ألتلويحات اللوحية و العرشية

    از ویکی‌نور
    التلويحات اللوحية و العرشية
    ألتلويحات اللوحية و العرشية
    پدیدآورانسهروردی، یحیی بن حبش (نويسنده) حبیبی، نجفقلی (مصحح)
    ناشرمؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ايران
    مکان نشرایران - تهران
    سال نشر1388ش
    چاپ1
    شابک978-964-8036-55-8
    موضوعاشراق (فلسفه) - فلسفه اسلامی - مشاییان
    زبانعربی
    تعداد جلد1
    کد کنگره
    ‎‏1388 741 ‏BBR‎‏
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf

    ألتلويحات اللوحية و العرشية، نوشته شهاب‌الدين يحيى بن حبش سهروردى(587-549ق) مشهور به شیخ اشراق، از برجسته‌ترين چهره‌هاى حكمت اسلامى و فرهنگ ايران‌زمين است.

    این اثر فلسفی در سه بخش منطق، طبیعیات و الهیات با مقدمه و تصحیح نجفقلی حبیبی(متولد 1320ش) عرضه شده است.

    اهل فن، این کتاب را همواره بزرگ می‌شمرده‌اند؛ مثلا ملاصدرا عبارت‌های آن را در اسفار اربعه و برخی دیگر از آثارش نقل کرده است.[۱]سهروردی، خود نیز این کتاب را بزرگ شمرده و در بیشتر آثار فلسفی‌اش از آن یاد کرده است؛[۲]

    او در مقدمه بخش الهیات آن می‌گوید: در تلویحات فقط به دیدگاه‌های مشهور بسنده نکرده است. بلکه، آن‌ها را منقح نموده و لبّ قاعده‌های معلم اول را بیان نموده است. سهروردی در پایان کتاب به‌صراحت می‌گوید که با فهم آن، به کتاب دیگری در این فن نیازی نیست. او از منابعی مانند «البصائر النصیریه» و «رسالۀ سنجریه» اثر قاضی ابن سهلان ساوی بهره جسته و به‌نقد آن‌ها نیز پرداخته است.[۳]

    متن کتاب، فشرده و مجمل نوشته شده است؛ به‌ویژه آنکه عبارت‌ها در اواخر کتاب رمزگونه نگاشته شده‌اند؛ در واقع، سهروردی این اثر را به‌منزلهٔ «لواحق»، برای تکمیل و تبیین دیدگاه‌هایش در کتاب المقاومات نوشته است؛ به‌عبارت‌دیگر، التلویحات به‌منزلهٔ متن و خلاصۀ «المشارع» و «المطارحات» است.[۴]‏این اثر، گرچه به روش کتاب‌های مرسوم «مشائی» است، اما لطائفی از حکمت اشراقی نیز در آن آمده است؛ به‌ویژه آنکه در اواخر الهیات، نکته‌هایی از اندیشه اشراقی‌اش را کوتاه و با رمز بیان کرده است.[۵]

    سهروردی در التلویحات سخت، متأثر از الاشارات و التنبیهات ابن‌ سینا بوده است؛ مثلا در منطق، شیوۀ دوبخشی آن را پذیرفته است.[۶]‏همچنین، در بخش «طبیعیات»، بیشتر پیرو کتاب شفاء و نجات ابن‌ سینا است.[۷]ازاین‌رو، کتاب التلویحات به سه بخش اصلی منطق، طبیعیات و الهیات تقسیم شده است. مصحح کتاب(حبیبی) در مقدمه‌اش توضیح مبسوطی از محتوای بخش‌‎های سه‌گانه آن داده است [۸]

    ساختار کتاب در هر بخش با عنوان‌های «فن، مرصد، مورد و تلویح» سامان‌یافته است؛ بخش منطق دارای شش «مرصد»: ایساغوجی، فی القول الشارح، فی الترکیب الخبری، فی جهات القضایا، فی ترکیب الحجج و فی البرهان؛ بخش طبیعیات شامل چهار «مرصد»: فی اُمور تعمّ الاجسام، فی بسائط الاجسام، فی المزاج و الترکیب و الآثار العلویة و فی النفوس؛ و بخش الهیات دارای یک «مقدمه» (فی تقاسیم الحکمة) و پنج «مورد»: فی واجب الوجود، فی المبادی و الغایات، فی کلام فی التجرد عن المادة و الادراک و العنایة، فی النبوات و الآیات و المنامات و مرصاد عرشی است.

    سهروردی در بخش طبیعیات و الهیات از شیوه پرسش‌وپاسخ بهره برده که برای تعلیم مباحث فلسفی سودمند است. پایان‌بخش کتاب نمایه‌ای است که دسترسی به مضامین کتاب را برای خوانندگان آسان‌تر می‌سازد.[۹]‏او در تلویحات، اصطلاح‌های ویژۀ خودش را مانند «رمز عرشی»، «قسطاس»، «مرصاد»، «مرصاد عرشی»، «تلویح» و «بحث و تحصیل» به کار برده است که حکیمان پس از وی مانند ملاصدرا آن‌ها را به کار گرفته‌اند.[۱۰]

    شیوۀ تصحیح و معرفی نسخه‌ها

    این اثر بر مبنای نسخه‌های خطی معتبر از «شرح تلویحات ابن کمونه» و یک نسخۀ قدیمی از متن تلویحات فراهم آمده است؛ این متون در کتابخانه‌های مجلس شورای اسلامی و آستان قدس رضوی، دانشگاه تهران (ایران)، احمد ثالث (ترکیه) و متن انتخابی هانری کربن است. مبحث‌های این نسخه‌ها هرکدام، برای خود معتبرند و چون این نسخه‌ها نارسایی‌هایی را همچون افتادگی در واژه‌ها دارند، هیچ‌کدامشان اصل قرارداده نشده‌اند. برای همین، اثر حاضر باتوجه‌به منبع‌های گوناگون تدوین شده است.[۱۱]‏محقق گاهی عنوان‌های فرعی را از خود، ذیل عنوان کلی کتاب افزوده است. همچنین، از قاعده‌های سجاوندی در تدوین متن و اعراب‌گذاری واژه‌های عربی نیز بهره گرفته است.[۱۲]‏ فهرست آیه‌ها، حدیث‌ها، کسان، گروه‌ها، اصطلاح‌ها، کتاب‌ها و منبع‌ها پایان‌بخش کتاب است.

    پانویس

    1. ر.ک: همان، ص10
    2. ر.ک: همان، ص9
    3. ر.ک: همان، ص10
    4. ر.ک: همان، ص11
    5. ر.ک: همان، ص10
    6. ر.ک: همان، ص10
    7. ر.ک: همان، ص11
    8. ر.ک: مقدمه محقق، ص37-12
    9. ر.ک: همان، ص12
    10. ر.ک: همان، ص11
    11. ر.ک: همان، ص39-37
    12. ر.ک: همان، ص40-39

    منابع مقاله

    1. مقدمه محقق


    وابسته‌ها