تاریخ‌نگاری و تاریخ‌نگری مورخان ایرانی (قرن سوم تا ششم هجری)

تاریخ‌نگاری و تاریخ‌نگری مورخان ایرانی (قرن سوم تا ششم هجری)، اثر پروین ترکمنی آذر (متولد 1340ش)، مورخ و پژوهشگر تاریخ‌نگاری ایرانی است. این کتاب، به تحلیل تطبیقی تاریخ‌نگاری و اندیشه‌های مورخان ایرانی از قرن سوم تا ششم هجری می‌پردازد و چگونگی تأثیر عوامل اجتماعی، فرهنگی و معرفتی بر روایت‌های تاریخی را بررسی می‌کند.

تاریخ نگاری و تاریخ نگری مورخان ایرانی (قرن سوم تا ششم هجری)
تاریخ‌نگاری و تاریخ‌نگری مورخان ایرانی (قرن سوم تا ششم هجری)
پدیدآورانترکمنی آذر، پروین (نويسنده)
ناشرپژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگى
مکان نشرایران - تهران
سال نشر1399ش
چاپ1
موضوعتاریخ نویسی - ایران - تاریخ - قرن 6 -3 ق. - تاریخ نویسان ایرانی - قرن 3 - 6ق. - ایران - تاریخ نویسی - قرن 3 - 6ق. - Historiography - Iran - History - 9 - 12th century
زبانفارسی
تعداد جلد1
نورلایبمطالعه و دانلود pdf

ساختار

کتاب، شامل یک مقدمه و سه بخش اصلی با عناوین «تاریخ‌های عمومی»، «تاریخ‌نگاری ادواری» و «تاریخ‌های محلی» است که در هر بخش، آثار و زندگی‌نامه چندین مورخ برجسته ایرانی مورد تحلیل قرار می‌گیرد و با نتیجه‌گیری نهایی و کتابنامه به پایان می‌رسد.

سبک نگارش

پژوهش حاضر به بررسی تاریخ‌نگاری‌های عمومی، ادواری و محلی پرداخته و تأکید بر ایرانی بودن مورخان است. مورخان مورد نظر، به‌لحاظ زیستگاهی در ایران نشو و نما یافته، علاوه بر آن، همگی مسلمانند، ولی تابع عقاید فرقه‌ها و نحله‌های مختلف اسلامی[۱]. در این تحقیق، بینش مورخان بر پایه دو معرفت دینی که از نوع معارف حقیقی است و معرفت متعارف جامعه که از نوع معرفت اعتباری است، مورد بررسی قرار گرفته و بازتاب نگرش حاصل از این بینش، در تاریخ نوشته آنان بازیابی و مطرح شده است[۲].

گزارش محتوا

  • مقدمه کتاب، اهمیت تاریخ‌نگاری ایرانی را به‌عنوان یکی از میراث‌های فرهنگی ماندگار برجسته می‌سازد. این بخش، به تعریف تاریخ‌نگاری و تاریخ‌نگری پرداخته و تنوع رویکردها و نقش دیدگاه فردی در شکل‌دهی به روایت‌های تاریخی را تبیین می‌کند[۳].
  • بخش اول (تاریخ‌های عمومی): نویسنده در آغاز این بخش، مطالبی را تحت عنوان «مقدمه‌ای درباره تاریخ‌های عمومی» عرضه کرده که در واقع سیمایی کلی از مطالب این بخش و فلسفه گزینش هریک از موضوعات آن را نشان می‌دهد؛ وی نوشته است: «اولین تاریخ‌نوشته‌ها در ایران دوره اسلامی با عنوان «تاریخ عمومی» شناخته می‌شوند. مورخانی که به تاریخ عمومی روی آورده‌اند، از جهان‌بینی وسیع‌تری در قیاس با مورخان ادواری‌نویس و محلی‌نویس، برخوردار بوده‌اند. این مورخان، آثار خود را از خلقت عالم آغاز می‌کردند. گزارش‌های تاریخی در این دسته از متون، شامل تاریخ آفرینش آدم، سرگذشت پیامبران، تاریخ اساطیری ایران از کیومرث (نخستین انسان و نخستین پادشاه) تا پایان عهد ساسانی، تاریخ اسلام (که از زندگانی پیامبر اسلام آغاز و تا خلافت عباسی در دوره خلیفه زمان مورخ ادامه می‌یافت) و تاریخ سلسله‌های ایرانی تا عصر مورخ می‌شد[۴]. مورخان تاریخ‌های عمومی در بخش تاریخ دوره اسلامی، همه مردم مسلمان را امت واحد اسلامی در نظر گرفتند. به همین علت، تاریخ‌عمومی‌نویسان، اغلب دارای بینشی فراملل بودند و مفهومی گسترده از تاریخ و تمدن و فرهنگ انسانی و اسلامی را در نظر می‌گرفتند. مورخان ایرانی در دوره اسلامی، به‌خصوص در چهار قرن اولیه که خلافت، مرجعی معنوی شناخته می‌شد و در قلمرو سرزمین‌های اسلامی حضوری پررنگ داشت، مبنای تاریخ‌نوشته‌های خود را خلافت قرار دادند و تاریخ ملل دیگر را در درون خلافت و به‌عنوان حکومت و ملل دست‌نشانده خلافت، مورد توجه و بررسی قرار دادند. بدین ترتیب باید گفت تاریخ‌های عمومی، به‌مثابه تاریخ جهان در ایران قرون اولیه دوره اسلامی شاکله موضوعی بخش اعظم تاریخ‌نگاری‌ها را به خود اختصاص داده است. این دسته از تواریخ در دو بخش تاریخ پیش از اسلام و تاریخ دوره اسلامی می‌تواند بررسی شود. در این پژوهش، تأثیر معرفت دینی و معرفت متعارف جامعه بر مورخینی که تاریخ عمومی نوشته‌اند، در چند مبحث بررسی شده و نمودهای آن به دست آمده است. از جمله آنها می‌توان به موارد ذیل اشاره کرد:

الف)- اختصاص بخشی از تاریخ‌های عمومی به تاریخ انبیا و تاریخ خلافت، نشان از معرفت دینی مورخان دارد. تبیین جایگاه خلیفه به‌عنوان عالی‌ترین مقام معنوی در اولین تاریخ‌نوشته‌ها و تنظیم محور موضوعات تاریخی بر اساس دوران خلافت و تغییر این جایگاه در نگاه مورخان دوره مد نظر و چگونگی ارتباط خلیفه با امرا و سلاطین ایرانی به‌عنوان دارندگان قدرت‌های دنیوی و تقسیم دو قدرت دنیوی و معنوی، از جمله مطالبی است که نشان‌دهنده صورت‌بندی معرفت دینی در حوزه علم فقه است که در این پژوهش به بحث گذاشته شده است. مورخان با توجه به معرفت فقهی خود، گزارش‌های تاریخی را تنظیم نموده‌اند، وقایعی را برجسته کرده یا با غرض و تعصب از آن یاد نموده‌اند یا بنا بر مصلحتی از آن گذشته‌اند یا وقایعی را در لفافه یا به‌کنایه بیان کرده‌اند.

ب)- معرفت کلامی مورخان، بخشی دیگر از معرفت دینی مورخان است که موجب می‌گردید تا با توجه به تعلق آنان به کلام معتزله یا اشعری یا ماتریدی، تاریخ خردگرایانه یا تقدیرگرایانه یا ترکیبی از آن دو را بنویسند...

نمود معرفت متعارف در تاریخ‌های عمومی را می‌توان در چند موضوع بررسی کرد:

الف)- بخشی از تاریخ‌های عمومی ایرانیان، به روایات اسطوره‌ای و حماسی تعلق دارد.... و نشان می‌دهد آنان هنوز به آرمان‌های ملی و آرزوهای دیرینه مردمشان وفادار و وابسته بوده‌اند...

ب)- آیین ملک‌داری و نظریه اجتماعی ایرانیان...

ج)- بخشی از معرفت اعتباری نیز در فهم از پدیده‌های اجتماعی خاص روزگار مورخ، نمود می‌یابد... در ادامه، در بحث از هریک از مورخان ابتدا به زندگی‌نامه علمی آنان به‌اختصار نگاهی خواهیم کرد؛ آن مقدار که ممکن است در نوشتن کتابشان تأثیرگذار بوده باشد. سپس معیارهای گزینش به دست داده می‌شود و روایت‌های تاریخی و چگونگی تدوین آن توسط مورخ بررسی خواهد شد. در مرحله بعد، به تأثیرپذیری مورخ از معرفت دینی (فقه و کلام) و معرفت متعارف جامعه (فرهنگ سیاسی) و بازتاب آن در تاریخ‌نوشته‌ها توجهی خواهیم کرد و در پایان به روش تألیف مورخ که متأثر از تاریخ‌نگری اوست، می‌پردازیم»[۵].

بر پایه آنچه گفته شد، نویسنده، بخش اول را به شکل زیر تنظیم کرده است:

چند تن از مورخان و تاریخ هرکدام را جداگانه ذکر ‌کرده و در ذیل هرکدام، سه بحث زیر را عنوان نموده است:

  1. مختصری از زندگی‌نامه مورخ؛
  2. تاریخ‌نگری او؛
  3. تاریخ‌نگاری او.

مورخان و کتب آنان که در این بخش ذکر شده‌اند، به‌ترتیب عبارتند از: ابن واضح یعقوبی و تاریخ یعقوبی، دینوری و أخبار الطوال، ابوجعفر محمد جریر طبری و تاریخ طبری، بلعمی و ترجمه تاریخ طبری، مسعودی و کتاب‌های مروج الذهب و معدن الجوهر و التنبيه و الأشراف، مقـدسی و البدء و التاريخ، مسکویه و تجارب الأمم، حمزه اصفهانی و سني ملوك الأرض و الأنبياء، گردیزی و زين الأخبار، مجمل التواريخ و القصص[۶]‏.

  • بخش دوم: (تاریخ‌نگاری ادواری):

در این بخش نیز نویسنده، نخست مطالبی را تحت عنوان «مقدمه‌ای بر تاریخ‌نگاری مورخان تاریخ‌های ادورای» عرضه کرده و ضمن تعریف و توصیف چنین مورخانی و علت روی آوردن به این نوع تاریخ‌نگاری و بیان هدف آنان و بیان ویژگی‌های این نوع تاریخ‌نگاری، مثل «تأثیرپذیری آن از حکمت عملی ایرانیان، توجه به مسائل اخلاقی، به‌خصوص عدالت پادشاهان و حکومتگران»، «توجه به نهاد وزرات و طرح جایگاه و نقش وزرا در حکومت‌های ایرانی و خلافت»، «دسترسی نویسندگان آن (دبیران) به اسناد رسمی دیوانی و همچنین مشاهده برخی از رویدادهای تاریخی» و...، مطرح کرده و سپس نوشته است: «پژوهش حاضر، پژوهشی در تاریخ‌نگاری و تاریخ‌نگری مورخانی است که در دوره اسلامی (از آغاز تا حمله مغولان به ایران)، تاریخ ادواری نوشته‌اند. ابتدا در مورد تاریخ‌نگاری هریک از مورخان، پیشینه تحقیقات صورت‌گرفته در محدوده موضوع پژوهش، سپس زندگی‌نامه هریک از مورخان، بررسی و در مرحله بعد، بخشی از روش‌های تاریخ‌نگاری آنان، شامل چگونگی گردآوری داده‌های تاریخی، منابع تاریخی مورد استفاده و چگونگی گزینش روایات و تدوین آنها بررسی خواهد شد. در مرحله بعد، آنچه درباره نگرش آنان در محدوده معرفت دینی و معرفت متعارف – مورد نظر این پژوهش – با استناد به نوشته‌های خود آنان به دست آمده، با عنوان تاریخ‌نگری مورخ مطرح خواهد شد و سپس به روش تألیف آنان که متأثر از نگرش آنها به تاریخ است، می‌پردازیم»[۷]‏.

بر این اساس، بخش دوم نیز به‌صورت بخش اول تنظیم شده است.

مورخان و کتب آنان که در این بخش ذکر شده‌اند، به‌ترتیب عبارتند از: عتبی و ترجمه تاریخ یمینی، بیهقی و تاریخ بیهقی، انوشیروان بن خالد بن محمد کاشانی و تاریخ سلسله سلجوقی، ظهیرالدین نیشابوری و سلجوق‌نامه و راوندی و راحة الصدور و آية السرور[۸]‏.

  • بخش سوم (تاریخ‌های محلی): در این بخش نیز نویسنده، نخست، مطالبی را تحت عنوان «مقدمه‌ای درباره تاریخ‌های محلی» عرضه کرده و ضمن بیان تعریف و توصیف چنین تاریخ‌هایی و سابقه و قلمرو مکانی و بیان اقسام آنها و بیان ویژ‌گی‌های این نوع تاریخ‌نگاری، مثل «نگاه توأمان طولی و عرضی در نگارش وقایع یک شهر، ناحیه یا منطقه»، «پیگیری و ادامه گزارش‌های تاریخ محل توسط دیگر عوامل از جمله مترجمن، متخلصان، مصححان و... بعد از فوت مورخان اصلی» و... نوشته است: «پژوهش حاضر، پژوهشی در تاریخ‌نگاری و تاریخ‌نگری مورخانی است که در دوره اسلامی (از آغاز تا حمله مغولان به ایران)، تاریخ محلی نوشته‌اند. ابتدا در مورد تاریخ‌نگاری هریک از مورخان، پیشینه تحقیقات صورت‌گرفته در محدوده موضوع پژوهش و سپس زندگی‌نامه هریک از مورخان – بیشتر محل تولد، تحصیل، مطالعات و آثار – بررسی و در مرحله بعد، بخشی از روش‌های تاریخ‌نگاری آنان، شامل چگونگی گردآوری داده‌های تاریخی، منابع تاریخی مورد استفاده و چگونگی گزارش روایات و تدوین آنها بررسی خواهد شد. در مرحله بعد از آن، آنچه درباره نگرش آنان در محدوده معرفت دینی و معرفت متعارف – مورد نظر این پژوهش – با استناد به نوشته‌های خود آنان به دست آمده، با عنوان تاریخ‌نگری مورخ، مطرح خواهد شد و سپس به روش تألیف آنان که متأثر از نگرش آنها به تاریخ است، می‌پردازیم»[۹]‏.

بر این اساس، بخش سوم نیز به‌صورت بخش اول و دوم، تنظیم شده است.

مورخان و کتب آنان که در این بخش ذکر شده‌اند، به‌ترتیب عبارتند از: نرشخی و تاریخ بخارا، حسن بن محمد قمی و تاریخ قم، حاکم نیشابوری و تاریخ نیشابور، تاریخ سیستان، ابن بلخی و فارس‌نامه، ابن فندق و تاریخ بیهق و افضل‌الدین کرمانی و عقد العلی للموقف الأعلی[۱۰].

پانویس

  1. ر.ک: مقدمه، ص8
  2. ر.ک: همان، ص7-16
  3. ر.ک: همان
  4. ر.ک: متن کتاب، ص17
  5. ر.ک: همان، ص17-20
  6. ر.ک: همان، ص20-183
  7. ر.ک: همان، ص189-192
  8. ر.ک: همان، ص192-260
  9. ر.ک: همان، ص261-266
  10. ر.ک: همان، ص266- 348

منابع مقاله

مقدمه و متن کتاب.


وابسته‌ها