الأسرار الخفية في العلوم العقلية: تفاوت میان نسخه‌ها

جز (جایگزینی متن - '| پس از = | پیش از = ' به '| پس از = | پیش از =')
جز (جایگزینی متن - '↵↵| ' به ' | ')
 
(۴۷ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۶ کاربر نشان داده نشد)
خط ۳: خط ۳:
| عنوان =الأسرار الخفية في العلوم العقلية
| عنوان =الأسرار الخفية في العلوم العقلية
| پدیدآوران =  
| پدیدآوران =  
[[حلی، حسن بن یوسف]](نويسنده)
[[حلی، حسن بن یوسف]](نویسنده)
[[مرکز العلوم والثقافه الاسلاميه، مرکز احياء التراث الاسلامي]] (محقق)
[[مرکز العلوم والثقافه الاسلامىه، مرکز احياء التراث الاسلامى]] (محقق)
|-
|-
| data-type="language" | فارسی عربي
| data-type="language" | فارسی عربی
|کد کنگره  
|کد کنگره  
| کد کنگره =‏‎‏BBR‎‏ ‎‏885‎‏ ‎‏/‎‏الف‎‏5  
| کد کنگره =‏‎‏BBR‎‏ ‎‏885‎‏ ‎‏/‎‏الف‎‏5  
خط ۱۷: خط ۱۷:
| ناشر =  
| ناشر =  
بوستان کتاب قم (انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علميه قم)  
بوستان کتاب قم (انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علميه قم)  
| مکان نشر = ايران - قم
| مکان نشر = ایران - قم
| سال نشر = |مجلد1: 1387ش ,  
| سال نشر = |مجلد1: 1387ش ,  
| کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE13798AUTOMATIONCODE
| کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE13798AUTOMATIONCODE
| چاپ =2
| چاپ =2
| تعداد جلد =1
| تعداد جلد =1
| کتابخانۀ دیجیتال نور =13798
| کتابخوان همراه نور =13798
| کد پدیدآور =
| کد پدیدآور =
| پس از =
| پس از =
| پیش از =}}
| پیش از =
'''الأسرار الخفية في العلوم العقلية''' تألیف [[حلی، حسن بن یوسف|علامه حسن بن یوسف بن مطهر حلی]] (متوفی 726ق) به اسم هارون بن شمس‌الدین جوینی، ملقب به خواجه شرف‌الدین (متوفی 685ق) داماد خلیفه عباسی، نوشته شده است. این اثر از امهات متون فلسفی اسلامی پس از [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن‌سینا]] و پیش از مکتب اصفهان به شمار می‌رود<ref>بی‌نام، ص84</ref>. ‎
}}
'''الأسرار الخفية في العلوم العقلية''' تألیف [[حلی، حسن بن یوسف|علامه حسن بن یوسف بن مطهر حلی]] (متوفی 726ق) به اسم هارون بن شمس‌الدین جوینی، ملقب به خواجه شرف‌الدین (متوفی 685ق) داماد خلیفه عباسی، نوشته شده است. این اثر از امهات متون فلسفی اسلامی پس از [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن‌ سینا]] و پیش از مکتب اصفهان به شمار می‌رود<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/5015/84 بی‌نام، ص84]</ref>. ‎


این اثر در سه علم منطق، طبیعیات و فلسفه تألیف شده و علی اوسطی ناطقی بر آن مقدمه نوشته است.
این اثر در سه علم منطق، طبیعیات و فلسفه تألیف شده و علی اوسطی ناطقی بر آن مقدمه نوشته است.
خط ۳۳: خط ۳۵:
کتاب در سه بخش (فن) منطق، طبیعیات و الهیات تألیف شده است. هر بخش خود مشتمل بر چند مبحث است که مطالب آن تحت عنوان «سرّ» مطرح شده است.
کتاب در سه بخش (فن) منطق، طبیعیات و الهیات تألیف شده است. هر بخش خود مشتمل بر چند مبحث است که مطالب آن تحت عنوان «سرّ» مطرح شده است.


[[حلی، حسن بن یوسف|علامه حلی]] در نگارش این اثر از آثار استادش [[نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد|خواجه‌نصیرالدین طوسی]] (متوفای 672ق) که با تعبیر «بعض المحققین» در کتابش از او یاد کرده، تأثیر پذیرفته که مهم‎ترین آن‌ها «شرح الإشارات و التنبيهات» و «[[تلخیص المحصل|تلخيص المحصل]]» است. همچنین از [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن‌سینا]] که از او با تعابیر «صاحب الاشارات» و «الشیخ» یاد کرده و نیز [[فخر رازی، محمد بن عمر|فخر رازی]] با تعابیر «فاضل الشارح» و یا «بعض المتأخرین» بهره برده است<ref>ر.ک: مقدمه تحقیق، ص26</ref>. ‎
[[حلی، حسن بن یوسف|علامه حلی]] در نگارش این اثر از آثار استادش [[نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد|خواجه‌نصیرالدین طوسی]] (متوفای 672ق) که با تعبیر «بعض المحققین» در کتابش از او یاد کرده، تأثیر پذیرفته که مهم‎ترین آن‌ها «شرح الإشارات و التنبيهات» و «[[تلخیص المحصل|تلخيص المحصل]]» است. همچنین از [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن‌ سینا]] که از او با تعابیر «صاحب الاشارات» و «الشیخ» یاد کرده و نیز [[فخر رازی، محمد بن عمر|فخر رازی]] با تعابیر «فاضل الشارح» و یا «بعض المتأخرین» بهره برده است.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/16444/1/26 ر.ک: مقدمه تحقیق، ص26]</ref>. ‎


==گزارش محتوا==
==گزارش محتوا==
محقق اثر در مقدمه‎اش، تحت عنوان «پیرامون کتاب اسرار الخفیه» همانند مصنف به اهمیت علوم عقلی در اتصاف انسان به علوم عقلی کلی و عقاید صحیح یقینی -که وجه تمایز انسان از حیوانات است- اشاره کرده است. وی کامل‎ترین و والاترین علوم عقلی را علم به مبدأ و منتهای اشیاء دانسته که واجب‌الوجود است<ref>ر.ک: همان، ص23</ref>. ‎
محقق اثر در مقدمه‌اش، تحت عنوان «پیرامون کتاب اسرار الخفیه» همانند مصنف به اهمیت علوم عقلی در اتصاف انسان به علوم عقلی کلی و عقاید صحیح یقینی -که وجه تمایز انسان از حیوانات است- اشاره کرده است. وی کامل‌ترین و والاترین علوم عقلی را علم به مبدأ و منتهای اشیاء دانسته که واجب‌الوجود است.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/16444/1/23 ر.ک: همان، ص23]</ref>. ‎


وی با مقارنه بین تاریخ وفات هارون جوینی و [[حلی، حسن بن یوسف|علامه حلی]] چنین نتیجه گرفته که [[حلی، حسن بن یوسف|علامه]]، نگارش این کتاب را پیش از 33 سالگی به پایان رسانده است<ref>ر.ک: همان، ص25</ref>. ‎
وی با مقارنه بین تاریخ وفات هارون جوینی و [[حلی، حسن بن یوسف|علامه حلی]] چنین نتیجه گرفته که [[حلی، حسن بن یوسف|علامه]]، نگارش این کتاب را پیش از 33 سالگی به پایان رسانده است.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/16444/1/25 ر.ک: همان، ص25]</ref>. ‎


این کتاب از آثار مهم [[حلی، حسن بن یوسف|علامه]] است که آن را «اسرار الخفیّه» نامیده است و به مصداق اسمش در‎ آن‎ حرف‌هایی‎ را که تابه‌حال کسی نزده مطرح کرده است<ref>ر.ک: حائری، عبدالحسین، ص74</ref>.
این کتاب از آثار مهم [[حلی، حسن بن یوسف|علامه]] است که آن را «اسرار الخفیّه» نامیده است و به مصداق اسمش در‎ آن‎ حرف‌هایی‎ را که تابه‌حال کسی نزده مطرح کرده است.<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/2016/74 ر.ک: حائری، عبدالحسین، ص74]</ref>.


از جمله نظریات [[حلی، حسن بن یوسف|علامه]]، بحث در مسئله اصالت وجود و اصالت ماهیت است که به‎صورت مستقل در عصر علامه و پیش از او مطرح نبود؛ اما می‎بینیم رأی علامه پیرامون این مسئله در یکی از اسرار کتاب ذکر شده است. او در یکی از اسرار کتاب می‎نویسد که بعضی معتقدند وجود صفتی دارد که حصولش را در اعیان اقتضا می‎کند. بدون شک این همان قول به اصالت وجود است. او سپس با تعبیر «و هو محال» از این دیدگاه تعبیر می‎کند که به‌صراحت نشان می‎دهد که او قائل به اصالت ماهیت است<ref>ر.ک: مقدمه تحقیق، ص27</ref>.
از جمله نظریات [[حلی، حسن بن یوسف|علامه]]، بحث در مسئله اصالت وجود و اصالت ماهیت است که به‌صورت مستقل در عصر علامه و پیش از او مطرح نبود؛ اما می‌بینیم رأی علامه پیرامون این مسئله در یکی از اسرار کتاب ذکر شده است. او در یکی از اسرار کتاب می‌نویسد که بعضی معتقدند وجود صفتی دارد که حصولش را در اعیان اقتضا می‌کند. بدون شک این همان قول به اصالت وجود است. او سپس با تعبیر «و هو محال» از این دیدگاه تعبیر می‌کند که به‌صراحت نشان می‌دهد که او قائل به اصالت ماهیت است.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/16444/1/27 ر.ک: مقدمه تحقیق، ص27]</ref>.


[[حلی، حسن بن یوسف|علامه‎ حلی]]‎ همچنین بر‎ روی این دیدگاه تأکید می‎کند که حقیقت انـسان هـمان اجزاء اصلی بدن است که بدون تغییر و دگرگونی و کم‌وزیاد‎ شدن باقی‎ و پایدار است. او در‎ کتاب‎ کشف‎ الفوائد بین جـدایی اجـزاء‎ از یـکدیگر و نابودی آن‌ها مردد است؛ به‌عبارت‌دیگر میان این دو نـظریه که آیا‎ اعاده‎ معدوم جایز است یا ممتنع دو‎ دل‎ است‎. به‎ همین‎ دلیل معتقد است‎ که‎ این اجزای اصـلی بـدن کـه مساوی با حقیقت انسان است یا با مرگ نابود می‎شـود‎ و هـنگام‎ بازگشت‎ به امر خدا دوباره ایجاد می‎گردد؛‎ این‎ در‎ حالی‎ است‎ که‎ اعاده معدوم را بپذیریم. یـا بـا مـرگ اجزاء اصلی آن از یکدیگر جدا می‎شوند و هنگام بازگشت این اجزاء اصلی به امـر خـدا بـا یکدیگر ترکیب و تألیف می‎شوند‎؛ درصورتی‌که اعاده معدوم را نپذیریم؛ اما در اسرار الخفیه دو دلی و شک و تردیدی کـه گـفته شـد برطرف می‌شود و آشکارا حقیقت انسان را همان اجزای‎ اصلی‎ بدن می‎داند که هنگام مـرگ از یـکدیگر جدا می‎شوند و فناناپذیرند و اعاده معدوم و بازگشت آنچه نیست و نابود شده است را نیز مـحال و مـمتنع مـی‎داند<ref>ر.ک: اکوان، محمد، ص16</ref>.
[[حلی، حسن بن یوسف|علامه‎ حلی]]‎ همچنین بر‎ روی این دیدگاه تأکید می‌کند که حقیقت انسان همان اجزاء اصلی بدن است که بدون تغییر و دگرگونی و کم‌وزیاد‎ شدن باقی‎ و پایدار است. او در‎ کتاب‎ کشف‎ الفوائد بین جدایی اجزاء‎ از یکدیگر و نابودی آن‌ها مردد است؛ به‌عبارت‌دیگر میان این دو نظریه که آیا‎ اعاده‎ معدوم جایز است یا ممتنع دو‎ دل‎ است‎. به‎ همین‎ دلیل معتقد است‎ که‎ این اجزای اصلی بدن که مساوی با حقیقت انسان است یا با مرگ نابود می‌شود‎ و هنگام‎ بازگشت‎ به امر خدا دوباره ایجاد می‌گردد؛‎ این‎ در‎ حالی‎ است‎ که‎ اعاده معدوم را بپذیریم. یا با مرگ اجزاء اصلی آن از یکدیگر جدا می‌شوند و هنگام بازگشت این اجزاء اصلی به امر خدا با یکدیگر ترکیب و تألیف می‌شوند‎؛ درصورتی‌که اعاده معدوم را نپذیریم؛ اما در اسرار الخفیه دو دلی و شک و تردیدی که گفته شد برطرف می‌شود و آشکارا حقیقت انسان را همان اجزای‎ اصلی‎ بدن می‌داند که هنگام مرگ از یکدیگر جدا می‌شوند و فناناپذیرند و اعاده معدوم و بازگشت آنچه نیست و نابود شده است را نیز محال و ممتنع می‌داند<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/30817/16 ر.ک: اکوان، محمد، ص16]</ref>.
شیوه محقق در تحقیق و تصحیح اثر عبارت است از:
شیوه محقق در تحقیق و تصحیح اثر عبارت است از:
# تفکیک مطالب کتاب به سه قسمت: منطقیات، طبیعیات و الهیات؛
# تفکیک مطالب کتاب به سه قسمت: منطقیات، طبیعیات و الهیات؛
# قرار دادن علامت‎های نشانه‎گذاری بر اصل با تغییر اشکال املائی به شیوه جدید؛
# قرار دادن علامت‎های نشانذاری بر اصل با تغییر اشکال املائی به شیوه جدید؛
# مقابله دقیق نسخه چاپ شده با اصل تا در صورت افتادگی یا تحریف متن تدارک شود؛
# مقابله دقیق نسخه چاپ شده با اصل تا در صورت افتادگی یا تحریف متن تدارک شود؛
# استخراج اقوال و نصوصی که مصنف در کتابش آورده، خواه به اسامی گوینده سخن اشاره کرده یا نکرده باشد؛
# استخراج اقوال و نصوصی که مصنف در کتابش آورده، خواه به اسامی گوینده سخن اشاره کرده یا نکرده باشد؛
# مصحح هرگاه لازم دیده عبارت یا جمله‎ای را به متن بیافزاید آن را در بین کروشه [ ] آورده و در پاورقی به منبع آن اشاره کرده است<ref>ر.ک: مقدمه محقق، صفحه29 و 32</ref>.
# مصحح هرگاه لازم دیده عبارت یا جمله‌ای را به متن بیافزاید آن را در بین کروشه [ ] آورده و در پاورقی به منبع آن اشاره کرده است.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/16444/1/29 ر.ک: مقدمه محقق، صفحه29] و [https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/16444/1/32 32]</ref>.


==وضعیت کتاب==
==وضعیت کتاب==
فهارس اعلام، مصطلحات، مصادر تحقیق و موضوعات در انتهای کتاب ذکر شده است. اختلاف نسخ، منابع مطالب و توضیحات مفیدی در پاورقی‎های کتاب ذکر شده است.
فهارس اعلام، مصطلحات، مصادر تحقیق و موضوعات در انتهای کتاب ذکر شده است. اختلاف نسخ، منابع مطالب و توضیحات مفیدی در پاورقی‌های کتاب ذکر شده است.
 
==پانویس==
<references/>


==پانویس ==
<references />
==منابع مقاله==
==منابع مقاله==
# مقدمه و متن کتاب.
# مقدمه و متن کتاب.
خط ۶۲: خط ۶۵:
#[[:noormags:34937|حائری، عبدالحسین، گفتگو با استاد عبدالحسین حائری، پایگاه مجلات تخصصی نور (نورمگز): آینه پژوهش، مرداد و شهريور 1369، شماره 2، صفحه 65 تا 76]].
#[[:noormags:34937|حائری، عبدالحسین، گفتگو با استاد عبدالحسین حائری، پایگاه مجلات تخصصی نور (نورمگز): آینه پژوهش، مرداد و شهريور 1369، شماره 2، صفحه 65 تا 76]].
#[[:noormags:89953|بی‌نام، تازه‌های نشر، پایگاه مجلات تخصصی نور (نورمگز): آینه میراث، زمستان 1382، شماره 15]].
#[[:noormags:89953|بی‌نام، تازه‌های نشر، پایگاه مجلات تخصصی نور (نورمگز): آینه میراث، زمستان 1382، شماره 15]].
{{منطق}}
==وابسته‌ها==
{{وابسته‌ها}}


== وابسته‌ها ==
[[تلخیص المحصل]]
[[تلخیص المحصل]]




[[رده:کتاب‌شناسی]]
[[رده:کتاب‌شناسی]]
   
   
خط ۷۳: خط ۷۸:
   
   
[[رده:فلسفه اسلامی]]
[[رده:فلسفه اسلامی]]
[[رده: 25 آبان الی 24 آذر]]
[[رده:قربانی-آذر96]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۲ فوریهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۳:۵۹

الأسرار الخفية في العلوم العقلية تألیف علامه حسن بن یوسف بن مطهر حلی (متوفی 726ق) به اسم هارون بن شمس‌الدین جوینی، ملقب به خواجه شرف‌الدین (متوفی 685ق) داماد خلیفه عباسی، نوشته شده است. این اثر از امهات متون فلسفی اسلامی پس از ابن‌ سینا و پیش از مکتب اصفهان به شمار می‌رود[۱]. ‎

الأسرار الخفية في العلوم العقلية
الأسرار الخفية في العلوم العقلية
پدیدآورانحلی، حسن بن یوسف(نویسنده) مرکز العلوم والثقافه الاسلامىه، مرکز احياء التراث الاسلامى (محقق)
ناشربوستان کتاب قم (انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علميه قم)
مکان نشرایران - قم
چاپ2
موضوععلوم طبیعی - متون قدیمی تا قرن 14

فلسفه اسلامی - متون قدیمی تا قرن 14 ما بعد الطبيعه - متون قدیمی تا قرن 14

منطق - متون قدیمی تا قرن 14
تعداد جلد1
کد کنگره
‏‎‏BBR‎‏ ‎‏885‎‏ ‎‏/‎‏الف‎‏5
نورلایبمطالعه و دانلود pdf

این اثر در سه علم منطق، طبیعیات و فلسفه تألیف شده و علی اوسطی ناطقی بر آن مقدمه نوشته است.

ساختار

کتاب در سه بخش (فن) منطق، طبیعیات و الهیات تألیف شده است. هر بخش خود مشتمل بر چند مبحث است که مطالب آن تحت عنوان «سرّ» مطرح شده است.

علامه حلی در نگارش این اثر از آثار استادش خواجه‌نصیرالدین طوسی (متوفای 672ق) که با تعبیر «بعض المحققین» در کتابش از او یاد کرده، تأثیر پذیرفته که مهم‎ترین آن‌ها «شرح الإشارات و التنبيهات» و «تلخيص المحصل» است. همچنین از ابن‌ سینا که از او با تعابیر «صاحب الاشارات» و «الشیخ» یاد کرده و نیز فخر رازی با تعابیر «فاضل الشارح» و یا «بعض المتأخرین» بهره برده است.[۲]. ‎

گزارش محتوا

محقق اثر در مقدمه‌اش، تحت عنوان «پیرامون کتاب اسرار الخفیه» همانند مصنف به اهمیت علوم عقلی در اتصاف انسان به علوم عقلی کلی و عقاید صحیح یقینی -که وجه تمایز انسان از حیوانات است- اشاره کرده است. وی کامل‌ترین و والاترین علوم عقلی را علم به مبدأ و منتهای اشیاء دانسته که واجب‌الوجود است.[۳]. ‎

وی با مقارنه بین تاریخ وفات هارون جوینی و علامه حلی چنین نتیجه گرفته که علامه، نگارش این کتاب را پیش از 33 سالگی به پایان رسانده است.[۴]. ‎

این کتاب از آثار مهم علامه است که آن را «اسرار الخفیّه» نامیده است و به مصداق اسمش در‎ آن‎ حرف‌هایی‎ را که تابه‌حال کسی نزده مطرح کرده است.[۵].

از جمله نظریات علامه، بحث در مسئله اصالت وجود و اصالت ماهیت است که به‌صورت مستقل در عصر علامه و پیش از او مطرح نبود؛ اما می‌بینیم رأی علامه پیرامون این مسئله در یکی از اسرار کتاب ذکر شده است. او در یکی از اسرار کتاب می‌نویسد که بعضی معتقدند وجود صفتی دارد که حصولش را در اعیان اقتضا می‌کند. بدون شک این همان قول به اصالت وجود است. او سپس با تعبیر «و هو محال» از این دیدگاه تعبیر می‌کند که به‌صراحت نشان می‌دهد که او قائل به اصالت ماهیت است.[۶].

علامه‎ حلی‎ همچنین بر‎ روی این دیدگاه تأکید می‌کند که حقیقت انسان همان اجزاء اصلی بدن است که بدون تغییر و دگرگونی و کم‌وزیاد‎ شدن باقی‎ و پایدار است. او در‎ کتاب‎ کشف‎ الفوائد بین جدایی اجزاء‎ از یکدیگر و نابودی آن‌ها مردد است؛ به‌عبارت‌دیگر میان این دو نظریه که آیا‎ اعاده‎ معدوم جایز است یا ممتنع دو‎ دل‎ است‎. به‎ همین‎ دلیل معتقد است‎ که‎ این اجزای اصلی بدن که مساوی با حقیقت انسان است یا با مرگ نابود می‌شود‎ و هنگام‎ بازگشت‎ به امر خدا دوباره ایجاد می‌گردد؛‎ این‎ در‎ حالی‎ است‎ که‎ اعاده معدوم را بپذیریم. یا با مرگ اجزاء اصلی آن از یکدیگر جدا می‌شوند و هنگام بازگشت این اجزاء اصلی به امر خدا با یکدیگر ترکیب و تألیف می‌شوند‎؛ درصورتی‌که اعاده معدوم را نپذیریم؛ اما در اسرار الخفیه دو دلی و شک و تردیدی که گفته شد برطرف می‌شود و آشکارا حقیقت انسان را همان اجزای‎ اصلی‎ بدن می‌داند که هنگام مرگ از یکدیگر جدا می‌شوند و فناناپذیرند و اعاده معدوم و بازگشت آنچه نیست و نابود شده است را نیز محال و ممتنع می‌داند[۷]. شیوه محقق در تحقیق و تصحیح اثر عبارت است از:

  1. تفکیک مطالب کتاب به سه قسمت: منطقیات، طبیعیات و الهیات؛
  2. قرار دادن علامت‎های نشانذاری بر اصل با تغییر اشکال املائی به شیوه جدید؛
  3. مقابله دقیق نسخه چاپ شده با اصل تا در صورت افتادگی یا تحریف متن تدارک شود؛
  4. استخراج اقوال و نصوصی که مصنف در کتابش آورده، خواه به اسامی گوینده سخن اشاره کرده یا نکرده باشد؛
  5. مصحح هرگاه لازم دیده عبارت یا جمله‌ای را به متن بیافزاید آن را در بین کروشه [ ] آورده و در پاورقی به منبع آن اشاره کرده است.[۸].

وضعیت کتاب

فهارس اعلام، مصطلحات، مصادر تحقیق و موضوعات در انتهای کتاب ذکر شده است. اختلاف نسخ، منابع مطالب و توضیحات مفیدی در پاورقی‌های کتاب ذکر شده است.

پانویس

منابع مقاله

  1. مقدمه و متن کتاب.
  2. اکوان، محمد، علامه حلی و جاودانگی، پایگاه مجلات تخصصی نور (نورمگز): اطلاعات حکمت و معرفت، بهمن 1386، شماره 23، صفحه 14 تا 17.
  3. حائری، عبدالحسین، گفتگو با استاد عبدالحسین حائری، پایگاه مجلات تخصصی نور (نورمگز): آینه پژوهش، مرداد و شهريور 1369، شماره 2، صفحه 65 تا 76.
  4. بی‌نام، تازه‌های نشر، پایگاه مجلات تخصصی نور (نورمگز): آینه میراث، زمستان 1382، شماره 15.


وابسته‌ها