موسوعة كشاف اصطلاحات الفنون و العلوم: تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    جز (جایگزینی متن - 'پژوهش‌گران ' به 'پژوهشگران ')
    جز (جایگزینی متن - 'اصطلاحات (ابهام زدایی)' به 'اصطلاحات (ابهام‌زدایی)')
    برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
     
    (۵ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشد)
    خط ۷: خط ۷:
    [[زیناتی، جورج]] (مترجم)
    [[زیناتی، جورج]] (مترجم)
    [[تهانوی، محمد علی بن علی]] (نویسنده)
    [[تهانوی، محمد علی بن علی]] (نویسنده)
    [[عجم، رفیق]] (مقدمه نويس)
    [[عجم، رفیق]] (مقدمه‌نويس)
    [[خالدی، عبدالله]] (مترجم)
    [[خالدی، عبدالله]] (مترجم)
    [[دحروج، علی فرید]] (محقق)
    [[دحروج، علی فرید]] (محقق)
    خط ۲۱: خط ۲۱:
    | چاپ =1
    | چاپ =1
    | تعداد جلد =2
    | تعداد جلد =2
    | کتابخانۀ دیجیتال نور =11719
    | کتابخانۀ دیجیتال نور =01858
    | کتابخوان همراه نور =01858
    | کتابخوان همراه نور =01858
    | کد پدیدآور =
    | کد پدیدآور =
    خط ۲۷: خط ۲۷:
    | پیش از =
    | پیش از =
    }}
    }}
    {{کاربردهای دیگر|اصطلاحات (ابهام‌زدایی)}}


    '''موسوعة كشاف اصطلاحات الفنون و العلوم'''، اثر [[تهانوی، محمدعلی بن علی|شيخ محمدعلى]]، فرزند شيخ على بن قاضى محمد حامد بن محمد صابر، مشهور به [[تهانوی، محمدعلی بن علی|تهانوى]] از دانشمندان قرن دوازدهم است كه به زبان عربى، موسوعه‌اى است كه به تبيين و توضيح اصطلاحات همه دانش‌هاى رايج در زمان نگارنده آن مى‌پردازد.
    '''موسوعة كشاف اصطلاحات الفنون و العلوم'''، اثر [[تهانوی، محمدعلی بن علی|شيخ محمدعلى]]، فرزند شيخ على بن قاضى محمد حامد بن محمد صابر، مشهور به [[تهانوی، محمدعلی بن علی|تهانوى]] از دانشمندان قرن دوازدهم است كه به زبان عربى، موسوعه‌اى است كه به تبيين و توضيح اصطلاحات همه دانش‌هاى رايج در زمان نگارنده آن مى‌پردازد.
    خط ۹۷: خط ۹۸:
    #مجله آيينه ميراث، بهار 1387 شماره 40، عنوان مقاله: ديباچه‌اى بر دانش‌نامه نويسى در شبه قاره با نگاهى ويژه به كشاف اصطلاحات الفنون و العلوم تهانوى، نویسنده: محمدحسین ساكت.
    #مجله آيينه ميراث، بهار 1387 شماره 40، عنوان مقاله: ديباچه‌اى بر دانش‌نامه نويسى در شبه قاره با نگاهى ويژه به كشاف اصطلاحات الفنون و العلوم تهانوى، نویسنده: محمدحسین ساكت.


     
    {{فرهنگ اصطلاحات}}


    [[رده:کتاب‌شناسی]]
    [[رده:کتاب‌شناسی]]
    [[رده:قدیم 25 مرداد الی 24 شهریور]]

    نسخهٔ کنونی تا ‏۲۳ اوت ۲۰۲۴، ساعت ۱۰:۱۰

    موسوعة کشاف اصطلاحات الفنون و العلوم
    موسوعة كشاف اصطلاحات الفنون و العلوم
    پدیدآورانزیناتی، جورج (مترجم)

    تهانوی، محمد علی بن علی (نویسنده) عجم، رفیق (مقدمه‌نويس) خالدی، عبدالله (مترجم)

    دحروج، علی فرید (محقق)
    عنوان‌های دیگرکشاف اصطلاحات الفنون
    ناشرمکتبة لبنان ناشرون
    مکان نشربیروت - لبنان
    سال نشر1996 م
    چاپ1
    زبانعربی
    تعداد جلد2
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf

    موسوعة كشاف اصطلاحات الفنون و العلوم، اثر شيخ محمدعلى، فرزند شيخ على بن قاضى محمد حامد بن محمد صابر، مشهور به تهانوى از دانشمندان قرن دوازدهم است كه به زبان عربى، موسوعه‌اى است كه به تبيين و توضيح اصطلاحات همه دانش‌هاى رايج در زمان نگارنده آن مى‌پردازد.

    مؤلف در انگيزه تألیف خود چنين مى‌گويد: «اشتباه در اصطلاح‌ها، مهم‌ترين دليل براى نياز به استاد در تحصيل علوم و فنون است. هر علمى، اصطلاحات ويژه‌اى دارد كه اگر به آن آگاهى پيدا نشود، به نتيجه نمى‌رسد. راه شناخت معنى اصطلاح يا رجوع به استادان است يا مراجعه به كتاب‌هايى كه اصطلاح‌ها را جمع‌آورى كرده‌اند. مانند بحرالجواهر، حدود الامراض در علم طب، اللطائف الاشرفيه و مانند آن در علم تصوف. كتابى در دسترس كه اصطلاحات همه دانش‌ها را داشته باشد، نيافتم. در سال‌هاى اول تحصيل تصميم گرفتم كتابى بنویسیم كه اصطلاحات همه دانش‌ها را در برداشته باشد و دانش پژوهان را از رجوع به استاد بى‌نياز كند.»

    ساختار

    در كشاف براى هر دو رشته تازى و ناتازى (فارسى و هندى) 3045 اصطلاح آمده است كه حرف م، الف، تا، ح و عين به ترتيب بيشترين را مى‌بافد.

    تهانوى دانش‌ها را به گونه‌اى ويژه بخش‌بندى كرده است و آن‌ها را به سه دسته رده‌بندى نموده است.

    گزارش محتوا

    در اين كتاب، تنها به برخى از اصطلاحات رايج و پركاربرد علوم اشاره شده است. دقت ايشان در توضيح اصطلاح‌ها، اين كتاب را به يكى از موسوعه‌هاى معتبر تبديل كرده است.

    تهانوى در ديباچه كشّاف، پس از آن كه نياز بنيادين هر دانش پژوه و كارشناس را به دانستن اصطلاحات رايج دانش‌هاى روزگارش بيان مى‌دارد، چنين مى‌نويسد:

    «همين كه از فراگيرى دانش‌هاى عربى و دينى در نزد استاد و پدرم فراغت يافتم، به اندوختن دانش‌هاى فلسفى، الهيات و رياضيات؛ مانند حساب، هندسه، هيئت، اسطرلاب و مانند آن‌ها پرداختم. سپس ديگر نتوانستم از استادان آن دانش‌ها را بيندوزم، براى همين چندى به خواندن جزواتى از آن دانش‌ها كه پيش خود داشتم، پرداختم. آن گاه خداوند بزرگ در برابر من از آن دانش‌ها پرده برگرفت. من از همان آغاز اصطلاحات را فرا مى‌گرفتم و آن‌ها را جداگانه در هر بابى كه شايسته بود به ترتيب حروف الفبا مى‌نوشتم تا هر كسى به آسانى بتواند، آن‌ها را بيرون آورد. بدين سان، از ديگر دانش‌ها برگرفتم و دراند سالى كتابى فراگير از آن‌ها پرداختم. چون در سال هزار و صد پنجاه و هشت از نوشتن آن‌ها آسودگى يافتم، آن را كشّاف اصطلاحات الفنون ناميدم و در دو رشته سامان دادم: رشته‌اى در واژگان تازى و رشته‌اى در واژگان فارسى (نا تازى)...»

    دسته بندى‌هاى وى بر دانش‌ها بدين گونه است:

    نخست، دانش‌هاى عربى كه به دو شاخه اصول و فروع و برروى هم دانش بخش شده‌اند: زبان و واژگان، صرف، معانى، بيان، بديع، عروض، قافيه، نحو و آيين نگارش و آيين خواندن.

    دوم، دانش‌هاى شرعى دينى كه به شرح زير آمده است: دانش كلام يا فقه اكبر يا توحيد و صفات، دانش تفسير، دانش خواندن قرآن كريم، دانش إسناد (رجال و روايت)، دانش حديث، دانش اصول فقه، دانش فقه، دانش بخش ميراث (فرائض)، دانش رفتار.

    سوم، دانش‌هاى عقلى كه با گوناگونى آيين‌ها و دين‌ها، گونه‌گونى مى‌پذيرند و عبارتند از: منطق و اصول نه گانه آن؛ حكمت و گونه‌هايش: الهى، رياضى، طبيعى و شاخه‌هاى شش گانه آن، دانش طبيعى و اصول هشت گانه و شاخه‌هاى هفت گانه. همان‌گونه كه گفته آمد، مواد كشاف پس از ديباچه‌اى بلند و خواندنى در دو پاره آمده است: رشته يا فنّ نخست، واژگان اصطلاحى تازى كه بيشترين مايه و برگ را به خود ويژگى داده است و برخى از واژگان غيراصطلاحى نيز آمده است و شامل چند باب و هر باب فصل‌هايى است. رشته يا فنّ دوم واژگان ناتازى (فارسى) كه الفبايى سامان يافته است و كم و ناچيز است.

    كشاف تنها گردآمده اصطلاحات دانش‌هاى گوناگون نيست، بلكه تهانوى در آن به نوآورى‌ها و گشودن پاره‌اى از دشوارى‌ها نيز دست زده است.

    با آن‌كه دانشمندان مسلمان چندين دانش‌نامه و فرهنگ‌نامه تدوين كرده‌اند كه هر كدام به پژوهشگران در زمينه‌هاى گوناگون يارى مى‌رساند؛ مانند دستور العلماء نوشته احمد نگرى، مفاتيح العلوم خوارزمى، كليّات ابوالبقاء كَفَوى، تعريفات جرجانى و مانند آن، ولى گسترده‌ترين و فراگيرترين آن‌ها كشاف تهانوى است. كشّاف هر پژوهش‌گر و خواننده‌اى را از مراجعه و خواندن هزاران برگ و ده‌ها نگاشته بى‌نياز مى‌دارد. نشانه اهميّت و سترگى اين كار همين بس كه دانشمندان مسلمان به آن رو كرده‌اند و خوشامد گفته‌اند و دانشمندان غربى به چاپ و نشر آن دست يازيده‌اند.

    كشّاف اصطلاحات الفنون و العلوم تهانوى يكى از كوشش‌هاى خجسته و سترگى است كه خدمت ارزنده دانشمندان و فرهيختگان ديروز شبه قاره را به جامعه فرهنگستانى نشان مى‌دهد. امروز هم در شبه قاره هند و پاکستان گام‌هاى بلند و استوارى در راه نشر دانش و شناساندن ميراث گران‌سنگ فارسى/ اسلامى/ هندى برداشته مى‌شود كه بسى فرخنده و ارزشمند است و بى‌گمان ارجمند و گرانبها.

    نگارش كشّاف در حدود سال 1745/1158 انجام گرفت. نویسنده روزگار اورنگ زيب را، كه عالم‌گير لقب يافته بود (1069-1119 ه./ 1658-1707 م)، درك كرد.

    كتاب داراى نقاط قوت فراوانى است. از اين رو از زمان نگارش تا كنون مورد توجه دانشوران قرار گرفته است. برخى از آن‌ها عبارتند از:

    1. اصطلاح‌هاى مترادف كه داراى معناى اصطلاحى واحدند، در علوم مختلف وجود دارند. گاهى پنج يا شش واژه به يك معناى اصطلاحى اشاره دارند.
    2. كاربرد اصطلاح‌ها در علوم مختلف متفاوت است. كشاف كه موسوعه‌اى عام است و به ادعاى نویسنده اصطلاحات همه علوم را در بردارد و شامل مجلدات اندكى است، بايد مدخل‌هاى آن از رايج‌ترين، مشهورترين و كاربردى‌ترين اصطلاحات باشد. تهانوى در كشاف اين اصل را رعايت كرده است و بيشتر مدخل‌هاى او اين ويژگى را دارد.
    3. در كشاف اين قاعده كاملا رعايت شده كه مدخل‌ها از ميان اصطلاحات علوم مختلف انتخاب شود.
    4. كشاف در زمينه جمع‌آورى مطالب مهم و به كار نبردن منابع ضعيف موفق بوده است. گرچه در آن از منابع غير درجه اول، فراوان بهره برده است.
    5. از نقاط قوت كتاب، اشاره به معناى اصطلاح‌ها در علوم متعدد و حتى مكتب‌هاى يك علم است. براى مثال، اگر اصطلاح نو در مكتب اشراق كه يكى از مكتب‌هاى فلسفى است، معنايى ديگر دارد، در ذيل نور به آن اشاره مى‌شود.
    6. تهانوى كه از عالمان اهل سنت و حنفى مذهب است، تلاش دارد در كشاف تعصب مذهبى خود را كنار بگذارد تا باورهاى ايشان بر مباحث علمى سايه نيفكند.

    اما در كشاف كاستى‌هايى نيز هست؛ از جمله:

    وى اصطلاحات را بر اساس حرف اول دسته‌بندى مى‌كند و در هر حرفى، نام باب بر آن مى‌نهد؛ مانند باب الف، باب باء و... سپس هر باب را بر اساس حرف آخر اصطلاحات فصل‌بندى مى‌كند. فصل باء از باب الف؛ يعنى اصطلاح‌هايى كه با حرف الف آغاز و با حرف باء ختم شده است. اين شيوه كه پيچيدگى خاصى دارد و دسترسى سريع به مطلوب را در پى ندارد، امروزه متروك شده است.

    در اين موسوعه، براى تعريف اصطلاحات در موارد زيادى كتاب‌هاى درجه اول استفاده نمى‌شود؛ مثلاًالاقتباس كه از مهم‌ترين كتاب‌هاى منطقى است، در اين كتاب ارجاع داده نشده است. در بسيارى از موارد از موسوعه‌ها، فرهنگ‌نامه‌ها و مانند آن استفاده شده است.

    توضيح و تبيين اصطلاح‌ها در اين كتاب، شيوه يكسانى ندارد، برخى از اصطلاح‌ها، تنها تعريف مى‌آيد؛ مانند مدخل "الابرار". در برخى از اصطلاحات، تنها به اضداد آن اشاره مى‌شود؛ مانند مدخل "الاثبات".

    يكى از ضعف‌هايى كه بارها تكرار شده است، تناسب نداشتن ساختارى احكام و مباحث مطرح شده با مدخل آن است.

    ديگر از ضعف‌هاى كشاف كه به ندرت رخ داده است، تعيين نشدن علم و رشته برخى از اصطلاحات است.

    در كشاف تلاش مى‌شود، مطالب مستند باشد و براى آن‌ها گوينده يا كتابى معرفى شود؛ ولى به هنگام مستند سازى در موارد متعددى ابهام وجود دارد.

    ديگر از اشكالات نظام ارجاع است كه تهاوى دراين كتاب بدان نپرداخته است.

    وضعيت كتاب

    تاكنون چندين بار كتاب كشّاف به چاپ رسيده است. نخستين بار، انجمن آسيايى بنگال آن را در سلسله كتاب‌هاى هندى در كلكته به تصحيح مولوى محمد وجيه، مولوى عبدالحق و مولوى غلام قادر و به كوشش لويس اشپرنگر تيرولى، خاورشناس لهستانى و وليم ناسوليس ايرلندى در دو جلد به چاپ رساند.

    كتاب حاضر، چاپ زيبا و با ويرايشى دانشورانه، همراه با ديباچه‌اى به خامه و سرپرستى دكتر رفيق العجم و تحقيق دكتر على دحرج از چاپ بيرون آمده است. در اين چاپ، اصطلاحات در پايان جلد دوم به ترتيب الفبايى و برابرهاى فرانسه و انگليسى آن‌ها، پس از نمايه (فهرست كتاب‌ها)، فهرست شده است.

    منابع مقاله

    1. مجله معارف عقلى شماره 9 بهار 1387، عنوان مقاله: معرفى و بررسى موسوعه كشاف اصطلاحات الفنون و العلوم اثر محمد كريمى.
    2. مجله آيينه ميراث، بهار 1387 شماره 40، عنوان مقاله: ديباچه‌اى بر دانش‌نامه نويسى در شبه قاره با نگاهى ويژه به كشاف اصطلاحات الفنون و العلوم تهانوى، نویسنده: محمدحسین ساكت.