ابن حاجب، عثمان بن عمر: تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - 'الکافية (في علم النحو) و الشافية (في علمی التصريف و الخط)' به 'الكافية (في علم النحو) و الشافية (في علمي التصريف و الخط)') |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'ابن حاجب (ابهام زدایی)' به 'ابن حاجب (ابهامزدایی)') |
||
(۲۹ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۶ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۶: | خط ۶: | ||
|- | |- | ||
|نامهای دیگر | |نامهای دیگر | ||
| data-type="authorOtherNames" | ابن الحاجب، ابو عمرو | | data-type="authorOtherNames" | ابن الحاجب، ابو عمرو جمالالدین عثمان بن عمر | ||
ابن الحاجب، عثمان بن عمر | ابن الحاجب، عثمان بن عمر | ||
خط ۴۳: | خط ۴۳: | ||
</div> | </div> | ||
{{کاربردهای دیگر|ابن حاجب (ابهامزدایی)}} | |||
== | '''اِبْن حاجِب، ابوعمرو جمالالدين عثمان بن عمر''' (570-646ق)، فقيه، نویسنده، استاد، ادیب، نحوی، اصولی، قاری، مالکی، مصری، نویسنده [[الكافية (في علم النحو) و الشافية (في علمي التصريف و الخط)]] | ||
ابن حاجب در سال 570ق در اسنا، شهرى در منطقه صعيد مصر، ديده به جهان گشود. او در قاهره به فراگرفتن قرآن پرداخت و سپس فقه مالكى آموخت. | ==ولادت== | ||
ابن حاجب در سال 570ق در اسنا، شهرى در منطقه صعيد مصر، ديده به جهان گشود. خاندان وى احتمالاً از كردان ساكن دونه (قريهاى در همدان) بودند و نسبتهاى دوینى و روینى كه به وى داده شده، ظاهراً تصحيف دونى است. پدرش كه مردى سپاهى بود، به عنوان حاجب در دستگاه امیر عزالدين موسك صلاحى خدمت مىكرد. | |||
== تحصیلات == | |||
او در قاهره به فراگرفتن قرآن پرداخت و سپس فقه مالكى آموخت. | |||
==اساتید== | ==اساتید== | ||
وى قرائات هفتگانه را نزد ابوالجود غياث بن فارس لخمى، «التيسير و الشاطبيه» را نزد شاطبى و نيز قرائات مختلف را به طرق المُبهج سبط خياط نزد شهاب غزنوى خواند. او فقه را از ابومنصور ابيارى و همچنين ابوالحسين بن جبير و شفا را نزد امام شاذلى آموخت. همچنين نزد شاطبى، ابن البناء، ابوالقاسم بوصيرى، اسماعيل بن ياسين و ديگران ادب عربى و حديث فراگرفت. | وى قرائات هفتگانه را نزد ابوالجود غياث بن فارس لخمى، «التيسير و الشاطبيه» را نزد شاطبى و نيز قرائات مختلف را به طرق المُبهج سبط خياط نزد شهاب غزنوى خواند. او فقه را از ابومنصور ابيارى و همچنين ابوالحسين بن جبير و شفا را نزد امام شاذلى آموخت. همچنين نزد شاطبى، ابن البناء، ابوالقاسم بوصيرى، اسماعيل بن ياسين و ديگران ادب عربى و حديث فراگرفت. | ||
از چگونگى آموزش او در نحو و استادان وى اطلاعى در دست نيست. [[ | از چگونگى آموزش او در نحو و استادان وى اطلاعى در دست نيست. [[ابن مالک، محمد بن عبدالله|ابن مالك]] وى را در نحو شاگرد [[زمخشری، محمود بن عمر|زمخشرى]] دانسته و متذكر شده كه [[زمخشری، محمود بن عمر|زمخشرى]] خود در این علم چندان دستى نداشته است. از این روايت و نيز از شرحى كه او خود بر المفصل [[زمخشری، محمود بن عمر|زمخشرى]] نوشته، درمىيابيم كه وى به این کتاب عنايت خاصى داشته است و دست مايه علم خود را در نحو از آن برگرفته است. [[ذهبى]] در میان استادان حديث وى، از بانویى به نام فاطمه بنت سعدالخير نيز نام مىبرد كه در منابع ديگر ديده نمىشود. الامالى ابن حاجب، سراسر داراى تاريخ است و تاريخ كهنترين مجلس آن 609ق است و از آنجا كه وى در این تاريخ حدود 40 سال بيش نداشته، مىتوان دريافت كه در اواسط عمر به تسلط در نحو، فقه و اصول شهرت بسيار داشته و در مدرسه فاضليه به تدريس مشغول بوده است. موفق بن ابى العلاء از وى قرائات سبع و رضىالدين قسرطينى ادب عربى آموختند و عبدالعظيم منذرى، عبدالمؤمن دمیاطى و ديگران از وى حديث روايت كردهاند. [[ذهبى]]، ياقوت را نيز از جمله راویان ابن حاجب ذكر كرده است. | ||
[[ابن خلکان، احمد بن محمد|ابن خلكان]] كه بارها ابن حاجب را ملاقات كرده، وى را ستوده و چنين نوشته است: او مكرر برای «اداى شهادت» نزد من مىآمد و من در باب مسائل پيچيده و مشكل عربى از او سؤال مىكردم و او بدون اضطراب و با وقار و آرامش بسيار پاسخ مىگفت. ابن حاجب ظاهراً تا 616ق در قاهره بود، سپس آنجا را به قصد دمشق ترك گفت. شايد آوازه جامع اموى دمشق این فقيه مالكى را به آنجا كشيده باشد. وى پيش از آنكه به دمشق برسد، ظاهراً چند ماهى در بيتالمقدس ماند، زيرا شمارى از مجالس امالى وى در 616ق در بيتالمقدس تشكيل شده است. وى سرانجام در 617ق وارد دمشق شد و در زاویه مالكيه جامع اموى عهدهدار تدريس علوم اسلامى گرديد. به گفته ابوشامه او قبلاً بارها به دمشق آمد و شد داشته است و سرانجام در 617ق بود كه در دمشق اقامت گزيد. در مدت اقامت او در این شهر، ظاهراً حادثه مهمى رخ نداده است، جز اينكه به گفته ابن شاكر، در 628ق سه تن از فقهاى دمشق؛ ابن الصلاح، ابن عبدالسلام و ابن حاجب، به دليل رفتار كفرآمیز شيخ الطائفه، ابوالحسن حريرى، فتوا به قتل وى دادند و همین امیر سبب شد كه الملك الصالح امر به | [[ابن خلکان، احمد بن محمد|ابن خلكان]] كه بارها ابن حاجب را ملاقات كرده، وى را ستوده و چنين نوشته است: او مكرر برای «اداى شهادت» نزد من مىآمد و من در باب مسائل پيچيده و مشكل عربى از او سؤال مىكردم و او بدون اضطراب و با وقار و آرامش بسيار پاسخ مىگفت. ابن حاجب ظاهراً تا 616ق در قاهره بود، سپس آنجا را به قصد دمشق ترك گفت. شايد آوازه جامع اموى دمشق این فقيه مالكى را به آنجا كشيده باشد. وى پيش از آنكه به دمشق برسد، ظاهراً چند ماهى در بيتالمقدس ماند، زيرا شمارى از مجالس امالى وى در 616ق در بيتالمقدس تشكيل شده است. وى سرانجام در 617ق وارد دمشق شد و در زاویه مالكيه جامع اموى عهدهدار تدريس علوم اسلامى گرديد. به گفته ابوشامه او قبلاً بارها به دمشق آمد و شد داشته است و سرانجام در 617ق بود كه در دمشق اقامت گزيد. در مدت اقامت او در این شهر، ظاهراً حادثه مهمى رخ نداده است، جز اينكه به گفته ابن شاكر، در 628ق سه تن از فقهاى دمشق؛ ابن الصلاح، ابن عبدالسلام و ابن حاجب، به دليل رفتار كفرآمیز شيخ الطائفه، ابوالحسن حريرى، فتوا به قتل وى دادند و همین امیر سبب شد كه الملك الصالح امر به دستگیرى حريرى و اصحابش دهد و تا 638ق يعنى زمان خروج ابن حاجب از دمشق اطلاعى از وى در دست نيست. | ||
مىدانيم كه ايوبيان در آن روزگار مصر، شامات و فلسطين را زير | مىدانيم كه ايوبيان در آن روزگار مصر، شامات و فلسطين را زير نگین خود داشتند، اما حملات مكرر صليبيان و نيز نزاع بر سر قدرت، سبب شد كه در 638ق میان الملك الصالح اسماعيل، حاكم دمشق و پسر برادرش الملك الصالح نجمالدين ايوب، اختلاف افتد، اسماعيل از بيم حمله ايوب، پنهانى با صليبيان پيمان بست كه قلعه بزرگ شقيف را تسليم كند و در برابر، آنان از وى حمايت كنند و به او ساز و برگ رسانند. این امر بر دمشقيان و از جمله فقيه شافعى، عزالدين بن عبدالسلام خطیب جامع اموى گران آمد. عزالدين، نام الملك الصاح اسماعيل را از خطبه انداخت و در همه این احوال ابن حاجب كه با عزالدين دوستى نزدیکى داشت، او را همراهى مىكرد. این كشمكشها عاقبت به آنجا رسيد كه عزالدين معزول و به بند كشيده شد و ابن حاجب نيز كه با وى همراهى كرده بود، به زندان افتاد، اما پس از چندى هر دو از دمشق رانده شدند. | ||
به این نحو ابن حاجب در 638ق بار ديگر به قاهره بازگشت و این بار بر كرسى استاديى كه چندى پيش شاطبى بر آن تكيه زده بود، نشست و مدرس مدرسه فاضليه شد. سپس طالبان علم از هر سو برای آموختن صرف و نحو و قرائات نزد وى شتافتند. اما دانسته نيست چرا در اواخر عمر از قاهره رخت بربست و روى سوى اسكندريه نهاد تا در آنجا اقامت گزيند. | به این نحو ابن حاجب در 638ق بار ديگر به قاهره بازگشت و این بار بر كرسى استاديى كه چندى پيش شاطبى بر آن تكيه زده بود، نشست و مدرس مدرسه فاضليه شد. سپس طالبان علم از هر سو برای آموختن صرف و نحو و قرائات نزد وى شتافتند. اما دانسته نيست چرا در اواخر عمر از قاهره رخت بربست و روى سوى اسكندريه نهاد تا در آنجا اقامت گزيند. | ||
خط ۶۳: | خط ۶۵: | ||
هرچند ابن حاجب به نحو دانى مشهور است، اما ارجمندى مقام او را در فقه و اصول نيز نبايد از ياد برد. [[ابن خلدون]] نقش بسيار ارزشمند او را در فقه، به نیکى باز نموده است. | هرچند ابن حاجب به نحو دانى مشهور است، اما ارجمندى مقام او را در فقه و اصول نيز نبايد از ياد برد. [[ابن خلدون]] نقش بسيار ارزشمند او را در فقه، به نیکى باز نموده است. | ||
با این همه ابن حاجب شهرت | با این همه ابن حاجب شهرت فراگیر خویش را- خاصه در مشرق- مديون آثار نحوى خود، به ویژه الكافيه است. این کتاب از همان آغاز در بيشتر كشورهاى اسلامى شهرت يافت و بسيارى از دانشمندان بخش شرقى سرزمینهاى اسلامى به شرح آن پرداختند، چنانكه امروز نسخههاى بسيارى از آن به جاى مانده است. با این همه، ابن حاجب صاحب مكتب نيست. او را بايد همچون ديگر نحویان سده 6ق به بعد، از شارحان و مفسران و مختصرنویسان نحو به شمار آورد. در روزگار او جدال میان دو مكتب بصره و كوفه فروكش كرده بود و كسى نسبت به این يا آن مكتب تعصبى به خرج نمىداد. به همین جهت ابن حاجب آسان مىتوانست، معقولترين و مقبولترين نظرات را- خواه از این مكتب و خواه از آن- فراهم آورد و با هوشمندى و زبردستى، آن مجموعه را پيوستگى و انسجام بخشد و به مذاق دانشطلبان شيرين سازد. | ||
== وفات == | == وفات == | ||
خط ۶۹: | خط ۷۱: | ||
==آثار== | ==آثار== | ||
===نحو=== | |||
# الأمالي النحویة؛ | |||
# | # الكافية؛ | ||
# | # الوافية؛ | ||
# | # رسالة في العشر؛ | ||
# | |||
# المقصد الجليل في علم الخليل؛ | # المقصد الجليل في علم الخليل؛ | ||
# | # القصيدة الموشحة بالأسماء المؤنثة، يا رسالة في المؤنثات السماعية؛ | ||
# | # شرحالمقدمة الجزولیة؛ | ||
# ايضاح، يا شرح المفضل [[زمخشری، محمود بن عمر|زمخشرى]]. | # ايضاح، يا شرح المفضل [[زمخشری، محمود بن عمر|زمخشرى]]. | ||
===صرف=== | |||
الشافية | |||
===فقه و اصول=== | |||
# المختصر في الفروغ يا جامعالأمهات؛ | |||
# عقيدة؛ | |||
# منتهى السؤال و الأمل في علمي الأصول و الجدل.<ref>کاشیان، ایرانناز، ج3، ص296-299</ref> | |||
==پانویس== | |||
<references/> | |||
==منابع مقاله== | ==منابع مقاله== | ||
کاشیان، ایرانناز، دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، زیر نظر کاظم موسوی بجنوردی، تهران، مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، چاپ دوم، 1374 | |||
==وابستهها== | ==وابستهها== | ||
خط ۱۰۲: | خط ۹۸: | ||
[[شرح الرضي علی الکافیة]] | [[شرح الرضي علی الکافیة]] | ||
[[منتهی الوصول و الأمل في علمي الأصول و الجدل]] | |||
[[الإیضاح في شرح المفصل]] | [[الإیضاح في شرح المفصل]] | ||
[[القصيدة الموشحة بالأسماء المؤنثة السماعية]] | |||
[[النجم الثاقب]] | [[النجم الثاقب]] | ||
[[شرح | [[جامع الأمهات]] | ||
[[شرح المقدمة الکافیة في علم الإعراب]] | |||
[[شرح النظام علی الشافیة]] | [[شرح النظام علی الشافیة]] | ||
[[شرح شافیة ابن حاجب المشهور بکمال]] | [[شرح شافیة ابن حاجب المشهور بکمال]] | ||
[[شرح کافية ابن الحاجب]] | |||
[[تحفة المسؤول في شرح مختصر منتهی السول]] | |||
[[مجموعة في النحو]] | |||
[[مجموعة الشافية من علمي الصرف و الخط]] | |||
[[الكافية (في علم النحو) و الشافية (في علمي التصريف و الخط)]] | [[الكافية (في علم النحو) و الشافية (في علمي التصريف و الخط)]] | ||
[[الشافية في علم التصريف و يليها الوافية نظم الشافية]] | [[الشافية في علم التصريف و يليها الوافية نظم الشافية]] | ||
[[رفع الحاجب عن مختصر ابن الحاجب]] | |||
[[مختصر إبن الحاجب في أصول الفقه (المسمی مختصر منتهي السؤل و الأمل في | [[شرح ملاجامي علی متن الكافية في النحو]] | ||
[[مختصر إبن الحاجب في أصول الفقه (المسمی مختصر منتهي السؤل و الأمل في علمي الأصول و الجدل)]] | |||
[[شرح مختصر المنتهي الأصولي للإمام أبي عمر عثمان إبن الحاجب المالکي]] | |||
[[الکافية في النحو]] | [[الکافية في النحو]] | ||
[[شرح الجامی علي کتاب الکافية]] | [[شرح الجامی علي کتاب الکافية]] | ||
[[رده:زندگینامه]] | [[رده:زندگینامه]] | ||
نسخهٔ کنونی تا ۱۸ سپتامبر ۲۰۲۴، ساعت ۰۰:۰۱
نام | ابن حاجب، عثمان بن عمر |
---|---|
نامهای دیگر | ابن الحاجب، ابو عمرو جمالالدین عثمان بن عمر
ابن الحاجب، عثمان بن عمر |
نام پدر | عمر |
متولد | 570ق |
محل تولد | إسنا، مصر |
رحلت | 646 ق |
اساتید | ابوالجود غياث بن فارس لخمى
شاطبى شهاب غزنوى ابوالقاسم بوصيرى |
برخی آثار | شرح الرضي علی الکافیة |
کد مؤلف | AUTHORCODE07764AUTHORCODE |
اِبْن حاجِب، ابوعمرو جمالالدين عثمان بن عمر (570-646ق)، فقيه، نویسنده، استاد، ادیب، نحوی، اصولی، قاری، مالکی، مصری، نویسنده الكافية (في علم النحو) و الشافية (في علمي التصريف و الخط)
ولادت
ابن حاجب در سال 570ق در اسنا، شهرى در منطقه صعيد مصر، ديده به جهان گشود. خاندان وى احتمالاً از كردان ساكن دونه (قريهاى در همدان) بودند و نسبتهاى دوینى و روینى كه به وى داده شده، ظاهراً تصحيف دونى است. پدرش كه مردى سپاهى بود، به عنوان حاجب در دستگاه امیر عزالدين موسك صلاحى خدمت مىكرد.
تحصیلات
او در قاهره به فراگرفتن قرآن پرداخت و سپس فقه مالكى آموخت.
اساتید
وى قرائات هفتگانه را نزد ابوالجود غياث بن فارس لخمى، «التيسير و الشاطبيه» را نزد شاطبى و نيز قرائات مختلف را به طرق المُبهج سبط خياط نزد شهاب غزنوى خواند. او فقه را از ابومنصور ابيارى و همچنين ابوالحسين بن جبير و شفا را نزد امام شاذلى آموخت. همچنين نزد شاطبى، ابن البناء، ابوالقاسم بوصيرى، اسماعيل بن ياسين و ديگران ادب عربى و حديث فراگرفت.
از چگونگى آموزش او در نحو و استادان وى اطلاعى در دست نيست. ابن مالك وى را در نحو شاگرد زمخشرى دانسته و متذكر شده كه زمخشرى خود در این علم چندان دستى نداشته است. از این روايت و نيز از شرحى كه او خود بر المفصل زمخشرى نوشته، درمىيابيم كه وى به این کتاب عنايت خاصى داشته است و دست مايه علم خود را در نحو از آن برگرفته است. ذهبى در میان استادان حديث وى، از بانویى به نام فاطمه بنت سعدالخير نيز نام مىبرد كه در منابع ديگر ديده نمىشود. الامالى ابن حاجب، سراسر داراى تاريخ است و تاريخ كهنترين مجلس آن 609ق است و از آنجا كه وى در این تاريخ حدود 40 سال بيش نداشته، مىتوان دريافت كه در اواسط عمر به تسلط در نحو، فقه و اصول شهرت بسيار داشته و در مدرسه فاضليه به تدريس مشغول بوده است. موفق بن ابى العلاء از وى قرائات سبع و رضىالدين قسرطينى ادب عربى آموختند و عبدالعظيم منذرى، عبدالمؤمن دمیاطى و ديگران از وى حديث روايت كردهاند. ذهبى، ياقوت را نيز از جمله راویان ابن حاجب ذكر كرده است.
ابن خلكان كه بارها ابن حاجب را ملاقات كرده، وى را ستوده و چنين نوشته است: او مكرر برای «اداى شهادت» نزد من مىآمد و من در باب مسائل پيچيده و مشكل عربى از او سؤال مىكردم و او بدون اضطراب و با وقار و آرامش بسيار پاسخ مىگفت. ابن حاجب ظاهراً تا 616ق در قاهره بود، سپس آنجا را به قصد دمشق ترك گفت. شايد آوازه جامع اموى دمشق این فقيه مالكى را به آنجا كشيده باشد. وى پيش از آنكه به دمشق برسد، ظاهراً چند ماهى در بيتالمقدس ماند، زيرا شمارى از مجالس امالى وى در 616ق در بيتالمقدس تشكيل شده است. وى سرانجام در 617ق وارد دمشق شد و در زاویه مالكيه جامع اموى عهدهدار تدريس علوم اسلامى گرديد. به گفته ابوشامه او قبلاً بارها به دمشق آمد و شد داشته است و سرانجام در 617ق بود كه در دمشق اقامت گزيد. در مدت اقامت او در این شهر، ظاهراً حادثه مهمى رخ نداده است، جز اينكه به گفته ابن شاكر، در 628ق سه تن از فقهاى دمشق؛ ابن الصلاح، ابن عبدالسلام و ابن حاجب، به دليل رفتار كفرآمیز شيخ الطائفه، ابوالحسن حريرى، فتوا به قتل وى دادند و همین امیر سبب شد كه الملك الصالح امر به دستگیرى حريرى و اصحابش دهد و تا 638ق يعنى زمان خروج ابن حاجب از دمشق اطلاعى از وى در دست نيست.
مىدانيم كه ايوبيان در آن روزگار مصر، شامات و فلسطين را زير نگین خود داشتند، اما حملات مكرر صليبيان و نيز نزاع بر سر قدرت، سبب شد كه در 638ق میان الملك الصالح اسماعيل، حاكم دمشق و پسر برادرش الملك الصالح نجمالدين ايوب، اختلاف افتد، اسماعيل از بيم حمله ايوب، پنهانى با صليبيان پيمان بست كه قلعه بزرگ شقيف را تسليم كند و در برابر، آنان از وى حمايت كنند و به او ساز و برگ رسانند. این امر بر دمشقيان و از جمله فقيه شافعى، عزالدين بن عبدالسلام خطیب جامع اموى گران آمد. عزالدين، نام الملك الصاح اسماعيل را از خطبه انداخت و در همه این احوال ابن حاجب كه با عزالدين دوستى نزدیکى داشت، او را همراهى مىكرد. این كشمكشها عاقبت به آنجا رسيد كه عزالدين معزول و به بند كشيده شد و ابن حاجب نيز كه با وى همراهى كرده بود، به زندان افتاد، اما پس از چندى هر دو از دمشق رانده شدند.
به این نحو ابن حاجب در 638ق بار ديگر به قاهره بازگشت و این بار بر كرسى استاديى كه چندى پيش شاطبى بر آن تكيه زده بود، نشست و مدرس مدرسه فاضليه شد. سپس طالبان علم از هر سو برای آموختن صرف و نحو و قرائات نزد وى شتافتند. اما دانسته نيست چرا در اواخر عمر از قاهره رخت بربست و روى سوى اسكندريه نهاد تا در آنجا اقامت گزيند.
هرچند ابن حاجب به نحو دانى مشهور است، اما ارجمندى مقام او را در فقه و اصول نيز نبايد از ياد برد. ابن خلدون نقش بسيار ارزشمند او را در فقه، به نیکى باز نموده است.
با این همه ابن حاجب شهرت فراگیر خویش را- خاصه در مشرق- مديون آثار نحوى خود، به ویژه الكافيه است. این کتاب از همان آغاز در بيشتر كشورهاى اسلامى شهرت يافت و بسيارى از دانشمندان بخش شرقى سرزمینهاى اسلامى به شرح آن پرداختند، چنانكه امروز نسخههاى بسيارى از آن به جاى مانده است. با این همه، ابن حاجب صاحب مكتب نيست. او را بايد همچون ديگر نحویان سده 6ق به بعد، از شارحان و مفسران و مختصرنویسان نحو به شمار آورد. در روزگار او جدال میان دو مكتب بصره و كوفه فروكش كرده بود و كسى نسبت به این يا آن مكتب تعصبى به خرج نمىداد. به همین جهت ابن حاجب آسان مىتوانست، معقولترين و مقبولترين نظرات را- خواه از این مكتب و خواه از آن- فراهم آورد و با هوشمندى و زبردستى، آن مجموعه را پيوستگى و انسجام بخشد و به مذاق دانشطلبان شيرين سازد.
وفات
اقامت او در اسكندريه ديرى نپاييد و همانجا در 26 شوال 646ق درگذشت و در بيرون باب البحر نزدیک مقبره ابن ابى شامه به خاک سپرده شد. احمد بن منيّر فقيه وى را به ابياتى رثا گفت.
آثار
نحو
- الأمالي النحویة؛
- الكافية؛
- الوافية؛
- رسالة في العشر؛
- المقصد الجليل في علم الخليل؛
- القصيدة الموشحة بالأسماء المؤنثة، يا رسالة في المؤنثات السماعية؛
- شرحالمقدمة الجزولیة؛
- ايضاح، يا شرح المفضل زمخشرى.
صرف
الشافية
فقه و اصول
- المختصر في الفروغ يا جامعالأمهات؛
- عقيدة؛
- منتهى السؤال و الأمل في علمي الأصول و الجدل.[۱]
پانویس
- ↑ کاشیان، ایرانناز، ج3، ص296-299
منابع مقاله
کاشیان، ایرانناز، دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، زیر نظر کاظم موسوی بجنوردی، تهران، مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، چاپ دوم، 1374
وابستهها
منتهی الوصول و الأمل في علمي الأصول و الجدل
القصيدة الموشحة بالأسماء المؤنثة السماعية
شرح المقدمة الکافیة في علم الإعراب
شرح شافیة ابن حاجب المشهور بکمال
تحفة المسؤول في شرح مختصر منتهی السول
مجموعة الشافية من علمي الصرف و الخط
الكافية (في علم النحو) و الشافية (في علمي التصريف و الخط)
الشافية في علم التصريف و يليها الوافية نظم الشافية
رفع الحاجب عن مختصر ابن الحاجب
شرح ملاجامي علی متن الكافية في النحو
مختصر إبن الحاجب في أصول الفقه (المسمی مختصر منتهي السؤل و الأمل في علمي الأصول و الجدل)
شرح مختصر المنتهي الأصولي للإمام أبي عمر عثمان إبن الحاجب المالکي