في رحاب أهل‌البيت(ع): علم الأئمة الاثني‌عشر(ع) بالغيب

    از ویکی‌نور
    علم الأئمة الإثني عشر عليهم‌السلام بالغيب
    في رحاب أهل‌البيت(ع): علم الأئمة الاثني‌عشر(ع) بالغيب
    پدیدآورانحصینی موسوی، سید عبدالرحیم (نویسنده) مجمع جهانی اهل‌بیت علیهم‌السلام، گروه پژوهش و پاسخ به شبهات (نویسنده)
    ناشرمجمع جهانی اهل‌بيت عليهم‌السلام. مرکز چاپ و نشر
    مکان نشرايران - قم
    سال نشر1426ق
    چاپ2
    شابک964-8686-50-5
    موضوعاسلام - مسايل متفرقه

    غيب گويي (اسلام) - جنبه‌های قرآني غيب گويي - جنبه‌‏های قرآني چهارده معصوم - جنبه‏‌هاي قرآني

    علم امام - جنبه‏‌هاي قرآني
    زبانعربی
    تعداد جلد1
    کد کنگره
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf

    في رحاب أهل‌البيت(ع): علم الأئمة الاثني‌عشر(ع) بالغيب، جلد دهم از مجموعه کتابچه‌هایى است در چهل مجلد که موضوعات مختلف کلامى، فقهى و تاریخى و قرآنى را مورد بررسى قرار داده است. سید عبدالرحیم موسوى و یک گروه تحقیقى، تدوین و تنظیم این مجموعه را به انجام رسانده‌اند.

    اثر حاضر، مباحث مربوط به علم ائمه(ع) به عالم غیب را در خود جای داده است.

    ساختار

    کتاب با مقدمه گروه تحقیق و تدوین (كلمة المجمع)، آغاز گردیده و مطالب در یک مقدمه و شش فصل، سامان‌دهی شده است.

    گزارش محتوا

    در مقدمه گروه تحقیق، به موضوع کتاب و اهمیت آن، اشاره شده است[۱].

    در مقدمه، ابتدا، به رابطه میان جسم و روح اشاره گردیده و سپس به تبیین مراد از علم به عالم غیب، پرداخته شده و در پایان، موضوع فصول کتاب، ذکر گردیده است[۲].

    بحث در فصل اول، حول محور اشتیاق و نیاز انسان به ارتباط با غیب و امور غیبی می‌باشد. در بسیاری از آیات قرآن کریم، به تحصیل علم، دعوت شده است. نویسنده، معتقد است که قرآن میان عالم غیب و شهادت تفکیکی قائل نبوده و علم به غیب و به ماوراء محسوسات را نیز علم محسوب کرده است؛ زیرا علم به غیب، بر هر علمی که از غیر حواس ظاهری، به هر طریقی به دست آمده باشد، اطلاق می‌شود، مانند علم به غیب از طریق براهین عقلی یا ادله نقلی، مثل علم به وجود و وحدت صانع[۳].

    در فصل دوم، به تبیین رابطه میان عصمت و علم به غیب، پرداخته شده[۴] و در فصل سوم، ضمن هفت امر زیر، دیدگاه قرآن و سنت پیرامون علم غیب، مورد بحث و بررسی قرار گرفته است:

    1. آیاتی که حاکی از وجود علم غیب نزد انبیا و صالحین در زمان حیاتشان است که از جمله آنها، عبارت است از: آیات 93-96 سوره یوسف اذْهَبُوا بِقَمِيصِي هٰذَا فَأَلْقُوهُ عَلَى وَجْهِ أَبِي يأْتِ بَصِيراً وَ أْتُونِي بِأَهْلِكمْ أَجْمَعِينَ‌ وَ لَمَّا فَصَلَتِ الْعِيرُ قَالَ أَبُوهُمْ إِنِّي لَأَجِدُ رِيحَ يوسُفَ لَوْ لاَ أَنْ تُفَنِّدُونِ‌ قَالُوا تَاللَّهِ إِنَّك لَفِي ضَلاَلِك الْقَدِيمِ‌ فَلَمَّا أَنْ جَاءَ الْبَشِيرُ أَلْقَاهُ عَلَى وَجْهِهِ فَارْتَدَّ بَصِيراً قَالَ أَ لَمْ أَقُلْ لَكمْ إِنِّي أَعْلَمُ مِنَ اللَّهِ مَا لاَ تَعْلَمُونَ (این پیراهن مرا ببرید و آن را بر چهره پدرم بیفکنید [تا] بینا شود و همه کسان خود را نزد من آورید و چون کاروان رهسپار شد، پدرشان گفت اگر مرا به کم‏خردى نسبت ندهید، بوى یوسف را می‌‏شنوم؛ گفتند: به خدا سوگند که تو سخت در گمراهى دیرین خود هستى؛ پس چون مژده‏رسان آمد، آن [پیراهن] را بر چهره او انداخت، پس بینا گردید؛ گفت: آیا به شما نگفتم که بى‏شک من از [عنایت] خدا چیزهایى می‌‏دانم که شما نمی‌‏دانید)[۵].
    2. آیاتی که علم غیب را منحصر در خداوند دانسته و آن را از غیر او، نفی می‌کند، مانند: آیه 65 سوره نمل: قُلْ لاَ يعْلَمُ مَنْ فِي السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ الْغَيبَ إِلاَّ اللَّهُ (بگو هرکه در آسمان‌ها و زمین است جز خدا غیب را نمی‌‏شناسند)؛ آیه 59 سوره انعام: وَ عِنْدَهُ مَفَاتِحُ الْغَيبِ لاَ يعْلَمُهَا إِلاَّ هُوَ (و کلیدهاى غیب، تنها نزد اوست جز او [کسى] آن را نمی‌‏داند)[۶].
    3. آیاتی که امکان علم غیب را برای غیر خداوند اثبات می‌کند، مانند آیه 66 سوره کهف: هَلْ أَتَّبِعُك عَلَى أَنْ تُعَلِّمَنِ مِمَّا عُلِّمْتَ رُشْداً (آیا تو را به شرط اینکه از بینشى که آموخته شده‏‌اى به من یاد دهى، پیروى کنم) و آیه 188 سوره اعراف: وَ لَوْ كنْتُ أَعْلَمُ الْغَيبَ لاَسْتَكثَرْتُ مِنَ الْخَيرِ (و اگر غیب می‌‏دانستم قطعاً خیر بیشترى می‌اندوختم)[۷].
    4. آیاتی که اعطای علم غیب به خاتم‌الانبیاء(ص) را اثبات می‌کند، مانند: آیه 3 و 4 سوره نجم: وَ مَا ينْطِقُ عَنِ الْهَوَى‌ إِنْ هُوَ إِلاَّ وَحْي يوحَى (و از سر هوس سخن نمى‌گوید؛ این سخن به‌جز وحی‌اى که وحى می‌‏شود نیست)، آیه 44 سوره آل عمران: ذٰلِك مِنْ أَنْبَاءِ الْغَيبِ نُوحِيهِ إِلَيك (این [جمله] از اخبار غیب است که به تو وحى می‌کنیم)[۸].
    5. نصوصی که دربردارنده اثبات اعطای علم غیب به ائمه(ع) هستند، مانند: آیه 40 سوره نمل: قَالَ الَّذِي عِنْدَهُ عِلْمٌ مِنَ الْكتَابِ أَنَا آتِيك بِهِ قَبْلَ أَنْ يرْتَدَّ إِلَيك طَرْفُك (کسى که نزد او دانشى از کتاب [الهى] بود، گفت: من آن را پیش از آنکه چشم خود را بر هم زنى برایت می‌آورم) و آیه 33 سوره احزاب: إِنَّمَا يرِيدُ اللَّهُ لِيذْهِبَ عَنْكمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيتِ وَ يطَهِّرَكمْ تَطْهِيراً (خدا فقط می‌خواهد آلودگى را از شما خاندان [ پیامبر ] بزداید و شما را پاک و پاکیزه گرداند)[۹].
    6. نصوصی که بر وجود علم غیب نزد امام علی(ع) دلالت دارند، مانند آیه 32 سوره فاطر: ثُمَّ أَوْرَثْنَا الْكتَابَ الَّذِينَ اصْطَفَينَا مِنْ عِبَادِنَا (سپس این کتاب را به آن بندگان خود که [آنان را] برگزیده بودیم، به میراث دادیم) و آیه 12 سوره الحاقه: تَعِيهَا أُذُنٌ وَاعِيةٌ (و گوش‌هاى شنوا آن را نگاه دارد)[۱۰]. لازم به ذکر است که نویسندگان محترم، آیات مزبور را به کمک روایات، بر ائمه(ع) تطبیق نموده‌اند.
    7. روایاتی که دلالت بر علم ائمه(ع) و اخبار آنها از غیب دارد، مانند روایتی از پیامبر(ص) که فرمودند: «أنا مدينة العلم و علي بابها» (من شهر علم هستم و علی دروازه آن)[۱۱].

    در فصول بعدی کتاب، به‌ترتیب، موضوعاتی نظیر علم غیب و علم نفس فلسفی، علم غیب در نزد غیر امامیه و مباحث تاریخی مربوط به این موضوع و رویکردهای تفسیری دیدگاه‌های امامیه پیرامون علم غیب، در سه مرحله عصر ائمه(ع)، بعد از غیبت معصوم(ع) و دوران علمای متأخر، مورد بحث و بررسی قرار گرفته است[۱۲].

    نتیجه و خلاصه مباحث کتاب، در انتهای آن آمده است[۱۳].

    وضعیت کتاب

    فهرست مطالب، در انتهای کتاب آمده و در پاورقی‌ها به ذکر منابع پرداخته شده است.

    پانویس

    1. ر.ک: كلمة المجمع، ص7-‌9
    2. ر.ک: مقدمه، ص11-‌18
    3. ر.ک: متن کتاب، ص19-‌26
    4. ر.ک: همان، ص27-‌37
    5. ر.ک: همان، ص38-‌39
    6. ر.ک: همان، ص45
    7. ر.ک: همان، ص47
    8. ر.ک: همان، ص49
    9. ر.ک: همان، ص51-‌53
    10. ر.ک: همان، ص58-‌59
    11. ر.ک: همان، ص63
    12. ر.ک: همان، ص65-‌98
    13. ر.ک: همان، ص118

    منابع مقاله

    مقدمه و متن کتاب.


    وابسته‌ها