مرعشی، سید شهابالدین
نام | مرعشی، شهابالدین |
---|---|
نامهای دیگر | آقا نجفی، شهابالدین
سید شهابالدین مرعشی نجفی آیتالله مرعشی، شهابالدین آیتالله نجفی مرعشی، شهابالدین حسینی مرعشی نجفی، محمدحسین مرعشی، ابوالمعالی شهابالدین مرعشی، محمدحسین نجفی، شهابالدین نجفی مرعشی، شهابالدین |
نام پدر | آیتالله سيد شمسالدين محمود مرعشى |
متولد | 1276 ش یا 1897 م |
محل تولد | نجف اشرف |
رحلت | 1369 ش یا 1411 ق یا 1990 م |
اساتید | آقا ضياء عراقى، آیتالله سيد ابوالحسن اصفهانى، آيتالله شيخ عبدالكريم حائرى يزدى |
برخی آثار | القصاص علی ضوء القرآن و السنه |
کد مؤلف | AUTHORCODE00147AUTHORCODE |
سید شهابالدین نجفی مرعشی (1276 - ۱۳۶۹ش)، علامه پژوهشگر، فقیه، اصولی، محدث، رجالی و مدرس حوزوی، از مراجع تقلید معاصر، احیاگر فرهنگ غنی اسلامی با جمعآوری نسخ خطی و ساخت کتابخانهای بزرگ
ولادت
در سال 1315ق/1276ش، در نجف به دنيا آمد. پدرش، آيتالله سيد شمسالدين محمود مرعشى (1279ق-1338ق) از فقها و مدرسان علوم اسلامى نجف بود. آيتالله مرعشى نجفى دوران كودكى را در آغوش پرمهر خانواده سپرى نمود و با تربيت اسلامى بزرگ شد. مادرش زنى پاکدامن و باايمان بود كه هيچگاه بدون وضو به او شير نمىداد.
تحصیلات
پس از يادگيرى خواندن و نوشتن، در نوجوانى به كسوت روحانیت درآمد و به فراگيرى علوم اسلامى پرداخت. ادبيات عرب، فقه، اصول، حديث، درايه، رجال و تراجم و... را نزد استادان برجسته حوزه علميه نجف فراگرفت و سپس در درس خارج فقه و اصول آيتالله آقا ضياء عراقى (متوفاى 1373ق)، آيتالله شيخ احمد كاشفالغطاء (متوفاى 1373ق) و شمارى از مراجع تقليد و مدرسان برجسته حوزه علميه نجف شركت كرد.
آيتالله مرعشى چنان علاقه به يادگيرى داشت كه سر از پا نمىشناخت. سالهای دراز در درس دهها استاد شهير حوزه علميه نجف شركت كرد و از خرمن دانش آنان بهره جست. مدتى نيز نزد علماى زيديه و علماى اهل سنت به فراگيرى علم حديث پرداخت و از آنان اجازه نقل حديث گرفت.
تلاش شبانهروزى وى سرانجام در 27 سالگى به ثمر نشست و به درجه اجتهاد نايل شد. كوشش خستگى ناپذير او براى تحصيل دانش ستودنى است. خودش در اينباره مىگويد:
هيچگاه در سنين جوانى به دنبال تمايلات نفسانى نرفتم. هميشه در پى تحصيل علم بودم، بهصورتى كه شبانهروز، بيش از چند ساعت نمىخوابيدم و هركجا نشانى از استادى يا عالمى و يا جلسه درسى كه مفيد تشخيص مىدادم، مىيافتم، لحظهاى در رفتن به نزد آن استاد، عالم و جلسه درس درنگ نمىكردم.
آيتالله مرعشى در نجف، كربلا، كاظمين، سامرا، تهران و قم نزد بيش از صد استاد زانوى ادب به زمين زد و از دانش و تقواى آنان استفاده كرد. وى از ابتداى تحصيل به پشتكار عالى، همت بلند، تقوا، نبوغ و ديگر فضايل اخلاقى شهره بود.
ايشان از بسيارى از مراجع تقليد شيعه اجازه اجتهاد گرفتند. برخى از آنها عبارتند از:
- آيتالله آقا ضياء عراقى(متوفاى 1361ق)؛
- آيتالله سيد ابوالحسن اصفهانى(متوفاى 1365ق)؛
- آيتالله شيخ عبدالكريم حائرى يزدى (متوفاى 1355ق).
آيتالله مرعشى، در سال 1342ق، براى زيارت مرقد مطهر امام رضا(ع) به ايران آمد. پس از زيارت مرقد آن حضرت به تهران رفت و در حوزه علميه تهران، نزد آيتالله شيخ عبدالنبى نورى (متوفاى 1344ق)، آيتالله آقا حسين نجمآبادى (متوفاى 1347ق)، آيتالله ميرزا طاهر تنكابنى (متوفاى 1360ق)، آيتالله ميرزا مهدى آشتيانى (متوفاى 1372ق) و... به فراگيرى فقه، اصول، فلسفه و كلام پرداخت.
سال بعد، براى زيارت مرقد حضرت معصومه(ع) به قم رفت. به دستور آيتالله شيخ عبدالكريم حائرى يزدى در اين شهر ماندگار شد. ايشان مدتى در درس آيتالله حائرى و شمارى از استادان حوزه علميه قم شركت جست و از دانش آنان بهره برد.
بر مسند تدريس
آيتالله مرعشى به دستور آيتالله حائرى به تدريس علوم ادبيات عرب، منطق، اصول و فقه براى طلاب جوان مشغول شد و پس از رحلت آن بزرگوار (1355ق) به تدريس خارج فقه و اصول پرداخت.
در سايه كريمه اهلبيت
مرجع نستوه شيعه در طول ساليان دراز كه مرجعيت تقليد شیعیان را برعهده داشت، خدمات شايانى به جهان اسلام نمود. نماز جماعت باشكوه ايشان در صحن حضرت معصومه(ع) را همه زائران به ياد دارند. خوشرويى و اخلاق نيك ايشان را همگان به خاطر سپردهاند. ايشان بسيار شوخطبع بودند. به مستضعفان عنايت ويژهاى داشت. به مشكلات آنان رسيدگى مىكرد.
آيتالله مرعشى نجفى علاقه خاصى به اهلبيت(ع) و حضرت معصومه(س) داشت. هر روز پيش از اذان صبح به حرم مشرف مىشد. هماره مدتى پيش از باز شدن درهاى حرم، پشت در مىماند و سپس داخل حرم مىشد و پس از زيارت، نماز جماعت را اقامه مىكرد.
در يكى از يادداشتهايش آمده است:
هنگامى كه در قم سكونت كردم، صبحها در حرم حضرت معصومه(ع)، اقامه نماز جماعت نمیشد و من تنها كسى بودم كه اين سنت را آنجا رواج دادم و از 60 سال پيش به اين طرف، صبح زود و پيش از باز شدن درهاى حرم مطهر و زودتر از ديگران مىرفتم و منتظر مىايستادم. اين انتظار گاهى يك ساعت قبل از طلوع فجر بود تا خدام درها را باز كنند؛ زمستان و تابستان نداشت. در زمستانها هنگامى كه برف همه جا را میپوشاند، بيلچهاى كوچك به دست مىگرفتم و راه خود را به طرف صحن باز مىكردم تا خود را به حرم مطهر برسانم. در آغاز خود بهتنهايى نماز مىخواندم، تا پس از مدتى يك نفر به من اقتدا كرد و پس از آن كم كم افراد ديگر اقتدا كردند و به اين ترتيب نماز جماعت را در حرم مطهر آغاز كردم تا امروز كه 60 سال از آن تاريخ میگذرد ادامه دارد. آهسته آهسته ظهرها و شبها نيز اضافه شد و از آن پس روزى سه بار در مسجد بالا سر حضرت معصومه(ع) و صحن شريف نماز مىخواندم.
گنجينه ماندگار
آيتالله مرعشى نجفى در طول ساليان دراز، خدمتهاى شايانى به جهان اسلام نمود. تأسيس مدارس علميه يكى از فعالیتهای درخشان وى مىباشد. مدرسه مهديه در سال 1376ق، در قم، توسط مرحوم حاج مهدى ايرانى بنا گردید و اداره آن برعهده آيتالله مرعشى گذاشته شد. فقيه نستوه در جهت تكميل مدرسه سعى فراوان نمود و كتابخانه مدرسه را كه دربرگيرنده دو هزار جلد كتاب است، بنیان نهاد. مدرسه مؤمنيه در سال 1389ق، در دو طبقه و كتابخانه مدرسه با حدود 3500 جلد كتاب نيز بهوسيله ايشان تأسيس شد. مدرسه شهابيه در سال 1400ق، در سه طبقه و مدرسه مرعشيه نيز از مدارس علميهاى است كه در سه طبقه، در سال 1383ق، به همت ايشان تأسيس شد و اداره آن برعهده ايشان واگذار گردید.
كتابخانه آيتالله مرعشى نجفى از بزرگترين كتابخانههاى كشور و در رديف كتابخانه مجلس شوراى اسلامى و كتابخانه آستان قدس رضوى است. اين كتابخانه بسيارى از كتب خطى اسلامى جهان را داراست. بسيارى از اين كتب جزو نفيسترين و باارزشترين متون تاريخى است كه قرنها از عمر آنها مىگذرد.
آيتالله مرعشى در دوران جوانى كه در حوزه علميه نجف مشغول تحصيل بود، به گردآورى كتب خطى پرداخت. وى كه شاهد به غارت رفتن منابع اسلامى و نسخ خطى بود، تاب نياورد و با شهريه ناچيز طلبگى به خريد كتب خطى پرداخت، تا اين ميراث فرهنگى را از دستبرد بيگانگان حفظ نمايد. گاه شبها در يك كارگاه برنجكوبى كار مىكرد، روزها روزه استيجارى مىگرفت و نماز استيجارى مىخواند، تا هزينه خريد كتب را تهيه نمايد. ايشان در خاطرهاى مىفرمايد:
«يك روز از مدرسه، به قصد بازار - كه جنب صحن علوى بود - حركت كردم. در ابتداى بازار ناگهان چشمم به زنى تخممرغفروش افتاد كه در كنار ديوار نشسته بود و از زير چادر وى گوشه كتاب پيدا بود. حس كنجكاوى من تحريك شد، بهطورىكه مدتى خيره به كتاب نگاه كردم. طاقت نياوردم، پرسيدم اين چيست؟ گفت: كتاب و فروشى است. كتاب را گرفتم و با حيرت متوجه شدم كه نسخهاى ناياب از كتاب «رياض العلماء» علامه عبدالله افندى است كه احدى آن را در اختيار ندارد. مثل يعقوبى كه يوسف خود را پيدا كرده باشد، با شور و شعفى وصفناشدنى به زن گفتم: اين را چند مىفروشى؟ گفت: پنج روپيه. من كه از شوق سر از پا نمىشناختم، گفتم: دارایى من صد روپيه است و حاضرم همه آن را بدهم و كتاب را از شما بگيرم. آن زن با خوشحالى پذيرفت. در اين هنگام سر و كله كاظم دجيلى، كه دلال خريد كتاب براى انگلیسیها بود، پيدا شد. او نسخههاى كمياب، نادر و كتابهاى قديمى را به هر طريقى به چنگ مىآورد و توسط حاكم انگليسى نجف اشرف كه گويا اسمش و يا عنوانش «ميجر سرگرد» بود، به كتابخانه لندن مىفرستاد. كاظم دلال كتاب را به زور از دست من گرفت و به آن زن گفت: من آن را بيشتر مىخرم و مبلغى بالاتر از آنچه من به آن زن گفته بودم، پيشنهاد كرد. در آن هنگام من اندوهگين رو به سمت حرم شريف اميرالمؤ منين(ع) كردم و آهسته گفتم: آقا جان من مىخواهم با خريد اين كتاب به شما خدمت كنم، پس راضى نباشيد اين كتاب از دست من خارج شود. هنوز كلامم تمام نشده بود كه زن تخممرغفروش رو كرد به دلال و گفت: اين كتاب را به ايشان فروختهام و به شما نمىفروشم. كاظم دجيلى شكست خورد و عصبانى از آنجا دور شد... بيشتر از بيست روپيه نداشتم؛ ازاينرو تمام لباسهاى كهنه و قديمى را با ساعتى كه داشتم به فروش رساندم تا پول كتاب فراهم شد... طولى نكشيد كه كاظم دلال همراه چند شرطه (پليس) به مدرسه حمله كردند. مرا دستگير نموده و پيش حاكم انگليسى (ميجر) بردند. او نخست مرا به سرقت كتاب متهم كرد و بسيار عربده كشيد... دستور داد مرا زندانى كردند. آن شب در زندان مدام با خدا راز و نياز مىكردم كه كتاب در مخفیگاهش محفوظ بماند. روز بعد مرجع بزرگ آن وقت، آيتالله ميرزا فتحالله نمازى اصفهانى معروف به شيخالشريعه، فرزند مرحوم آخوند خراسانى را به نام ميرزا مهدى، با جماعتى براى آزادى من به نزد حاكم شهر فرستاد. بالاخره نتيجه اين شد كه من از زندان آزاد شوم با اين شرط كه مدت يك ماه كتاب را به حاكم انگليسى تسليم كنم.
پس از آزادى بهسرعت به مدرسه رفتم و همه دوستان طلبهام را جمع كردم و گفتم: بايد كار مهمى انجام بدهيم كه خدمت به اسلام و شريعت است! طلاب گفتند: چه كارى؟ و من گفتم: نسخهبردارى و استنساخ از روى اين كتاب. فورا دست به كار شديم و قبل از مهلت مقرر چند نسخه از روى آن استنساخ گرديد...».
آيتالله مرعشى نجفى پس از مهاجرت به قم، كتب خطى را همراه خود به ايران آورد. در قم نيز به خريد نسخ خطى و كتب ارزنده اقدام كرد. پس از مدتى به دليل كمبود جا، كتابها را از منزل به كتابخانه مدرسه مرعشيه انتقال داد. پس از چندى، طبقه سوم اين مدرسه بهعنوان كتابخانه ساخته شد كه در نيمه شعبان 1386ق/1345/8/28، با بيش از ده هزار جلد كتاب چاپى و دو هزار جلد كتاب خطى افتتاح گرديد.
استقبال روزافزون طلاب و علما براى مطالعه، كمبود فضاى مناسب براى كتابخانه و خريد كتابهاى جديد موجب شد تا ايشان كتابخانه بسيار بزرگى (كتابخانه فعلى) را تأسيس نمايد كه در نيمه شعبان 1394ق/1353/6/12 با حدود شانزده هزار جلد كتاب چاپى و خطى افتتاح گرديد.
كتابخانه آيتالله مرعشى نجفى اكنون با دارا بودن بيش از 250000 جلد كتاب چاپى و 25000 جلد كتب خطى به مسئوليت حجتالاسلام دكتر محمود مرعشى نجفى - فرزند ايشان - در خدمت طلاب، فضلا، دانشجويان، دانشآموزان، محققان و نويسندگان مىباشد.
كتابخانه آيتالله مرعشى بهخاطر نسخههاى خطى نفيس و ارزشمند و گاه منحصربهفرد و كتب قديمى مهم و كمياب مورد توجه وافر نويسندگان، دانشمندان، مراكز علمى و تحقيقاتى سراسر جهان است. اكنون اين كتابخانه شهرت جهانى دارد و با چهارصد مؤسسه، مركز علمى و كتابخانه در سراسر جهان ارتباط دارد.
احيا و ترويج فرهنگ
بازسازى مرقد علامه مجلسى در اصفهان، به امر آيتالله مرعشى نجفى صورت پذيرفت. اهدای كتابهاى فقهاى شيعه براى دانشمندان شيعه، سنى، مسيحى و دانشگاههاى جهان نيز از فعالیتهای فرهنگى ايشان است.
ايشان براى نوشتن كتابها به بسيارى از كشورهاى اسلامى مسافرت نمود و با دانشمندان شيعه، سنى و مسيحى به گفتگو نشست. وى با علامه سيد محمود شكرى آلوسى بغدادى، شيخ طنطاوى جوهرى مصرى، انستانس كرملى بغدادى، شيخ عبدالسلام شافعى كردستانى، سيد ناصر حسين هندى فرزند علامه مير حامد حسين هندى، تاگور (نویسنده و فيلسوف شهير هند)، ميرزا احمد تبريزى (پيشواى فرقه ذهبيه)، ميرزا عنايتالله اخبارى، پروفسور هانرى كربن، دكتر فواد سرگين آلمانى، سيد ابراهيم رفاعى راوى بغدادى، رشيد بيضوى لبنان، سيد محمد رشيد رضا (نویسنده تفسير المنار) و بسيارى از انديشمندان ديگر ديدار نمود.
وى براى تأليف زندگینامههاى علما، سادات و امامزادهها گاه به قبرستانهاى كهن مىرفت و با خواندن نوشتههاى قبرهاى علما، ادبا، شعرا، سادات و امامزادهها مىپرداخت. ايشان در سالهاى 1350-1351ق، به اصفهان رفت و يك هفته در گورستان تخت فولاد به ثبت تاريخ ولادت و فوت علماى بهخاکسپردهشده در آن قبرستان پرداخت. بسيارى از گورستانهاى ديگر اصفهان را نيز مورد تحقيق قرار داد و اطلاعات سودمندى به دست آورد.
همگام با نهضت امام
نهضت امام خمينى در سال 1341 با پشتيبانى مراجع تقليد همراه بود. آيتالله مرعشى نجفى هماره از نهضت امام خمينى حمايت كرد. بارها اعلاميه داد و به افشاگرى پرداخت. ايشان در پى دستگيرى امام خمينى در سال 1342، با ارسال اعلاميه شديداللحنى به رژيم پهلوى، خواستار آزادى امام خمينى شدند.
ايشان همراه مراجع تقليد و علماى طراز اول كشور براى آزادى امام خمينى به تهران سفر نمود و در اين راه زحمت فراوانى متحمل شد. ايشان در سال 1342، در پاسخ نامه جمعى از طلاب مىفرمايد:
چنانچه [چنانکه] كرارا اينجانب عقيده خود را اظهار كردهام، باز هم به موجب اين سؤال عرض مىكنم كه حضرت آيتالله خمينى دامت بركاته، يكى از مراجع تقليد عالم تشيع هستند و از اساطين روحانیت اسلام و از مفاخر عالم تشيع.
آيتالله مرعشى نامهها و تلگرافهاى فراوانى در جهت حمايت از امام خمينى براى مراجع تقليد شيعه مقيم ايران و عراق مىفرستاد.
ايشان پس از تبعيد امام خمينى به تركيه، در سخنرانيها و اعلاميهها اين عمل رژيم پهلوى را محكوم مىنمود و براى شهداى 15 خرداد، مجلس يادبود برپا مىسازد. آيتالله مرعشى هماره از انقلاب اسلامى پشتيبانى مىنمايد و جنايتهاى رژيم پهلوى را افشا مىكند. ايشان پس از شهادت آيتالله حاج آقا مصطفى خمينى در سال 1356، براى وى مجلس ترحيمى در حسینیه خويش برپا مىكند، كه پايان اين مجلس به سردادن شعارهاى كوبنده عليه رژيم پهلوى و دستگيرى شمارى از مردم پيوند مىخورد.
آيتالله مرعشى در طول سالهاى تبعيد امام خمينى، با ايشان در ارتباط بودند و با اوجگيرى انقلاب اسلامى در سال 1356 همراه مراجع تقليد شيعه با فرستادن اعلاميهها به هدايت نهضت مىپردازد.
پس از پيروزى انقلاب اسلامى نيز ايشان هماره از نظام جمهورى اسلامى حمايت كرد و در مناسبتهاى مختلف با ارسال پيامها به تقويت نظام پرداختند.
وفات
سرانجام این مرجع بزرگ تقليد شيعه، روز چهارشنبه 7 شهریور 1369ش، در 96 سالگى دار فانى را وداع گفت و به اجداد مطهرش پيوست و پيكر پاکش با حضور انبوه مردم عزادار در جوار كتابخانه بزرگش به خاک سپرده شد.
آثار
كتب رجال، انساب، تاريخ
- كتاب مشجرات آل رسولالله الأکرم(ص)؛
- كتاب المسلسلات في ذكر الإجازات؛
- كتاب طبقات النسابين؛
- كتاب مزارات العلويين؛
- كتاب الفوائد الرجالية؛
- كتاب أعيان المرعشيين؛
- مستدرك كتاب شهداء الفضيلة؛
- كتاب لمعة النور و الضياء؛
- رسالة وسيلة المعاد في مناقب شيخنا الاستاد، شامل شرح حال مرحومآيتالله شيخ محمدجواد بلاغى نجفى؛
- رسالة لؤلؤة الصدف في حياة السيد محمد الأشرف؛
- رسالة منية العاملين؛
- رسالة الفتحية؛
- رسالة مطلع البدرين؛
- رسالة مفرج الكروب؛
- رساله طريفه؛
- رساله در شرح حال استاد خود، مرحوم آيتالله شيخ محمد محلاتى نجفى؛
- كتاب منية الرجال في شرح نخبة المقال؛
- رساله در شرح حال شيخ عزالدين بن اثير موصلى صاحب كتاب «أسد الغابة في معرفة الصحابة»؛
- رساله در شرح حال آيتالله حاج سيد ابوالقاسم طباطبائى تبريزى نجفى؛
- رساله رياض الأقاحى؛
- كتاب هدية ذوى الفضل و النهى في ترجمة المولى محمد علمالهدى؛
- مقدمهاى بر كتاب «الدر المنثور»؛
- شرح كتاب عمدة الطالب في أنساب آل ابيطالب؛
- رسالة الأفطسية؛
- رساله در اثبات صحت نسب خلفاى فاطميين مصر؛
- رساله در تعيين مدفن سر مقدس حضرت سيدالشهداء؛
- رسالة كشف الظنون عن حال صاحب كشف الظنون؛
- رسالة منهج الرشاد في ترجمة الفاضل الجواد؛
- كتاب مزارات الطالبيين؛
- كتاب الصرفة في ترجمة صاحب كتاب النفحة؛
- رساله در شرح حال حاج محمد مؤمن شيرازى جزايرى؛
- رساله در احوال حضرت سلطان على فرزند امام باقر(ع)؛
- رسالة المنن و المواهب العددية؛
- كتاب غنية المستجيز؛
- رساله در ترجمه احوال صاحب كتاب عمدة الطالب؛
- كتاب الرحلة الإصفهانية؛
- كتاب الرحلة الشيرازية؛
- تكميل كتاب تذكرة القبور آخوند ملا عبدالكريم گزى اصفهانى؛
- كتاب جذب القلوب إلى ديار المحبوب (فاكهة النوادى)؛
- رساله در فوائد متعلق به صحيفه كامله سجاديه؛
- الرحلة الآذربايجانية؛
- حاشيه بر كتاب وقائع الأيام محدث قمى؛
- رساله العزية، در شرح حال شهيد مظلوم سيد عزالدين يحيى مشهور به امامزاده يحيى كه قبرش در تهران مزار اهالى است؛
- كتاب هدية النبلاء في تراجم العلويين من العلماء؛
- الضوء البدرى في حياة صاحب الفخرى؛
- المجدى في حياة صاحب المجدى؛
- كشف الارتياب في ترجمة صاحب لباب الأنساب و الأعقاب و الألقاب؛
- الدرة النثيرة في ما يتعلق بالإجازة الكبيرة؛
- الظرائف في ترجمة صاحب الطرائف؛
- زهر الرياض في ترجمة صاحب الرياض.
كتب فقه، اصول
- كتاب مسارح الأفكار في مط
ارح الأنظار؛
- كتاب مصطلحات فقهيه؛
- حاشيه مختصر بر شرح لمعه؛
- حاشيه بر كتاب معالم الأصول؛
- حاشيه بر كتاب متاجر شيخ نصارى؛
- كتاب الهداية في معاضل الكفاية؛
- در بيع خيارى؛
- حاشيه بر قوانين الأصول؛
- رساله در اثبات حليت لباس مشکوک؛
- كتاب الغاية القصوى، حاشيهاى نسبتا استدلالى بر الالعروة الوثقی؛
- حاشيه بر فرائد شيخ انصارى؛
- رساله توضيح المسائل؛
- كتاب سبيل النجاة، فقه فارسى؛
- كتاب هداية الناسكين (فارسى)؛
- راهنماى سفر مكه و مدينه؛
- رساله نخبة الأحكام، شامل بعضى مسائل فقهى به فارسى؛
- حاشيه بر كتاب الوسيلة؛
- مصباح الناسكين در مناسك حج؛
- كتاب منهاج المؤمنين، رساله عمليه به عربى.
مسائل متفرقه
- كتاب الروض الرياحين؛
- كتاب أجوبة المسائل الرازية؛
- كتاب أجوبة المسائل العلمية و الفنون المتنوعة؛
- أنس الوحيد.
حديث
- كتاب مفتاح أحاديث الشيعة؛
- حاشيه بر كتاب الفصول المهمة.
كلام
- شرح كتاب إحقاق الحق.
ادعيه و زيارات و اوراد و اذكار
- مجموعهاى در ادعيه و زيارات انتخابشده از كتابهاى مفاتيح الجنان و زاد المعاد و اقبال و مصباح و بلد الأمين و كامل الزيارات و مزار كبير و غير آنها از مدارک معتبره؛
- رسالة شمس الأمكنة و البقاع في خيرة ذات الرقاع.
ادبيات
- قطف الخزامى من رياض الجامى؛
- كتاب المعول في أمر المطول؛
- كتاب الفروق، در بيان فرق بين الفاظ متشابه مثل اراده و مشيت و جسم و جسد و روح و نفس و امثال آن (عربى).
منطق
- كتاب رفع الغاشية عن وجه الحاشية.
نوادر و علوم غريبه
- حاشيه بر كتاب «سرخاب» در رمل؛
- حاشيه بر مفتاح علامه ايدمر جلدكى در اعمال شمسى، قمرى و زحلى؛
- حاشيه بر كتاب «السر المكنون» در علم حروف؛
- كتاب سلوة الحزين و مونس الكئيب؛
- كتاب الشمعة في مصطلحات أهل الصنعة.
علوم قرآنى
- كتاب التجويد؛
- كتاب الرد على مدعى التحريف؛
- حاشيه بر كتاب أنوار التنزيل در تفسير قرآن، تألیف قاضى ناصرالدين بيضاوى (عربى).
نجوم، فلكيات
- كتاب الوقت (عربى)؛
- كتاب القبلة (عربى).
منابع مقاله
- رفیعی(علامرودشتی)، علی، «شهاب شريعت: درنگى در زندگى حضرت آيتالله مرعشى نجفى»، قم، 1373ش.
- عقیقی بخشایشی، عبدالرحیم، «فقهاى نامدار شيعه»، قم، دفتر نشر نوید اسلام، 1376ش، ص544.
- سماك امانى، محمدرضا، «گلشن ابرار»، جمعی از پژوهشگران حوزه علمیه قم، زیر نظر پژوهشکده باقرالعلوم(ع)، قم، نشر معروف، 1379ش، ج2، ص938.
وابستهها
أحکام السرقة علی ضوء القرآن و السنة
مناهج الأخبار في شرح الاستبصار
علي الأكبر ابن الشهید أبي عبدالله الحسین بن علي علیهمالسلام
إثبات الهداة بالنصوص و المعجزات
الفتحية في ترجمة العلامة المتكلم الفقيه السيد المير ابوالفتح العربشاهي
کاوشهای علمی در رجال و اسانید روایات اهل سنت
القول الرشيد في الإجتهاد و التقليد
أبهی المداد في شرح مؤتمر علماء بغداد
کشف الحجب و الأستار عن أسماء الکتب و الأسفار
کشف الظنون عن أسامي الکتب و الفنون
القول الفاصل في الرد علی مدعي التحريف
وقايع السنين و الأعوام یا گزارشهای سالیانه از ابتدای خلقت تا سال 1195 هجری
لمعة الصدور و البيان في ترجمة السيد أبيالرضا
فرازهایی از وصیتنامه الهی ـ اخلاقی حضرت آیتالله مرعشی نجفی
الغایة القصوی لمن رام التمسک بالعروة الوثقی
عوالي اللئالي العزيزية في الأحاديث الدينية
لباب الأنساب والألقاب والأعقاب
بهجة الآمال في شرح زبدة المقال
ترجمه مناقب الإمام علي بن ابيطالب عليهالسلام
طرائف المقال في معرفة طبقات الرجال
مدرسه سیار: ترجمه الرحلة المدرسة او مدرسة السیارة
الأقوال المختارة في أحكام الطهارة
اللئالي المنتظمة و الدرر الثمينة
بهجة الآمال في شرح زبدة المقال
الطرق و الأسانيد إلی مرويات أهلالبیت علیهمالسلام
موسوعة الإمامة في نصوص أهل السنة
اسد الغابه فی معرفه الصحابه (چاپ اسلامیه)
هدایه الانام الی وقایع الایام یا تقویم تاریخ
تهذیب الاحکام فی شرح المقنعه (رحلی)