طباطبایی قمی، سید حسن: تفاوت میان نسخهها
Wikinoor.ir (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - '|}↵</div>↵↵↵{{کاربردهای دیگر|' به '|} </div> {{کاربردهای دیگر|') |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'قمی (ابهام زدایی)' به 'قمی (ابهامزدایی)') |
||
(۲ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط یک کاربر دیگر نشان داده نشد) | |||
خط ۴۵: | خط ۴۵: | ||
{{اشتباه نشود|طباطبایی قمی، تقی}} | {{اشتباه نشود|طباطبایی قمی، تقی}} | ||
{{کاربردهای دیگر|قمی ( | {{کاربردهای دیگر|قمی (ابهامزدایی)}} | ||
'''سيد حسن طباطبايى قمى''' (1290-1386ش)، مجتهد، فقیه، از مبارزین علیه حکومت پهلوی، فرزند ارشد [[آیتالله سید حسین طباطبائی قمی]]، و برادر [[طباطبایی قمی، سید تقی|آیتالله سید تقى طباطبایى قمى]] است. | '''سيد حسن طباطبايى قمى''' (1290-1386ش)، مجتهد، فقیه، از مبارزین علیه حکومت پهلوی، فرزند ارشد [[آیتالله سید حسین طباطبائی قمی]]، و برادر [[طباطبایی قمی، سید تقی|آیتالله سید تقى طباطبایى قمى]] است. | ||
خط ۹۱: | خط ۹۱: | ||
[[رده:زندگینامه]] | [[رده:زندگینامه]] | ||
[[رده:فقیهان شیعه]] | |||
[[رده:درگذشتگان 1386]] |
نسخهٔ کنونی تا ۲۸ سپتامبر ۲۰۲۴، ساعت ۰۳:۰۵
نام | طباطبایی قمی، حسن |
---|---|
نامهای دیگر | طباطبائی قمی، حسن
طباطبائی، حسن قمی، حسن |
نام پدر | آیتالله سید حسین طباطبایی قمی |
متولد | 1290ش |
محل تولد | مشهد |
رحلت | 1386ش |
اساتید | ميرزا حسين نائينى |
برخی آثار | کتاب الحج (قمی) |
کد مؤلف | AUTHORCODE00257AUTHORCODE |
سيد حسن طباطبايى قمى (1290-1386ش)، مجتهد، فقیه، از مبارزین علیه حکومت پهلوی، فرزند ارشد آیتالله سید حسین طباطبائی قمی، و برادر آیتالله سید تقى طباطبایى قمى است.
ولادت
روز سوم صفر 1329ق-1290ش، در مشهد ديده به جهان گشود و دوران كودكىاش را در همين شهر سپرى كرد.
وى فرزند حاج آقا حسين قمى، از بزرگترين مراجع شيعه بود كه در مشهد سكونت داشت اما در پى فرمان رضا شاه مبنى بر كشف حجاب اجبارى زنان در سال 1314ش و ابراز مخالفت ميرزا حسين قمى، ناچار به ترك ايران و اقامت در عراق گرديد.
تحصیلات
سيد حسن نيز كه تحصيلات خود را در مشهد آغاز كرده بود، همراه با پدر به عراق رفت و در آنجا علاوه بر پدرش، ساليان درازى در حوزه علميه كربلا و نجف، به تحصيل نزد علماى بزرگ آن زمان، همچون آيتالله ميرزا حسين نائينى، آيتالله آقا ضياءالدين عراقى، شيخ محمدحسین اصفهانى و شيخ كاظم شيرازى پرداخت و به درجه اجتهاد رسيد.
فعالیتهای سیاسی و اجتماعی
ايشان پس از رحلت پدر، جهت اداره حوزه علميه مشهد و تربيت فضلاى دينى به زادگاه خويش بازگشت و به تدريس و تربيت طلاب علوم حوزوى مشهد مشغول شد.
وى در سالهاى دهه چهل شمسى، به اقدام اعتراضى عليه حكومت وقت ايران پرداخت و در آن سالها در سخنرانىهاى پرشور ايشان، هزاران نفر شركت مىنمودند.
با آغاز حركت اعتراضى امام خمينى(ره) عليه سياستهاى حكومت وقت ايران در سال 1342ش، ايشان نيز در اين حركت شركت جست.
ايشان در جلسهاى كه براى بررسى عواقب لايحه انجمنهاى ايالتى و ولايتى در منزل آيتالله ميلانى تشكيل شده بود، سيد جلال تهرانى استاندار خراسان را تهديد كرد كه در صورت عدم لغو تصويبنامه، مردم را به تحصن در مسجد گوهرشاد دعوت خواهد كرد.
به دنبال تحريم عيد سال 1342ش از طرف حضرت امام خمينى(ره) و اعلام عزاى ملى، نيروهاى نظامى و امنيتى خراسان به مجلس عزادارى كه به همين مناسبت با حضور ايشان و آيتالله ميلانى برگزار شده بود، حمله كردند.
موضع گيرىهاى قاطع ايشان باعث شد كه قبل از فرا رسيدن محرم 1342ش و 15 خرداد، ساواک مشهد در گزارشى پيشنهاد كنند كه ايشان به علت اينكه هسته اصلى تشنج در شهر مشهد مىباشد، تبعيد گردد و بالاخره وى در روز 15 خرداد سال 1342 در برگشت از مسجد گوهر شاد توسط نيروهاى امنيتى رژيم پهلوى دستگير و به تهران منتقل گرديد.
ايشان در تهران به همراه امام خمينى(ره) به مدت 15 روز در زندان قصر زندانى شدند و پس از مدتى به پادگان عشرت آباد منتقل گرديدند. وى بعد از مدتى از زندان آزاد و به مشهد بازگشت و به مبارزه خود عليه رژيم پهلوى ادامه داد اما مجدداً، بازداشت شد و تا زمان وقوع انقلاب، در شهرهاى مختلف، عمدتاًً در كرج، در تبعيد زندگى كرد.
در دوران پيروزى انقلاب اسلامى نيز بيت آن مرحوم يكى از پايگاههاى مردمى در پيشبرد اهداف بلند و موفق انقلاب اسلامى بود. ايشان هر شب مجلس نشر احكام و معارف دينى برگزار كرد.
وفات
سرانجام در سن صد سالگى، با سپرى كردن يك قرن عمر و تلاش براى حفظ حريم تشيع علوى، در خرداد ماه سال 1386، داعى حق را لبيك گفت و به رحمت ايزدى پيوست.
آثار
وى آثار علمى متعددى از خود باقى گذاشته كه از جمله آنها كتاب «الحج» و «حاشيه بر عروةالوثقى» به انضمام رسالههاى عمليه و مناسك حج مىباشد.
در پيام تسليت مقام معظم رهبرى به مناسبت درگذشت ايشان آمده است: «ساليان درازى از عمر با بركت اين فقيه مجاهد در راه مبارزه با رژيم طاغوت گذشت و بيانات پرشور ايشان، گرمابخش نيروهاى مبارز بود. رنج و محنت زندان و تبعيد نتوانست در عزم راسخ آن بزرگوار خلل وارد آورد و تا لحظه پيروزى انقلاب، تلاش ايشان را متوقف سازد.»