تفسیر جوامع الجامع (محقق، جامعه مدرسین): تفاوت میان نسخهها
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'به'''' به 'به '''') |
|||
(۳۰ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{جعبه اطلاعات کتاب | |||
| تصویر =NUR13626J1.jpg | |||
| عنوان =تفسیر جوامع الجامع | |||
| | | عنوانهای دیگر =جوامع الجامع فی تفسیر القرآن المجید | ||
| پدیدآوران = | |||
[[مؤسسه النشر الاسلامي التابعه لجماعه المدرسین بقم المشرفه]] (محقق) | |||
| | |||
| | |||
[[طبرسی، فضل بن حسن]] (نویسنده) | [[طبرسی، فضل بن حسن]] (نویسنده) | ||
| زبان =عربی | |||
|زبان | | کد کنگره =BP 94/5 /ط2ج9 | ||
| موضوع = | |||
تفاسیر شیعه - قرن 6ق. | |||
|کد کنگره | | ناشر = | ||
جماعة المدرسین فی الحوزة العلمیة بقم، مؤسسة النشر الإسلامی | |||
| مکان نشر =قم - ایران | |||
|موضوع | | سال نشر = 1428 ق | ||
|ناشر | |||
|مکان نشر | |||
|سال نشر | |||
| کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE13626AUTOMATIONCODE | |||
| چاپ =3 | |||
| شابک =964-470-158-5 | |||
| تعداد جلد =3 | |||
| کتابخانۀ دیجیتال نور =13626 | |||
| کتابخوان همراه نور =13626 | |||
| کد پدیدآور = | |||
| پس از = | |||
| پیش از = | |||
}} | |||
'''تفسیر جوامع الجامع'''، یکى از ارزندهترین تألیفات [[ابوعلى فضل بن حسن طبرسى]] و در زمینه قرآن کریم است که به زبان عربى تألیف و با تحقیق مؤسسه نشر اسلامى، عرضه شده است. | '''تفسیر جوامع الجامع'''، یکى از ارزندهترین تألیفات [[ابوعلى فضل بن حسن طبرسى]] و در زمینه قرآن کریم است که به زبان عربى تألیف و با تحقیق مؤسسه نشر اسلامى، عرضه شده است. | ||
طبرسى این تفسیر را به درخواست فرزندش در جمع میان «[[مجمع البیان]]» و «الکافی الشافی» [اثر خود وى]، در مدّت یک سال (از ماه صفر 542 تا محرم 543ق)، درهفتاد و چند سالگى تألیف کرده است. جز اصرار فرزند، مشوق دیگرش در تألیف این تفسیر، استمداد و استفاده بیشتر از «کشّاف» [زمخشرى] بوده است و مىتوان گفت که بیشتر، بلکه نزدیک به همه مطالب آن، از مطاوى «کشّاف» اقتباس شده است | طبرسى این تفسیر را به درخواست فرزندش در جمع میان «[[مجمع البیان]]» و «الکافی الشافی» [اثر خود وى]، در مدّت یک سال (از ماه صفر 542 تا محرم 543ق)، درهفتاد و چند سالگى تألیف کرده است. جز اصرار فرزند، مشوق دیگرش در تألیف این تفسیر، استمداد و استفاده بیشتر از «کشّاف» [زمخشرى] بوده است و مىتوان گفت که بیشتر، بلکه نزدیک به همه مطالب آن، از مطاوى «کشّاف» اقتباس شده است..<ref>ر.ک: مختارى، رضا، ص27</ref> | ||
این تفسیر پس از «[[مجمع البیان]]»، از معروفترین تألیفات مرحوم طبرسى است که گاهى تحت عنوان «الوسیط» نام برده مىشود | این تفسیر پس از «[[مجمع البیان]]»، از معروفترین تألیفات [[طبرسی، فضل بن حسن|مرحوم طبرسى]] است که گاهى تحت عنوان «الوسیط» نام برده مىشود..<ref>میرشمسى، صدیقه، ص18</ref> | ||
== ساختار == | == ساختار == | ||
کتاب با دو مقدمه از محقق و نویسنده آغاز شده است. نویسنده، خود، این تفسیر را در دو جلد تنظیم کرده که جلد اول در پایان سوره کهف خاتمه یافته و جلد دوم در پایان قرآن..<ref>میرشمسى، صدیقه، ص18</ref>، ولى پس از تصحیح و تعلیق توسط مؤسسه نشر اسلامى، در سه جلد به اتمام رسیده است. | |||
این اثر، سومین تفسیر طبرسى است که تدوین شده است. او نخست «[[مجمع البیان]]» را و سپس تفسیرى وجیز با عنوان «الکاف الشاف» را به رشته تحریر درآورد و پس از آن، با «[[الكشاف عن حقائق غوامض التنزيل و عيون الأقاويل في وجوه التأويل|کشاف]]» زمخشرى روبهرو شد و با عنایت به آن، این کتاب را پدید آورد..<ref>ر.ک: گازارى، محمدحسن، ص173</ref> | |||
نظمى را که طبرسى در کتاب «[[مجمع البیان]]» خود مراعات کرده بود، در این اثر، به کار نگرفته، بلکه مباحث را به روش و نظم «[[الكشاف عن حقائق غوامض التنزيل و عيون الأقاويل في وجوه التأويل|کشاف]]»، ارائه کرده است. وى در مقدمه کتاب، به این نکته اشاره دارد که این تفسیر، خلاصهاى از تفسیر «[[الكشاف عن حقائق غوامض التنزيل و عيون الأقاويل في وجوه التأويل|کشاف]]» و برگرفته از آن است، ولى حقیقت این است که طبرسى علاوه بر پالایش «[[الكشاف عن حقائق غوامض التنزيل و عيون الأقاويل في وجوه التأويل|کشاف]]» و حذف مباحث و مطالب غیر ضرورى، مطالبى ارزشمند بر آن افزوده و آرا و نظریات خود را به سبک مفسران و فقیهان امامیه آورده است. در این رهگذر، طبرسى به سه موضوع لغات، ترکیب آیات و فصاحت و بلاغت و نکات بلاغى عنایت وافر داشته و سعى کرده است تا در این زمینه مطلبى را از تفسیر [[الكشاف عن حقائق غوامض التنزيل و عيون الأقاويل في وجوه التأويل|کشاف]]، فروگذار نکند..<ref>ر.ک: همان، ص173-174</ref> | |||
نظمى را که طبرسى در کتاب «[[مجمع البیان]]» خود مراعات کرده بود، در این اثر، به کار نگرفته، بلکه مباحث را به روش و نظم | |||
== گزارش محتوا == | == گزارش محتوا == | ||
در مقدمه محقق، ضمن اشاره به اهتمام مسلمانان و مخصوصاً امامیه به علم تفسیر، زندگىنامه مختصرى از نویسنده ارائه و سپس، توضیحاتى پیرامون کتاب و اقدامات تحقیقى صورتگرفته در آن، داده شده است..<ref>مقدمه محقق، ج1، ص5-36</ref> | |||
در مقدمه نویسنده، به انگیزه نویسنده از تدوین این کتاب و منابع آن، اشاره گردیده است..<ref>مقدمه نویسنده، همان، ص47-50</ref> | |||
این اثر بااینکه از نظر حجم نسبت به دو کتاب دیگر طبرسى متوسط است، ولى تمام مباحث لازم براى تفسیر آیات را بهاختصار داراست: مباحث لغوى، صرفى، نحوى، بلاغى، اختلاف قرائات، مباحث کلامى و اعتقادى، فقهى و... البته گاهى این اختصار، موجب تعقید و یا اخلال لفظى و معنوى شده است، ولى در کل، طبرسى توانسته است بهخوبى از عهده تفسیر آیات و حذف مطالب غیر ضرورى برآید..<ref>ر.ک: قربانى زرین، باقر، ص94</ref> | |||
این اثر بااینکه از نظر حجم نسبت به دو کتاب دیگر طبرسى متوسط است، ولى تمام مباحث لازم براى تفسیر آیات را بهاختصار داراست: مباحث لغوى، صرفى، نحوى، بلاغى، اختلاف قرائات، مباحث کلامى و اعتقادى، فقهى و... البته گاهى این اختصار، موجب تعقید و یا اخلال لفظى و معنوى شده است، ولى در کل، طبرسى توانسته است بهخوبى از عهده تفسیر آیات و حذف مطالب غیر ضرورى برآید | |||
در این زمینه، به چند نمونه اشاره مىشود: | در این زمینه، به چند نمونه اشاره مىشود: | ||
الف)- در تفسیر آیه 81 سوره النساء: ''' «و یقولون طاعة فإذا برزوا من عندک بیّت طائفة منهم غیر الذی تقول و الله یکتب ما یبیّتون» '''، در معناى واژه «تبییت» مىگوید: این واژه یا از «بیتوته» است؛ زیرا تدبیرى است که شبانه صورت مىپذیرد یا از «بیت» شعر اخذ شده است؛ زیرا شاعر درباره بیت مىاندیشد و آن را مرتّب مىگرداند | الف)- در تفسیر آیه 81 سوره النساء:''' «و یقولون طاعة فإذا برزوا من عندک بیّت طائفة منهم غیر الذی تقول و الله یکتب ما یبیّتون»'''، در معناى واژه «تبییت» مىگوید: این واژه یا از «بیتوته» است؛ زیرا تدبیرى است که شبانه صورت مىپذیرد یا از «بیت» شعر اخذ شده است؛ زیرا شاعر درباره بیت مىاندیشد و آن را مرتّب مىگرداند..<ref>همان</ref> | ||
ب)- گاه در ضمن مباحث نحوى، اصطلاحات نحویان بصره و کوفه را مىآورد، مانند ضمیر فصل نزد بصریان و ضمیر عماد نزد کوفیان | ب)- گاه در ضمن مباحث نحوى، اصطلاحات نحویان بصره و کوفه را مىآورد، مانند ضمیر فصل نزد بصریان و ضمیر عماد نزد کوفیان..<ref>همان، ص95</ref> | ||
ج)- طبرسى در حدّ اختصار به مباحث بلاغى نیز پرداخته است، مانند تفسیر آیه 64 سوره المائده که به معانى مجازى واژه «ید» در عربى پرداخته و با توجه به سرودههاى عربى آن را پرورانده است | ج)- طبرسى در حدّ اختصار به مباحث بلاغى نیز پرداخته است، مانند تفسیر آیه 64 سوره المائده که به معانى مجازى واژه «ید» در عربى پرداخته و با توجه به سرودههاى عربى آن را پرورانده است..<ref>همان</ref> | ||
د)- در تفسیر آیه 85 سوره بقره به اختلاف قرائتها توجه کرده و گفته است که برخى «أسارى» را در آیه «أسرى» و «تفادوهم» را «تفدوهم» قرائت کردهاند. وى سپس با توجه به اختلاف قرائتها معناى آیه را تبیین کرده است | د)- در تفسیر آیه 85 سوره بقره به اختلاف قرائتها توجه کرده و گفته است که برخى «أسارى» را در آیه «أسرى» و «تفادوهم» را «تفدوهم» قرائت کردهاند. وى سپس با توجه به اختلاف قرائتها معناى آیه را تبیین کرده است..<ref>همان</ref> | ||
اشعار و امثال نیز جایگاه ویژهاى در جوامع الجامع دارند. در پایان هریک از مجلدات چهارگانه، بخشى از فهرستهاى کتاب، راجع به اشعار و امثال است. اشعار در مباحث لغوى، نحوى، بلاغى و شرح مفاهیم آیات به کار رفتهاند | اشعار و امثال نیز جایگاه ویژهاى در جوامع الجامع دارند. در پایان هریک از مجلدات چهارگانه، بخشى از فهرستهاى کتاب، راجع به اشعار و امثال است. اشعار در مباحث لغوى، نحوى، بلاغى و شرح مفاهیم آیات به کار رفتهاند..<ref>ر.ک: همان</ref> | ||
دیگر رویکرد طبرسى در این کتاب، تبیین مباحث کلامى شیعه است؛ براى نمونه به چند مبحث اشاره مىشود: | دیگر رویکرد طبرسى در این کتاب، تبیین مباحث کلامى شیعه است؛ براى نمونه به چند مبحث اشاره مىشود: | ||
1. در تفسیر آیه 125 سروه انعام: ''' «فمن یرد اللّه أن یهدیه یشرح صدره للإسلام...» '''، آورده که خداوند به کسى لطف مىکند و توفیقش مىدهد که شایستگى آن را داشته باشد. به تعبیر حکما «قابلیت محل» در برخوردارى از توفیق و لطف الهى دخیل مىباشد و در مقابل، اضلال و گمراهى نیز از سوى خداوند براى کسى است که خود، پیشتر زمینههاى آن را در خود به سوء اختیار فراهم کرده باشد | 1. در تفسیر آیه 125 سروه انعام:''' «فمن یرد اللّه أن یهدیه یشرح صدره للإسلام...»'''، آورده که خداوند به کسى لطف مىکند و توفیقش مىدهد که شایستگى آن را داشته باشد. به تعبیر حکما «قابلیت محل» در برخوردارى از توفیق و لطف الهى دخیل مىباشد و در مقابل، اضلال و گمراهى نیز از سوى خداوند براى کسى است که خود، پیشتر زمینههاى آن را در خود به سوء اختیار فراهم کرده باشد..<ref>همان، ص95-96</ref> | ||
2. طبرسى نیز مانند بسیارى از متکلمان پیش از خود، از جمله علم الهدى شریف مرتضى و [[طوسی، محمد بن حسن|شیخ طوسی]]، انبیاء(ع) را منزه از گناه مىداند؛ براى نمونه در تفسیر آیه 43 سوره توبه:''' «عفا الله عنک...»'''، پس از نقل گفته زمخشرى در «الکشّاف» که مىگوید: «این آیه کنایه از گناهى است که پیامبر اکرم(ص) مرتکب شده است»، طبرسى مىگوید که پیامبر اسلام(ص) که سید انبیاء و بهترین زاده حوّاست، از نسبت گناه مبرّاست و مقام او بسى والاست. در این آیه عفو پیش از عتاب است؛ هرچند جایز است که پروردگار، پیامبران را به جهت ترک اولى سرزنش نماید. جالب آنکه درپانوشت کشّاف (2/274) همین گفتهها و تحلیل طبرسى بدون آوردن نام و استناد به او ذکر شده است..<ref>ر.ک: همان، ص96</ref> | |||
3. در تفسیر آیه 3 سوره المائده:''' «الیوم أکملت لکم دینکم...»'''، بهصراحت اعلام مىدارد که مراد از اتمام نعمت، ولایت امیر مؤمنان [[علی بن ابیطالب(ع)، امام اول|حضرت على(ع)]] است و با استناد به روایتى از امام باقر(ع) و [[امام جعفر صادق(ع)|امام صادق(ع)]] اظهار مىدارد که این آیه در غدیر خم و در حجّةالوداع نازل شد و پیامبر(ص) در آن روز [[علی بن ابیطالب(ع)، امام اول|حضرت على(ع)]] را بهعنوان جانشین بلافصل خود منصوب فرمود. در تفسیر آیه 67 سوره مائده:''' «یا أیها الرسول بلّغ ما أنزل إلیک من ربّک و إن لم تفعل فما بلّغت رسالته...»''' نیز به واقعه غدیر خم اشاره کرده و نزول آیه را درباره جانشینى بلافصل پیامبر(ص) دانسته است. جالب آنکه گفته در برخى قرائتها، «رسالاته» بهجاى «رسالته» آمده است؛ یعنى اگر این رسالت [امامت [[علی بن ابیطالب(ع)، امام اول|حضرت على(ع)]] ] را تبلیغ نکنى دیگر رسالتهاى خود را نیزابلاغ نکردهاى..<ref>همان</ref> | |||
4. در تفسیر آیه 41 سوره انفال:''' «و اعلموا أنّما غنمتم من شیء فأنّ للّه خمسه و للرسول و لذی القربى و الیتامى و المساکین و ابن السبیل...»'''، طبرسى مىگوید که خمس مطابق مفاد آیه، به 6 قسمت تقسیم مىشود: سهمى از آن خدا، سهمى از آن رسول خدا(ص) و سهمى از آن ذوى القربى است. این 3 سهم پس از رسول خدا(ص) در دست جانشینان او مىباشد. سهمهاى باقىمانده از آن یتیمان از شیعیان آل محمد(ع) و مساکین آنان و در راه سفر ماندگانشان است و کسى در این سهمها با آنان شریک نخواهد بود؛ زیرا خداوند متعال، صدقه را براى سادات حرام کرده و بهجاى آن خمس را برایشان مقرر داشته است..<ref>همان، ص96-97</ref> | |||
طبرسى در موارد متعددى آراء کلامى زمخشرى را رد کرده است؛ براى نمونه در تفسیر آیه 48 سوره النساء:''' «إن الله لا یغفر أن یشرک به و یغفر ما دون ذلک لمن یشاء...»'''، پس از نقل گفته زمخشرى در کشّاف (1/519-520) که مىگوید: «آمرزش و عدم آمرزش مربوط به ''' «لمن یشاء»''' است؛ آمرزش براى کسانى است که توبه کنند و عدم آمرزش کسانى راست که توفیق توبه نمىیابند»، طبرسى مىگوید که این گفته زمخشرى نادرست و فاسد است؛ زیرا بنا بر آن، آمرزش و عدم آمرزش در حکم و معنا یکسان خواهند بود؛ بهعلاوه توبه، عقاب و عذاب را برطرف مىکند و پس چگونه است که آمرزش توبهکننده باز هم مشمول''' «لمن یشاء»''' خواهد بود؟ | |||
با توجه به مطالب گفتهشده مشخص شد که اثر حاضر درعینآنکه با نظر به کشّاف زمخشرى تألیف گشته، ولى کاملا مستقل است. ازاینرو این کتاب از آغاز به تعبیر شوشترى «در میان، متداول و مشهور و معتبر و منظور» بوده است..<ref>ر.ک: همان98</ref> | |||
==وضعیت کتاب== | |||
جوامع الجامع چهار مرتبه چاپ شده است؛ یک بار با تصحیح آیتالله قاضى، یک مرتبه با تصحیح [[گرجی، ابوالقاسم|ابوالقاسم گرجى]]، بار سوم از سوى انتشارات دارالأضواء بیروت و آخرین چاپ، بهوسیله دفتر انتشارات اسلامى قم | جوامع الجامع چهار مرتبه چاپ شده است؛ یک بار با تصحیح آیتالله قاضى، یک مرتبه با تصحیح [[گرجی، ابوالقاسم|ابوالقاسم گرجى]]، بار سوم از سوى انتشارات دارالأضواء بیروت و آخرین چاپ، بهوسیله دفتر انتشارات اسلامى قم..<ref>ر.ک: گازارى، محمدحسن، ص174</ref> | ||
ترجمه کامل این تفسیر، از سوى بنیاد پژوهشهاى آستان قدس رضوى صورت پذیرفته است که برخى تسامحها نیز در آن وجود دارد. ترجمه دیگر این تفسیر، از سوى آیتالله روحانى بیرجندى صورت پذیرفته است که تاکنون تنها یک جلد آن به چاپ رسیده است و «المقامع» شرح فارسى جوامع الجامع است که بهوسیله سید جواد ذهنى تهرانى، نگارش یافته و جلد اول آن در سال 1375ش، چاپ و منتشر شده است | ترجمه کامل این تفسیر، از سوى بنیاد پژوهشهاى آستان قدس رضوى صورت پذیرفته است که برخى تسامحها نیز در آن وجود دارد. ترجمه دیگر این تفسیر، از سوى آیتالله روحانى بیرجندى صورت پذیرفته است که تاکنون تنها یک جلد آن به چاپ رسیده است و «المقامع» شرح فارسى جوامع الجامع است که بهوسیله سید جواد ذهنى تهرانى، نگارش یافته و جلد اول آن در سال 1375ش، چاپ و منتشر شده است..<ref>همان، ص175</ref> | ||
متأسفانه کتاب فاقد فهارس مىباشد. | متأسفانه کتاب فاقد فهارس مىباشد. | ||
در پاورقىها علاوه بر اشاره به اسامى مختلف سورهها | در پاورقىها علاوه بر اشاره به اسامى مختلف سورهها..<ref>ر.ک: پاورقى، ج1، ص47</ref>و ارائه ترجمه مختصرى از اعلام مذکور در متن..<ref>همان، ص48</ref>، با استفاده از لغتنامههاى معتبر، به توضیح و تشریح لغات مشکل متن، پرداخته شده است..<ref>همان</ref> | ||
==پانویس == | ==پانویس== | ||
<references /> | <references/> | ||
خط ۱۰۹: | خط ۹۰: | ||
#مقدمه و متن کتاب. | #مقدمه و متن کتاب. | ||
#قربانى زرین، باقر، «تبیین رویکرد طبرسى در تفسیر جوامع الجامع»، پایگاه مجلات تخصصى نور، مجله: پژوهش دینى، شماره 23، پاییز و زمستان | # قربانى زرین، باقر، «تبیین رویکرد طبرسى در تفسیر جوامع الجامع»، [http://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/943960 پایگاه مجلات تخصصى نور، مجله: پژوهش دینى، شماره 23، پاییز و زمستان 1390] | ||
# | # گازارى، محمدحسن، ««جوامع الجامع» و «[[الكشاف عن حقائق غوامض التنزيل و عيون الأقاويل في وجوه التأويل|کشاف]]» در نگاه تطبیقى»، [http://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/28658 پایگاه مجلات تخصصى نور، مجله: پژوهشهاى قرآنى، شماره 29 و 30، بهار و تابستان 1381] | ||
# میرشمسى، صدیقه، «روش شیخ طبرسى در [[مجمع البیان]] و جوامع الجامع و نقش استاد علامه دکتر [[گرجی، ابوالقاسم|ابوالقاسم گرجى]] در احیاء تفسیر جوامع الجامع»، [http://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/887327 پایگاه مجلات تخصصى نور، مجله: نامه الهیات، شماره 13، زمستان 1389] | |||
#میرشمسى، صدیقه، «روش شیخ طبرسى در [[مجمع البیان]] و جوامع الجامع و نقش استاد علامه دکتر [[گرجی، ابوالقاسم|ابوالقاسم گرجى]] در احیاء تفسیر جوامع الجامع»، | ==وابستهها== | ||
{{وابستهها}} | |||
[[روض الجنان و روح الجنان في تفسير القرآن]] | |||
[[الكشاف عن حقائق غوامض التنزيل و عيون الأقاويل في وجوه التأويل]] | |||
[[الوسيط في تفسير القرآن المجيد]] | |||
[[تفسیر نور علی نور؛ تعلیقات علامه شعرانی بر روض الجنان و روح الجنان]] | |||
[[النكت و العيون تفسير الماوردي]] | |||
[[تفسير البغوي]] | |||
[[الكشف و البيان المعروف تفسير الثعلبي]] | |||
[[تفسير الجيلاني]] | |||
[[تفسیر الشهرستاني]] | |||
[[تفسير الشریف المرتضی]] | |||
[[المحرر الوجيز في تفسير الكتاب العزيز]] | |||
[[البلاغة القرآنية في تفسير الزمخشري و اثرها في الدراسات البلاغية]] | |||
[[روش شیخ طوسی در تفسیر تبیان]] | |||
[[زاد المسير في علم التفسير]] | |||
[[تفسير الجيلاني]] | |||
[[تفسیر سورآبادی]] | |||
[[الوجيز في تفسير الكتاب العزيز]] | |||
[[المنتخب من تفسير القرآن و النكت المستخرجة من كتاب التبيان]] | |||
[[تفسير جوامع الجامع (مصحح، گرجي)]] | |||
[[روض الجنان و روح الجنان في تفسير القرآن]] | |||
[[ترجمه تفسير مجمع البيان]] | |||
[[زاد المسير في علم التفسير]] | |||
[[مجمع البيان في تفسير القرآن]] | |||
[[التبيان في تفسير القرآن]] | |||
[[تفسير خلاصه منهج الصادقين]] | |||
[[منهج الصادقين في إلزام المخالفين]] | |||
[[رده:کتابشناسی]] | [[رده:کتابشناسی]] | ||
[[رده:اسلام، عرفان، غیره]] | [[رده:اسلام، عرفان، غیره]] | ||
[[رده: تفسیر]] | [[رده: تفسیر]] | ||
[[رده:متون تفاسیر]] | [[رده: متون تفاسیر]] |
نسخهٔ کنونی تا ۲۶ سپتامبر ۲۰۲۳، ساعت ۰۵:۵۹
تفسیر جوامع الجامع | |
---|---|
پدیدآوران | مؤسسه النشر الاسلامي التابعه لجماعه المدرسین بقم المشرفه (محقق) طبرسی، فضل بن حسن (نویسنده) |
عنوانهای دیگر | جوامع الجامع فی تفسیر القرآن المجید |
ناشر | جماعة المدرسین فی الحوزة العلمیة بقم، مؤسسة النشر الإسلامی |
مکان نشر | قم - ایران |
سال نشر | 1428 ق |
چاپ | 3 |
شابک | 964-470-158-5 |
موضوع | تفاسیر شیعه - قرن 6ق. |
زبان | عربی |
تعداد جلد | 3 |
کد کنگره | BP 94/5 /ط2ج9 |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
تفسیر جوامع الجامع، یکى از ارزندهترین تألیفات ابوعلى فضل بن حسن طبرسى و در زمینه قرآن کریم است که به زبان عربى تألیف و با تحقیق مؤسسه نشر اسلامى، عرضه شده است.
طبرسى این تفسیر را به درخواست فرزندش در جمع میان «مجمع البیان» و «الکافی الشافی» [اثر خود وى]، در مدّت یک سال (از ماه صفر 542 تا محرم 543ق)، درهفتاد و چند سالگى تألیف کرده است. جز اصرار فرزند، مشوق دیگرش در تألیف این تفسیر، استمداد و استفاده بیشتر از «کشّاف» [زمخشرى] بوده است و مىتوان گفت که بیشتر، بلکه نزدیک به همه مطالب آن، از مطاوى «کشّاف» اقتباس شده است..[۱]
این تفسیر پس از «مجمع البیان»، از معروفترین تألیفات مرحوم طبرسى است که گاهى تحت عنوان «الوسیط» نام برده مىشود..[۲]
ساختار
کتاب با دو مقدمه از محقق و نویسنده آغاز شده است. نویسنده، خود، این تفسیر را در دو جلد تنظیم کرده که جلد اول در پایان سوره کهف خاتمه یافته و جلد دوم در پایان قرآن..[۳]، ولى پس از تصحیح و تعلیق توسط مؤسسه نشر اسلامى، در سه جلد به اتمام رسیده است.
این اثر، سومین تفسیر طبرسى است که تدوین شده است. او نخست «مجمع البیان» را و سپس تفسیرى وجیز با عنوان «الکاف الشاف» را به رشته تحریر درآورد و پس از آن، با «کشاف» زمخشرى روبهرو شد و با عنایت به آن، این کتاب را پدید آورد..[۴]
نظمى را که طبرسى در کتاب «مجمع البیان» خود مراعات کرده بود، در این اثر، به کار نگرفته، بلکه مباحث را به روش و نظم «کشاف»، ارائه کرده است. وى در مقدمه کتاب، به این نکته اشاره دارد که این تفسیر، خلاصهاى از تفسیر «کشاف» و برگرفته از آن است، ولى حقیقت این است که طبرسى علاوه بر پالایش «کشاف» و حذف مباحث و مطالب غیر ضرورى، مطالبى ارزشمند بر آن افزوده و آرا و نظریات خود را به سبک مفسران و فقیهان امامیه آورده است. در این رهگذر، طبرسى به سه موضوع لغات، ترکیب آیات و فصاحت و بلاغت و نکات بلاغى عنایت وافر داشته و سعى کرده است تا در این زمینه مطلبى را از تفسیر کشاف، فروگذار نکند..[۵]
گزارش محتوا
در مقدمه محقق، ضمن اشاره به اهتمام مسلمانان و مخصوصاً امامیه به علم تفسیر، زندگىنامه مختصرى از نویسنده ارائه و سپس، توضیحاتى پیرامون کتاب و اقدامات تحقیقى صورتگرفته در آن، داده شده است..[۶]
در مقدمه نویسنده، به انگیزه نویسنده از تدوین این کتاب و منابع آن، اشاره گردیده است..[۷]
این اثر بااینکه از نظر حجم نسبت به دو کتاب دیگر طبرسى متوسط است، ولى تمام مباحث لازم براى تفسیر آیات را بهاختصار داراست: مباحث لغوى، صرفى، نحوى، بلاغى، اختلاف قرائات، مباحث کلامى و اعتقادى، فقهى و... البته گاهى این اختصار، موجب تعقید و یا اخلال لفظى و معنوى شده است، ولى در کل، طبرسى توانسته است بهخوبى از عهده تفسیر آیات و حذف مطالب غیر ضرورى برآید..[۸]
در این زمینه، به چند نمونه اشاره مىشود:
الف)- در تفسیر آیه 81 سوره النساء: «و یقولون طاعة فإذا برزوا من عندک بیّت طائفة منهم غیر الذی تقول و الله یکتب ما یبیّتون»، در معناى واژه «تبییت» مىگوید: این واژه یا از «بیتوته» است؛ زیرا تدبیرى است که شبانه صورت مىپذیرد یا از «بیت» شعر اخذ شده است؛ زیرا شاعر درباره بیت مىاندیشد و آن را مرتّب مىگرداند..[۹]
ب)- گاه در ضمن مباحث نحوى، اصطلاحات نحویان بصره و کوفه را مىآورد، مانند ضمیر فصل نزد بصریان و ضمیر عماد نزد کوفیان..[۱۰]
ج)- طبرسى در حدّ اختصار به مباحث بلاغى نیز پرداخته است، مانند تفسیر آیه 64 سوره المائده که به معانى مجازى واژه «ید» در عربى پرداخته و با توجه به سرودههاى عربى آن را پرورانده است..[۱۱]
د)- در تفسیر آیه 85 سوره بقره به اختلاف قرائتها توجه کرده و گفته است که برخى «أسارى» را در آیه «أسرى» و «تفادوهم» را «تفدوهم» قرائت کردهاند. وى سپس با توجه به اختلاف قرائتها معناى آیه را تبیین کرده است..[۱۲]
اشعار و امثال نیز جایگاه ویژهاى در جوامع الجامع دارند. در پایان هریک از مجلدات چهارگانه، بخشى از فهرستهاى کتاب، راجع به اشعار و امثال است. اشعار در مباحث لغوى، نحوى، بلاغى و شرح مفاهیم آیات به کار رفتهاند..[۱۳]
دیگر رویکرد طبرسى در این کتاب، تبیین مباحث کلامى شیعه است؛ براى نمونه به چند مبحث اشاره مىشود:
1. در تفسیر آیه 125 سروه انعام: «فمن یرد اللّه أن یهدیه یشرح صدره للإسلام...»، آورده که خداوند به کسى لطف مىکند و توفیقش مىدهد که شایستگى آن را داشته باشد. به تعبیر حکما «قابلیت محل» در برخوردارى از توفیق و لطف الهى دخیل مىباشد و در مقابل، اضلال و گمراهى نیز از سوى خداوند براى کسى است که خود، پیشتر زمینههاى آن را در خود به سوء اختیار فراهم کرده باشد..[۱۴]
2. طبرسى نیز مانند بسیارى از متکلمان پیش از خود، از جمله علم الهدى شریف مرتضى و شیخ طوسی، انبیاء(ع) را منزه از گناه مىداند؛ براى نمونه در تفسیر آیه 43 سوره توبه: «عفا الله عنک...»، پس از نقل گفته زمخشرى در «الکشّاف» که مىگوید: «این آیه کنایه از گناهى است که پیامبر اکرم(ص) مرتکب شده است»، طبرسى مىگوید که پیامبر اسلام(ص) که سید انبیاء و بهترین زاده حوّاست، از نسبت گناه مبرّاست و مقام او بسى والاست. در این آیه عفو پیش از عتاب است؛ هرچند جایز است که پروردگار، پیامبران را به جهت ترک اولى سرزنش نماید. جالب آنکه درپانوشت کشّاف (2/274) همین گفتهها و تحلیل طبرسى بدون آوردن نام و استناد به او ذکر شده است..[۱۵]
3. در تفسیر آیه 3 سوره المائده: «الیوم أکملت لکم دینکم...»، بهصراحت اعلام مىدارد که مراد از اتمام نعمت، ولایت امیر مؤمنان حضرت على(ع) است و با استناد به روایتى از امام باقر(ع) و امام صادق(ع) اظهار مىدارد که این آیه در غدیر خم و در حجّةالوداع نازل شد و پیامبر(ص) در آن روز حضرت على(ع) را بهعنوان جانشین بلافصل خود منصوب فرمود. در تفسیر آیه 67 سوره مائده: «یا أیها الرسول بلّغ ما أنزل إلیک من ربّک و إن لم تفعل فما بلّغت رسالته...» نیز به واقعه غدیر خم اشاره کرده و نزول آیه را درباره جانشینى بلافصل پیامبر(ص) دانسته است. جالب آنکه گفته در برخى قرائتها، «رسالاته» بهجاى «رسالته» آمده است؛ یعنى اگر این رسالت [امامت حضرت على(ع) ] را تبلیغ نکنى دیگر رسالتهاى خود را نیزابلاغ نکردهاى..[۱۶]
4. در تفسیر آیه 41 سوره انفال: «و اعلموا أنّما غنمتم من شیء فأنّ للّه خمسه و للرسول و لذی القربى و الیتامى و المساکین و ابن السبیل...»، طبرسى مىگوید که خمس مطابق مفاد آیه، به 6 قسمت تقسیم مىشود: سهمى از آن خدا، سهمى از آن رسول خدا(ص) و سهمى از آن ذوى القربى است. این 3 سهم پس از رسول خدا(ص) در دست جانشینان او مىباشد. سهمهاى باقىمانده از آن یتیمان از شیعیان آل محمد(ع) و مساکین آنان و در راه سفر ماندگانشان است و کسى در این سهمها با آنان شریک نخواهد بود؛ زیرا خداوند متعال، صدقه را براى سادات حرام کرده و بهجاى آن خمس را برایشان مقرر داشته است..[۱۷]
طبرسى در موارد متعددى آراء کلامى زمخشرى را رد کرده است؛ براى نمونه در تفسیر آیه 48 سوره النساء: «إن الله لا یغفر أن یشرک به و یغفر ما دون ذلک لمن یشاء...»، پس از نقل گفته زمخشرى در کشّاف (1/519-520) که مىگوید: «آمرزش و عدم آمرزش مربوط به «لمن یشاء» است؛ آمرزش براى کسانى است که توبه کنند و عدم آمرزش کسانى راست که توفیق توبه نمىیابند»، طبرسى مىگوید که این گفته زمخشرى نادرست و فاسد است؛ زیرا بنا بر آن، آمرزش و عدم آمرزش در حکم و معنا یکسان خواهند بود؛ بهعلاوه توبه، عقاب و عذاب را برطرف مىکند و پس چگونه است که آمرزش توبهکننده باز هم مشمول «لمن یشاء» خواهد بود؟
با توجه به مطالب گفتهشده مشخص شد که اثر حاضر درعینآنکه با نظر به کشّاف زمخشرى تألیف گشته، ولى کاملا مستقل است. ازاینرو این کتاب از آغاز به تعبیر شوشترى «در میان، متداول و مشهور و معتبر و منظور» بوده است..[۱۸]
وضعیت کتاب
جوامع الجامع چهار مرتبه چاپ شده است؛ یک بار با تصحیح آیتالله قاضى، یک مرتبه با تصحیح ابوالقاسم گرجى، بار سوم از سوى انتشارات دارالأضواء بیروت و آخرین چاپ، بهوسیله دفتر انتشارات اسلامى قم..[۱۹]
ترجمه کامل این تفسیر، از سوى بنیاد پژوهشهاى آستان قدس رضوى صورت پذیرفته است که برخى تسامحها نیز در آن وجود دارد. ترجمه دیگر این تفسیر، از سوى آیتالله روحانى بیرجندى صورت پذیرفته است که تاکنون تنها یک جلد آن به چاپ رسیده است و «المقامع» شرح فارسى جوامع الجامع است که بهوسیله سید جواد ذهنى تهرانى، نگارش یافته و جلد اول آن در سال 1375ش، چاپ و منتشر شده است..[۲۰]
متأسفانه کتاب فاقد فهارس مىباشد.
در پاورقىها علاوه بر اشاره به اسامى مختلف سورهها..[۲۱]و ارائه ترجمه مختصرى از اعلام مذکور در متن..[۲۲]، با استفاده از لغتنامههاى معتبر، به توضیح و تشریح لغات مشکل متن، پرداخته شده است..[۲۳]
پانویس
- ↑ ر.ک: مختارى، رضا، ص27
- ↑ میرشمسى، صدیقه، ص18
- ↑ میرشمسى، صدیقه، ص18
- ↑ ر.ک: گازارى، محمدحسن، ص173
- ↑ ر.ک: همان، ص173-174
- ↑ مقدمه محقق، ج1، ص5-36
- ↑ مقدمه نویسنده، همان، ص47-50
- ↑ ر.ک: قربانى زرین، باقر، ص94
- ↑ همان
- ↑ همان، ص95
- ↑ همان
- ↑ همان
- ↑ ر.ک: همان
- ↑ همان، ص95-96
- ↑ ر.ک: همان، ص96
- ↑ همان
- ↑ همان، ص96-97
- ↑ ر.ک: همان98
- ↑ ر.ک: گازارى، محمدحسن، ص174
- ↑ همان، ص175
- ↑ ر.ک: پاورقى، ج1، ص47
- ↑ همان، ص48
- ↑ همان
منابع مقاله
- مقدمه و متن کتاب.
- قربانى زرین، باقر، «تبیین رویکرد طبرسى در تفسیر جوامع الجامع»، پایگاه مجلات تخصصى نور، مجله: پژوهش دینى، شماره 23، پاییز و زمستان 1390
- گازارى، محمدحسن، ««جوامع الجامع» و «کشاف» در نگاه تطبیقى»، پایگاه مجلات تخصصى نور، مجله: پژوهشهاى قرآنى، شماره 29 و 30، بهار و تابستان 1381
- میرشمسى، صدیقه، «روش شیخ طبرسى در مجمع البیان و جوامع الجامع و نقش استاد علامه دکتر ابوالقاسم گرجى در احیاء تفسیر جوامع الجامع»، پایگاه مجلات تخصصى نور، مجله: نامه الهیات، شماره 13، زمستان 1389
وابستهها
روض الجنان و روح الجنان في تفسير القرآن
الكشاف عن حقائق غوامض التنزيل و عيون الأقاويل في وجوه التأويل
تفسیر نور علی نور؛ تعلیقات علامه شعرانی بر روض الجنان و روح الجنان
الكشف و البيان المعروف تفسير الثعلبي
المحرر الوجيز في تفسير الكتاب العزيز
البلاغة القرآنية في تفسير الزمخشري و اثرها في الدراسات البلاغية
المنتخب من تفسير القرآن و النكت المستخرجة من كتاب التبيان
تفسير جوامع الجامع (مصحح، گرجي)