الدر المنظم في الاسم الأعظم و القول المشرق في تحريم الاشتغال بالمنطق
الدر المنظم في الاسم الأعظم و القول المشرق في تحریم الاشتغال بالمطنق | |
---|---|
پدیدآوران | سیوطی، عبدالرحمن بن ابیبکر (نويسنده) لحام، سعید محمد (محقق و شارح) |
ناشر | عالم الکتب |
مکان نشر | لبنان - بیروت |
سال نشر | 1417ق - 1996م |
چاپ | 1 |
زبان | عربی |
تعداد جلد | 1 |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
الدر المنظم في الاسم الأعظم و القول المشرق في تحريم الاشتغال بالمنطق، نوشته محدّث، ادیب، مورّخ، مفسّر، فقیه و نویسنده فعال شافعی قرن نهم و دهم قمری، جلالالدین عبدالرحمن سیوطی (849-911ق)، دو رساله کوتاه در یک کتاب است که در اولی، موضوع «اسم اعظم» و در دومی، حکم شرعی آموزش دانش منطق بررسی میشود. نویسنده، 20 قول یا نظر را در مورد معانی و مصادیق اسم اعظم میآورد و تعلیم و تعلم علم منطق را حرام میشمارد.
هدف و روش
- جلالالدین سیوطی در مورد رساله اول نوشته است: از من درباره اسم اعظم و هرچه در این زمینه وارد شده، پرسش شد و من تصمیم گرفتم که روایات، آثار و اقوال را در این مبحث پیگیری کنم[۱]. رساله دوم نیز به همین صورت است؛ یعنی در پاسخ به پرسش و استفتایی تألیف شده است، ولی سیوطی بدون مقدمه وارد اصل بحث شده است[۲].
- محقق کتاب، سعید محمد لحام، به افزودن پاورقی توضیحی و ارجاعی، بسنده کرده و هیچ مقدمهای بر اثر حاضر ننوشته و چگونگیهای نگارش و تصحیح و نشر این دو رساله را توضیح نداده است.
ساختار و محتوا
نویسنده در این اثر در قالب دو رساله پرسش و پاسخ، به بررسی مطالب ذیل میپردازد:
- الدر المنظم في الاسم الأعظم:
- چه مطالبی درباره «اسم اعظم» وارد شده است؟
- القول المشرق في تحريم الاشتغال بالمنطق:
- آیا شناخت توحید الهی، متوقف بر معرفت به علم منطق است؟
- آیا آگاهی بر دانش منطق، واجب عینی است؟
- آیا آموختن این علم، ثوابی دارد؟
- آیا فتوای کسی که منطق نداند، باطل است؟
- آیا استفاده از حشیش، کفر است؟
- آیا مجتهدان، حلال را حرام و حرام را حلال میکنند؟!
- حکم شرعی طبابت و درمان با استفاده از داروهای گیاهی چیست؟
- آیا تعبیر خواب و اجرت گرفتن بهخاطر آن، صحیح است؟
نمونه مباحث
- نویسنده در مورد اسم اعظم و معانی و مصادیق آن اقوال و نظرات گوناگونی را مطرح کرده، ولی هیچیک را خودش انتخاب نکرده است. از جمله اینکه اسم اعظم، دعای ذوالنون در شکم ماهی، یعنی ذکر حضرت یونس(ع): «لا إله إلا أنت سبحانك إني كنت من الظالمين» است[۳].
- نویسنده، دانش منطق را فنی خبیث و مذموم میشمارد و اشتغال به آن (مانند یاد گرفتن و یاد دادن آن) را حرام میشمارد و برخی از مباحث آن مثل قول به «هیولی» را کفر و زمینهساز ورود به «فلسفه و زندقه» میانگارد و تصریح میکند که منطق، هیچ فایده دینی ندارد و بلکه فایده دنیایی هم ندارد و این مطالب را دانشمندان شافعی، مالکی، حنبلی و حنفی بیان کردهاند. جلالالدین سیوطی میگوید: ابن تیمیه کتاب بزرگی در نقد و ردّ منطق و نقض قواعد آن به نام «نصيحة ذوي الإيمان في الردّ علی منطق اليونان» نوشته است و من آن را در حدود یکسوم حجمش خلاصه کردم و همچنین در مذمت منطق، کتابی تألیف کردم و در آن تصریحهای اندیشوران را آوردم[۴].
- در مورد این سخن که مدعی فقه گفته است: «هرکسی که «حشیشه» (بنگ و حشیش) را مصرف کند، کافر شود». میگویم که اینگونه سخن گفتن و حکم کردن بهصورت مطلق، ناپسند نیست؛ زیرا مثل این سخن جایز است در مقام بازداشتن از معصیت و بیان مطلب با شدت، گفته شود؛ مانند سخن پیامبر(ص) که «من ترك الصلاة فقد كفر» که تأویل میشود به کسی که ترک نماز را حلال شمارد یا منظور کفر نعمت (کفر عملی) است، نه کفر ملت (کفر اعتقادی)؛ چون نظر اهل سنت آن است که هیچکسی با گناه کردن کافر نمیشود و فقیه اگر چنین فتوایی بدهد، عبارتش را مطلق میآورد، ولی منظورش همان دو تأویلی است که گفته شد[۵].
پانویس
منابع مقاله
مقدمه و متن کتاب.