مجلسی، محمدباقر: تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    بدون خلاصۀ ویرایش
    خط ۳۸: خط ۳۸:




    ==ولادت==




    محمد باقر بن محمد تقى بن مقصود على مجلسى، معروف به علامه مجلسى و مجلسى ثانى در سال 1037 هجرى در شهر اصفهان ديده به جهان گشود.
    علّامه ملّا محمدباقر اصفهانى معروف به «علّامه مجلسى» و «مجلسى دوم» سومین پسر دانشمند ملّا محمدتقى مجلسى اول است.


    ==خاندان==
    به‌گفته میر عبدالحسین خاتون‏آبادى در تاریخ «وقایع الایام و السنین» علّامه مجلسى در سال 1037 در دارالعلم اصفهان دیده به‌دنیا گشود، ولى در مرآت الاحوال ولادت او را بسال 1038 نوشته است.


    علّامه مجلسى از همان اوان کودکى با هوشى سرشار و استعدادى خدا داد و پشت کارى مخصوص، به تحصیل علوم متداوله عصر پرداخت. چون در سایه تعلیمات و مراقبت پدر علّامه‏اش که خود نمونه کامل یک فقیه بزرگ و عالم پارسا بود، شروع به کار نمود، در اندک زمانى مراحل مختلفه علمى را یکى پس از دیگرى طى کرد.


    خاندان علامه مجلسى از جمله پر افتخارترين خاندانهاى شيعه در قرون اخير است. در اين خانواده نزديك به يكصد عالم وارسته و بزرگوار ديده مى‌شود و از نزديكان علامه پس از بررسى تنها علم و فضل مشاهده مى‌كنيم:
    وی بعد از تکمیل تحصیلات خود در فنون و علوم مختلف، با واقع بینى مخصوصى، به تحقیق در اخبار اهل بیت عصمت و طهارت(ع) پرداخت، و با استفاده از شرائط مساعد و قدرت سلطان وقت شاه سلیمان‏ صفوى، به جمع ‏آورى کتاب‌هاى مربوطه و مدارک لازمه، از هر مرز و بومى که بود، همت گماشت.


    # جد بزرگ علامه، عالم بزرگوار حافظ، ابو نعيم اصفهانى صاحب كتابهايى چون«تاريخ اصفهان» و «حلية الأولياء است.
    آنگاه براى تأمین هدف بزرگ و منظور عالى خود و مسئولیتى که بعهده گرفته بود، یک دوره کامل اخبار روایات ائمه اطهار را در هر باب و هر موضوعى از نظر گذرانید.
    # پدر علامه، مولى محمد تقى مجلسى، معروف به مجلسى اول (1003 - 1070 هجرى) صاحب كرامات و مقامات معنوى و روحى بلند است. او محدث و فقيهى بزرگ است و كتابهايى نيز تأليف نموده است.
    # محمد تقى مجلسى شاگرد شيخ بهايى و مير داماد است. او در علوم مختلف اسلامى تبحر داشته و در زمان خويش مرجعيت تقليد را به عهده داشته است. وى در كنار مرجعيت، از اقامۀ نماز جمعه و جماعت نيز غفلت نمى‌كرد و امام جمعۀ اصفهان بود.
    # از جمله پرورش يافتگان مكتبش مى‌توان به:علامه مجلسى (كه بيشترين استفاده را از پدر خويش برده است)، آقا حسين خوانسارى و ملا صالح مازندرانى اشاره نمود.
    # علامه دو برادر داشت كه آنها نيز مردانى متقى و زاهد بودند به نامهاى ملا عزيز اللّه و ملا عبد اللّه، كه براى تبليغ و نشر علوم اهل بيت عليهم السلام به هندوستان رفت و ساكن آنجا گرديد.


    خاندان علامه مجلسى نه تنها مردانى عالم و دانشمند به جامعه تحويل داده، بلكه زنان اين خاندان نيز پا به پاى مردان خويش قدم برداشته‌اند.
    سپس در زمانى که درست وارد چهل سالگى عمر گرانبهایش شده، دست بیک اقدام دامنه‌دار و اساسى زده، شالوده بناى عظیمى را پى‌ریزى کرد و با تکمیل این بناى محکم و تأمین آن منظور ضرورى که همانا تألیف کتاب بزرگ «بحار الأنوار» است نامش در همه جا پیچید و آوازه فضل و علم و همت بلندش در سراسر دنیاى اسلام بگوش دوست و دشمن و عالى و دانى رسید. بطورى که در حیات خودش آثار قلمى و فکریش، در اقصى نقاط دنیاى اسلام و بلاد کفر منتشر گشت، و همچون قند پارسى به بنگاله بردند!


    علامه مجلسى چهار خواهر داشت كه آنان نيز هر يك داراى تأليفات و تحقيقات ارزنده‌اى در علوم اسلامى مى‌باشند. از جمله تأليفات آنان مى‌توان به:شرح كافى، المشتركات فى الرجال، شرح شرايع الإسلام، شرح مطالع و شرح قصيدۀ دعبل خزائى اشاره نمود.
    ==علامه مجلسى و منصب شیخ الاسلامى==


    همسران اين زنان عالم و بزرگوار نيز از علماى بزرگ بودند. كسانى همچون ملا صالح مازندرانى، ملا ميرزاى شيروانى، ملا على استرآبادى و ميرزا محمد فسايى.
    یکى از کارهاى معروف علّامه مجلسى اینست که وى متصدى شکستن بت‌هاى هندوها در دولتخانه شاهى بود. این واقعه را معاصر او میر عبدالحسین خاتون‌آبادى در وقایع ماه جمادى الأولى سال 1098 در تاریخ خود «وقایع السنین» نگاشته است.


    علامه مجلسى داراى 5 پسر بود كه همگى از محضر علم و معارف پدر بهره‌مند شدند و به مدارجى بالا دست يافتند.
    همچنین سید نعمت اللّه جزائرى که از شاگردان مشهور علّامه مجلسى است در کتاب «مقامات» مینویسد: به استاد ما خبر دادند که بتى در اصفهان هست که کفار هند آن را پنهانى میپرستند. استاد هم دستور داد آن را خرد کنند. بت‌پرستان هند حاضر شدند مبالغ هنگفتى به شاه ایران بدهند که نگذارد آن بت شکسته شود و اجازه دهد آنها بت مزبور را به هندوستان ببرند، ولى شاه ایران (شاه‏ سلیمان صفوى) نپذیرفت.


    دامادهاى علامه هم كه 5 نفر بودند از طلاب و فضلاى آن زمان بودند و علامه با عنايتى خاص نسبت به دامادها، دختران خويش را به ازدواج آنان درمى‌آورد.
    وقتى بت شکسته شد، خادمى که ملازم و مراقب آن بت بود، تاب نیاورد ریسمانى بگردن خود آویخت و انتحار کرد.


    علاوه بر اينها خاندانهاى بزرگى از علماى آن عصر مرتبط با علامه مجلسى بودند، مانند وحيد بهبهانى، بحر العلوم، طباطبايى بروجردى، ميرزا عبد الله افندى صاحب رياض العلما، شهرستانى و...
    در همین سال که علّامه مجلسى با تألیف کتاب «بحار الانوار» و دیگر کتب نافع و مؤثر خود و نفوذ روز افزونش، شخصیت ممتاز و مقام علمى و عملیش زبانزد خاص و عام بود، تا جایى که ارکان دولت و شخص شاه صفوى نیز تحت تأثیر جامعیت و موقعیت وى قرار گرفتند، از میان آن همه دانشمندان مشهور که در اصفهان و سایر شهرهاى ایران میزیستند، فقط او که در آن موقع شصت و یک سال داشته است، از طرف شاه سلیمان صفوى به منصب شیخ‌الاسلامى که بزرگترین مقام دینى بود برگزیده شد و تا پایان عمر نیز در این سمت باقى بود...


    ==مقام علمى==
    علّامه مجلسى با احراز منصب شیخ الاسلامى قدرت مهمى دست یافت و از آن فرصت، حداکثر استفاده را نمود و تا سر حدّ امکان، در رونق و رواج علم و حدیث شیعه، و حمایت از اهل علم و مردم بى ‏پناه و امر به معروف و نهى از منکر و محدودیت بیگانگان اسلام، و مبارزه با ظلم و زورگوئى که پیش از وى کسى قدرت جلوگیرى آن را نداشت کوشید.


    مرحوم سید عبداللّه شوشترى در آخر اجازه کبیره از پدرش نورالدین و او از پدرش محدّث مشهور رسید نعمت‌اللّه جزائرى که از شاگردان دانشمند علّامه مجلسى بوده است نقل میکند که گفته است: چون علّامه مجلسى اقدام به تألیف کتاب «بحار الأنوار» نمود و همه جا در جستجوى کتب قدیمه بود و سعى بلیغ براى بدست آوردن آنها مبذول میداشت، به وى خبر دادند کتاب «مدینة العلم» شیخ صدوق در یکى از شهرهاى یمن است.


    علامه مجلسى آنچنان شهرتى در علوم مختلف اسلامى دارد كه محتاج هيچ بيان و توضيحى نيست. نام علامه مجلسى چون آفتابى بر آسمان فقاهت و اجتهاد مى‌درخشد.
    علّامه مجلسى هم موضوع را به اطلاع شاه (گویا شاه سلیمان صفوى) رسانید.


    علامه مجلسى از جمله بزرگانى است كه از جامعيت خاصى برخوردار بود. او در علوم مختلف اسلامى مانند تفسير، حديث، فقه، اصول، تاريخ، رجال و درايه سرآمد عصر بود. نگاهى اجمالى به مجموعۀ عظيم بحار الأنوار اين نكته را بخوبى آشكار مى‌سازد.
    شاه نیز یکى از امراى دولت را با هدایاى بسیار به‌منظور بدست آوردن کتاب مزبور، به یمن فرستاد؛ بعلاوه پادشاه صفوى قسمتى از املاک مخصوص خود را وقف تألیف‏ بحار الانوار و استنساخ آن، و هزینه طلاب علوم دینیه کرده بود»!


    اين علوم در كنار علوم عقلى همچون فلسفه، منطق، رياضيات، ادبيات،  لغت، جغرافيا، طب، نجوم و علوم غريبه از او شخصيتى ممتاز و بى‌نظير ساخته است.
    ==دیگران در باره او چه گفته‏اند؟==
    مرحوم شیخ یوسف بحرانى (متوفى بسال 1186ق) در کتاب «لؤلؤة البحرین» مینویسد: «در خصوص ترویج دین و احیاى شریعت حضرت سیدالمرسلین(ص) و تصنیف و تألیف و امر و نهى مردم و ریشه‌کن ساختن متجاوزین و مخالفین و هواپرستان و بدعت‏گذاران، بخصوص فرقه صوفیه، هیچ کس نه قبل و نه بعد از وى، به‌پای او نرسیده است... هم او بود که احادیث اهل بیت را در شهرهاى ایران منتشر ساخت».


    نظرى گذرا به «كتاب السماء و العالم» در بحار الأنوار اين جامعيت را بخوبى نمايان مى‌سازد.
    تا آنجا که می‌نویسد: «مملکت شاه سلطان حسین (صفوى)... بوجود شریف او محروس بود، و چون او برحمت ایزدى پیوست، اطراف مملکت درهم شکست، و ظلم و تعدّى همه جا را فرا گرفت، به‌طورى که در همان سال که او وفات یافت (1110ق) شهر «قندهار» از دست شاه سلطان حسین بیرون رفت، و پیوسته خرابى بر کشور مستولى گردید تا آنکه تمام مملکت را از دست داد!».


    برخى علامۀ مجلسى را در طول تاريخ اسلامى از حيث جامعيت در علوم و فنون گوناگون بى‌نظير دانسته‌اند.
    مرحوم آقا احمد کرمانشاهى که با چهار واسطه خواهرزاده علّامه مجلسى است در کتاب نفیس «مرآت الاحوال» می‌نویسد:


    علامه ريزبينى و نكته سنجى‌هاى بسيار زيبايى پيرامون روايات مشكل دارد. بيانهاى علامه در ذيل روايات و آيات قرآن بسيار دقيق و زيبا است و كمتر مى‌توان در آنها خطا و اشتباهى يافت.
    «از بعضى ثقات شنیدم که ملّا محمدتقى (پدر وى) نقل کرده که شبى از شبها بعد از نماز و تهجّد و گریه و زارى بدرگاه قادر على الاطلاق خود را به‌حالتى دیدم که دانستم هر چه از درگاه احدیت مسألت کنم، باجابت مقرون، و عنایت خواهد شد، و فکر می‌کردم که از خدا چه بخواهم؟ آیا از امر دنیوى یا از امر اخروى؟ که ناگاه صداى گریه محمدباقر از گهواره بلند شد. من گفتم الهى بحق محمد و آل محمد(ص) این طفل را مروّج دین و ناشر احکام سید المرسلین گردان و او را بتوفیقات بینهایت خود موفّق بدار!».  


    علامه مجلسى، علاوه بر علومى چون روايات اهل بيت عليهم السلام در فقه نيز تبحرى بالا داشته، گرچه اكثر مجلدات فقهى بحار مجال پاكنويس شدن نيافته است.
    سپس آقا احمد می‌نویسد: «شکى نیست که این خوارق عادات که از آن بزرگوار به‌ظهور رسیده، نیست مگر از دعاى چنین بزرگوارى. چه آنکه وى از قبل سلاطین (صفویه) در بلدى مثل اصفهان شیخ الاسلام بود و جمیع مرافعات و دعاوى مردم را بنفس نفیس خود رسیدگى می‌کرد، و فوت نمی‌شد از او نماز بر اموات و جماعات و ضیافات و عبادات!! و آن جناب را شوق شدیدى بتدریس بود، و از مجلسش جماعت بسیارى برخاستند و در "ریاض العلماء" است که عدد ایشان بهزار نفر میرسید!


    ==شخصيت معنوى==
    مکرّر خانه خدا و ائمه عراق علیهم السّلام را زیارت کرد، و متوّجه امور معاش خود می‌شد و حوائج دنیاى او در نهایت انضباط بود، و با این حال، تألیفات او رسید به آنچه رسید! در ترویج دین به‌مرتبه‏اى رسید که عبدالعزیز دهلوى (سنی ناصبی) در «تحفه اثنى عشریه» که در این اوقات (در عصر نویسنده) در ابطال مذهب شیعه نوشته، گفته است: "اگر دین شیعه را دین مجلسى بنامند رواست، زیرا که این مذهب را او رونق داد و سابق بر این (بر اثر سلطه حکومت اهل تسنن) آنقدر عظمتى نداشت"».


    ==تألیفات علامه مجلسى==


    علماى دين نه تنها از استاد خود درس علم و دانش مى‌آموزند، بلكه سير و سلوك معنوى خويش را زير نظر اساتيد عارف بالله سپرى مى‌نمايند. علامه مجلسى همزمان با طى مدارج علمى و سريعتر از آن مدارج معنوى و كمالات روحى را پيمود تا آنجا كه مصداق واقعى «عالم ربّانى» گشت.
    شهرت علّامه مجلسى گذشته از مقام علمى و جامعیت و مرجعیتى که در دولت صفویه داشته است، اصولا مرهون تألیفات بسیار اوست که همه مفید و قابل استفاده عموم و در نهایت سلاست (= روانی) نوشته است. مخصوصاً کتابهاى فارسى آن مرد بزرگ همه سودمند و از زمان تألیف و در عصر حیات مؤلّف تاکنون مورد استفاده تمام شیعیان فارسى‌‏دان بوده و می‌باشد.


    اين ادعا با مرورى بر سجاياى اخلاقى ايشان كاملا روشن مى‌شود.
    علّامه مجلسى و پدرش مجلسى اول نخستین دانشمندانى هستند که احادیث شیعه را بفارسى قابل استفاده و سلیس و ساده ترجمه کردند. چه، پیش از آنها هر چند کتبى از طرف علماى دینى بفارسى ترجمه می‌شد، ولى قلم آنها روانى قلم این دو بزرگوار را نداشت و اغلب هم موضوعات غیر اخبار و روایات بود...


    از جمله خصائص بارز اخلاقى علامه مى‌توان به اين موارد اشاره نمود:
    محدّث نورى در الفیض القدسى می‌نویسد:«یکى از اساتید بزرگ ما بیک واسطه از علّامه بحر العلوم نقل می‌کرد که وى آرزو داشت تمام تصنیفات او را در نامه عمل مجلسى بنویسند، و در عوض یکى از کتب فارسى مجلسى که ترجمه متون اخبار، و مانند قرآن مجید، در تمام اقطار شایع است در نامه عمل او نوشته شود!» سپس محدّث عالیقدر مزبور می‌گوید: «چرا علّامه بحر العلوم این آرزو را نداشته باشد، با اینکه روزى و ساعتى از اوقات شبانه روزى مخصوصاً در ایام متبرّکه و اماکن مشرّفه نمی‌گذرد مگر اینکه هزاران نفر از عبّاد و صلحا و زهّاد چنگ بریسمان تألیفات وى زده و متوسّل به تصنیفات او می‌گردند؛ یکى از روى کتاب او دعا می‌خواند، و دیگرى با نوشته‏هاى وى مناجات می‌کند، سومى زیارت می‌نماید، و چهارمى ناله و گریه سر می‌دهد...».
    ۱- ياد خداوند:
    شاگرد گرانقدر او «سيد نعمت اللّه جزائرى» در مورد استاد خود گفته است:علامه هيچگاه از ياد خدا غافل نبود و تمام اعمالش را با قصد قربت انجام مى‌داد.


    ۲-زيارت:
    همچنین آقا احمد کرمانشاهى - نواده وحید بهبهانى - در تاریخ "مرآت الاحوال جهان نما" که سفرنامه اوست، در ضمن شرح حال دائى (اعلای) خود علّامه مجلسى می‌نویسد:
    علامه به «زيارت» ائمۀ هدى عليهم السلام اهميت فراوان مى‌داد و با وجود مشكلات آن زمان و امكانات بسيار ابتدايى براى مسافرت، چندين بار به زيارت ائمۀ عراق، بقيع و مشهد مقدس نائل شد و هر بار مدتى طولانى در جوار آن بزرگواران سكنى گزيد.
    او چند بار نيز به حج خانۀ خدا مشرف شد.


    ۳-توسل:
    ==تألیفات فارسى علامه مجلسى==
    توجه خاص به توسل به معصومين عليهم السلام باعث گرديد علامۀ مجلسى پيرامون ادعيه و زيارات مطالب فراوانى در بحار الانوار بياورد و بجز آن، چند كتاب مستقل نيز در موضوع ادعيه و زيارت تأليف نمايد از جمله:
    «زاد المعاد» كه مرجعى مهم در كتب ادعيۀ متأخر است و«تحفة الزائر» و ترجمه‌هايى از زيارت جامعه كبيره و دعاى سمات و...


    ۴-زهد و پارسايى:
    اینک (برخی از) تألیفات و تصنیفات فارسى و عربى او را مطابق نقل "الفیض القدسى" علّامه محدّث نورى و مقدّمه آقاى ربّانى شیرازى در اول بحار طبع جدید، به نقل از «الذریعه» شیخ آقا بزرگ تهرانى در زیر از لحاظ خوانندگان محترم می‌گذرانیم...:
    يك ويژگى بسيار مهم در زندگى اين بزرگ مرد، زهد و پارسايى و ساده زيستى اوست. علامه در عهد صفوى مى‌زيست و شيخ الاسلام حكومت صفوى بود و در يك كلام، تمام امكانات دولت در اختيار او بود، اما با همۀ اينها زندگى شخصى علامه در نهايت زهد و سادگى سپرى مى‌شد.


    ۵-تواضع:
    خوشبختانه اغلب آثار قلمى مجلسى از دست فنا محفوظ مانده و آنها که چاپ نشده‏ نیز نسخ خطى آن یافت می‌‏شود.


    تواضع علامۀ مجلسى از ديگر خصائص اوست. علامه هيچگاه به مقام اجتماعى و بالا و پايين بودن موقعيت يا سنّ افراد نگاه نمى‌كرد.
    {{ستون-شروع|2}}
    #حیات القلوب (در زندگانی پیامبران ع)، سه جلد؛
    #حلیة المتّقین (در آداب و سنن)؛
    #عین الحیات (در اخلاق و عقاید)؛
    #مشکاة الأنوار، که خلاصۀ عین الحیاة است (با کتاب دیگری از وی، بهمین نام، در شمارۀ 48 اشتباه نشود)؛
    #تحفة الزّائر (در زیارت و آداب آن)؛
    #حقّ الیقین (در اعتقادات) که آخرین تصنیف او بوده است؛
    #جلاء العیون (در شرح احوال معصومین ع)؛
    #ربیع الاسابیع (در اعمال و ادعیۀ هفتگی)؛
    #مقباس المصابیح (در تعقیبات نماز)؛
    #رساله اختیارات (در متفرّقات اعمال و جغرافیا و... که در متن تحریف نشدۀ آن، نجوم گالیله و کوپرنیک را پذیرفته است؛ ولی آنچه امروزه چاپ و منتشر شده، "اختیارات" تحریف شده است که کلّی خرافه نیز داخل آن کرده اند)؛
    #رساله (حقوقی حدود و قصاص و) دیات؛
    #رساله در اوقات (نماز، و روش تشخیص آنها)؛
    #رساله در رجعت (= زنده شدن نیکان بسیار نیک و بدان بسیار بد، پس از ظهور امام زمان عج و زنده شدن امامان دیگر پس از آنحضرت)؛
    #رساله در شکوک (= شکیّات نماز)؛
    #رساله در خصوص مال ناصبى؛
    #رساله در آداب ماههاى رومى؛
    #رساله در نماز شب؛
    #رساله در فرق بین صفات ذاتى و فعلى (متعلق به فعل و خارج) خداوند؛
    #رساله بهشت و دوزخ؛
    #رساله در مناسک حج؛
    #رساله در کفارات؛
    #رساله در زکات؛
    #رساله در آداب نماز؛
    #ترجمه توحید مفضّل؛
    #رساله در بداء (= نسخ شدن حکم یا قضائی به امر خدا و جانشین شدن حکم یا قضای دیگر بجای آن)؛
    #رساله در نکاح؛
    #شرح دعاى جوشن کبیر؛
    #رساله مختصرى در تعقیب نماز؛
    #ترجمه فرمان (عهدنامه) امیرالمؤمنین علیه السّلام به مالک اشتر؛
    #رساله السّابقون السّابقون؛
    #مفاتیح الغیب، در استخاره؛
    #ترجمه «فرحة الغرىّ» (= شادمانی نجف) سید عبدالکریم ابن طاوس؛
    #ترجمه حدیث رجاء بن ابى ضحّاک که در راه خراسان (در مورد اعمال و رفتار نیکوی امام رضا – ع) نوشته؛
    #رساله در جبر و تفویض؛
    #رساله صواعق الیهود، در جزیه (= مالیّات اسلامی از کافران اهل ذمّه) و احکام دیه؛
    #رساله در سهام (ارث)؛
    #مناجات نامه؛
    #رساله در زیارت اهل قبور؛
    #ترجمه توحید امام رضا علیه السّلام؛
    #ترجمه دعاى مباهله؛
    #ترجمه حدیث عبداللّه بن جندب؛
    #ترجمه زیارت جامعه (کبیره)؛
    #ترجمه دعاى کمیل؛
    #ترجمه دعای جوشن صغیر؛
    #ترجمه دعاى سمات؛
    #ترجمه قصیده دعبل خزاعى؛
    #مشکاة الانوار، در آداب قرائت قرآن و دعا و شروط آن (با شمارۀ چهار اشتباه نشود)؛
    #انشائاتى که بعد از مراجعت از نجف، بواسطه شوقى که بآن سرزمین مقدّس داشت، نوشته است؛
    #ترجمه حدیث: «ستة  اشیاء لیس للعباد فیها صنعٌ: المعرفة  و الجهل و الرّضا و الغضب و النوم و الیقظة » (از امام صادق ع: شش چیز است که برای بندگان خدا در آنها تدبیر و کارسازی نیست: شناخت، نادانی، رضایت، خشم، خواب و بیداری)؛
    #ترجمه نماز؛
    #جوابهاى مسائل متفرقه؛
    #کتاب اختیارات، کتاب بزرگى است و غیر از آنست که (در شمارۀ 11) ذکر شد؛
    #تذکرة الائمّة (که بشدّت تحریف شده است)؛
    #کتاب صراط النجاة، شرح گناهان کبیره و صغیره؛
    #تعبیر خواب؛
    #رساله جنت و نار (بهشت و دوزخ)، غیر از آنچه (در شمارۀ 20) ذکر شد.
    {{پایان}}


    او از سيد على خان مدنى، شارح گرانقدر صحيفۀ سجاديه مطالب فراوانى در بحار آورده است و مى‌دانيم كه سيد على خان 15 سال كوچكتر از علامه بوده و از حيث مقام و منزلت اجتماعى هم به او نمى‌رسيد.
    پنج کتاب اخیر را نسبت بوى می‌دهند و درست روشن نیست که تألیف او باشد (رجوع کنید بغیض القدسى و مقدّمه بحار طبع جدید).


    خلاصه اينكه جمع شدن همۀ اين خصائص روحى و كمالات معنوى با علم و دانش گستردۀ علامه، از او شخصيتى ممتاز ساخته بود كه در تاريخ به دشوارى مثل و مانندى براى او پيدا مى‌شود.


    ==اوضاع سياسى==
    ==تألیفات عربى علامه مجلسى==
     
    {{ستون-شروع|2}}
     
    #کتاب بزرگ و دائرة المعارف «بحار الأنوار» در بیست و پنج جلد (قدیم؛ در قطع رحلی بزرگ؛ برابر با صد و ده جلد جدید، در قطع وزیری)؛
    علماى بزرگوار شيعه در طول تاريخ با وجود فشارها و محروميت‌ها و اختناقهاى فراوان زحمات ارزنده‌اى كشيده و آثارى گرانبها به يادگار نهاده‌اند. آنان با خون دل خوردن‌ها و زحمات طاقت فرسا نهال تشيع را آبيارى نمودند و اين ميراث عظيم پيامبر صلى الله عليه و آله را به ما رساندند.
    #کتاب «مرآة العقول فی شرح اخبار آل الرّسول» در دوازده جلد، شرح کتاب «کافى» ثقة الاسلام کلینى است؛
     
    #ملاذ الاخیار، شرح تهذیب الاخبار شیخ طوسى، از اول تا کتاب صوم (روزه) و از کتاب طلاق تا آخر آن در 16 جلد؛
    در اين بين هر گاه اوضاع نسبتا مساعدى فراهم مى‌شد و فشارها بر عليه شيعيان كم مى‌شد شاهد شكوفايى بى‌نظير فقها و علما و فيلسوفان شيعه هستيم.
    #شرح اربعین (چهل حدیث)؛
     
    #الفوائد الطریفة در شرح صحیفه سجادیه(ع)، تا آخر دعاى چهارم؛
    از جملۀ اين موقعيتها عصر شيخ مفيد و شيخ طوسى را در حكومت آل بويه مى‌توان برشمرد. همچنين دورۀ صفويه و زمان علامۀ مجلسى شاهدى صادق بر اين گفتار است.
    #الوجیزه در رجال؛
     
    #رساله اعتقادات؛
    علامۀ مجلسى با عنايت به انتساب شاهان صفويه به تشيع و اينكه آنان خود را منسوب به ائمه اطهار عليهم السلام مى‌دانستند بيشترين استفاده را در جنبه‌هاى مختلف نمود. تأليف بزرگترين دائرة المعارف حديث شيعه در غير چنين زمانى و با عدم امكانات اقتصادى بسيار دشوار مى‌نمود.
    #رساله در شکوک (شکیّات نماز)؛
     
    #رساله در اذان، که شیخ یوسف بحرانی در لؤلؤة البحرین از آن نام برده است؛
    ==سالشمار==
    #رساله در بعضى از دعاهائى که از صحیفه کامله سجادیه افتاده است؛
     
    #حواشى متفرّقه بر کتب اربعه: کافى، تهذیب، من لا یحضره الفقیه و استبصار؛
     
    #المسائل الهندیه، مسائلى است که برادرش ملا عبداللّه از هند از وى پرسیده بود؛
    علامه مجلسى در زمان شاه عباس اول كه مردى با سياست و با كفايت و در عين حال، مردى سنگدل و بى‌رحم بود متولد شد.
    #رساله در اوزان (و مقادیر)، که نخستین تألیف اوست.
     
    {{پایان}}
    زمانيكه شاه صفى پس از او به حكومت رسيد، عراق از قلمرو حكومت ايران جدا شد.
     
    پس از شاه صفى، شاه عباس دوم كه 9 سال داشت به حكومت رسيد و در مجلس تاجگذارى او بود كه علامه از او خواست شراب خوارى و فروش آن و برخى اعمال منكر ديگر ممنوع شود. او هم به توصيه‌هاى علامه عمل كرد، اما رفته رفته، او نيز چون ديگر شاهان آلودۀ شراب و... شد.
     
    ==منزلت اجتماعى==
     
     
    علامه مجلسى در ميان مردم از نفوذ بى‌سابقه‌اى برخوردار بود. او با علم سرشار و نفوذ معنوى و بيان سحر انگيز خود مردم را از ميخانه و قهوه‌خانه‌ها به مساجد كشاند و در عهد او مساجد از رونق خاصى برخوردار بودند. خصوصا در ماه مبارك رمضان و شبهاى قدر جمعيت بى‌سابقه‌اى به مساجد روى مى‌آوردند.
     
    علامه در سلاطين صفوى هم نفوذ بالايى داشت. او كه سياستمدارى مقتدر بود، با تدبير خويش در زمان سلاطين بى‌كفايت صفوى كشور را از حمله و تجاوز دشمنان حفظ نمود. دقيقا پس از وفات علامه مجلسى بود كه كشور دچار هرج و مرج شد و افغانها به ايران حمله كردند و حكومت صفويه را سرنگون نمودند. او با استفاده از اقتدار اجتماعى و سياسى خويش بسيارى از نسخه‌هاى كمياب كتب قدما را استنساخ كرد و ميراث عظيمى از تشيع را از نابودى نجات داد.
     
    ==مسلك علمى==
     
     
    علامه مجلسى روشى معتدل ما بين اصولى و اخبارى داشت. او در عين اينكه محدثى بزرگ بود به علوم عقلى هم توجهى خاص داشت.
     
    او از جمله بزرگانى است كه علوم عقلى همچون فلسفه را خوانده و از اساتيد اين علوم محسوب مى‌گشت و در عين حال همه چيز را در منبع و سرچشمۀ وحى يافت و تمام همت خويش را به نشر روايات معصومين عليهم السلام اختصاص داد. تنها حساسيت علامه به انحرافات در دين بود. او كه در زمان خويش شيوع صوفيگرى را مى‌ديد دست به مبارزه‌اى قاطعانه با تصوف زد و در اين مسير با استعانت از اهل بيت عليهم السلام به پيروزى چشمگيرى نائل شد.


    ==لقب «علامه»==
    ==استادان علامه مجلسى‏==


    علامه مجلسى از محضر بسیارى از علماى نامى و فقهاى بزرگ کسب علم و فضیلت نموده، و مقامات علمى و عملى را طىّ کرده یا از آنان بدریافت اجازه (نقل روایت) نائل گشته است، که از جمله، این عده می‌باشند:


    علامه، محمد باقر مجلسى اين لقب پر افتخار را از بزرگانى همچون وحيد بهبهانى، علامه بحر العلوم و شيخ اعظم انصارى اخذ كرده است. اين بزرگان كه هريك دريايى متلاطم از علوم و معارف اسلامى هستند با ديدن مقام و منزلت علامۀ مجلسى اين لقب را در مورد او به كار بردند و به حق او علامۀ عصر خويش بود.
    #پدر عالیقدرش ملّا محمد تقى مجلسى رضوان اللّه علیه؛
    #ملّا محمد صالح مازندرانى (داماد مجلسی پدر) متوفى بسال 1081ق (با میر محمّد صالح خاتون آبادی که داماد خود مجلسی پسر است اشتباه نشود)؛
    #شیخ على بن حسن، نوادۀ شهید ثانى، مؤلف شرح کافى، الدّر المنثور، حواشى بر شرح لمعه، و غیرها. که در سن نود سالگى بسال 1103ق رحلت نمود؛
    #دانشمند محدّث میر محمد مؤمن بن دوست محمد استرآبادى، مؤلف کتاب «رجعت»، مجاور مکه معظمه که در سال 1088 همان جا بدست دشمنان شهید شد، وى داماد محدّث مشهور ملّا محمد امین استرآبادى (احیاگر سنت و روش فقهاء اخباری)، و مؤلف کتاب «الفوائد المدنیة» است؛
    #محدّث عظیم الشّأن و عالم جلیل القدر، ملا محمد طاهر قمى (اخباری)، که از مفاخر علماء، و در قم، شیخ الاسلام بوده است؛ مؤلف کتاب «تحفة الاخیار» در ردّ صوفیه؛
    #ملا محسن فیض کاشانى (متوفى 1091ق) مؤلف کتاب الوافى و غیره... (که به سبب گرایش فیض کاشانی به فلسفه و تصوّف، علامۀ مجلسی از وی رویگردان شد و کناره گرفت)؛


    ==شيخ الاسلام اصفهان==
    (و جمعی دیگر از علماء، که اسامی ایشان در زمرۀ مشایخ اجازه و یا اساتید علامۀ مجلسی(ره) در کتب مفصّل آمده است...).


    ==شاگردان علامه مجلسى‏==


    علامه مجلسى در سال 1098 از سوى شاه سليمان صفوى به سمت شيخ الاسلامى اصفهان منسوب شد. شيخ الاسلام بالاترين و مهمترين منصب دينى و اجرايى در آن عصر بود.
    در این بخش شاگردانى که نزد وى تحصیل کرده‏اند، یا از وى بدریافت اجازه نائل گشته‏اند، مذکور می‌گردند. محدّث نورى در الفیض القدسى می‌نویسد: «اینان دانشمندانى هستند که من آنها را شناخته‌‏ام، در حالى که شاگردان علّامه‏ مجلسى بیش از اینهاست که من بگویم توانسته‌ام با کمى اطلاع و فقدان وسیله، بر اسامى همه آنها اطلاع یابم!».


    او قاضى و حاكم در مشاجرات و دعاوى بود. تمام امور دينى زير نظر مستقيم او انجام مى‌گشت و تمام وجوهات به محضر او فرستاده مى‌شد شيخ الاسلام سرپرستى درماندگان و ايتام و... را نيز برعهده داشت.
    میرزا عبداللّه (افندی) اصفهانى شاگرد مجلسى نیز در «ریاض العلماء» می‌نویسد: «شاگردان استاد بالغ بر هزار نفر بودند!»؛ و شاگرد دیگرش سید نعمت اللّه جزائرى در «انوار نعمانیه» می‌نویسد: «بیش از هزار نفر بودند!»


    نكتۀ مهم در اينجا آن است كه علامه اين منصب را با اصرار و التماس شاه پذيرفت و در همان مجلس، شاه چند بار كلمۀ التماس را بر زبان آورد تا علامه راضى به پذيرفتن اين منصب گردد.
    که از جمله مهمّترین شاگردان علامۀ مجلسی می‌توان این افراد را نام برد:


    علامه تا پايان عمر خويش عهده دار اين وظيفۀ مهم بود.
    ==اساتيد==
    متأسفانه با آنكه اطلاعات ما در مورد زندگى علامه مجلسى فراوان است، پيرامون اساتيد او اطلاع كمى در دست داريم. البته مشايخ روايت علامه را مى‌شناسيم اما اينكه علامه محضر درسى چه كسانى را درك كرده مبهم است.
    از جمله اساتيد و مشايخ نقل علامه‌اند:
    1 - پدرش محمد تقى مجلسى (متوفاى 1070 هجرى) كه استاد علامه در علوم نقلى بوده است.
    2 - مرحوم آقا حسين خوانسارى (متوفاى 1098 هجرى)، فرزند آقا جمال كه استاد علامه در علوم عقلى بوده است.
    اين دو بزرگوار اساتيد علامه هستند، اما مشايخ نقل او:
    3 - مولا محمد صالح مازندرانى (متوفاى 1086 هجرى)
    4 - ملا محسن فيض كاشانى (متوفاى 1091 هجرى)
    5 - سيد على خان مدنى صاحب شرح معروف بر صحيفۀ سجاديه عليه السلام (متوفاى 1120 هجرى)
    6 - شيخ حرّ عاملى مؤلف كتاب وسائل الشيعه (متوفاى 1104 هجرى).
    لازم به ذكر است كه اين دو تن علاوه بر اجازه‌هايى كه به علامه داده‌اند از ايشان اجازه هم گرفته‌اند بنا بر اين جزء شاگردان علامه نيز محسوب مى‌گردند.
    ==شاگردان==
    بيش از يكهزار نفر از طلاب و دانش پژوهان از محضر پر فيض علامۀ مجلسى استفاده نموده‌اند. علامۀ اجازهاى فراوانى نيز به شاگردان خويش داده است.
    از جمله شاگردان علامه‌اند:
    {{ستون-شروع|2|2|2|#6699FF}}
    # سيد نعمت اللّه جزائرى
    # جعفر بن عبد اللّه كمره‌اى اصفهانى
    # زين العابدين بن شيخ حرّ عاملى
    # سليمان بن عبد الله ماحوزى بحرانى
    # شيخ عبد الرزاق گيلانى
    # عبد الرضا كاشانى
    # محمد باقر بيابانكى
    # ميرزا عبد الله افندى اصفهانى مؤلف محترم رياض العلماء
    # سيد على خان مدنى مؤلف گرانقدر رياض السالكين (شرح صحيفه سجاديه عليه السلام)
    # شيخ حرّ عاملى
    # ملا سيما، محمد بن اسماعيل فسايى شيرازى
    # محمد بن حسن، فاضل هندى
    # و...
    {{پایان}}
    ==تأليفات==
    علامه مجلسى عمرى بسيار پر بركت داشت. او در عمر 73 سالۀ خويش بيش از يكصد كتاب به زبان فارسى و عربى نوشت كه تنها يك عنوان آن بحار الأنوار است با 110 جلد و عنوان ديگر مرآة العقول با 26 جلد.
    حدود 40 كتاب نيز به ايشان نسبت داده شده است.
    اولين تأليف علامه را كتاب الأوزان و المقادير يا ميزان المقادير دانسته‌اند كه در سال 1063 تأليف شده. آخرين تأليف ايشان هم كتاب حق اليقين است مربوط به سال 1109 هجرى، يعنى يك سال قبل از وفات ايشان.
    برخى كتب علامه عبارتند از:
    {{ستون-شروع|2}}
    {{ستون-شروع|2}}
     
    #سید نعمت اللّه جزائری؛
    # بحار الأنوار، كه يك مجموعۀ بزرگ روايى و تاريخى است و در ضمن آن تفسير بسيارى از آيات قرآن كريم هم آمده است. 
    #میر محمدصالح بن عبدالواسع (خاتون آبادی)، داماد مجلسى؛
    # مرآة العقول، شرح كافى ثقة الاسلام كلينى است در 26 جلد.
    #دختر زاده‌‏اش میر محمد حسین خاتون ‏آبادى؛
    # ملاذ الأخيار، شرح تهذيب شيخ طوسى است در 16 جلد.
    #حاجّ محمّد اردبیلى ،مؤلف کتاب مشهور«جامع الرّوات»(در رجال)؛
    # الفرائد الطريفة، شرح صحيفۀ سجاديه عليه السلام است.
    #میرزا عبداللّه اصفهانى معروف به افندى، مؤلف کتاب «ریاض العلماء» (در شرح احوال علماء شیعه)؛
    # شرح أربعين حديث، كه از بهترين كتب در اين موضوع مى‌باشد.
    # میرزا علاء‌الدین گلستانه، شارح نهج البلاغه؛
    # حق اليقين، در اعتقادات است و به زبان فارسى نوشته شده. علامه چندين كتاب كلامى ديگر نيز دارد.
    #ملّا محمداکمل؛
    # زاد المعاد، در اعمال و ادعيۀ ماهها (فارسى) 
    #محمد بن مرتضى مشهور به نور الدّین و مؤلف تفسیر «الوجیز»، برادرزاده ملا محسن فیض کاشانى؛
    # تحفة الزائر، در زيارات (فارسى)  
    #ملّا محمدرضا بن محمد صادق بن مقصود على مجلسى، پسر عمّ علّامه مجلسى؛
    # عين الحياة، شامل مواعظ و حكم برگرفته از آيات و روايات معصومين عليهم السلام (فارسى) 
    #میرزا محمد مشهدى، صاحب تفسیر «کنز الدقائق»؛
    # صراط النجاة 
    و... .
    # حلية المتقين، در آداب و مستحبات روزانه و در طول زندگى (فارسى)  
    # حياة القلوب در تاريخ پيامبران و ائمه عليهم السلام در سه جلد (فارسى) 
    # مشكاة الأنوار، كه مختصر حيات القلوب است (فارسى) 
    # جلاء العيون در تاريخ و مصائب اهل بيت عليهم السلام (فارسى)
    # توقيعات امام عصر عجل الله تعالى فرجه الشريف همراه با ترجمۀ آنها. 
    # كتب فراوانى بعنوان ترجمۀ احاديث خاص مانند ترجمۀ توحيد مفضل و... 
    # كتبى در موضوع ترجمۀ ادعيه و زيارات همچون زيارت جامعۀ كبيره و دعاى سمات و...  
    # رساله‌هاى فراوان فقهى كه به جهت اختصار از آنها نام نمى‌بريم كتابهايى نيز در موضوعات مختلف از قبيل تفسير، رجال، تراجم و... از علامه به يادگار مانده است.
    {{پایان}}
    {{پایان}}
    نكتۀ قابل توجه در آثار علامه مجلسى آن است كه ايشان اكثر عناوين كتبش را كتابهاى فارسى تشكيل مى‌دهد و اين نكته توجه علامه را به هدايت جامعۀ خويش كه فارسى زبان بودند بخوبى نشان مى‌دهد. (گرچه كتب عمده و منبع، همچون بحار الأنوار و مرآة العقول عربى هستند).
    ==وفات==


    ==وفات علامه مجلسى‏==


    چراغ عمر علامۀ مجلسى پس از 73 سال نور افشانى در شب 27 رمضان سال 1110 هجرى در شهر اصفهان خاموش گشت و جهان از فيض وجود اين عالم گرانمايه محروم شد.
    علّامه مجلسى بعد از یک عمر گرانبها و تعلیم و تربیت صدها شاگرد دانشمند، و تألیف و تصنیف و ترجمه ده‏ها کتاب سودمند و مؤثّر دینى بعربى و فارسى، و آن همه آثار خیرى که از خود بیادگار گذارد، مطابق نقل «روضات الجنّات»... در شب بیست و هفتم ماه مبارک رمضان سال 1110 هجرى، اوائل سلطنت شاه سلطان حسین صفوى در سنّ هفتاد و سه سالگى چشم از این جهان فانى فرو بست و روح پر فتوحش بآشیان جنان پرواز نمود، و در مسجد جامع اصفهان پهلوى پدر علّامه‏اش ملّا محمد تقى مجلسى مدفون گردید. آرامگاه مجلسى از زمان درگذشتش تا کنون همواره مزار مجاورین و مسافرین از زن و مرد مسلمان بوده است.


    علامه هنگام مرگ كارهاى نيمه تمامى داشت كه موفق به اتمام آنها نشد از قبيل تكميل بحار الأنوار، نوشتن مستدرك البحار و... گرچه پس از ايشان شاگردان و ادامه دهندگان اين راه پر فروغ خدمات ارزشمندى ارائه نمودند، اما جاى خالى يك عالم فرزانه را هيچكس و هيچ چيز پر نمى‌كند.
    ==منبع مقاله==
    ر.ک: دوانی، علی، مهدی موعود، از صفحه 59 تا 138، دارالکتب الاسلامیه، تهران، 1375ش


    == وابسته‌ها ==
    == وابسته‌ها ==

    نسخهٔ ‏۲۰ اوت ۲۰۱۶، ساعت ۱۲:۱۰

    مجلسی، محمدباقر بن محمدتقی
    نام مجلسی، محمدباقر بن محمدتقی
    نام های دیگر ع‍لام‍ه‌ م‍ج‍ل‍س‍ی‌

    م‍ج‍ل‍س‍ی‌ اص‍ف‍ه‍ان‍ی‌

    م‍ج‍ل‍س‍ی‌ ث‍ان‍ی

    م‍لا م‍ح‍م‍دب‍اق‍ر م‍ج‍ل‍س‍ی‌

    نام پدر محمد تقی
    متولد ۱۰۳۷ق
    محل تولد اصفهان
    رحلت 1078 هـ.ش یا 1110 هـ.ق یا 1700 م
    اساتید محمدتقی مجلسیملا صالح مازندرانیفیض کاشانیسید علی خان مدنیملا خلیل قزوینی و...
    برخی آثار بحار الانوار.حلية المتقين.زاد المعاد
    کد مولف 367



    علّامه ملّا محمدباقر اصفهانى معروف به «علّامه مجلسى» و «مجلسى دوم» سومین پسر دانشمند ملّا محمدتقى مجلسى اول است.

    به‌گفته میر عبدالحسین خاتون‏آبادى در تاریخ «وقایع الایام و السنین» علّامه مجلسى در سال 1037 در دارالعلم اصفهان دیده به‌دنیا گشود، ولى در مرآت الاحوال ولادت او را بسال 1038 نوشته است.

    علّامه مجلسى از همان اوان کودکى با هوشى سرشار و استعدادى خدا داد و پشت کارى مخصوص، به تحصیل علوم متداوله عصر پرداخت. چون در سایه تعلیمات و مراقبت پدر علّامه‏اش که خود نمونه کامل یک فقیه بزرگ و عالم پارسا بود، شروع به کار نمود، در اندک زمانى مراحل مختلفه علمى را یکى پس از دیگرى طى کرد.

    وی بعد از تکمیل تحصیلات خود در فنون و علوم مختلف، با واقع بینى مخصوصى، به تحقیق در اخبار اهل بیت عصمت و طهارت(ع) پرداخت، و با استفاده از شرائط مساعد و قدرت سلطان وقت شاه سلیمان‏ صفوى، به جمع ‏آورى کتاب‌هاى مربوطه و مدارک لازمه، از هر مرز و بومى که بود، همت گماشت.

    آنگاه براى تأمین هدف بزرگ و منظور عالى خود و مسئولیتى که بعهده گرفته بود، یک دوره کامل اخبار روایات ائمه اطهار را در هر باب و هر موضوعى از نظر گذرانید.

    سپس در زمانى که درست وارد چهل سالگى عمر گرانبهایش شده، دست بیک اقدام دامنه‌دار و اساسى زده، شالوده بناى عظیمى را پى‌ریزى کرد و با تکمیل این بناى محکم و تأمین آن منظور ضرورى که همانا تألیف کتاب بزرگ «بحار الأنوار» است نامش در همه جا پیچید و آوازه فضل و علم و همت بلندش در سراسر دنیاى اسلام بگوش دوست و دشمن و عالى و دانى رسید. بطورى که در حیات خودش آثار قلمى و فکریش، در اقصى نقاط دنیاى اسلام و بلاد کفر منتشر گشت، و همچون قند پارسى به بنگاله بردند!

    علامه مجلسى و منصب شیخ الاسلامى

    یکى از کارهاى معروف علّامه مجلسى اینست که وى متصدى شکستن بت‌هاى هندوها در دولتخانه شاهى بود. این واقعه را معاصر او میر عبدالحسین خاتون‌آبادى در وقایع ماه جمادى الأولى سال 1098 در تاریخ خود «وقایع السنین» نگاشته است.

    همچنین سید نعمت اللّه جزائرى که از شاگردان مشهور علّامه مجلسى است در کتاب «مقامات» مینویسد: به استاد ما خبر دادند که بتى در اصفهان هست که کفار هند آن را پنهانى میپرستند. استاد هم دستور داد آن را خرد کنند. بت‌پرستان هند حاضر شدند مبالغ هنگفتى به شاه ایران بدهند که نگذارد آن بت شکسته شود و اجازه دهد آنها بت مزبور را به هندوستان ببرند، ولى شاه ایران (شاه‏ سلیمان صفوى) نپذیرفت.

    وقتى بت شکسته شد، خادمى که ملازم و مراقب آن بت بود، تاب نیاورد ریسمانى بگردن خود آویخت و انتحار کرد.

    در همین سال که علّامه مجلسى با تألیف کتاب «بحار الانوار» و دیگر کتب نافع و مؤثر خود و نفوذ روز افزونش، شخصیت ممتاز و مقام علمى و عملیش زبانزد خاص و عام بود، تا جایى که ارکان دولت و شخص شاه صفوى نیز تحت تأثیر جامعیت و موقعیت وى قرار گرفتند، از میان آن همه دانشمندان مشهور که در اصفهان و سایر شهرهاى ایران میزیستند، فقط او که در آن موقع شصت و یک سال داشته است، از طرف شاه سلیمان صفوى به منصب شیخ‌الاسلامى که بزرگترین مقام دینى بود برگزیده شد و تا پایان عمر نیز در این سمت باقى بود...

    علّامه مجلسى با احراز منصب شیخ الاسلامى قدرت مهمى دست یافت و از آن فرصت، حداکثر استفاده را نمود و تا سر حدّ امکان، در رونق و رواج علم و حدیث شیعه، و حمایت از اهل علم و مردم بى ‏پناه و امر به معروف و نهى از منکر و محدودیت بیگانگان اسلام، و مبارزه با ظلم و زورگوئى که پیش از وى کسى قدرت جلوگیرى آن را نداشت کوشید.

    مرحوم سید عبداللّه شوشترى در آخر اجازه کبیره از پدرش نورالدین و او از پدرش محدّث مشهور رسید نعمت‌اللّه جزائرى که از شاگردان دانشمند علّامه مجلسى بوده است نقل میکند که گفته است: چون علّامه مجلسى اقدام به تألیف کتاب «بحار الأنوار» نمود و همه جا در جستجوى کتب قدیمه بود و سعى بلیغ براى بدست آوردن آنها مبذول میداشت، به وى خبر دادند کتاب «مدینة العلم» شیخ صدوق در یکى از شهرهاى یمن است.

    علّامه مجلسى هم موضوع را به اطلاع شاه (گویا شاه سلیمان صفوى) رسانید.

    شاه نیز یکى از امراى دولت را با هدایاى بسیار به‌منظور بدست آوردن کتاب مزبور، به یمن فرستاد؛ بعلاوه پادشاه صفوى قسمتى از املاک مخصوص خود را وقف تألیف‏ بحار الانوار و استنساخ آن، و هزینه طلاب علوم دینیه کرده بود»!

    دیگران در باره او چه گفته‏اند؟

    مرحوم شیخ یوسف بحرانى (متوفى بسال 1186ق) در کتاب «لؤلؤة البحرین» مینویسد: «در خصوص ترویج دین و احیاى شریعت حضرت سیدالمرسلین(ص) و تصنیف و تألیف و امر و نهى مردم و ریشه‌کن ساختن متجاوزین و مخالفین و هواپرستان و بدعت‏گذاران، بخصوص فرقه صوفیه، هیچ کس نه قبل و نه بعد از وى، به‌پای او نرسیده است... هم او بود که احادیث اهل بیت را در شهرهاى ایران منتشر ساخت».

    تا آنجا که می‌نویسد: «مملکت شاه سلطان حسین (صفوى)... بوجود شریف او محروس بود، و چون او برحمت ایزدى پیوست، اطراف مملکت درهم شکست، و ظلم و تعدّى همه جا را فرا گرفت، به‌طورى که در همان سال که او وفات یافت (1110ق) شهر «قندهار» از دست شاه سلطان حسین بیرون رفت، و پیوسته خرابى بر کشور مستولى گردید تا آنکه تمام مملکت را از دست داد!».

    مرحوم آقا احمد کرمانشاهى که با چهار واسطه خواهرزاده علّامه مجلسى است در کتاب نفیس «مرآت الاحوال» می‌نویسد:

    «از بعضى ثقات شنیدم که ملّا محمدتقى (پدر وى) نقل کرده که شبى از شبها بعد از نماز و تهجّد و گریه و زارى بدرگاه قادر على الاطلاق خود را به‌حالتى دیدم که دانستم هر چه از درگاه احدیت مسألت کنم، باجابت مقرون، و عنایت خواهد شد، و فکر می‌کردم که از خدا چه بخواهم؟ آیا از امر دنیوى یا از امر اخروى؟ که ناگاه صداى گریه محمدباقر از گهواره بلند شد. من گفتم الهى بحق محمد و آل محمد(ص) این طفل را مروّج دین و ناشر احکام سید المرسلین گردان و او را بتوفیقات بینهایت خود موفّق بدار!».

    سپس آقا احمد می‌نویسد: «شکى نیست که این خوارق عادات که از آن بزرگوار به‌ظهور رسیده، نیست مگر از دعاى چنین بزرگوارى. چه آنکه وى از قبل سلاطین (صفویه) در بلدى مثل اصفهان شیخ الاسلام بود و جمیع مرافعات و دعاوى مردم را بنفس نفیس خود رسیدگى می‌کرد، و فوت نمی‌شد از او نماز بر اموات و جماعات و ضیافات و عبادات!! و آن جناب را شوق شدیدى بتدریس بود، و از مجلسش جماعت بسیارى برخاستند و در "ریاض العلماء" است که عدد ایشان بهزار نفر میرسید!

    مکرّر خانه خدا و ائمه عراق علیهم السّلام را زیارت کرد، و متوّجه امور معاش خود می‌شد و حوائج دنیاى او در نهایت انضباط بود، و با این حال، تألیفات او رسید به آنچه رسید! در ترویج دین به‌مرتبه‏اى رسید که عبدالعزیز دهلوى (سنی ناصبی) در «تحفه اثنى عشریه» که در این اوقات (در عصر نویسنده) در ابطال مذهب شیعه نوشته، گفته است: "اگر دین شیعه را دین مجلسى بنامند رواست، زیرا که این مذهب را او رونق داد و سابق بر این (بر اثر سلطه حکومت اهل تسنن) آنقدر عظمتى نداشت"».

    تألیفات علامه مجلسى

    شهرت علّامه مجلسى گذشته از مقام علمى و جامعیت و مرجعیتى که در دولت صفویه داشته است، اصولا مرهون تألیفات بسیار اوست که همه مفید و قابل استفاده عموم و در نهایت سلاست (= روانی) نوشته است. مخصوصاً کتابهاى فارسى آن مرد بزرگ همه سودمند و از زمان تألیف و در عصر حیات مؤلّف تاکنون مورد استفاده تمام شیعیان فارسى‌‏دان بوده و می‌باشد.

    علّامه مجلسى و پدرش مجلسى اول نخستین دانشمندانى هستند که احادیث شیعه را بفارسى قابل استفاده و سلیس و ساده ترجمه کردند. چه، پیش از آنها هر چند کتبى از طرف علماى دینى بفارسى ترجمه می‌شد، ولى قلم آنها روانى قلم این دو بزرگوار را نداشت و اغلب هم موضوعات غیر اخبار و روایات بود...

    محدّث نورى در الفیض القدسى می‌نویسد:«یکى از اساتید بزرگ ما بیک واسطه از علّامه بحر العلوم نقل می‌کرد که وى آرزو داشت تمام تصنیفات او را در نامه عمل مجلسى بنویسند، و در عوض یکى از کتب فارسى مجلسى که ترجمه متون اخبار، و مانند قرآن مجید، در تمام اقطار شایع است در نامه عمل او نوشته شود!» سپس محدّث عالیقدر مزبور می‌گوید: «چرا علّامه بحر العلوم این آرزو را نداشته باشد، با اینکه روزى و ساعتى از اوقات شبانه روزى مخصوصاً در ایام متبرّکه و اماکن مشرّفه نمی‌گذرد مگر اینکه هزاران نفر از عبّاد و صلحا و زهّاد چنگ بریسمان تألیفات وى زده و متوسّل به تصنیفات او می‌گردند؛ یکى از روى کتاب او دعا می‌خواند، و دیگرى با نوشته‏هاى وى مناجات می‌کند، سومى زیارت می‌نماید، و چهارمى ناله و گریه سر می‌دهد...».

    همچنین آقا احمد کرمانشاهى - نواده وحید بهبهانى - در تاریخ "مرآت الاحوال جهان نما" که سفرنامه اوست، در ضمن شرح حال دائى (اعلای) خود علّامه مجلسى می‌نویسد:

    تألیفات فارسى علامه مجلسى

    اینک (برخی از) تألیفات و تصنیفات فارسى و عربى او را مطابق نقل "الفیض القدسى" علّامه محدّث نورى و مقدّمه آقاى ربّانى شیرازى در اول بحار طبع جدید، به نقل از «الذریعه» شیخ آقا بزرگ تهرانى در زیر از لحاظ خوانندگان محترم می‌گذرانیم...:

    خوشبختانه اغلب آثار قلمى مجلسى از دست فنا محفوظ مانده و آنها که چاپ نشده‏ نیز نسخ خطى آن یافت می‌‏شود.

    1. حیات القلوب (در زندگانی پیامبران ع)، سه جلد؛
    2. حلیة المتّقین (در آداب و سنن)؛
    3. عین الحیات (در اخلاق و عقاید)؛
    4. مشکاة الأنوار، که خلاصۀ عین الحیاة است (با کتاب دیگری از وی، بهمین نام، در شمارۀ 48 اشتباه نشود)؛
    5. تحفة الزّائر (در زیارت و آداب آن)؛
    6. حقّ الیقین (در اعتقادات) که آخرین تصنیف او بوده است؛
    7. جلاء العیون (در شرح احوال معصومین ع)؛
    8. ربیع الاسابیع (در اعمال و ادعیۀ هفتگی)؛
    9. مقباس المصابیح (در تعقیبات نماز)؛
    10. رساله اختیارات (در متفرّقات اعمال و جغرافیا و... که در متن تحریف نشدۀ آن، نجوم گالیله و کوپرنیک را پذیرفته است؛ ولی آنچه امروزه چاپ و منتشر شده، "اختیارات" تحریف شده است که کلّی خرافه نیز داخل آن کرده اند)؛
    11. رساله (حقوقی حدود و قصاص و) دیات؛
    12. رساله در اوقات (نماز، و روش تشخیص آنها)؛
    13. رساله در رجعت (= زنده شدن نیکان بسیار نیک و بدان بسیار بد، پس از ظهور امام زمان عج و زنده شدن امامان دیگر پس از آنحضرت)؛
    14. رساله در شکوک (= شکیّات نماز)؛
    15. رساله در خصوص مال ناصبى؛
    16. رساله در آداب ماههاى رومى؛
    17. رساله در نماز شب؛
    18. رساله در فرق بین صفات ذاتى و فعلى (متعلق به فعل و خارج) خداوند؛
    19. رساله بهشت و دوزخ؛
    20. رساله در مناسک حج؛
    21. رساله در کفارات؛
    22. رساله در زکات؛
    23. رساله در آداب نماز؛
    24. ترجمه توحید مفضّل؛
    25. رساله در بداء (= نسخ شدن حکم یا قضائی به امر خدا و جانشین شدن حکم یا قضای دیگر بجای آن)؛
    26. رساله در نکاح؛
    27. شرح دعاى جوشن کبیر؛
    28. رساله مختصرى در تعقیب نماز؛
    29. ترجمه فرمان (عهدنامه) امیرالمؤمنین علیه السّلام به مالک اشتر؛
    30. رساله السّابقون السّابقون؛
    31. مفاتیح الغیب، در استخاره؛
    32. ترجمه «فرحة الغرىّ» (= شادمانی نجف) سید عبدالکریم ابن طاوس؛
    33. ترجمه حدیث رجاء بن ابى ضحّاک که در راه خراسان (در مورد اعمال و رفتار نیکوی امام رضا – ع) نوشته؛
    34. رساله در جبر و تفویض؛
    35. رساله صواعق الیهود، در جزیه (= مالیّات اسلامی از کافران اهل ذمّه) و احکام دیه؛
    36. رساله در سهام (ارث)؛
    37. مناجات نامه؛
    38. رساله در زیارت اهل قبور؛
    39. ترجمه توحید امام رضا علیه السّلام؛
    40. ترجمه دعاى مباهله؛
    41. ترجمه حدیث عبداللّه بن جندب؛
    42. ترجمه زیارت جامعه (کبیره)؛
    43. ترجمه دعاى کمیل؛
    44. ترجمه دعای جوشن صغیر؛
    45. ترجمه دعاى سمات؛
    46. ترجمه قصیده دعبل خزاعى؛
    47. مشکاة الانوار، در آداب قرائت قرآن و دعا و شروط آن (با شمارۀ چهار اشتباه نشود)؛
    48. انشائاتى که بعد از مراجعت از نجف، بواسطه شوقى که بآن سرزمین مقدّس داشت، نوشته است؛
    49. ترجمه حدیث: «ستة اشیاء لیس للعباد فیها صنعٌ: المعرفة و الجهل و الرّضا و الغضب و النوم و الیقظة » (از امام صادق ع: شش چیز است که برای بندگان خدا در آنها تدبیر و کارسازی نیست: شناخت، نادانی، رضایت، خشم، خواب و بیداری)؛
    50. ترجمه نماز؛
    51. جوابهاى مسائل متفرقه؛
    52. کتاب اختیارات، کتاب بزرگى است و غیر از آنست که (در شمارۀ 11) ذکر شد؛
    53. تذکرة الائمّة (که بشدّت تحریف شده است)؛
    54. کتاب صراط النجاة، شرح گناهان کبیره و صغیره؛
    55. تعبیر خواب؛
    56. رساله جنت و نار (بهشت و دوزخ)، غیر از آنچه (در شمارۀ 20) ذکر شد.

    پنج کتاب اخیر را نسبت بوى می‌دهند و درست روشن نیست که تألیف او باشد (رجوع کنید بغیض القدسى و مقدّمه بحار طبع جدید).


    تألیفات عربى علامه مجلسى

    1. کتاب بزرگ و دائرة المعارف «بحار الأنوار» در بیست و پنج جلد (قدیم؛ در قطع رحلی بزرگ؛ برابر با صد و ده جلد جدید، در قطع وزیری)؛
    2. کتاب «مرآة العقول فی شرح اخبار آل الرّسول» در دوازده جلد، شرح کتاب «کافى» ثقة الاسلام کلینى است؛
    3. ملاذ الاخیار، شرح تهذیب الاخبار شیخ طوسى، از اول تا کتاب صوم (روزه) و از کتاب طلاق تا آخر آن در 16 جلد؛
    4. شرح اربعین (چهل حدیث)؛
    5. الفوائد الطریفة در شرح صحیفه سجادیه(ع)، تا آخر دعاى چهارم؛
    6. الوجیزه در رجال؛
    7. رساله اعتقادات؛
    8. رساله در شکوک (شکیّات نماز)؛
    9. رساله در اذان، که شیخ یوسف بحرانی در لؤلؤة البحرین از آن نام برده است؛
    10. رساله در بعضى از دعاهائى که از صحیفه کامله سجادیه افتاده است؛
    11. حواشى متفرّقه بر کتب اربعه: کافى، تهذیب، من لا یحضره الفقیه و استبصار؛
    12. المسائل الهندیه، مسائلى است که برادرش ملا عبداللّه از هند از وى پرسیده بود؛
    13. رساله در اوزان (و مقادیر)، که نخستین تألیف اوست.

    استادان علامه مجلسى‏

    علامه مجلسى از محضر بسیارى از علماى نامى و فقهاى بزرگ کسب علم و فضیلت نموده، و مقامات علمى و عملى را طىّ کرده یا از آنان بدریافت اجازه (نقل روایت) نائل گشته است، که از جمله، این عده می‌باشند:

    1. پدر عالیقدرش ملّا محمد تقى مجلسى رضوان اللّه علیه؛
    2. ملّا محمد صالح مازندرانى (داماد مجلسی پدر) متوفى بسال 1081ق (با میر محمّد صالح خاتون آبادی که داماد خود مجلسی پسر است اشتباه نشود)؛
    3. شیخ على بن حسن، نوادۀ شهید ثانى، مؤلف شرح کافى، الدّر المنثور، حواشى بر شرح لمعه، و غیرها. که در سن نود سالگى بسال 1103ق رحلت نمود؛
    4. دانشمند محدّث میر محمد مؤمن بن دوست محمد استرآبادى، مؤلف کتاب «رجعت»، مجاور مکه معظمه که در سال 1088 همان جا بدست دشمنان شهید شد، وى داماد محدّث مشهور ملّا محمد امین استرآبادى (احیاگر سنت و روش فقهاء اخباری)، و مؤلف کتاب «الفوائد المدنیة» است؛
    5. محدّث عظیم الشّأن و عالم جلیل القدر، ملا محمد طاهر قمى (اخباری)، که از مفاخر علماء، و در قم، شیخ الاسلام بوده است؛ مؤلف کتاب «تحفة الاخیار» در ردّ صوفیه؛
    6. ملا محسن فیض کاشانى (متوفى 1091ق) مؤلف کتاب الوافى و غیره... (که به سبب گرایش فیض کاشانی به فلسفه و تصوّف، علامۀ مجلسی از وی رویگردان شد و کناره گرفت)؛

    (و جمعی دیگر از علماء، که اسامی ایشان در زمرۀ مشایخ اجازه و یا اساتید علامۀ مجلسی(ره) در کتب مفصّل آمده است...).

    شاگردان علامه مجلسى‏

    در این بخش شاگردانى که نزد وى تحصیل کرده‏اند، یا از وى بدریافت اجازه نائل گشته‏اند، مذکور می‌گردند. محدّث نورى در الفیض القدسى می‌نویسد: «اینان دانشمندانى هستند که من آنها را شناخته‌‏ام، در حالى که شاگردان علّامه‏ مجلسى بیش از اینهاست که من بگویم توانسته‌ام با کمى اطلاع و فقدان وسیله، بر اسامى همه آنها اطلاع یابم!».

    میرزا عبداللّه (افندی) اصفهانى شاگرد مجلسى نیز در «ریاض العلماء» می‌نویسد: «شاگردان استاد بالغ بر هزار نفر بودند!»؛ و شاگرد دیگرش سید نعمت اللّه جزائرى در «انوار نعمانیه» می‌نویسد: «بیش از هزار نفر بودند!»

    که از جمله مهمّترین شاگردان علامۀ مجلسی می‌توان این افراد را نام برد:

    1. سید نعمت اللّه جزائری؛
    2. میر محمدصالح بن عبدالواسع (خاتون آبادی)، داماد مجلسى؛
    3. دختر زاده‌‏اش میر محمد حسین خاتون ‏آبادى؛
    4. حاجّ محمّد اردبیلى ،مؤلف کتاب مشهور«جامع الرّوات»(در رجال)؛
    5. میرزا عبداللّه اصفهانى معروف به افندى، مؤلف کتاب «ریاض العلماء» (در شرح احوال علماء شیعه)؛
    6. میرزا علاء‌الدین گلستانه، شارح نهج البلاغه؛
    7. ملّا محمداکمل؛
    8. محمد بن مرتضى مشهور به نور الدّین و مؤلف تفسیر «الوجیز»، برادرزاده ملا محسن فیض کاشانى؛
    9. ملّا محمدرضا بن محمد صادق بن مقصود على مجلسى، پسر عمّ علّامه مجلسى؛
    10. میرزا محمد مشهدى، صاحب تفسیر «کنز الدقائق»؛

    و... .

    وفات علامه مجلسى‏

    علّامه مجلسى بعد از یک عمر گرانبها و تعلیم و تربیت صدها شاگرد دانشمند، و تألیف و تصنیف و ترجمه ده‏ها کتاب سودمند و مؤثّر دینى بعربى و فارسى، و آن همه آثار خیرى که از خود بیادگار گذارد، مطابق نقل «روضات الجنّات»... در شب بیست و هفتم ماه مبارک رمضان سال 1110 هجرى، اوائل سلطنت شاه سلطان حسین صفوى در سنّ هفتاد و سه سالگى چشم از این جهان فانى فرو بست و روح پر فتوحش بآشیان جنان پرواز نمود، و در مسجد جامع اصفهان پهلوى پدر علّامه‏اش ملّا محمد تقى مجلسى مدفون گردید. آرامگاه مجلسى از زمان درگذشتش تا کنون همواره مزار مجاورین و مسافرین از زن و مرد مسلمان بوده است.

    منبع مقاله

    ر.ک: دوانی، علی، مهدی موعود، از صفحه 59 تا 138، دارالکتب الاسلامیه، تهران، 1375ش

    وابسته‌ها

    حدود و قصاص و دیات / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده

    بیست و پنج رساله فارسی / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده

    زاد المعاد / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده

    گزیده حلیه المتقین در آداب و احکام / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده

    کلمات المحققین / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده

    ترجمه جلد شانزدهم بحار الأنوار: آداب معاشرت / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده

    ترجمه جلد شانزدهم بحار الأنوار: در آداب و سنن / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده

    آسمان و جهان / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده

    ترجمه جلد چهارم بحار الانوار / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده

    اخلاق اسلامی / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده

    ترجمه جلد هفتم بحار الانوار: بخش امامت / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده

    بنادر البحار / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده

    ترجمه بحارالأنوار: قسمت سوم از جلد پانزدهم / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده

    ترجمه جلد هفدهم بحارالأنوار: کتاب الروضه در مبانی اخلاق از طریق آیات و روایات / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده

    ترجمه جلد هفدهم بحار الانوار: در مواعظ امامان علیهم السلام / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده

    ترجمه جلد دوازدهم بحار الانوار / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده

    ترجمه جلد یازدهم بحار الانوار / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده

    ترجمه جلد یازدهم بحار الانوار / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده

    ترجمه جلد دوازدهم بحار الانوار / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده

    زندگانی حضرت زهرا سلام الله علیها : ترجمه و تحقیق از جلد ۴۳ بحار الانوار (ترجمۀ روحانی) / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده

    ترجمۀ جلد دهم بحار الانوار / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده

    ترجمه جلد یازدهم بحار الانوار / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده

    شیعه در پیشگاة قرآن و اهل بیت علیهم السلام / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده

    مهدی موعود / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده

    توحيد مفضل / نوع اثر: کتاب / نقش: مترجم

    ملاذ الأخیار فی فهم تهذیب الأخبار / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده

    ترجمه فرحة الغری / نوع اثر: کتاب / نقش: مترجم

    حیوة القلوب / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده

    جلاء العیون: تاریخ چهارده معصوم (علیهم السلام) / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده

    شرح نهج البلاغة المقتطف من بحار الأنوار للعلامة المجلسی / نوع اثر: کتاب / نقش: شارح

    حق الیقین / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده

    مرآة العقول فی شرح أخبار آل الرسول / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده

    ایمان و کفر از کتاب بحار الانوار / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده

    بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار (علیهم السلام) / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده

    مسکن الفؤاد عند فقد الأحبة و الأولاد / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده

    الوجیزة في الرجال / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده

    ترجمۀ جلد دهم بحار الانوار / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده

    رساله تشویق السالکین؛ اجوبه، لوایح، لوامع / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده

    کتاب رجعت / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده

    الأهلیلجة / نوع اثر: کتاب / نقش: شارح

    حلیة المتقین في الآداب و السنن و الأخلاق / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده

    مهدی موعود (ولی ارومیه ای) / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده

    اعتقادات دين اسلام / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده

    بلوهر و بوذاسف / نوع اثر: کتاب / نقش: مترجم

    بحار الانوار الـجامعه لدرر اخبار الائمه الاطهار / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده

    گزیده حیاه القلوب در تاریخ پیامبران / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده

    گزیده جلاء العیون در تاریخ معصومین (ع) / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده

    اختیارات / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده

    الأربعین / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده

    اخلاق و آداب / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده

    حلیة المتقین / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده

    رسالة الأوزان و المقادیر / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده

    غریب الحدیث فی بحار الانوار ( چهار جلدی ) / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده

    اعتقادات دین اسلام و طریق تقرب به خداوند / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده

    الاربعون حدیثا / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده

    عین الحیاة / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده

    محن الابرار : مقتل علامه مجلسی : ترجمه و شرح مقتل بحار الانوار / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده

    زاد المعاد / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده

    حقیقه عالم الموت من وقت البعث و النشور الی المحشر و احوال القیامه / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده

    آئین زندگی مومنین : حلیة المتقین . برگزیده : مختصر حلیه المتقین علامه مجلسی / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده

    مفاتح الغيب ؛ به ضميمه آداب نماز شب / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده

    فهارس بحار الانوار للعلامة المجلسي «قده» / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده

    مجموعه رسائل اعتقادی / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده

    خزانة البحار في الشفاء بالقرآن و الدعاء و الأذکار / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده

    [[عین الحیات [صحیح: عین الحیاة]]] / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده

    مقباس المصابيح در تعقيبات نماز و آثار آن / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده

    گزيده عين الحياة در اخلاق / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده

    توحيد مفضل، يا، عجايب عالم هستي و شگفتي هاي آفرينش از ديدگاه امام جعفر بن محمد الصادق (ع) در روايتي معتبر از مفضل بن عمر جعفي کوفي / نوع اثر: کتاب / نقش: مترجم

    المعجم المفهرس لألفاظ أحاديث بحار الأنوار / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده

    زاد المعاد و مفتاح الجنان / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده

    سفينة البحار و مدينة الحکم و الآثار / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده

    توحيد مفضل: فلسفه آفرينش و خلقت در بيان حضرت امام جعفر صادق (ع) به روايت مفضل بن عمر جعفي / نوع اثر: کتاب / نقش: مترجم

    حلية المتقين / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده

    زاد المعاد / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده

    دليل الأيات المفسرة و أسماء السور في احاديث بحار الانوار / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده

    گزیده حق الیقین در عقاید / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده

    مجموعه پنج رساله علمي طبي / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده

    تحفة الزائر: زيارات چهارده معصوم عليهم السلام / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده

    حیاة القلوب / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده

    Hayat al-Qulub Stories of The Prophets / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده

    بحار الانوار / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده

    بحار الانوار / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده

    حق الیقین در اصول و فروع اعتقادات / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده

    زندگانی پیامبر ما صلی الله علیه و آله و سلم / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده

    حلية المتقين / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده

    توحید مفضل / نوع اثر: کتاب / نقش: مترجم

    برگزیده حلیة المتقین / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده

    رجعت / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده