أسس النظام السياسي عند الإمامية (انتشارات مدین)
اسس النظام السیاسی عند الامامیه | |
---|---|
پدیدآوران | سند، محمد (نویسنده) |
ناشر | مدين |
مکان نشر | قم - ایران |
سال نشر | 1384 ش |
چاپ | 1 |
شابک | 964-6168-05-1 |
موضوع | اسلام و دولت اسلام و سیاست |
زبان | عربی |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | BP 231 /س9الف5 |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
أسس النظام السیاسی عند الإمامیة، تأليف آیتالله محمد سند بحرانى است كه در آن نظام حاكمیت را طبق نظر تشيع مورد بررسى قرار داده است.اين کتاب به زبان عربى و در سال 1424ق نوشته شده است.
لازم به ذكر است كه مباحث کتاب به صورت درس بيان شده و توسط دو نفر از شاگردان فاضل ايشان مكتوب گرديده است. طبق بيان خود استاد این کتاب قسمت اول مباحث حكومتى را در بر گرفته و بقيه مطالب به حول و قوه الهى در مجلدات بعدى عرضه خواهد شد.
ساختار
بعد از مقدماتى كه از سوى مؤلف و مقررها نوشته شده، مؤلف ضمن اشاره به جايگاه حكومت در اسلام اشارهاى اجمالى نموده است، بعد راجع به سلطه و ولايت نكاتى را بيان نموده و وارد دو بخش اصلى کتاب شده كه اولى درباره حاكمیت خداوند و ديگرى حاكمیت معصوم(ع) مىباشد.
گزارش محتوا
ايشان ابتدا محورهاى اساسى نظام سياسى[۱] را به سه محور مهم تقسيم بندى مىكند كه محور اول درباره عناصر اساسى در حاكمیت تشريع الهى و صلاحيتهاى حاكمى كه حكم به وى تفویض گرديده مىباشد.
در ذيل این محور مباحثى مطرح شدهاند از قبيل اختياراتى كه شريعت برای یک حاكم در امور سياسى و اجتماعى مشخص نموده و مصدر ولايتها، قدرتها و سلطهها را ذات اقدس الهى معرفى كرده و در مرحله بعد از او به پيامبر(ص) تفویض نموده است كه از پيامبر(ص) به ائمه معصوم عليهمالسلام تا امام زمان (عجلاللهتعالىفرجهالشريف) رسيده و در زمان غيبت به فقيه و مجتهد جامع الشرايطى منتقل شده كه شرايط و مختصات چنين شخصى در قرآن و روايت آمده است، آيه 59 نساء مىفرمايد:«أطيعوا الله و أطيعوا الرسول و أولى الأمر منكم، در آيه 44 سوره مائده نيز آمده:«إنا أنزلنا التوراة فيها هدى و نور يحكم بها النبيون الذين أسلموا للذين هادوا و الربانيون و الأحبار بما استحفظوا من کتاب الله».[۲]
مؤلف در ادامه به تفویض ولايتهایى كه از سوى خداوند متعال به انبيا صورت گرفته، اشاره مىنمايد و حجت الله را تشريح نموده، ویژگىها و مختصات حجت الهى را مشخص مىنمايد؛ از جمله این ویژگىها ارائه مقدرات امور یک سال آينده در شب قدر به محضر ولى الله است؛ آيه 4 سوره دخان راجع به این شب مىفرمايد:«فيها يفرق كل أمر حكيم» و آيه 2 سوره نحل نيز اشاره مىنمايد به رسيدن امور مذكور به محضر حجت الهى«ينزل الملائكة بالروح من أمره على من يشاء من عباده».[۳]
محور دوم كه از چند بعد تشكيل شده به این صورت مىباشد: 1- عمليات انتخاب حاكم كه در واقع توكيل است[۴] برای حاكم و نه تولیت، بلكه صلاحيت حاكم منشعب از ولايت و صلاحيت امام(ع) مىباشد الا اينكه در غير امام مردم عهدهدار پيدا كردن شخص واجد شرايط ذكر شده مىباشند، اما چون مردم همگى امكان و توان چنين انتخابى را ندارند فلذا به حجيت قول اهل خبره در موضوعات تمسك مىگردد تا عدهاى كار شناس این امر به دنبال فرد داراى صلاحيت و ویژگى باشند.
بعد دوم تأكيدى است دوباره بر حجيت قول اهل خبره[۵] و در بعد سوم مراقبت مردم را از حاكم و حكومت مورد بررسى قرار داده و مىفرمايد: چنانكه مردم درباره انبياى الهى وظيفه طلب معجزه و ادله كافى برای اثبات نبوت را بر عهده دارند، در مورد ديگر حكومتها هم مردم وظيفه نظارتى و مراقبتى را بايد به درستى انجام دهند. آيه 71 سوره توبه مىفرمايد:«المؤمنون و المؤمنات بعضهم أولیاء بعض يأمرون بالمعروف و ينهون عن المنكر»[۶].
بعد چهارم بعد اعلامى است كه به بررسى چگونگى اداره امور به لحاظ علمى پرداخته است؛ امورى مثل امور مشورتى، امور امنيتى و...در دايره حكومت اسلامى مورد بررسى قرار گرفتهاند[۷].
آخرين محور از محورهاى مهم نظام سياسى، بررسى رابطه بين دو محور سابق مىباشد[۸].
مطلب بعدى مورد توجه مؤلف مفهوم ولايت و سلطنت و شاخ و برگهاى آن مىباشد[۹].
آخرين مطلب مؤلف در مقدمه این است كه در صورت شك در شرايط حاكم، گاهى به حسب اصل عملى و گاهى به حسب دليل اجتهادى بايد عمل كرد. [۱۰]
حاكمیت خداوند[۱۱]: همان گونه كه سابقا اشاره شد اولین مؤلفه کتاب درباره حاكمیت خداوند است كه مبدأ همه حاكمیتها و صلاحيتهاى حكام و مشروعيتشان مىباشد.
مؤلف مىفرمايد: در علوم مختلفى اعم از قانون، حقوق، فلسفه و كلام از این مطلب سخن به میان آمده است.اما حق چيست و مبدأ تولد آن كجاست، مطلبى است كه افراد گوناگونى دربارهاش نظر داده و به اقوال مختلفى قائل شدهاند؛ هفت نظريه موجود در این باره عبارتند از: قدرت و غلبه[۱۲]، طبيعت و فطرت[۱۳]، قدرت، ضرورت حفظ نظام اجتماعى و مصلحت نظم عمومى[۱۴]، عدالت عمومى، احكام عقل[۱۵] و عقد اجتماعى[۱۶].
مؤلف، درباره عقد اجتماعى نظريه سه تن از نظريه پردازان غربى را تشريح نموده است[۱۷]، بعد از توضيحات فوق مؤلف معنى حاكمیت الهى را توضيح داده است[۱۸]. ايشان نبوت خاصه و عامه را حاكمیت تشريعيه الهى مىداند كما اينكه امامت به معنى حاكمیت تدبيريه الهى مىباشد.
اين تدابير در سه بخش تنفيذيه، قضائيه و تشريعيه مىباشد. ادله حاكمیت الهى، بخش بعدى سخن است كه در ضمن پنج دليل مورد بررسى قرار گرفتهاند[۱۹] و عبارتند از:
- مدنى بالطبع بودن انسان.
- بودن یک نشئه ابدى برای انسان كه در وراى این نشئه منقطعه مىباشد.
- راجع بودن شئون تشريعى و تدبيرى حكم به خداوند متعال.
- وجوب شكر منعم.
- وجوب دفع ضرر محتمل.
در مقابل این نظريه كه حكومت از آن خداست، نظريه ديگرى وجود دارد كه به دنبال نفى حاكمیت از خداوند مىباشد[۲۰]. مؤلف در ضمن تنبيهى نظريه سكولاريستى افراد قائل به جدايى دين از سياست را در مورد غير معصوم(ع) واضحتر دانسته و برای تبيين هر چه بيشتر موضوع، بررسى حكومت امامان معصوم(ع) را لازم مىداند.
حاكمیت معصوم(ع)[۲۱]: ابتدا در این بخش هرم حكومت كه ابتداى آن از خداوند بوده، تا فقيه مورد باز بينى قرار گرفته، بعد در پنج قسمت بحث ادامه پيدا كرده است؛ بخش اول درباره عقيده امامت و ولايت مىباشد كه به پارهاى از اشكالات در این زمینه پاسخ داده شده است.
ارواح، نفوس و ابدان این بزرگواران مورد بحث اولین اصل در ذيل این مبحث مىباشد؛ گویاترين بيان در این مورد روايت جابر از امام باقر(ع) است؛ مىگوید: «سألته عن علم العالم، فقال لي:يا جابر، إن في الأنبياء و الأوصياء خمسة أرواح: روح القدس، روح الإيمان، روح الحياة، روح القوة و روح الشهوة؛ بروح القدس(يا جابر) عرفوا ما تحت العرش إلى ما تحت الثرى، ثم قال يا جابر إن هذه الأربعة أرواح يصيبها الحدثان إلا روح القدس فإنها لا تلهو و لا تلعب»[۲۲].
علم معصوم(ع) و تفسير علم لدنى و ارتباط وحى با علم معصوم(ع)، موضوع بخش ديگر این اصول است كه با استفاده از کتاب و سنت این علوم برای معصوم(ع) برشمرده شده است[۲۳]:
- علم کتاب.
- علم تأویل.
- رؤيت اعمال و شهادت بر آنها.
- وحى تسديدى.
- علم قضا و قدر.
- علم الهامى و نقر در قلوب و اسماع.
- مواريث انبيا و میراث سيد الانبيا.
- علم لدنى.
- علم اسباب و تمكين.
- علم ملكوت، علم اليقين و عين اليقين.
- توسم و فراست.
- علم اصحاب اعراف.
- علم استنباط.
- حكمت[۲۴].
مؤلف مىفرمايد: با پى بردن به معادن و مآخذ علوم اهلبيت عليهمالسلام بسيارى از سؤالات و شبهات در این زمینه، جواب خواهند گرفت.
حقيقت امامت معصومین عليهمالسلام برای بشر و طهارت و پاکى و عدالت معصومین عليهمالسلام، اصول ديگرى هستند كه مؤلف در این قسمت بدانها پرداخته است.
ولايت نوعيه[۲۵]، موضوع بحث بعدى است؛ مؤلف مىگوید: ولايتى كه ايشان دارند، ولايت نوعيه بوده و اختصاص به شخص يا اشخاص خاص ندارد، بلكه هر كس كه بتواند خود را به چنين مرتبه و جايگاهى برساند از این ولايت برخوردار خواهد شد.
آخرين مطلبى كه مؤلف مورد توجه قرار داده و تقريبا از مطالب اصلى و ريشهاى در اينجا مىباشد، این است كه ولايت سياسى تابع ولايت عقايدى مىباشد[۲۶]. دومین مطلبى كه مؤلف در حكومت معصومین عليهمالسلام بدان اشاره كرده، جهاد ابتدايى و صلاحيت رياست نظام توحيدى در عالم برای معصوم(ع) است[۲۷].
انواع حكومتها، طريق رسيدن به هدف مطلوب و جايگاه امت در سلطه سياسى، بخشهاى ديگرى هستند كه در کتاب مورد بررسى قرار گرفتهاند[۲۸].
پانويس
- ↑ ر.ک: متن کتاب، ص29
- ↑ ر.ک: همان، ص31
- ↑ ر.ک: همان، ص33
- ↑ ر.ک: همان، ص35
- ↑ ر.ک: همان، ص36
- ↑ ر.ک: همان، ص36-37
- ↑ ر.ک: همان، ص38
- ↑ ر.ک: همان، ص41
- ↑ ر.ک: همان، ص43
- ↑ ر.ک: همان، ص53
- ↑ ر.ک: متن کتاب، ص59
- ↑ ر.ک: همان، ص 62
- ↑ ر.ک: همان، ص63
- ↑ ر.ک: همان، ص 64
- ↑ ر.ک: همان، ص 65
- ↑ ر.ک: همان، ص66
- ↑ ر.ک: همان، ص66-68
- ↑ ر.ک: همان، ص71
- ↑ ر.ک: همان، ص72
- ↑ ر.ک: همان، ص79
- ↑ ر.ک: همان، ص105
- ↑ ر.ک: همان، ص110
- ↑ ر.ک: همان، ص116
- ↑ ر.ک: همان، ص120
- ↑ ر.ک: همان، ص137
- ↑ ر.ک: همان، ص147
- ↑ ر.ک: همان، ص159
- ↑ ر.ک: همان، ص317
منابع مقاله
مقدمه و متن کتاب