میر محمدمؤمن استرآبادی مروج تشیع در جنوب هند

    از ویکی‌نور
    میر محمدمؤمن استرآبادی مروج تشیع در جنوب هند
    میر محمدمؤمن استرآبادی مروج تشیع در جنوب هند
    پدیدآورانقادري، محي‌الدين (نویسنده)

    قرايي، عليقلي (مقدمه‌نويس)

    جاروي، عون علي (مترجم)
    عنوان‌های دیگرمروج تشيع در جنوب هند
    ناشرنشر مؤرخ
    مکان نشرايران - قم
    سال نشرمجلد1: 1387ش ,
    چاپ1
    شابک978-964-905-189-5
    موضوعاسلام - هند

    شيعه - هند - دکن - قرن 11ق.

    مومن استر آبادي، قرن 11ق. - سرگذشت‌نامه
    زبانفارسی
    تعداد جلد1
    کد کنگره
    ‏BP‎‏ ‎‏55‎‏ ‎‏/‎‏ق‎‏2‎‏م‎‏9‎‏
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf

    میر محمدمؤمن استرآبادی مروج تشیع در جنوب هند تألیف سید محی‌الدین قادری(زور)، تحقیقی درباره زندگانی میر محمدمؤمن استرآبادی (از بزرگان قرن دهم هجری) و نقش او در مقطعی از تاریخ دکن هند است.

    این اثر برگردان فارسی از کتابی با نام «میر محمدمؤمن، حیات اور کارنامه» است که به قلم سید علی قرائی و راهنمایی رسول جعفریان به فارسی ترجمه شده است. سید علی‌قلی قرائی بر کتاب مقدمه نوشته است.

    سید محی‌الدین قادری نویسنده کتاب نیز در دیباچه انگیزه نگارش اثر را چنین بیان می‌کند: برای تدوین کتاب «حیات محمدقلی قطب‌شاه» هنگامی‌که به احوال وزرا و امرای این حکمران بلندمرتبه پرداختیم، متوجه شدیم که مساعی جمیله میر محمدمؤمن، نخست‌وزیر و پیشوای ایشان نقش اساسی را در زندگی و حکومت این حاکم ایفا کرده است؛ و این موضوع به‌گونه‌ای است که کتاب مستقلی را در این مورد می‌طلبد. لذا در آن کتاب در مورد حیات جناب میر، یادداشت کوچکی نوشتیم و قول دادیم که کتاب مستقل و مبسوطی در آینده در این خصوص بنویسیم[۱].

    ساختار

    کتاب مشتمل بر مقدمه نویسنده، مقدمه مترجم و متن اثر در ده بخش است. بخش دهم کتاب به ضمایم اختصاص یافته است.

    گزارش محتوا

    سید علی قرائی بر کتاب مقدمه مفصلی نوشته است. وی در این مقدمه تاریخچه ورود مسلمانان به هند را بررسی کرده است. تاریخ ورود اسلام به شبه‌قاره به صدر اسلام بر می‌گردد. ورود اسلام و سپس تشیع به این خطه و گسترش آن، بیش از آن‌که با لشکرکشی و جنگ و اسارت همراه باشد با مهاجرت سادات و اولیا و بزرگان از ایران و خراسان بزرگ به آن دیار و تبلیغ و معاشرت آن‌ها با مردم بوده است[۲].

    نویسنده در مقدمه، اهمیت بررسی زندگی میر مؤمن استرآبادی را این‌گونه توضیح می‌دهد: شرح‌حال او به‌عنوان پیشوا و وکیل در دوران سلطنت قطب‌‌شاهان می‌تواند از دو جهت مورد توجه قرار گیرد. اول از نظر تاریخ اسلام در دکن به‌طور عموم و تاریخ تشیع به‌طور خصوص؛ و دوم از نظر سیر تاریخی نقش نیروی انسانی مهاجر در تاریخ اسلام و به‌ویژه علما و دانشمندان ایرانی و تأثیری که آن‌ها در توسعه نفوذ سیاسی و تثبیت فرهنگ اسلامی در مناطق مختلف شبه‌قاره هند و دیگر نقاط جهان داشته‌اند[۳]. وی از نظر فضائل انسانی، جایگاه علمی، مقام و نفوذ سیاسی و آثار فرهنگی و اجتماعی که از وی باقی مانده، برجسته‌ترین شخصیت عهد قطب‌شاهان است. علاوه بر تبحر در علوم عقلی و نقلی، وی شاعری چیر‌ه‌دست و وارد در علوم مهندسی و معماری نیز بوده است[۴].

    کتاب با ذکر نام و لقب استرآبادی آغاز شده است. نام اصلی او میر محمدمؤمن بود و به میر صاحب یا میر مؤمن صاحب معروف شد. زمانی که شاه عباس صفوی سفیر خود، حسین بیگ قبچاقی را برای تسلیت مرگ محمدقلی قطب‌شاه و تبریک جانشینی سلطان محمد (1020ق) به حیدرآباد روانه کرد، فرمانی مستقل برای میر محمدمؤمن فرستاد، از وی با نام امیر محمدمؤمناء استرآبادی یاد کرد[۵]. در ادامه این بخش زندگی استرآبادی تا زمان مسافرت از ایران و ورود به دکن و نخستین سال‌های اقامت در گلکنده بررسی شده است. با توجه به علم و دانش و تدبیر او و نیز زمان‌شناسی او در دربار ایران و نیز آداب‌دانی مجلس و محفل، به‌سرعت شهرت یافت، به‌طوری‌که از سوی محمدقلی قطب‌شاه مورد احترام قرار گرفت؛ اما به نظر می‌رسد که او بیش از دنیاداری و سلطنت بانی، به زهد و تقوا و درس علاقه داشته و به همین جهت برای مدت‌زمانی، ورود در کارهای سلطنتی را نمی‌پسندید[۶].

    پس از گذشت چهار یا پنج سال از فعالیت‌های علمی میر مؤمن در گلکنده، وی مجبور شد تا قدم در وادی سیاست بگذارد. از زمانی که میر شاه از دور خارج شد، میر مؤمن طرف مشورت شاه جوان قرار گرفت؛ چنان‌که پیش از سال 993 محمدقلی به دانش و فضل و زهد و تیزبینی میر مؤمن سخت باور داشته و به‌گونه‌ای بود که نمی‌توانست او را وارد امور سیاسی دربار نکند. ایشان در همان زمان، نه به سمت میر جمله و یا دیوان بلکه به سمت بلندپایه «پیشوای سلطنت» منصوب گردید[۷].

    پس از آن‌که میر مؤمن به منصب پیشوایی رسید، دو رخداد مهم در سلطنت قطب‌شاهی به وقوع پیوست؛ یکی تأسیس شهر حیدرآباد و دیگری ترویج عمومی مذهب جعفری و برپایی علم‌های مبارک به نام شهدای کربلا که در هر دو جهت، علاقه شخصی میر مؤمن دخالت تام و تمامی داشته است[۸].

    آباد ساختن روستاها و بنای مساجد از جمله کارهای میر مؤمن بوده است. از جمله اهداف او در آبادی روستاها و بنای مساجد بزرگ و عاشورخانه‌ها این بود که نور اسلام تا دورترین نقاط سرزمین دکن انتشار یافته و افزون بر شهر، کسانی که در روستاهای کوچک زندگی می‌کنند، به عظمت دین اسلام پی برده و با آداب‌ورسوم اسلامی آشنا شوند. در نتیجه مساجد و عاشورخانه‌هایی که در داخل کشور، میان کوه‌ها و دشت‌ها و جنگل‌ها برای مردم ساکن آن مناطق ساخته بود تا به امروز، مردم با عظمت و بزرگی خاصی به آن‌ها می‌نگرند و بیش از مسلمانان، هندوها به این مساجد و عاشورخانه‌ها احترام می‌گذارند[۹].

    استرآبادی در دو زمینه نثر و نظم تألیفاتی داشته که در بخش ششم کتاب معرفی شده‌اند: رساله مقداریه، کتاب رجعت در علم حدیث، سلسله اجازات و دیوانی که تا دوره نواب میر نظام علی‌خان آصف‌جاه ثانی هم وجود داشته است[۱۰].

    در بخش‌های دیگری از کتاب به تعدادی از کرامات و بازماندگان و خویشاوندان و قبرستان میر ذکر شده‌اند. پس‌ازآن در آخرین بخش، ضمایم کتاب آمده است. این بخش اطلاعاتی مربوط به قسمت‌های مختلف گذشته آورده شده که پس از چاپ آن قسمت‌ها به دست مؤلف رسیده است. کتاب رجعت از جمله این ضمایم است که پس از چاپ نه قسمت به‌طور اتفاقی در کتابخانه‌ نواب سالار جنگ بهادر، به همراه یک کتاب دیگر، یک نسخه این کتاب یافت شده است. در بخش دیگر ضمایم کسانی که با لطف و کمک جناب میر توانستند به دربار حیدرآباد وارد شوند معرفی شده‌اند. داستانی از مسیح کاشی درباره میر و معرفی روستای مؤمن پیته دیگر ضمایم کتاب را تشکیل داده است[۱۱].

    وضعیت کتاب

    در ترجمه این کتاب سعی شده است، با توجه به حفظ امانت، جز در مواردی که نیاز به توضیح بیشتر داشته‌اند و در پاورقی توضیح آن آورده شده است، چیزی از آن کاسته یا به آن اضافه نگردد. البته قسمت پایانی یعنی قسمت تصاویر، در کتاب اصلی نبوده است و برای کامل بودن این کتاب، تصاویری از حیدرآباد از گذشته و وضعیت کنونی آن آورده است[۱۲]. همچنین نقشه‌هایی از مسجد میر پیته و رواق‌های مسجد سیدآباد در کتاب ارائه شده است[۱۳].

    فهرست مطالب در ابتدای کتاب و فهارس اسامی، کتب و اماکن در انتهای آن لیست شده است.

    در پاورقی‌های کتاب آدرس مطالب و توضیحات مفیدی ذکر شده است.

    پانویس

    1. ر.ک: دیباچه، ص91
    2. مقدمه مترجم، ص11
    3. مقدمه، ص15
    4. همان، ص38
    5. ر.ک: متن کتاب، ص95
    6. ر.ک: همان، ص103-102
    7. ر.ک: همان، ص105
    8. ر.ک: همان، ص115
    9. ر.ک: همان، ص132-131
    10. ر.ک: همان، ص262-232
    11. ر.ک: همان، ص326-321
    12. مقدمه مترجم، ص12
    13. ر.ک: متن کتاب، ص156-155

    منابع مقاله

    مقدمه و متن کتاب.


    وابسته‌ها

    الدرجات الرفيعة في طبقات الشيعة

    كاخ دلاویز یا تاریخ شریف رضی

    یادنامه مفسر کبیر استاد علامه طباطبایی

    الشريف الرضي

    پیشگامان تشیع در ایران، همراه با رویکردی تفصیلی به رجال اشعریان

    شیعه و پایه‌گذاری علوم اسلامی

    اختران فضیلت

    حياة الشيخ محمد بن يعقوب الكليني

    مصفی المقال في مصنفي علم الرجال

    التدوين في أخبار قزوين

    سید رضی مؤلف نهج‌البلاغه

    أكذوبتان... حول الشريف الرضي التقي الزاهد

    مع علماء النجف الأشرف

    معجم أعلام الشيعة

    تأسيس الشيعة لعلوم الإسلام

    تراجم الرجال: مجموعه تراجم لأعلام اکثرهم مغمورون تنشر موادها التاریخیة لاول مرة

    همرهی خضر: بیست‌و‌پنج سال همراه علامه امینی، گوشه‌هایی از زندگی علامه امینی

    طبقات أعلام الشيعة و هو نقباء البشر في القرن الرابع عشر (دار المرتضی)

    الفوائد الرضوية في أحوال علماء المذهب الجعفرية

    یادنامه علامه طباطبایی

    تكملة أمل الآمل

    میرحامد حسین (حکیمی)

    فهرست آل بابويه و علماء البحرين

    النصرة لشيعة البصرة

    مهر تابان: یادنامه و مصاحبات تلمیذ و علامه عالم ربانی علامه سید محمدحسین طباطبائی تبریزی (طبع جدید)

    مهر تابان: یادنامه و مصاحبات تلمیذ و علامه، عالم ربانی علامه سید محمدحسین طباطبائی تبریزی (طبع قدیم)

    زندگی‌نامه و خدمات علمی و فرهنگی علامه میرزا ابوالحسن شعرانی

    مؤلفو الشيعة في صدر الإسلام

    مطلع انوار: احوال دانشوران شیعه پاکستان و هند

    رياض العلماء و حياض الفضلاء (مطبعة الخيام)

    موسوعة طبقات الفقهاء

    آینه دانشوران

    الشمس الساطعة؛ رسالة في ذكری العالم الرباني العلامة السيد محمدحسين الطباطبائي التبريزي