ثعالبی، عبدالملک بن محمد: تفاوت میان نسخه‌ها

جز (جایگزینی متن - '</div> '''' به '</div> '''')
 
(۴۵ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۷ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
<div class='wikiInfo'>
<div class="wikiInfo">
[[پرونده:NUR00522.jpg|بندانگشتی|ثعالبی، عبدالملک بن محمد]]
[[پرونده:NUR00522.jpg|بندانگشتی|ثعالبی، عبدالملک بن محمد]]
{| class="wikitable aboutAuthorTable" style="text-align:Right" |+ |
{| class="wikitable aboutAuthorTable" style="text-align:Right" |+ |
|-
|-
! نام!! data-type='authorName'|ثعالبی، عبدالملک بن محمد
! نام!! data-type="authorName" |ثعالبی، عبدالملک بن محمد
|-
|-
|نام‎های دیگر  
|نام‎های دیگر  
|data-type='authorOtherNames'| ابومنصور ثعالبى
| data-type="authorOtherNames" | ابومنصور ثعالبى
|-
|-
|نام پدر  
|نام پدر  
|data-type='authorfatherName'|محمد
| data-type="authorfatherName" |محمد
|-
|-
|متولد  
|متولد  
|data-type='authorbirthDate'|350ق
| data-type="authorbirthDate" |350ق
|-
|-
|محل تولد
|محل تولد
|data-type='authorBirthPlace'|نيشابور
| data-type="authorBirthPlace" |نيشابور
|-
|-
|رحلت  
|رحلت  
|data-type='authorDeathDate'|429 ق
| data-type="authorDeathDate" |429ق
|-
|-
|اساتید
|اساتید
|data-type='authorTeachers'|ابوبكر جمال‌الدين محمد خوارزمى
| data-type="authorTeachers" |ابوبكر جمال‌الدين محمد خوارزمى
|-
|-
|برخی آثار
|برخی آثار
|data-type='authorWritings'|[[شاهنامه ثعالبی در شرح احوال سلاطین ایران]]؛[[تحفة الوزراء]]  
| data-type="authorWritings" |[[شاهنامه ثعالبی در شرح احوال سلاطین ایران]]؛[[تحفة الوزراء]]  
|-class='articleCode'
|- class="articleCode"
|کد مؤلف  
|کد مؤلف  
|data-type='authorCode'|AUTHORCODE522AUTHORCODE
| data-type="authorCode" |AUTHORCODE00522AUTHORCODE
|}
|}
</div>
</div>
'''ابومنصور عبدالملك بن محمد بن اسماعيل ثعالبى'''، در سال 350ق در نيشابور متولد شد. پدرش از راه پيراستن پوست روباه (ثعلب) روزگار مى‌گذرانيد و لذا او هم به اين لقب ناميده شد.


ثعالبى پس از خواندن و آموختن و بهره گرفتن از نبوغ و هوش خويش به يارى و ميانجى‌گرى استادش -ابوبكر جمال‌الدين محمد خوارزمى- به دربار امير ابونصر احمد ميكالى راه يافت. پس از مدتى، با ابوالفتح بستى آشنا شد. در سال 384ق- نامورترين اثر خود، يعنى «يتيمة الدهر فى محاسن اهل العصر» را تأليف كرد. در سال 391ق به خواهش دوستش -ابونصر محمّد عتبى موّرخ و مؤلف تاريخ يمينى- در گرگان به پيشگاه شمس المعالى قابوس بن وشمگير رسيد. پس از كشته شدن اين امير نامدار به جرجانيه (خوارزم) رفت و از الطاف ابوالعباس مأمون خوارزمشاه -كه خود اديب و ادب‌پرور بود- برخوردار شد. در سال 407ق خوارزم را به سوى غزنه پايتخت محمود غزنوى ترك گفت، و نزديك به پنج سال در پايتخت با شكوه محمود ماند.  
{{کاربردهای دیگر|ثعالبی (ابهام‌زدایی)}}
 
'''ابومنصور عبدالملك بن محمد بن اسماعيل ثعالبى''' (350 -429ق)، کنیه‌اش ابومنصور، شاعر، لغوی، کاتب و تاریخ‌نگار ایرانی، از آثار او [[شاهنامه ثعالبی در شرح احوال سلاطین ایران]]
 
== ولادت ==
در سال 350ق در نيشابور متولد شد. پدرش از راه پيراستن پوست روباه (ثعلب) روزگار مى‌گذرانيد و لذا او هم به اين لقب ناميده شد.
 
== تحصیلات ==
ثعالبى پس از خواندن و آموختن و بهره گرفتن از نبوغ و هوش خويش به يارى و ميانجى‌گرى استادش -ابوبكر جمال‌الدين محمد خوارزمى- به دربار امير ابونصر احمد ميكالى راه يافت. پس از مدتى، با ابوالفتح بستى آشنا شد. در سال 384ق- نامورترين اثر خود، يعنى «يتيمة الدهر فى محاسن اهل العصر» را تأليف كرد. در سال 391ق به خواهش دوستش -ابونصر محمّد عتبى موّرخ و مؤلف تاريخ يمينى- در گرگان به پيشگاه شمس المعالى قابوس بن وشمگير رسيد. پس از كشته شدن اين امير نامدار به جرجانيه (خوارزم) رفت و از الطاف ابوالعباس مأمون خوارزمشاه -كه خود اديب و ادب‌پرور بود- برخوردار شد. در سال 407ق خوارزم را به سوى غزنه پايتخت محمود غزنوى ترك گفت، و نزدیک به پنج سال در پايتخت با شكوه محمود ماند.  


ثعالبى تا سال 407ق - سال درگذشت خوارزمشاه- در خوارزم ماند و با مرگ وى چندى به همدمى ابوعبداللّه محمد بن حامد الحامدى - پيوست كه متولّى خزانه و كتابخانه سلطنتى بود. همان سال گرگانج را به سوى غزنه ترك گفت. سلطان محمود غزنوى شاعران و اديبان و دانشمندان را بزرگ مى‌داشت و به دربار خود فرامى‌خواند. پيش از آمدن ثعالبى، ابوريحان از خوارزم به پيشگاه محمود آورده شده بود و بزرگانى چون قاضى ابوالحسن مؤمل حربى و به‌ويژه شيخ ابوالحسن محمد بن عيسى كرجى را درك كرد. ثعالبى كتاب «تحسين القبيح و تقبيح الحسن» را به نام وى تأليف كرد.
ثعالبى تا سال 407ق - سال درگذشت خوارزمشاه- در خوارزم ماند و با مرگ وى چندى به همدمى ابوعبداللّه محمد بن حامد الحامدى - پيوست كه متولّى خزانه و كتابخانه سلطنتى بود. همان سال گرگانج را به سوى غزنه ترك گفت. سلطان محمود غزنوى شاعران و اديبان و دانشمندان را بزرگ مى‌داشت و به دربار خود فرامى‌خواند. پيش از آمدن ثعالبى، ابوريحان از خوارزم به پيشگاه محمود آورده شده بود و بزرگانى چون قاضى ابوالحسن مؤمل حربى و به‌ويژه شيخ ابوالحسن محمد بن عيسى كرجى را درك كرد. ثعالبى كتاب «تحسين القبيح و تقبيح الحسن» را به نام وى تأليف كرد.
خط ۳۸: خط ۴۵:
وى در آغاز كار خود به تعليم و تربيت دانش آموزان پرداخت و از اين راه امرار معاش مى‌كرد. او عقيده داشت كه تدريس و تعليم كودكان، راه را به سوى دربار حاكمان ايرانى كوتاه مى‌كند.  
وى در آغاز كار خود به تعليم و تربيت دانش آموزان پرداخت و از اين راه امرار معاش مى‌كرد. او عقيده داشت كه تدريس و تعليم كودكان، راه را به سوى دربار حاكمان ايرانى كوتاه مى‌كند.  


امير ابوالفضل ميكالى مردى دانشمند و ادب دوست بود و در خانه خود كتابخانه بزرگى داشت. وى كتابخانه خود را سخاوتمندانه در اختيار ابومنصور گذاشت. ابومنصور با برخوردارى از اين كتابخانه غنى، توانست بسيارى از كتابهاى خود را تألیف كند. وى در جاى‌جاى اين كتابها از امير ابوالفضل ميكالى روايت مى‌كند.
امير ابوالفضل ميكالى مردى دانشمند و ادب دوست بود و در خانه خود كتابخانه بزرگى داشت. وى كتابخانه خود را سخاوتمندانه در اختيار ابومنصور گذاشت. ابومنصور با برخوردارى از اين كتابخانه غنى، توانست بسيارى از کتاب‌هاى خود را تألیف كند. وى در جاى‌جاى اين کتاب‌ها از امير ابوالفضل ميكالى روايت مى‌كند.


==آثار==
==آثار==
هشتاد و شش كتاب از کتاب‌هاى ثعالبى را، [[صفدی، خلیل بن ایبک|صفدى]] برشمرده و مصححان كتاب لطائف المعارف هفت كتاب ديگر را بر اين مجموعه افزوده‌اند.


 
بسيارى از کتاب‌هاى اين نویسنده بزرگ از ميان رفته است. او در کتاب‌هاى خود دانشهاى زيادى را گرد آورده و به بيشتر علوم روزگار خويش پرداخته و آثار متعددى در زمينه‌هاى لغت، نقد ادبى، بلاغت و شاخه‌هاى آن، تاريخ، جامعه‌شناسى و... به رشته تحرير در آورده است. از جمله کتاب‌هاى معروف وى علاوه بر آثار فوق، مى‌توان به اين آثار اشاره نمود:
هشتاد و شش كتاب از كتابهاى ثعالبى را، [[صفدی، خلیل بن ایبک|صفدى]] برشمرده و مصححان كتاب لطائف المعارف هفت كتاب ديگر را بر اين مجموعه افزوده‌اند.
 
بسيارى از كتابهاى اين نويسنده بزرگ از ميان رفته است. او در كتابهاى خود دانشهاى زيادى را گرد آورده و به بيشتر علوم روزگار خويش پرداخته و آثار متعددى در زمينه‌هاى لغت، نقد ادبى، بلاغت و شاخه‌هاى آن، تاريخ، جامعه‌شناسى و... به رشته تحرير در آورده است. از جمله كتابهاى معروف وى علاوه بر آثار فوق، مى‌توان به اين آثار اشاره نمود:


# المبهج و الكنايه و التعريض
# المبهج و الكنايه و التعريض
خط ۶۲: خط ۶۷:




== وابسته‌ها ==
==وابسته‌ها==
{{وابسته‌ها}}
{{وابسته‌ها}}
[[درر الحكم]]
[[فقه اللغة]]  
[[فقه اللغة]]  


[[الإقتباس من القرآن الکریم]]  
[[الاقتباس من القرآن الكريم]]  


[[اللطف و اللطائف]]  
[[اللطف و اللطائف]]  
[[لطائف المعارف]]
[[المنتحل]]
[[رسائل الثعالبي، أو، نثر النظم و حل العقد]]
[[الشکوی و العتاب و ما وقع للخلان و الأصحاب]]
[[ثمار القلوب فی المضاف و المنسوب]]
[[ثمار القلوب في المضاف و المنسوب (ترجمه فارسی)]]


[[اقتباس از قرآن کریم]]  
[[اقتباس از قرآن کریم]]  
[[التوفیق للتلفیق]]
[[المبهج]]
[[خمس رسائل (ثعالبی، جاحظ و...)]]
[[سحر البلاغة و سر البراعة]]
[[أحسن ما سمعت]]


[[الإعجاز و الإیجاز]]  
[[الإعجاز و الإیجاز]]  


[[اللطائف و الظرائف]]  
[[التمثيل و المحاضرة]]  


[[التمثيل و المحاضرة]]  
[[ثمار القلوب فی المضاف و المنسوب]]  


[[ثمار القلوب في المضاف و المنسوب]]  
[[ثمار القلوب في المضاف و المنسوب (ترجمه فارسی)]]


[[الظرائف و اللطائف و اليواقيت في بعض المواقيت]]  
[[الظرائف و اللطائف و اليواقيت في بعض المواقيت]]  


[[يتيمة الدهر في محاسن أهل العصر]]  
[[يتيمة الدهر في محاسن أهل العصر]]  
[[تاريخ غرر السير (غرر اخبار ملوك الفرس و سيرهم)]]


[[تحفة الوزراء]]  
[[تحفة الوزراء]]  
[[أبوالطيب المتنبي و ما له و ما عليه]]


[[لطائف الظرفاء من طبقات الفضلاء]]  
[[لطائف الظرفاء من طبقات الفضلاء]]  
خط ۹۳: خط ۱۲۷:


[[المنتخب من سنن العرب]]  
[[المنتخب من سنن العرب]]  
[[المنتخب من كنايات الأدباء و إشارات البلغاء]]


[[التحف و الأنوار المنتخب من البلاغات و الأشعار]]  
[[التحف و الأنوار المنتخب من البلاغات و الأشعار]]  


[[من غاب عنه المطرب]]
[[من غاب عنه المطرب]]
 
[[گران سنگهای ادب (در مدح و نکوهش اشیاء)]]  


[[الشکوي و العتاب و ما وقع للخلان و الأصحاب]]  
[[كتاب خاص الخاص للثعالبي]]


[[زاد سفر الملوک]]  
[[گران‌سنگ‌های ادب (در مدح و نکوهش اشیاء)]]  


[[کتاب خاص الخاص للثعالبي]]  
[[زاد سفر الملوك]]  


[[کتاب فقه اللغة و أسرار العربية]]  
[[کتاب فقه اللغة و أسرار العربية]]  
[[رسائل الثعالبي، أو، نثر النظم و حل العقد]]
[[ثمار القلوب في المضاف و المنسوب]]


[[فقه اللغة و سر العربية]]  
[[فقه اللغة و سر العربية]]  
[[سحر البلاغة و سر البراعة]]


[[آداب الملوک]]  
[[آداب الملوک]]  
خط ۱۲۵: خط ۱۵۳:


[[رده:زندگی‌نامه]]
[[رده:زندگی‌نامه]]
 
[[رده:شاعران]]
[[رده:قدیم 25 تیرالی 24 مرداد]]
[[رده:مورّخان]]
[[رده:واژه‌‌شناسان]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۳۰ اوت ۲۰۲۵، ساعت ۱۳:۵۵

ابومنصور عبدالملك بن محمد بن اسماعيل ثعالبى (350 -429ق)، کنیه‌اش ابومنصور، شاعر، لغوی، کاتب و تاریخ‌نگار ایرانی، از آثار او شاهنامه ثعالبی در شرح احوال سلاطین ایران

ثعالبی، عبدالملک بن محمد
نام ثعالبی، عبدالملک بن محمد
نام‎های دیگر ابومنصور ثعالبى
نام پدر محمد
متولد 350ق
محل تولد نيشابور
رحلت 429ق
اساتید ابوبكر جمال‌الدين محمد خوارزمى
برخی آثار شاهنامه ثعالبی در شرح احوال سلاطین ایران؛تحفة الوزراء
کد مؤلف AUTHORCODE00522AUTHORCODE

ولادت

در سال 350ق در نيشابور متولد شد. پدرش از راه پيراستن پوست روباه (ثعلب) روزگار مى‌گذرانيد و لذا او هم به اين لقب ناميده شد.

تحصیلات

ثعالبى پس از خواندن و آموختن و بهره گرفتن از نبوغ و هوش خويش به يارى و ميانجى‌گرى استادش -ابوبكر جمال‌الدين محمد خوارزمى- به دربار امير ابونصر احمد ميكالى راه يافت. پس از مدتى، با ابوالفتح بستى آشنا شد. در سال 384ق- نامورترين اثر خود، يعنى «يتيمة الدهر فى محاسن اهل العصر» را تأليف كرد. در سال 391ق به خواهش دوستش -ابونصر محمّد عتبى موّرخ و مؤلف تاريخ يمينى- در گرگان به پيشگاه شمس المعالى قابوس بن وشمگير رسيد. پس از كشته شدن اين امير نامدار به جرجانيه (خوارزم) رفت و از الطاف ابوالعباس مأمون خوارزمشاه -كه خود اديب و ادب‌پرور بود- برخوردار شد. در سال 407ق خوارزم را به سوى غزنه پايتخت محمود غزنوى ترك گفت، و نزدیک به پنج سال در پايتخت با شكوه محمود ماند.

ثعالبى تا سال 407ق - سال درگذشت خوارزمشاه- در خوارزم ماند و با مرگ وى چندى به همدمى ابوعبداللّه محمد بن حامد الحامدى - پيوست كه متولّى خزانه و كتابخانه سلطنتى بود. همان سال گرگانج را به سوى غزنه ترك گفت. سلطان محمود غزنوى شاعران و اديبان و دانشمندان را بزرگ مى‌داشت و به دربار خود فرامى‌خواند. پيش از آمدن ثعالبى، ابوريحان از خوارزم به پيشگاه محمود آورده شده بود و بزرگانى چون قاضى ابوالحسن مؤمل حربى و به‌ويژه شيخ ابوالحسن محمد بن عيسى كرجى را درك كرد. ثعالبى كتاب «تحسين القبيح و تقبيح الحسن» را به نام وى تأليف كرد.

وى در آغاز كار خود به تعليم و تربيت دانش آموزان پرداخت و از اين راه امرار معاش مى‌كرد. او عقيده داشت كه تدريس و تعليم كودكان، راه را به سوى دربار حاكمان ايرانى كوتاه مى‌كند.

امير ابوالفضل ميكالى مردى دانشمند و ادب دوست بود و در خانه خود كتابخانه بزرگى داشت. وى كتابخانه خود را سخاوتمندانه در اختيار ابومنصور گذاشت. ابومنصور با برخوردارى از اين كتابخانه غنى، توانست بسيارى از کتاب‌هاى خود را تألیف كند. وى در جاى‌جاى اين کتاب‌ها از امير ابوالفضل ميكالى روايت مى‌كند.

آثار

هشتاد و شش كتاب از کتاب‌هاى ثعالبى را، صفدى برشمرده و مصححان كتاب لطائف المعارف هفت كتاب ديگر را بر اين مجموعه افزوده‌اند.

بسيارى از کتاب‌هاى اين نویسنده بزرگ از ميان رفته است. او در کتاب‌هاى خود دانشهاى زيادى را گرد آورده و به بيشتر علوم روزگار خويش پرداخته و آثار متعددى در زمينه‌هاى لغت، نقد ادبى، بلاغت و شاخه‌هاى آن، تاريخ، جامعه‌شناسى و... به رشته تحرير در آورده است. از جمله کتاب‌هاى معروف وى علاوه بر آثار فوق، مى‌توان به اين آثار اشاره نمود:

  1. المبهج و الكنايه و التعريض
  2. زاد سفر الملوك
  3. ثمار القلوب فى المضاف و المنسوب
  4. فقه اللغه و سر العربيه
  5. لطائف المعارف
  6. الاعجاز و الايجاز
  7. آداب الملوك
  8. اللطائف و الظرائف
  9. نثر النظم و حل العقد
  10. لباب الاداب
  11. كتاب خاص الخاص
  12. رسائل الثعالبى
  13. اللطف و اللطائف و مرآة المروئات


وابسته‌ها

درر الحكم

فقه اللغة

الاقتباس من القرآن الكريم

اللطف و اللطائف

لطائف المعارف

المنتحل

رسائل الثعالبي، أو، نثر النظم و حل العقد

الشکوی و العتاب و ما وقع للخلان و الأصحاب

ثمار القلوب فی المضاف و المنسوب

ثمار القلوب في المضاف و المنسوب (ترجمه فارسی)

اقتباس از قرآن کریم

التوفیق للتلفیق

المبهج

خمس رسائل (ثعالبی، جاحظ و...)

سحر البلاغة و سر البراعة

أحسن ما سمعت

الإعجاز و الإیجاز

التمثيل و المحاضرة

ثمار القلوب فی المضاف و المنسوب

ثمار القلوب في المضاف و المنسوب (ترجمه فارسی)

الظرائف و اللطائف و اليواقيت في بعض المواقيت

يتيمة الدهر في محاسن أهل العصر

تاريخ غرر السير (غرر اخبار ملوك الفرس و سيرهم)

تحفة الوزراء

أبوالطيب المتنبي و ما له و ما عليه

لطائف الظرفاء من طبقات الفضلاء

شاهنامه ثعالبی در شرح احوال سلاطین ایران

تحسین و تقبیح ثعالبی

المنتخب من سنن العرب

المنتخب من كنايات الأدباء و إشارات البلغاء

التحف و الأنوار المنتخب من البلاغات و الأشعار

من غاب عنه المطرب

كتاب خاص الخاص للثعالبي

گران‌سنگ‌های ادب (در مدح و نکوهش اشیاء)

زاد سفر الملوك

کتاب فقه اللغة و أسرار العربية

فقه اللغة و سر العربية

آداب الملوک

الکناية و التعريض

روضة الفصاحة

غرر أخبار ملوک الفرس و سیرهم