارفان سه اثر بزرگ از سه عارف بزرگ

    الأربعين في دلائل التوحيد، رسالة في الذب عن أبي‌الحسن الأشعري

    ارکان عرفان (مجموعه چهار رساله مشهور)

    رسائل جامع عارف قرن پنجم هجری قمری خواجه عبدالله انصاري هروي

    شرح منازل السائرين (قادری)

    طبقات الصوفية (انصاري هروي)

    خلاصه تفسیر ادبی و عرفانی قرآن مجید بفارسی از کشف الاسرار ده جلدی