فیاض، محمداسحاق

    از ویکی‌نور
    فیاض، محمد اسحاق
    نام فیاض، محمد اسحاق
    نام های دیگر فیاض، محمداسحاق بن رحمةالله
    نام پدر
    متولد 1934 م
    محل تولد
    رحلت
    اساتید
    برخی آثار إعجاز آيات القرآن في بيان خلق الإنسان
    کد مولف AUTHORCODE258AUTHORCODE


    محمداسحاق فیاض از فقهاى مشهور نجف اشرف كه به تدريس دوره عالى فقه و اصول اشتغال دارند

    ولادت

    ایشان در سال 1930م در قريه «صوبه» يكى از قريه‌هاى ولايت غزنى در مركز افغانستان، واقع در جنوب پايتخت اين كشور يعنى كابل بدنيا آمد، او دومين فرزند خانواده و بعد از برادرش محمد ايوب است. پدرش رحمه اللّه (1989م) كشاورز ساده بود كه روى زمين يكى از ملاّكان و ثروتمندان محل كار مى‌كرد، تا از كد يمين و عرق جبين خانواده و عيالش را اداره و اعاشه نمايد، اما او با برخوردارى از سرمايه ايمان، روح قناعت، مهربانى، محبت و دلسوزى كه نسبت به خانواده‌اش داشت، از نظر معنوى غنى و ثروتمند بود، و در اثر محبت و ولايت او نسبت به رسول گرامى اسلام و اهل بيت اطهارش، مورد عنايت و شفاعت اين خاندان قرار داشت.

    اين مرد كشاورز و مؤمن، علائم و نشانه‌هاى نبوغ، استعداد و ذكاوت سرشار را در فرزندش محمد اسحاق مشاهده مى‌كند، و اين نبوغ و استعداد، او را ملزم مى‌سازد تا اين فرزند را مورد عنايت و اهتمام ويژه قرار دهد، گويا در چهره او در همان ايام طفوليت و كودكى، آينده‌اى درخشان از مقام علم، فضل و تقوى، و شايستگى براى ايفاى نقش آشكار در راه خدمت به دين خدا و مؤمنين، مى‌خواند و مى‌ديد.

    زندگينامه

    شروع به تحصيل

    پدرش او را در حالى كه پنج سال بيشتر نداشت، به مكتب‌خانه شيخ قريه مى‌فرستد، تا اين كه فرزند نجيب از سرچشمه‌هاى دانش، معرفت و اخلاق تغذيه روحى نموده و سيراب مى‌گردد و فرزندى رئوف و مهربان ببار مى‌آيد، و در حالى پا به سن بلوغ و جوانى مى‌گذارد كه مؤمن و محبّ اهل بيت (عليهم السلام) است، و خود تصميم مى‌گيرد كه دروس دينى را ادامه داده و تكميل نمايد، همانگونه كه خواست مرحوم پدرش نيز بوده است، و در نزد شيخ قريه برخى از كتب جامع المقدمات، اوليات علوم دينى و آموزش قرآن را فرا مى‌گيرد.

    ورود در مدرسه دينى

    اين دانش پژوه جدى و پر تلاش، بعد از گذراندن مراحل اوليه آموزش در مكتب‌خانه شيخ قريه، زادگاه خود را ترك نموده و وارد منطقه مجاور بنام «حوت قل» مى‌شود تا جهت ادامه تحصيل وارد مدرسه دينى شيخ قربان على وحيدى رحمه اللّه گردد كه از علما و فارغ التحصيلان حوزه علميه نجف در عراق بوده است.

    در اين مدرسه دينى، كتاب «جامع المقدمات» را تكميل و كتاب «البهجة المرضيّة فى شرح الالفية» را مى‌خواند. تحصيل در اين مدرسه به مدت چهار سال و در محضر اساتيد بزرگوارى مانند شيخ ملا اسماعيل و ملاّ حيدر على ادامه مى‌يابد.

    وفات مادر و هجرت به مشهد مقدّس

    محمد اسحاق والده خود را در اثر يك بيمارى شديد از دست مى‌دهد، و اين حادثه او را به شدّت متأثّر و ناراحت مى‌گرداند، اما اين مصيبت عليرغم سنگينى آن، او را از ادامه تحصيل و تعلّم باز نمى‌دارد، بلكه بيشتر از گذشته مصمّم شده و بر ادامه تحصيل اصرار مى‌ورزد، و تصميم مى‌گيرد كه حوزه علميه منطقه را ترك نموده و به سمت مشهد مهاجرت نمايد.

    شيخ محمد اسحاق فياض به مدت يك سال در مدرسه «حاج حسن» واقع در منطقه «بالا خيابان» شهر مقدس مشهد به سر مى‌برد. او در خلال اين مدت كتاب حاشيه ملا عبداللّه را مى‌خواند، و نيز بخشى از كتاب مطول را نزد استاد شهير «شيخ محمد حسين نيشابورى» معروف به اديب نيشابورى فرامى‌گيرد.

    مسافرت آیت‌الله فياض به نجف

    شيخ فياض بعد از يكسال تحصيل در حوزه علميه مشهد مقدس رهسپار نجف اشرف گرديد و از حوزه هزار ساله آن ديار بهره‌ها برد و آداب و اخلاق حوزه علميه نجف را سرمشق خود قرار داد و به صورت خستگى ناپذير شروع به تكميل علوم حوزوى خود نمود. در آنجا كتاب قوانين الاصول از ابوالقاسم قمى و قسمتى از كتاب الروضه البهيه در شرح كتاب لمعه را نزد ميرزا كاظم تبريزى و سيد اسدالله مدنى و ميرزا على فلسفى فرا گرفت سپس به مراحل سطوح عالى رسيد و كتاب كفايه از مرحوم آخوند خراسانى و كتاب رسائل و مكاسب محرمه از شيخ انصارى را نزد شيخ مجتبى لنكرانى آموخت و اين مراحل ادامه داشت تا به شركت در جلسات درس بزرگان علم در دروس خارج نايل گشت.

    در اصطلاح به اين مرحله خارج مى‌گويند زيرا كتاب معينى را استاد تدريس نمى‌كند بلكه موارد تحقيق شده از چندين كتاب و آرا و نظرات چند تن از علما صاحب نظر مورد نقد و بررسى قرار مى‌گيرد كه اين مسئله به قوه اجتهاد طلاب كمك فراوانى مى‌كند.

    او در سن 20 سالگى در جلسات بحث خارج حاضر مى‌شود، حلقات درسى بعضى اساتيد بزرگ از علماى قدرتمند نجف را براى مدت چند ماهى انتخاب نموده و در آن جلسات شركت مى‌كند، تا اينكه در انتخاب يك حلقه درسى مناسب‌تر به ثبات و استقرار مى‌رسد و سرانجام استاد هميشگى خود را انتخاب مى‌كند، استادى كه شاگردانش با نام او و او نيز با نام شاگردان خود مشهور گشته‌اند، و اين استاد و شاگردان آنچنان به هم پيوند خورده كه هر گاه نامى از خودش در ميان باشد در كنار او از بزرگانى چون: تبريزى، سيستانى، فياض، و ديگر شاگردان فاضل او نيز به ميان مى‌آيد، همان گونه كه هرگاه نامى از يكى از شاگردان او باشد نام خويى نيز به عنوان استاد به ميان مى‌آيد.

    آرى شيخ فياض در درس استادش آیت‌الله خويى مرتب و همه روزه طى بيش از 15 سال بدون وقفه و انقطاع در حلقه فقه و اصول حاضر گرديد، و اين حضور نيز يك حضور كيفى و علمى همراه با دقت، تتبع و ارائه تقريرات بحث بوده است.

    نگارش تقريرات

    در حوزه‌هاى علميه رسم بر آن است كه علما و فضلا بحث‌هاى استاد را بعد از درس، با برخى همدرس‌ها و هم كلاسان خود تقرير و گفتگو مى‌نمايند و بعد از انجام تحقيق و اخراج مصادر و تطبيق آراء و ادله آنها، درس‌هاى استاد را مى‌نويسند، و پس از آن به محضر استاد ارائه مى‌نمايند، اگر استاد آن را تأييد كرده و با آن موافقت كرد، اين نوشته چاپ و منتشر مى‌شود، تا بيانگر استحكام بحث، و ديدگاه‌هاى استاد و فضل شاگردى باشد كه آن را به تحرير در آورده است، اين كتاب‌ها در حوزه‌هاى علميه به تقريرات معروف است، و شيخ فياض از زمان حضورش در بحث آیت‌الله خويى بر همين منوال پيشرفته است، و بحث را براى برخى از هم دوره‌هايش تقرير مى‌نموده و سپس به طور منظم و دقيق هر روز درس‌ها را در دو حلقه اصول و فقه مى‌نوشته تا اينكه تقريرات پنجمين دوره بحث خارج اصول استادش را تكميل مى‌نمايد و اين كتاب (كه در ده جلد نگارش يافته است) به محاضرات معروف شده است.

    در تقريظى كه آیت‌الله خويى بر تقريرات شيخ فياض نوشته چنين آمده است: «از جمله كسانى كه موفق به تربيت او شده‌ام و بحث‌هاى بلند و عالى مرا در فقه و اصول حاضر گرديده، نور چشمم علاّمه مدقق و فاضل شيخ محمد اسحاق فياض دامت تأييداته است، ايشان جلد اول كتاب خود (المحاضرات فى اصول الفقه) را بر من عرضه نمود، اين كتاب تقرير بحث‌هاى من است كه با سبك و شيوه روان و دريافت دقيق آن را به نگارش در آورده و قابل ستايش و تعجب برانگيز است، من اين كوشش ميمون را به او تبريك مى‌گويم، و از خداوند متعال براى او آرزوى توفيق دارم تا او را به آرزو و هدفى كه دارد برساند.»

    تدريس

    در همين ايام بود كه خود ايشان شروع به تدريس كردند و به يكى از اساتيد مبرز در حوزه نجف بدل شدند و جمع كثيرى از فضلا و انديشمندان علوم دينيه به محضر درس شان حاضر مى گشتند. سطح عالى حوزه را در مسجدى معروف به مسجد هندى شروع نمودند و در دوره هاى متعدد كتب مختلف حوزه را تدريس كردند. سرانجام در سال 1398ه‍.ق شروع به بحث خارج نمودند. و هم اكنون شاگردان زيادى در درس ايشان حاضر مى شوند كه به تقرير درس مشغول هستند و برخى نيز به زودى اين تقريرات را به چاپ خواهند رساند. انشاءالله

    شوراى استفتا

    در ميان مراجع عظام تشكيل شوراى ويژه و با تركيبى از شاگردان فاضل و علماى برجسته كه ارتباط نزديك با استاد دارند، امرى متعارف و معمول است و به اين جمع شوراى استفتا مى‌گويند، كار اين شورا پاسخ به انبوهى از نامه‌ها و پرسش‌هايى است كه از نقاط مختلف جهان از سوى مقلدين آن مرجع تقليد سرازير مى‌شوند. آیت‌الله خويى نيز شورايى متشكل از علما و مجتهدين بزرگ از شاگردان خود براى قيام به اين امر مهم و پاسخ به پرسش‌هاى مقلدين تأسيس نمود، و حضرت آیت‌الله فياض با توجه به شايستگى و لياقت عالى يكى از اين كسانى بود كه مدام و مستمر بيش از

    15 سال در اين شورا كار مى‌كرد. در مراحل مختلف اين شورا نام‌هاى مجتهدان عظام و علماى بزرگى بچشم مى‌خورد كه بعدها متصدى مقام مرجعيت شده‌اند، يا شايسته اين مقام گرديده‌اند، بزرگانى چون: آیت‌الله سيد على بهشتى، آیت‌اللهسيد مرتضى خلخالى، آیت‌الله ميرزا على غروى، آیت‌اللهسيد محمد باقر صدر آیت‌الله شيخ ميرزا جواد تبريزى، آیت‌الله شيخ وحيد خراسانى، آیت‌الله سيد محمد تقى قمى، آیت‌الله شيخ ميرزا على فلسفى و آیت‌الله سيد على سيستانى.

    تأليفات

    با توجه به تعهدات و پاى بندى‌هاى شيخ بزرگ، در انجام وظيفه دينى جهت خدمت به مؤمنين كه عبارتست از: تدريس، تربيت شاگردان فاضل، حضور مستمر و روزمرّه در شوراى استفتاى آیت‌الله خويى در ايام حيات ايشان و ديگر برنامه‌ها و مشغوليت‌هاى اجتماعى جهت رفع نيازهاى مردم و مراجعات مردم به ايشان براى گرفتن احكام شرعى و براى رفع نيازمندى‌هاى شخصى و جز اينها از مشغوليت‌ها و گرفتارى‌هاى ديگر، آرى با توجه به همه اين مشاغل و مسؤوليت‌ها، ايشان پيوسته در اين صدد بوده است كه بخشى از فرصت خود را به انجام تحقيق، و نگارش آثار و غنى سازى كتابخانه و ذخيره علمى اسلامى با تأليف آثار ارزشمند اختصاص دهد كه به برخى از آنها اشاره مى‌شود.

    • محاضرات در اصول فقه، ده جلد
    • الأراضى
    • النظرة الخاطفة فى الاجتهاد
    • حاشيه بر عروة الوثقى، ده جلد
    • أحكام البنوك
    • منهاج الصالحين، سه جلد
    • مناسك حج
    • المباحث الأصولية، چهارده جلد
    • توضيح المسائل فارسى كه به تازگى چاپ شده است
    • المختصر فى احكام العبادات

    وابسته‌ها