شهداء الفضيلة

    از ویکی‌نور
    (تغییرمسیر از شهداء الفضیلة)
    شهداء الفضیلة
    شهداء الفضيلة
    پدیدآورانامین، حسن (مقدمه‌نويس)

    زین العاملی، محمد خلیل (مقدمه‌نويس)

    اصفهانی غروی، محمدحسين (تقریظ)

    اصفهانی، سید ابوالحسن (تقریظ)

    اردوبادی، محمدعلی (تقریظ)

    فکیکی، توفیق (مقدمه‌نويس)

    آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن (تقریظ)

    امینی، عبدالحسین (نویسنده)

    حکیمی، محمدرضا (مقدمه‌نويس)

    طباطبایی قمی، حسن (تقریظ)
    ناشرمکتبة الطباطبائي
    مکان نشرقم - ایران
    سال نشر1352 ش یا 1393 ق
    چاپ1
    موضوعشعر عربی - مجموعه‌ها

    شهیدان شیعه - سرگذشت‌نامه

    شیعه - روحانیت - سرگذشت‌نامه

    مجتهدان و علما - سرگذشت‌نامه
    زبانعربی
    تعداد جلد1
    کد کنگره
    ‏BP‎‏ ‎‏55‎‏/‎‏2‎‏ ‎‏/‎‏الف‎‏8‎‏ش‎‏9‎‏
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf

    شهداء الفضيلة تأليف علامه امينى، مشتمل بر زندگى‌نامه و آثار علماى شهيد شيعه، از قرن چهارم تا قرن چهاردهم (دوران مؤلف) است. اين كتاب به زبان عربى در يك جلد نوشته شده است.

    ساختار

    كتاب با مقدمه‌هايى از شيخ محمدخليل الزين عاملى، سيد حسن امين و نویسنده آغاز شده است. در متن كتاب ذكر نام علما به ترتيب قرن و بر مبناى تاريخ شهادت ذكر شده است.

    نثر كتاب، ميانه قديم و جديد نوشته شده كه هم از سجع‌هاى متكلفانه و هم از پاره‌اى تطويل‌هاى غيرلازم خالى است و از اين‌رو عبارات كتاب، نوعاً پخته و مطبوع است[۱]

    مؤلف در ابتداى ترجمه (شرح حال) هريك از شهيدان، نسب او را بيان كرده، سپس ساير حالات را نگاشته و بعد، به ذكر خصوصياتى مناسب و مفيد از وى پرداخته است، از جمله: استادان، شاگردان، افكار علمى و اجتماعى هر يك را به اختصار آورده، مشايخ روايت و اجازات اهل حديث آنان را ذكر كرده و به شهداى فرزندها و نبيره‌هاى دانشمندان اشاره كرده است. همچنين، تأليفات فراوانى از آنان نام برده كه خود واجد اهميت بسيارى مى‌باشد. گروهى را نيز در پاى‌صفحه بمناسبت معرفى كرده و از اين لحاظ، كتاب با اختصارى كه نسبت به موضوع خود دارد، لبريز از فوايد رجالى، تاريخى و ادبى است[۲]

    گزارش محتوا

    در مقدمه سيد حسن امين، به اهميت كتاب و نویسنده آن، به صورت مختصر، اشاره شده است[۳]

    در مقدمه خليل الزين، به اين نكته اشاره گرديده است كه اگر ما بتوانيم با روش نوين پژوهش، پيرامون حوادث تاريخ اسلام بررسى كنيم، حتماً بى‌اعتمادى جوانان تحصيل‌كرده و محققان معاصر را از خيلى از مباحث تاريخى، برطرف خواهيم كرد و حقايق اساسى و حوادث راست را به قبول آنان خواهيم رساند. وى معتقد است عده زيادى از مورخان روى هوى و هوس و تعصبات اعتقادى، به نوشتن تاريخ دست زدند و در نتيجه به روايت حوادثى كه پديده‌هاى واقعى تاريخ اسلام را پيش چشم ما گذارد نپرداختند. اين شد كه گروهى در اخذ تاريخ اسلام به جانب خاورشناسان رو كردند و همين زيانمان بس كه تاريخ ما را ديگران برایمان روشن كنند[۴]

    در پايان مقدمه فوق، خلاصه‌اى از زندگانى مؤلف و پدر و نياى وى آورده شده است و پيش از اين قسمت، مراتب علمى و شخصيت روحانى مؤلف شرح داده شده و به اجازات اجتهادى كه فقهاى آن روز به او داده‌اند، اشاره شده است[۵]

    نویسنده درك ارزش كتاب را به خواننده خود واگذار كرده و در ديباچه مختصرى كه در ابتداى آن آورده، مى‌گويد: «اين همان كتابى است كه براى گردآوریش كوشيدم و عمر گرانمايه خود را در راه نگارشش سپرى كردم و خود حاوى تاريخ و سرگذشت شهيدان انديشمندانمان كه خون خود را براى پايدارى حقايق دينى ريختند، مى‌باشد و آنرا به جويندگان فضايل و رهبران كمال انسانى تقديم مى‌كنم تا بدين‌وسيله، باز ياد آن شهداى عاليقدر، زنده گردد»[۶]

    سپس به اين نكته اشاره نموده كه چون آن گروه از دانشمندان ما كه در خلال سه قرن اول هجرى شهيد گشتند، شرح حالشان در كتاب‌ها و معجم‌هاى فراوانى گردآورى شده است، در اين كتاب از شهداى قرن چهارم آغاز كرده تا عصر حاضر؛ و به عنوان تذييل، در خيلى از قرن‌ها شرح حال برخى از شهيدان مشهور شيعه را كه از شخصيت‌ها و فاضلان بوده‌اند، ولى شهرت علمى نداشته‌اند نيز آورده است و آنگاه كتاب با نام شهيد «ناصر كبير»، آغاز مى‌گردد[۷]

    از جمله ويژگى‌هاى كتاب آن است كه مؤلف براى تدوين اين اثر گرانقدر، در حالى كه جز خامه پرتوان و همت والايش ياورى نداشت، بپاخاست و براى جمع‌آورى آن، كتابخانه‌هاى ايران و عراق را بدقت مورد بررسى قرار داد و در راه جستجوى احوال شهيدان، نسخه‌هاى كمياب را كاويد و بجز مالى كه صرف كرد، سالهايى چند از عمر خود را گذراند و مبالغه نيست اگر بگوييم علامه امينى در تأليف اين كتاب، نيروهايى به مصرف رسانيد كه خارج از متعارف بود تا توانست آنرا با اين ترتيب بديع و سبک زيبا و بيان لطيف و تعبير نيكو بيرون دهد و خوانندگان، خود هنگامى كه اين يگانه كتاب را بخوانند، به رنج‌هاى فراوانى كه در راه تأليف آن تحمل شده است، پى خواهند برد[۸]

    پيش از بيان ساير مزاياى كتاب، نام چند تن از شهيدان مذكور در كتاب، بدون تفصيل شخصيت علمى و موقعيت اجتماعى و رشته‌هاى آنان، ذكر مى‌گردد: ناصر كبير ابومحمد اطروش حسينى معروف به ناصر كبير (304ق)، شيخ ابوالحسن علان رازى (قرن 4)، حافظ بديع‌الزمان همدانى (398ق)، شيخ ابوعلى انطاكى (399ق)، ابوالحسين حلبى نحوى (460ق)، شيخ ابوالقاسم كركى قزوينى (498ق)، ابوالمحاسن رويانى طبرى (501ق)، قاضى ابوالحسين غسانى (563ق)، شيخ ابوعلى فتال نيشابورى (قرن 6)، حافظ محمدبن يوسف عرباضى (633ق)، تاج‌الدين محمد آوى (قرن 8) و بدرالدين بن زهره (732ق)[۹]

    در ضمن تراجم شهداء، وقايع و حوادثى از قبيل: تهديم‌هاى كعبه معظمه و ساختن آن، برخى از فتن قرامطه، پاره‌اى از فجايع وهابى‌ها و واقعه احمد پاشاى جزار در عامله ذكر شده و شرحى راجع به مقدارى از خاندان‌هاى علمى شيعه نيز آمده است[۱۰]

    آثار ادبى منظومى نيز در كتاب آورده شده كه از جمله، قصيده معروف ابوالحسن تهامى (متوفى 416ق) است در سوگ كودك خردسالش در 83 بيت كه از بهترين، گدازنده‌ترين و مشهورترين مراثى ادبى عرب است كه سوز و گذار مراثى خنساء شاعره در مرگ برادرش صخر و هم مراثى خاقانى، جامى، محتشم و... را بياد مى‌آورد[۱۱]

    از ديگر ويژگى‌هاى اين اثر گرانقدر، مدارک و منابع آن مى‌باشد. مدارک اين كتاب، نوعاً كتب تاريخ و رجال معتبر و معتمد فريقين است و چون شرح حال علماى ما در نظر رجاليون و مورخان خود شيعه بهتر آمده، به كتب آنان فراوان‌تر استناد شده است.[۱۲]

    وضعيت كتاب

    كتاب داراى چهار فهرست به ترتيب زير مى‌باشد كه در انتهاى كتاب آمده است:

    1. فهرست اعلام شهيدان (130 دانشمند).
    2. فهرست اعلام خاندان‌هاى مذكور در كتاب (20 خاندان).
    3. فهرست اعلام كسانى كه در ضمن متن، شرح حال آنان آمده است (بيش از 27 نفر).
    4. فهرست اعلام كسانى كه در پاى‌صفحه‌ها شرح حالشان ذكر شده است (بيش از 125 نفر).

    توضيحات اضافى پيرامون اشخاص، در پاورقى‌ها آمده است.

    پانويس

    1. حكيمى، محمدرضا، شماره 17، ص45
    2. همان
    3. مقدمات، ص3- 15
    4. همان، شماره 13، ص21- 22
    5. همان، ص23
    6. همان، ص19
    7. همان
    8. همان، ص22
    9. همان، ص20
    10. همان، شماره 17، ص46
    11. همان
    12. همان، شماره 14، ص33

    منابع مقاله

    1. مقدمه و متن كتاب.
    2. حكيمى، محمدرضا، «شهداء الفضيلة»، پايگاه تخصصى مجلات تخصصى نور، نشريه: نامه آستان قدس، آبان 1341، شماره 13.
    3. حكيمى، محمدرضا، «شهداء الفضيلة»، پايگاه مجلات تخصصى نور، نشريه: نامه آستان قدس، ارديبهشت 1342، شماره 14.
    4. حكيمى، محمدرضا، «شهداء الفضيلة»، پايگاه مجلات تخصصى نور، نشريه: نامه آستان قدس، فروردين 1343، شماره 17.

    وابسته‌ها