سهروردی، یحیی بن حبش: تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    جز (جایگزینی متن - 'شيخ الرئيس' به 'شيخ الرئيس')
     
    (۷۷ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۷ کاربر نشان داده نشد)
    خط ۱: خط ۱:
    <div class='wikiInfo'>
    <div class="wikiInfo">
    [[پرونده:NUR00714.jpg|بندانگشتی|سهروردی، یحیی بن حبش]]
    [[پرونده:NUR00714.jpg|بندانگشتی|سهروردی، یحیی بن حبش]]
    {| class="wikitable aboutAuthorTable" style="text-align:Right" |+ |
    {| class="wikitable aboutAuthorTable" style="text-align:Right" |+ |
    |-
    |-
    ! نام!! data-type='authorName'|سهروردی، یحیی بن حبش
    ! نام!! data-type="authorName" |سهروردی، یحیی بن حبش
    |-
    |-
    |نام های دیگر  
    |نام‎های دیگر  
    |data-type='authorOtherNames'| سهروردی، شهابالدین
    | data-type="authorOtherNames" | سهروردی، شهاب‌الدین


    شهابالدین سهروردی
    شهاب‌الدین سهروردی


    شهاب مقتول
    شهاب مقتول
    خط ۱۵: خط ۱۵:


    شیخ مقتول
    شیخ مقتول
    شهید اشراق
    Yahya ibn Habash Suhrawardi
    |-
    |-
    |نام پدر  
    |نام پدر  
    |data-type='authorfatherName'|
    | data-type="authorfatherName" |حبش بن امیرک
    |-
    |-
    |متولد  
    |متولد  
    |data-type='authorbirthDate'|
    | data-type="authorbirthDate" |549ق
    |-
    |-
    |محل تولد
    |محل تولد
    |data-type='authorBirthPlace'|
    | data-type="authorBirthPlace" |سهرورد زنجان
    |-
    |-
    |رحلت  
    |رحلت  
    |data-type='authorDeathDate'|587 هـ.ق
    | data-type="authorDeathDate" |587ق، حلب
    |-
    |-
    |اساتید
    |اساتید
    |data-type='authorTeachers'|
    | data-type="authorTeachers" |مجدالدين جيلى
    |-
    |-
    |برخی آثار
    |برخی آثار
    |data-type='authorWritings'|[[‏التلویحات اللوحیه و العشریه]] / نوع اثر: کتاب  / نقش: نويسنده
    | data-type="authorWritings" |[[حکمة الإشراق]]  


    [[‏الرسائل الصوفیه ]] / نوع اثر: کتاب  / نقش: نويسنده
    [[مجموعه مصنفات شیخ اشراق]]  


    [[‏المشارع و المطارحات]] / نوع اثر: کتاب  / نقش: نويسنده
    [[فرهنگ اصطلاحات آثار شیخ اشراق شهاب‌الدین سهروردى]]


    [[‏دیوان شیخ الاشراق]] / نوع اثر: کتاب  / نقش: نويسنده
    [[اشراق هياکل النور]]
    |-class='articleCode'
     
    |کد مولف
    |- class="articleCode"
    |data-type='authorCode'|AUTHORCODE714AUTHORCODE
    |کد مؤلف
    | data-type="authorCode" |AUTHORCODE00714AUTHORCODE
    |}
    |}
    </div>
    </div>
    {{اشتباه نشود|سهروردی، عمر بن محمد}}
    {{اشتباه نشود|سهروردی، عبدالقاهر بن عبدالله}}
    {{کاربردهای دیگر|شهاب‌الدين سهروردى (ابهام‌زدایی)}}
    {{کاربردهای دیگر|سهروردی (ابهام‌زدایی)}}
    '''شهاب‌الدين يحيى بن حبش سهروردى''' (549-587ق)، معروف به شهاب‌الدین، شیخ اشراق، شیخ مقتول و شیخ شهید، فیلسوف، اصولی، فقیه، و از برجسته‌ترين چهره‌هاى حكمت اسلامى و فرهنگ ايران‌زمين، اهل شهر سهرورد شهرستان خدابنده استان زنجان، مهمترین اثر فلسفی او [[حکمة الإشراق]] است.


    == ولادت ==
    وى در سال 549ق، در قريه‌ى سهرورد زنجان ديده به جهان گشود.


    «شهاب الدين يحيى بن حبش سهروردى»، معروف به «شيخ اشراق»، از برجسته‌ترين چهره‌هاى حكمت اسلامى و فرهنگ ايران‌زمين و گوهرى تابناك در ميان همه فرزانگان عالم است.
    == تحصیلات ==
    در مراغه نزد مجدالدين جيلى به تحصيل پرداخت و اصول فقه را آموخت. در همين شهر و در محضر همين استاد، با [[فخر رازی، محمد بن عمر|فخر رازى]] همدرس بود.


    وى در سال 549ق، در قريه‌ى سهرورد زنجان ديده به جهان گشود. در مراغه نزد مجد الدين جيلى به تحصيل پرداخت و اصول فقه را آموخت. در همين شهر و در محضر همين استاد، با فخر رازى همدرس بود.
    وى براى تكميل تحصيلات و معلومات خود از مراغه، راهى اصفهان شد و در اين شهر با افكار و آراى [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|شيخ الرئيس]] ([[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سينا]]) كه در آن زمان در كمال شهرت بود، آشنايى كامل يافت.


    وى براى تكميل تحصيلات و معلومات خود از مراغه، راهى اصفهان شد و در اين شهر با افكار و آراى [[ابن‌سینا، حسین بن عبدالله|شيخ الرئيس]] ([[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سينا]]) كه در آن زمان در كمال شهرت بود، آشنايى كامل يافت.
    وى در بيان مسائل، بى‌باك بود و صراحت لهجه او گاهى به فاش شدن اسرار سير و سلوك و رموز عرفان منجر مى‌شد. سرانجام، فقهاى قشرى عامه كه تنها به ظواهر شريعت توجه داشتند، عليه او شوريدند و سخنانش را خلاف اصول دين پنداشتند؛ تا جايى كه «ملك ظاهر» را به قتل او تشويق كردند. ملك كه در باطن به شيخ ارادت مى‌ورزيد، به خواسته فقها وقعى ننهاد و از قتل او ابا كرد. فقها هم بيكار ننشستند و شكوائيه‌ها نزد «صلاح‌الدين ايوبى» فرستادند و انجام اين كار را از او خواستند.


    وى در بيان مسائل، بى‌باك بود و صراحت لهجه او گاهى به فاش شدن اسرار سير و سلوك و رموز عرفان منجر مى‌شد. سرانجام، فقهاى قشرى عامه كه تنها به ظواهر شريعت توجه داشتند، عليه او شوريدند و سخنانش را خلاف اصول دين پنداشتند؛ تا جايى كه «ملك ظاهر» را به قتل او تشويق كردند. ملك كه در باطن به شيخ ارادت مى‌ورزيد، به خواسته فقها وقعى ننهاد و از قتل او ابا كرد. فقها هم بيكار ننشستند و شكوائيه‌ها نزد «صلاح الدين ايوبى» فرستادند و انجام اين كار را از او خواستند.
    صلاح‌الدين، به ملك ظاهر نامه‌اى نوشت و به بهانه برخى ملاحظات سياسى، دستور قتل او را داد. فقها هم به اصرار خود ادامه دادند؛ تا سرانجام، ملك ظاهر، برخلاف ميل باطنى خود، وى را در حلب زندانى كرد. ايشان در زندان در سن 36 يا 38 سالگى، در سال 587، به‌نحو مرموزى بدرود حيات گفت.


    صلاح الدين، به ملك ظاهر نامه‌اى نوشت و به بهانه برخى ملاحظات سياسى، دستور قتل او را داد. فقها هم به اصرار خود ادامه دادند؛ تا سرانجام، ملك ظاهر، برخلاف ميل باطنى خود، وى را در حلب زندانى كرد. ايشان در زندان در سن 36 يا 38 سالگى، در سال 587، به‌نحو مرموزى بدرود حيات گفت.
    اكثر تذكره‌نويسان اسلامى، توجه زيادى به دقايق حيات وى نداشته و حتى برخى او را با اعضاى خانواده معروف سهروردى كه از بزرگان عرفان و تصوف بوده‌اند، اشتباه كرده‌اند.


    اكثر تذكره‌نويسان اسلامى، توجه زيادى به دقايق حيات وى نداشته و حتى برخى او را با اعضاى خانواده معروف سهروردى كه از بزرگان عرفان و تصوف بوده‌اند، اشتباه كرده‌اند.
    فقط شاگرد و مريد او، شمس‌الدين شهرزورى است كه در «نزهة الارواح و روضة الافراح»، فصل مفصل و بسيار مهمى را درباره استاد خود نگاشته است، اما حتى اين شرح كه خواننده را با بسيارى از خصوصيات اخلاقى و فكرى وى آشنا مى‌سازد، درباره چگونگى تحولات دوره آخر حيات او مطالب كافى در دسترس قرار نمى‌دهد؛ فقط خواننده را با نابغه‌اى بزرگ آشنا مى‌سازد كه به علت حدت ذهن توأم با نوعى گستاخى و بى‌سياستى، دائما با علماى زمان خود در ستيز و مجادله بود و سرانجام، به‌نحوى كه آشكار نيست، قربانى اين امر شد.
     
    == وفات ==
    سرانجام به دستاویز آن که وی سخنانی برخلاف اصول دین می‌گوید، از ملک ظاهر خواستند که او را به قتل برساند، و چون وی از اجابت خواسته آن‌ها خودداری کرد، به صلاح‌الدین ایوبی شکایت بردند. متعصبان او را به الحاد متهم کردند و علمای حلب خون او را مباح شمردند.


    فقط شاگرد و مريد او، شمس الدين شهرزورى است كه در «نزهة الارواح و روضة الافراح»، فصل مفصل و بسيار مهمى را در باره استاد خود نگاشته است، اما حتى اين شرح كه خواننده را با بسيارى از خصوصيات اخلاقى و فكرى وى آشنا مى‌سازد، در باره چگونگى تحولات دوره آخر حيات او مطالب كافى در دسترس قرار نمى‌دهد؛ فقط خواننده را با نابغه‌اى بزرگ آشنا مى‌سازد كه به علت حدت ذهن توأم با نوعى گستاخى و بى‌سياستى، دائما با علماى زمان خود در ستيز و مجادله بود و سرانجام، به‌نحوى كه آشكار نيست، قربانى اين امر شد.
    به همین دلیل سهروردی را در ۵ رجب ۵۸۷ هجری قمری به زندان افکند و شیخ همان‌جا از دنیا رفت. وی در هنگام مرگ، ۳۸ سال داشت و مزار ایشان در مسجد امام سهروردی شهر حلب می‌باشد.


    چگونگى قتل و يا وفات وى، درخور تحقيق دقيق‌ترى است، نه فقط براى روشن كردن جريانات حيات او، بلكه چون چگونگى اين واقعه و علل آن، با تحولات بعدى عالم اسلامى و سير حكمت اسلامى، توأم است و كليدى است براى فهم اين مطلب.
    چگونگى قتل و يا وفات وى، درخور تحقيق دقيق‌ترى است، نه فقط براى روشن كردن جريانات حيات او، بلكه چون چگونگى اين واقعه و علل آن، با تحولات بعدى عالم اسلامى و سير حكمت اسلامى، توأم است و كليدى است براى فهم اين مطلب.
    خط ۶۴: خط ۸۱:
    گرچه، وى در حلب وفات يافت، نام او در آن ديار، به‌كلى فراموش شد؛ به‌طورى‌كه قبر او امروز در پاسگاهى قرار گرفته و فقط عده قليلى از دانشمندان، از وجود آن خبر دارند؛ درحالى‌كه همين حكيم، به‌زودى نفوذ فراوانى در ايران از خود به جا گذاشت و از مهم‌ترين عوامل حيات فكرى بعدى ايران و عالم تشيع به شمار مى‌آيد.
    گرچه، وى در حلب وفات يافت، نام او در آن ديار، به‌كلى فراموش شد؛ به‌طورى‌كه قبر او امروز در پاسگاهى قرار گرفته و فقط عده قليلى از دانشمندان، از وجود آن خبر دارند؛ درحالى‌كه همين حكيم، به‌زودى نفوذ فراوانى در ايران از خود به جا گذاشت و از مهم‌ترين عوامل حيات فكرى بعدى ايران و عالم تشيع به شمار مى‌آيد.


    «حكمة الإشراق»، مهم‌ترين اثر فلسفى او به شمار مى‌رود كه منابع آن عبارتند از:
    == آثار سهروردى ==


    1. حكمت الهى يونان: او در ميان يونانيان براى فيثاغورث، امپدكلس و به‌ويژه افلاطون، ارزش و احترام خاصى قائل بوده و افلاطون را «امام الحكمة» و پيشواى حكماى اشراق مى‌داند. مقام علمى ارسطو را مى‌ستايد، اما افلاطون را بسى برتر از وى مى‌داند.
    الف) كتاب‌هاى صرفا فلسفى كه به زبان عربى نوشته شده است:


    2. حكمت مشاء: وى با حكمت مشاء، به‌ويژه افكار [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سينا]] نيز آشنايى كامل داشته و بدون شك، اجزايى از حكمت مشرقى و قطعاتى از كتاب «الانصاف» [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سينا]] را در دسترس داشته است.
    #حكمة الإشراق؛
    #تلويحات؛
    #مقاومات؛
    #مطارحات.


    3. حكمت ايران باستان: او به حكمت پارسى و شخص زرتشت توجه خاصى داشته و پاره‌اى از مطالب و برخى از اصطلاحات حكمت اشراق را از اوستا و منابع پهلوى گرفته است. او در كتاب «حكمة الإشراق»، از زرتشت با عنوان حكيم فاضل نام برده و خود را زنده‌كننده حكمت ايران باستان معرفى كرده است.
    ب) رساله‌هاى عرفانى كه به زبان پارسى و عربى تأليف شده است:


    4. تعاليم اسلامى : وى حكيمى مسلمان و معتقد و پايبند به ظاهر و باطن دين بوده و در فقه اسلامى كتاب نوشته است و سور قرآنى را تفسير كرده و كتب او سرشار از آيات و روايات اسلامى است. وى دوگانه‌پرستان و پيروان مانى و مزدك را آشكارا نكوهش مى‌كند.
    #عقل سرخ؛
    #آواز پر جبرئيل؛
    #لغت موران؛
    #صفير سيمرغ؛
    #هياكل النور؛
    #الواح عمادى؛
    #كلمة التصوف؛
    #پرتونامه.


    == آثار سهروردى ==
    ج) ترجمه‌ها و شروحى كه وى بر كتب پيشينيان خود، قرآن مجيد و احاديث تحرير كرده است:
     
     
    الف) كتاب‌هاى صرفا فلسفى كه به زبان عربى نوشته شده است:
     
    1. حكمة الإشراق؛


    2. تلويحات؛
    #ترجمه فارسى رسالة الطير [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سينا]]؛
    #شرحى بر اشارات و تنبيهات؛
    #تفاسيرى بر چند سوره قرآن و برخى احاديث؛
    #الواردات و التقديسات كه دعاها و مناجات‌نامه‌هايى به زبان عربى است.


    3. مقاومات؛
    {{الگو:فیلسوفان شیعه}}


    4. مطارحات.
    ==وابسته‌ها==
    {{وابسته‌ها}}


    ب) رساله‌هاى عرفانى كه به زبان پارسى و عربى تأليف شده است:
    [[الغربة الغربية]]


    1. عقل سرخ؛
    [[حکمة الإشراق]]


    2. آواز پر جبرئيل؛
    [[كتاب حكمة الاشراق «نص مشكل»]]


    3. لغت موران؛
    [[مجموعه مصنفات شیخ اشراق]]


    4. صفير سيمرغ؛
    [[الحکمة الإشراقیة (مجموعه مصنفات شهاب‌الدین یحیی السهروردی)]]


    5. هياكل النور؛
    [[فرهنگ اصطلاحات آثار شیخ اشراق شهاب‌الدین سهروردى]]


    6. الواح عمادى؛
    [[اشراق هياکل النور]]


    7. كلمة التصوف؛
    [[انواریه]]


    8. پرتونامه.
    [[نوریه]]


    ج) ترجمه‌ها و شروحى كه وى بر كتب پيشينيان خود، قرآن مجيد و احاديث تحرير كرده است:
    [[هياكل النور (متن عربی، ترجمه کهن فارسی، شرح فارسی از عهد آل مظفر)]]


    1. ترجمه فارسى رسالة الطير [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سينا]]؛
    [[هیاکل النور با ترجمه]]  


    2. شرحى بر اشارات و تنبيهات؛
    [[نهاية الظهور (شرح فارسی رساله هياكل النور سهروردی)]]


    3. تفاسيرى بر چند سوره قرآن و برخى احاديث؛
    [[مونس العشاق]]


    4. الواردات و التقديسات كه دعاها و مناجات‌نامه‌هايى به زبان عربى است.
    [[ثلاث رسائل]]


    [[رسالة في اعتقاد الحکماء]]


    == وابسته‌ها ==
    [[ترجمه حکمة الاشراق (فارسی)]]  
    [[مجموعه مصنفات شیخ اشراق]] / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده


    [[ انواریه]] / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده
    [[المشارع و المطارحات]]  


    [[هیاکل النور با ترجمه]] / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده
    [[المشارع و المطارحات (ترجمه طاهری)]]


    [[ثلاث رسایل(و بذیله رساله هیاکل النور)]] / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده
    [[الرسائل الصوفية]]  


    [[حکمة الاشراق]] / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده
    [[قصه‌های شيخ اشراق]]  


    [[رسالة في اعتقاد الحکماء]] / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده
    [[رسالة أصوات أجنحة جبريل للسهروردي مع شرح لها]]  


    [[ترجمه حکمة الاشراق (فارسی)]] / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده
    [[ألتلويحات اللوحية و العرشية]]  


    [[المشارع و المطارحات]] / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده
    [[شرح التلويحات اللوحية و العرشية]]


    [[المشارع و المطارحات]] / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده
    [[حي بن یقظان]]  


    [[کشف الفضایح الیونانیة]] / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده
    [[حی بن یقظان]]


    [[الرسائل الصوفية]] / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده
    [[ديوان شيخ الإشراق ويليه هياکل النور]]  


    [[قصه هاي شيخ اشراق]] / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده
    [[شرح حکمة الأشراق]]  


    [[رسالة أصوات أجنحة جبريل للسهروردي مع شرح لها]] / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده
    [[حکمة الاشراق]]  


    [[ألتلويحات اللوحية و العرشية]] / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده
    [[خواطر نفسانی (تصحیح پنج رساله در خواطر)]]  


    [[حی بن یقظان]] / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده
    [[حکمت اشراق]]


    [[ديوان شيخ الإشراق ويليه هياکل النور]] / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده
    [[سهروردی دانای حکمت باستان]]


    [[شرح حکمة الأشراق]] / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده
    [[سهروردی مفسر آیات نور]]


    [[حکمة الاشراق]] / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده
    [[هشت رساله‌ی سهروردی]]


    [[خواطر نفسانی (تصحیح پنج رساله در خواطر)]] / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده
    [[تأویلات باطنی در شهود معنوی رنگ و نور]]


    [[رده:زندگی‌نامه]]
    [[رده:زندگی‌نامه]]
    [[رده:فیلسوفان]]

    نسخهٔ کنونی تا ‏۲ اکتبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۲:۰۵

    سهروردی، یحیی بن حبش
    نام سهروردی، یحیی بن حبش
    نام‎های دیگر سهروردی، شهاب‌الدین

    شهاب‌الدین سهروردی

    شهاب مقتول

    شیخ اشراق

    شیخ مقتول

    شهید اشراق

    Yahya ibn Habash Suhrawardi

    نام پدر حبش بن امیرک
    متولد 549ق
    محل تولد سهرورد زنجان
    رحلت 587ق، حلب
    اساتید مجدالدين جيلى
    برخی آثار حکمة الإشراق

    مجموعه مصنفات شیخ اشراق

    فرهنگ اصطلاحات آثار شیخ اشراق شهاب‌الدین سهروردى

    اشراق هياکل النور

    کد مؤلف AUTHORCODE00714AUTHORCODE

    شهاب‌الدين يحيى بن حبش سهروردى (549-587ق)، معروف به شهاب‌الدین، شیخ اشراق، شیخ مقتول و شیخ شهید، فیلسوف، اصولی، فقیه، و از برجسته‌ترين چهره‌هاى حكمت اسلامى و فرهنگ ايران‌زمين، اهل شهر سهرورد شهرستان خدابنده استان زنجان، مهمترین اثر فلسفی او حکمة الإشراق است.

    ولادت

    وى در سال 549ق، در قريه‌ى سهرورد زنجان ديده به جهان گشود.

    تحصیلات

    در مراغه نزد مجدالدين جيلى به تحصيل پرداخت و اصول فقه را آموخت. در همين شهر و در محضر همين استاد، با فخر رازى همدرس بود.

    وى براى تكميل تحصيلات و معلومات خود از مراغه، راهى اصفهان شد و در اين شهر با افكار و آراى شيخ الرئيس (ابن سينا) كه در آن زمان در كمال شهرت بود، آشنايى كامل يافت.

    وى در بيان مسائل، بى‌باك بود و صراحت لهجه او گاهى به فاش شدن اسرار سير و سلوك و رموز عرفان منجر مى‌شد. سرانجام، فقهاى قشرى عامه كه تنها به ظواهر شريعت توجه داشتند، عليه او شوريدند و سخنانش را خلاف اصول دين پنداشتند؛ تا جايى كه «ملك ظاهر» را به قتل او تشويق كردند. ملك كه در باطن به شيخ ارادت مى‌ورزيد، به خواسته فقها وقعى ننهاد و از قتل او ابا كرد. فقها هم بيكار ننشستند و شكوائيه‌ها نزد «صلاح‌الدين ايوبى» فرستادند و انجام اين كار را از او خواستند.

    صلاح‌الدين، به ملك ظاهر نامه‌اى نوشت و به بهانه برخى ملاحظات سياسى، دستور قتل او را داد. فقها هم به اصرار خود ادامه دادند؛ تا سرانجام، ملك ظاهر، برخلاف ميل باطنى خود، وى را در حلب زندانى كرد. ايشان در زندان در سن 36 يا 38 سالگى، در سال 587، به‌نحو مرموزى بدرود حيات گفت.

    اكثر تذكره‌نويسان اسلامى، توجه زيادى به دقايق حيات وى نداشته و حتى برخى او را با اعضاى خانواده معروف سهروردى كه از بزرگان عرفان و تصوف بوده‌اند، اشتباه كرده‌اند.

    فقط شاگرد و مريد او، شمس‌الدين شهرزورى است كه در «نزهة الارواح و روضة الافراح»، فصل مفصل و بسيار مهمى را درباره استاد خود نگاشته است، اما حتى اين شرح كه خواننده را با بسيارى از خصوصيات اخلاقى و فكرى وى آشنا مى‌سازد، درباره چگونگى تحولات دوره آخر حيات او مطالب كافى در دسترس قرار نمى‌دهد؛ فقط خواننده را با نابغه‌اى بزرگ آشنا مى‌سازد كه به علت حدت ذهن توأم با نوعى گستاخى و بى‌سياستى، دائما با علماى زمان خود در ستيز و مجادله بود و سرانجام، به‌نحوى كه آشكار نيست، قربانى اين امر شد.

    وفات

    سرانجام به دستاویز آن که وی سخنانی برخلاف اصول دین می‌گوید، از ملک ظاهر خواستند که او را به قتل برساند، و چون وی از اجابت خواسته آن‌ها خودداری کرد، به صلاح‌الدین ایوبی شکایت بردند. متعصبان او را به الحاد متهم کردند و علمای حلب خون او را مباح شمردند.

    به همین دلیل سهروردی را در ۵ رجب ۵۸۷ هجری قمری به زندان افکند و شیخ همان‌جا از دنیا رفت. وی در هنگام مرگ، ۳۸ سال داشت و مزار ایشان در مسجد امام سهروردی شهر حلب می‌باشد.

    چگونگى قتل و يا وفات وى، درخور تحقيق دقيق‌ترى است، نه فقط براى روشن كردن جريانات حيات او، بلكه چون چگونگى اين واقعه و علل آن، با تحولات بعدى عالم اسلامى و سير حكمت اسلامى، توأم است و كليدى است براى فهم اين مطلب.

    گرچه، وى در حلب وفات يافت، نام او در آن ديار، به‌كلى فراموش شد؛ به‌طورى‌كه قبر او امروز در پاسگاهى قرار گرفته و فقط عده قليلى از دانشمندان، از وجود آن خبر دارند؛ درحالى‌كه همين حكيم، به‌زودى نفوذ فراوانى در ايران از خود به جا گذاشت و از مهم‌ترين عوامل حيات فكرى بعدى ايران و عالم تشيع به شمار مى‌آيد.

    آثار سهروردى

    الف) كتاب‌هاى صرفا فلسفى كه به زبان عربى نوشته شده است:

    1. حكمة الإشراق؛
    2. تلويحات؛
    3. مقاومات؛
    4. مطارحات.

    ب) رساله‌هاى عرفانى كه به زبان پارسى و عربى تأليف شده است:

    1. عقل سرخ؛
    2. آواز پر جبرئيل؛
    3. لغت موران؛
    4. صفير سيمرغ؛
    5. هياكل النور؛
    6. الواح عمادى؛
    7. كلمة التصوف؛
    8. پرتونامه.

    ج) ترجمه‌ها و شروحى كه وى بر كتب پيشينيان خود، قرآن مجيد و احاديث تحرير كرده است:

    1. ترجمه فارسى رسالة الطير ابن سينا؛
    2. شرحى بر اشارات و تنبيهات؛
    3. تفاسيرى بر چند سوره قرآن و برخى احاديث؛
    4. الواردات و التقديسات كه دعاها و مناجات‌نامه‌هايى به زبان عربى است.

    وابسته‌ها

    الغربة الغربية

    حکمة الإشراق

    كتاب حكمة الاشراق «نص مشكل»

    مجموعه مصنفات شیخ اشراق

    الحکمة الإشراقیة (مجموعه مصنفات شهاب‌الدین یحیی السهروردی)

    فرهنگ اصطلاحات آثار شیخ اشراق شهاب‌الدین سهروردى

    اشراق هياکل النور

    انواریه

    نوریه

    هياكل النور (متن عربی، ترجمه کهن فارسی، شرح فارسی از عهد آل مظفر)

    هیاکل النور با ترجمه

    نهاية الظهور (شرح فارسی رساله هياكل النور سهروردی)

    مونس العشاق

    ثلاث رسائل

    رسالة في اعتقاد الحکماء

    ترجمه حکمة الاشراق (فارسی)

    المشارع و المطارحات

    المشارع و المطارحات (ترجمه طاهری)

    الرسائل الصوفية

    قصه‌های شيخ اشراق

    رسالة أصوات أجنحة جبريل للسهروردي مع شرح لها

    ألتلويحات اللوحية و العرشية

    شرح التلويحات اللوحية و العرشية

    حي بن یقظان

    حی بن یقظان

    ديوان شيخ الإشراق ويليه هياکل النور

    شرح حکمة الأشراق

    حکمة الاشراق

    خواطر نفسانی (تصحیح پنج رساله در خواطر)

    حکمت اشراق

    سهروردی دانای حکمت باستان

    سهروردی مفسر آیات نور

    هشت رساله‌ی سهروردی

    تأویلات باطنی در شهود معنوی رنگ و نور