کمرهای، محمدباقر
محمدباقر خمينى كمرهاى فرزند محمد، از علماى مشهور و از نويسندگان به نام دهه بيست به بعد است كه افزون بر قلمزدن در عرصه دين و سياست دينى و نيز ترجمه متون كهن حديثى به فارسى، درباره مسائل و مباحث اجتماعى و سياسى از ديدگاه اسلام نيز فعال بود و مىكوشيد تا هماهنگ با زمان از اسلام، يك دين سياسى و اجتماعى راهگشا براى دشوارىهاى جهان معاصر ارائه دهد.
نام | کمرهای، محمدباقر |
---|---|
نام های دیگر | خمینی عراقی، محمدباقر
کمرهای خمینی، محمدباقر کمره کمریی کمرهای، محمدباقر بن محمد |
نام پدر | |
متولد | 1283 هـ.ش |
محل تولد | |
رحلت | 1374 هـ.ش یا 1416 ق |
اساتید | |
برخی آثار | تحف العقول عن آلالرسول صلی الله علیهم
أصول الفوائد الغرویة في مسائل علم الأصول وفقا للنظریات الحدیثة الدقیقة |
کد مؤلف | AUTHORCODE832AUTHORCODE |
او كه تا سال 1374ش در قيد حيات بود، در اصل از همشهرىها و همدورهاىهاى امام خمينى(ره) بود كه پابهپاى ايشان، در حوزه درس آيتالله حائرى در اراك و سپس قم تحصيل كرد.
وى همزمان به مطالعه آثار عربى منتشره در بلاد عربى بهخصوص در زمينههاى اسلامى علاقهمند بود، چندان كه به سرعت خود را با شرايط آنها نزديك كرد و آثارى به همان قلم در عتبات تأليف و به چاپ رساند.
گويا درست در ايامى كه رضاشاه از ايران رفت، به كشورش بازگشت و در تهران ساكن شد. چنانكه از زندگینامه وى به دست مىآيد، اقامت وى در تهران، در سال 1320ش بود.
وى به سرعت دست به كار فعاليتهاى علمى، نگارشى و مطبوعاتى زد و تا سال 1324ش چندين اثر از خود به چاپ رساند.
او در سال 1323ق1284/ش در روستاى ورآباد خمين، ميان يك خانواده علمى به دنيا آمده و در آغوش محبّت مادرى كه دلش از مهر خداوند و عشق اسلام لبريز بود پرورش يافت. پدرى دانشمند و پاكدل به نام آشيخ محمد باسعى وافر به تعليم و تربيت او پرداخت.
خداوند قريحه سرشار و فكر تابناكى به وى ارزانى داشت كه با عشق به تحصيل دانشها همدوش و توأم بوده و در هيجده سالگى پس از اتمام مقدمات و مقدار كافى سطوح فقه و اصول كه پيش پدر دانشمندش ياد گرفته بود، به عنوان ادامه تحصيلات خود به سوى اراك رهسپار و پس از شش ماه اقامت در آنجا، به طرف قم مهاجرت نمود.
وى از اساتيد وقت بهويژه آيتالله شيخ عبدالكريم حائرى در زمينه فقه و اصول استفاضه بهسزا كرده تا موفق به تحصيل اجازت اجتهاد گرديد. وى در رشته فلسفه و رياضيات نيز از اساتيد مبرّز تعقيب نموده و قريب يك سال هم دراصفهان محضر درسى و خصوصى حجتالاسلام مسجد شاهى را درك و از مصاحبت جمعى از علماى نخبه و دانشمندان متنوع آن سامان برخوردار گشت. در اين هنگام بود كه به تأليف كتب فقه و اصول و به تنظيم كتب و مقالات اجتماعى پرداخت و كتابى به نام «فوائد ربيعية» در حلّ مشكلات مسائل فقه و اصول و كتابى به نام «ايقاظ البشر» در علم اجتماع و فلسفه نشو و ارتقاء و كتابى به نام «السيف المشهر فى تحقيق اسم المصدر» به رشته تأليف درآورد.
در سال 1349ق/ 1308ش محض تكميل تحصيلات خود، عازم عتبات عاليات گرديده و در حوزههاى علمى نجف اشرف، حضور بههم رسانيده و از محاضر مشاهير مدرسين اين دارالعلم، استفاده شايان نمود. وى تا سال 1312ش به اخذ اجازات اجتهاد از مجتهدين والا مقام آن خطّه نيز نايل آمده است.
سپس سفرى به ايران كرده و وسايل حج را فراهم آورده و از راه جَبَل به مكه معظّمه تشرّف جسته و چند ماه در مكه و مدينه توقف نمود و به حفظ قرآن و تكميل اطلاعات اسلامى خويش پرداخته و بعد از هشت ماه، به نجف اشرف برگشت و به تأليف كتاب «نفيسالدين فى طور الاجتماع» و كتاب «فروعالدين» آغاز و به تدريس علوم مختلفه اشتغال ورزيد و اكثر اوقات خود را در زاويههاى مسجد سهله و كوفه به سر برد.
تا سال 1319ش (به جز از سفرى كه در طىاين مدت به خراسان رخ نموده) در عتبات عاليات رحل اقامت افكند و يك دوره كامل در اصول فقه تنظيم نمود.
آثار
از ديگر آثار ايشان است:
- فوائد اصولية و رسالة فى تحقيق اسم المصدر؛
- ايقاظ البشر؛
- اصول الفوائد الغروية؛
- حاشيه بر مكاسب شيخ انصارى؛
- حاشيه بر كفايه؛
- العناوين و المباحث؛
- الدين فى طور الاجتماع؛
- فصل الخصومة فى الورود و الحكومة؛
- روحانيت و اسلام؛
- ترجمه تاريخ الحسين(ع).
وابستهها
ترجمه جلد شانزدهم بحار الأنوار: آداب معاشرت
ترجمه جلد شانزدهم بحار الأنوار: در آداب و سنن
تحف العقول عن آل الرسول صلیاللهعلیهم (کمرهای)
گنجینه معارف شیعۀ امامیه در راه جهاد سازندگی
الروضة من الكافى، یا، گلستان آل محمد
ترجمه کتاب كمالالدين و تمام النعمة
اصول كافى و شارح
نفس المهموم: در کربلا چه گذشت؟ (چاپ هشتم)
منهاج البراعة في شرح نهجالبلاغة (خویی)
أصول الفوائد الغرویة في مسائل علم الأصول وفقا للنظریات الحدیثة الدقیقة
در کربلا چه گذشت؟ ترجمه نفس المهموم (چاپ هجدهم)