تفسير خلاصه منهج الصادقين: تفاوت میان نسخه‌ها

جز (جایگزینی متن - ' (ص)' به '(ص)')
جز (جایگزینی متن - '[[ ' به '[[')
 
(۲۹ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
<div class='wikiInfo'>
{{جعبه اطلاعات کتاب
[[پرونده:NUR01988J1.jpg|بندانگشتی|تفسیر خلاصه منهج الصادقین]]
| تصویر =NUR01988J1.jpg
{| class="wikitable aboutBookTable" style="text-align:Right"
| عنوان =تفسیر خلاصه منهج الصادقین
|+ |
| عنوان‌های دیگر =خلاصه المنهج
|-
! نام کتاب!! data-type='bookName'|تفسیر خلاصه منهج الصادقین
|-
|نام های دیگر کتاب
|data-type='otherBookNames'|خلاصه المنهج


منهج الصادقین فی الزام المخالفین. برگزیده
منهج الصادقین فی الزام المخالفین. برگزیده
|-
| پدیدآوران =
|پدیدآورندگان
[[کاشانی، فتح‌‎الله بن شکرالله]] (نویسنده)
|data-type='authors'|[[کاشانی، فتح‌‎الله بن شکرالله]] (نويسنده)


[[شعرانی، ابوالحسن]] (مصحح)
[[شعرانی، ابوالحسن]] (مصحح)
|-
| زبان =فارسی
|زبان  
| کد کنگره =‏‎‏BP‎‏ ‎‏96‎‏/‎‏5‎‏ ‎‏/‎‏ک‎‏2‎‏ ‎‏م‎‏801‎‏7
|data-type='language'|فارسی
| موضوع =
|-
تفاسیر شیعه - قرن 10ق.
|کد کنگره  
| ناشر =  
|data-type='congeressCode' style='direction:ltr'|‏‎‏BP‎‏ ‎‏96‎‏/‎‏5‎‏ ‎‏/‎‏ک‎‏2‎‏ ‎‏م‎‏801‎‏7
اسلامىه
|-
| مکان نشر =تهران - ایران
|موضوع  
| سال نشر = 1363 ش  
|data-type='subject'|تفاسیر شیعه - قرن 10ق.
|-
|ناشر  
|data-type='publisher'|اسلاميه
|-
|مکان نشر  
|data-type='publishPlace'|تهران - ایران
|-
|سال نشر  
|data-type='publishYear'| 1363 هـ.ش  
|-class='articleCode'
|کد اتوماسیون
|data-type='automationCode'|AUTOMATIONCODE1988AUTOMATIONCODE
|}
</div>


| کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE01988AUTOMATIONCODE
| چاپ =1
| تعداد جلد =6
| کتابخانۀ دیجیتال نور =01988
| کتابخوان همراه نور =01988
| کد پدیدآور =
| پس از =
| پیش از =
}}


== معرفى اجمالى ==
'''خلاصة المنهج'''، به زبان فارسى، اثر [[کاشانی، فتح‌الله بن شکرالله|ملا فتح‌الله كاشانى]]، خلاصه كتابى ديگر از همين نویسنده با عنوان «منهج الصادقين في الزام المخالفين»، مى‌باشد كه به تفسير قرآن كريم، اختصاص يافته است.
'''خلاصة المنهج'''، به زبان فارسى، اثر [[کاشانی، فتح‌الله بن شکرالله|ملا فتح الله كاشانى]]، خلاصه كتابى ديگر از همين نويسنده با عنوان «منهج الصادقين فى الزام المخالفين»، مى‌باشد كه به تفسير قرآن كريم، اختصاص يافته است.


انگيزه مؤلف در نگارش اين تفسير، علاوه بر نوشتن تفسيرى جامع براى فارسى‌زبانان، واكنش نسبت به روش كاشفى سبزوارى، صاحب تفسير «مواهب عليه» بود كه در تفسيرش به روايات اهل بيت(ع) توجهى نكرده و وابستگى خود به شيعه و اهل بيت(ع) را بروز نداده بود و كاشانى، در واكنش به روش وى، به‌مناسبت‌هاى مختلف، مباحث كلامى در زمينه حقانيت شيعه و فضايل اهل بيت(ع) را مطرح نموده است.
انگيزه مؤلف در نگارش اين تفسير، علاوه بر نوشتن تفسيرى جامع براى فارسى‌زبانان، واكنش نسبت به روش كاشفى سبزوارى، صاحب تفسير «مواهب عليه» بود كه در تفسيرش به روايات اهل‌بيت(ع) توجهى نكرده و وابستگى خود به شيعه و اهل‌بيت(ع) را بروز نداده بود و كاشانى، در واكنش به روش وى، به‌مناسبت‌هاى مختلف، مباحث كلامى در زمينه حقانيت شيعه و فضايل اهل‌بيت(ع) را مطرح نموده است.


وى، مقصود اصلى خود را از نگارش اين تفسير، تبيين راه ائمه (ع) و ارائه برهان عليه مخالفين عنوان نموده است.
وى، مقصود اصلى خود را از نگارش اين تفسير، تبيين راه ائمه(ع) و ارائه برهان عليه مخالفين عنوان نموده است.


آقاى معرفت، درباره اين اثر مى‌گويد: «منهج الصادقين، تنها شرح و تفسير قرآن نيست، بلكه تفسيرى جامع و مشتمل بر مباحث مختلف و متنوع، به زبان فارسى است... متن را با نثرى شيوا و روان نوشته است و هر جا كه مناسب ديده، از اخبار و روايات اهل بيت(ع) كمك گرفته است».
آقاى معرفت، درباره اين اثر مى‌گويد: «منهج الصادقين، تنها شرح و تفسير قرآن نيست، بلكه تفسيرى جامع و مشتمل بر مباحث مختلف و متنوع، به زبان فارسى است... متن را با نثرى شيوا و روان نوشته است و هر جا كه مناسب ديده، از اخبار و روايات اهل‌بيت(ع) كمك گرفته است».


در كتاب طبقات مفسران شيعه، درباره اين اثر، چنين آمده است:
در كتاب طبقات مفسران شيعه، درباره اين اثر، چنين آمده است:
خط ۵۴: خط ۴۱:


== ساختار ==
== ساختار ==
كتاب، در شش جلد تدوين شده و تفسير سوره‌ها در مجلدات شش‌گانه آن، به ترتيب، به شكل زير است:
كتاب، در شش جلد تدوين شده و تفسير سوره‌ها در مجلدات شش‌گانه آن، به ترتيب، به شكل زير است:


خط ۶۷: خط ۵۲:
اين اثر، از جمله تفاسير ترتيبى است كه مى‌توان آن را واعظانه ناميد، زيرا زبانى عاميانه داشته و در آن، به داستان و قصه، بسيار توجّه شده است.
اين اثر، از جمله تفاسير ترتيبى است كه مى‌توان آن را واعظانه ناميد، زيرا زبانى عاميانه داشته و در آن، به داستان و قصه، بسيار توجّه شده است.


شيوه كار نويسنده، تقطيع آيات است؛ يعنى وى، آيات را به سبك تفسير كاشفى تقطيع مى‌كند و آنها را به‌صورت جداگانه به فارسى برمى‌گرداند؛ به‌طورى كه مراجعه كننده مى‌تواند با حذف روايات و نقل‌قول‌هاى تفسيرى و ادبى، يك ترجمه فارسى از قرآن را به سبك دوره صفويه از «منهج الصادقين» استخراج كند.
شيوه كار نویسنده، تقطيع آيات است؛ يعنى وى، آيات را به سبک تفسير كاشفى تقطيع مى‌كند و آنها را به‌صورت جداگانه به فارسى برمى‌گرداند؛ به‌طورى كه مراجعه كننده مى‌تواند با حذف روايات و نقل‌قول‌هاى تفسيرى و ادبى، يك ترجمه فارسى از قرآن را به سبک دوره صفويه از «منهج الصادقين» استخراج كند.


== گزارش محتوا ==
== گزارش محتوا ==
قصّه‌محورى، تنوّع در مطالب، ذكر روايات بدون سند و عدم نقد متن و سند روايات، از ويژگى‌هاى اين تفسير واعظانه مى‌باشد.
قصّه‌محورى، تنوّع در مطالب، ذكر روايات بدون سند و عدم نقد متن و سند روايات، از ويژگى‌هاى اين تفسير واعظانه مى‌باشد.


در اين تفسير، معادل فارسى مفردات قرآن، به‌صورت جداگانه ذكر شده و غالبا مفسّر از منابع مورد استفاده خود نامى نبرده و يا صرفا به ذكر نام گوينده يا نام كتاب مورد استفاده، بسنده كرده است. وى، به نقل داستان‌ها و قصص مربوط به انبياء و احوال معاد و پس از مرگ، توجه زيادى كرده است.
در اين تفسير، معادل فارسى مفردات قرآن، به‌صورت جداگانه ذكر شده و غالباً  مفسّر از منابع مورد استفاده خود نامى نبرده و يا صرفا به ذكر نام گوينده يا نام كتاب مورد استفاده، بسنده كرده است. وى، به نقل داستان‌ها و قصص مربوط به انبياء و احوال معاد و پس از مرگ، توجه زيادى كرده است.


وى، در آغاز هر سوره، بحث كوتاهى در مكّى يا مدنى بودن آيات دارد، سپس به استناد قول ابى بن كعب، فضيلت قرائت هر سوره را بيان، آن‌گاه شأن نزول سوره يا شأن نزول اولين آيه آن سوره را نقل كرده است.
وى، در آغاز هر سوره، بحث كوتاهى در مكّى يا مدنى بودن آيات دارد، سپس به استناد قول ابى بن كعب، فضيلت قرائت هر سوره را بيان، آن‌گاه شأن نزول سوره يا شأن نزول اولين آيه آن سوره را نقل كرده است.
خط ۸۰: خط ۶۳:
بحث‌هاى لغوى و ادبى را معمولاً قبل از روايات مطرح مى‌كند و در نهايت، مجموعه زيادى از احاديث و روايات مناسب با آيه را نقل مى‌كند. بحث‌هاى كلامى، آن هم به منظور دفاع از كلام شيعه و نقل اختلافات فقهى و دفاع از فقه شيعه به تناسب آيات، مورد توجّه مفسّر است.
بحث‌هاى لغوى و ادبى را معمولاً قبل از روايات مطرح مى‌كند و در نهايت، مجموعه زيادى از احاديث و روايات مناسب با آيه را نقل مى‌كند. بحث‌هاى كلامى، آن هم به منظور دفاع از كلام شيعه و نقل اختلافات فقهى و دفاع از فقه شيعه به تناسب آيات، مورد توجّه مفسّر است.


نويسنده، در مقدمه، پيرامون طريقه جمع آيات سخن گفته و معتقد است كه جمع آيات در سوره‌ها و ترتيب آيه‌ها، در عهد خود پيامبر(ص) و به دستور ايشان بوده و اينكه فلان سوره بزرگ است و فلان سوره كوچك، در آغاز سوره‌اى حروف مقطعه هست و در آغاز سوره‌اى نيست، در آنكه هست چه حروف است، اسامى سوَر و اينكه هر سوره مَبدُوّ به بسم اللّه است جز برائت، همه و همه به امر آن حضرت(ص) بوده و هر سوره را به نام و نشان، گروه بى‌شمارى از مسلمانان جزيرة العرب نوشته يا از بر داشتند و اينكه مى‌گويند امير المؤمنين (ع) خواست قرآن را جمع كند، مقصود، جمع سوره‌هاست در يك مجلد، نه جمع آيات متفرقه و تشكيل دادن سوره كه يكى از ادله آن، اين است كه در اخبار پيامبر(ص)، بسيارى از نام سوره‌هاى قرآن آمده و فضايلى براى آنان ذكر شده است، مانند سوره يس، البقره و...
نویسنده، در مقدمه، پيرامون طريقه جمع آيات سخن گفته و معتقد است كه جمع آيات در سوره‌ها و ترتيب آيه‌ها، در عهد خود پيامبر(ص) و به دستور ايشان بوده و اينكه فلان سوره بزرگ است و فلان سوره كوچك، در آغاز سوره‌اى حروف مقطعه هست و در آغاز سوره‌اى نيست، در آنكه هست چه حروف است، اسامى سوَر و اينكه هر سوره مَبدُوّ به بسم اللّه است جز برائت، همه و همه به امر آن حضرت(ص) بوده و هر سوره را به نام و نشان، گروه بى‌شمارى از مسلمانان جزيرة العرب نوشته يا از بر داشتند و اينكه مى‌گويند [[امام على(ع)|اميرالمؤمنين(ع)]] خواست قرآن را جمع كند، مقصود، جمع سوره‌هاست در يك مجلد، نه جمع آيات متفرقه و تشكيل دادن سوره كه يكى از ادله آن، اين است كه در اخبار پيامبر(ص)، بسيارى از نام سوره‌هاى قرآن آمده و فضايلى براى آنان ذكر شده است، مانند سوره يس، البقره و...


وى، قرآن را نيازمند به مبيّن و مفسّر ندانسته و بر اين گفته خود، چندين دليل آورده است:
وى، قرآن را نيازمند به مبيّن و مفسّر ندانسته و بر اين گفته خود، چندين دليل آورده است:


1. خداوند، استنباط معنا از قرآن را مدح و ترك تدبّر در آن را نكوهش كرده است؛
#خداوند، استنباط معنا از قرآن را مدح و ترك تدبّر در آن را نكوهش كرده است؛
 
#قرآن به زبان عربى روشن نازل شده تا با تكيه بر تدبّر و تفكّر، معنى آن مفهوم شود؛
2. قرآن به زبان عربى روشن نازل شده تا با تكيه بر تدبّر و تفكّر، معنى آن مفهوم شود؛
#رسول خدا(ص) قرآن را مبناى عرضه حديث قرار داده تا صحّت و سقم حديث با قرآن مشخص شود.
 
3. رسول خدا(ص) قرآن را مبناى عرضه حديث قرار داده تا صحّت و سقم حديث با قرآن مشخص شود.


وى، معتقد است كه هر سه دليل، نشان‌گر آن است كه فهم قرآن به كمك خود قرآن ممكن است.
وى، معتقد است كه هر سه دليل، نشان‌گر آن است كه فهم قرآن به كمك خود قرآن ممكن است.
خط ۹۷: خط ۷۸:


== وضعيت كتاب ==
== وضعيت كتاب ==
كتاب، توسط ابوالحسن [[شعرانی، ابوالحسن|شعرانى]] تصحيح شده و فاقد هر گونه فهرست و پاورقى مى‌باشد.
== منابع مقاله ==
مقدمه و متن كتاب.


{{تفاسیر}}


كتاب، توسط ابوالحسن [[شعرانی، ابوالحسن|شعرانى]] تصحيح شده و فاقد هر گونه فهرست و پاورقى مى‌باشد.
==وابسته‌ها==
{{وابسته‌ها}}
 
[[منهج الصادقين في إلزام المخالفين]]
 
[[تفسیر خلاصه منهج الصادقین (تحقیق حسن‌زاده آملی)]]
 
[[روض الجنان و روح الجنان في تفسير القرآن]]
 
[[الكشاف عن حقائق غوامض التنزيل و عيون الأقاويل في وجوه التأويل]]
 
[[الوسيط في تفسير القرآن المجيد]]
 
[[تفسیر جوامع الجامع (محقق، جامعه مدرسین)]]
 
[[النكت و العيون تفسير الماوردي]]
 
[[تفسير البغوي]]
 
[[الكشف و البيان المعروف تفسير الثعلبي]]
 
[[تفسير الجيلاني]]
 
[[تفسیر الشهرستاني]]
 
[[تفسير الشریف المرتضی]]
 
[[المحرر الوجيز في تفسير الكتاب العزيز]]
 
[[البلاغة القرآنية في تفسير الزمخشري و اثرها في الدراسات البلاغية]]
 
[[روش شیخ طوسی در تفسیر تبیان]]
 
[[زاد المسير في علم التفسير]]
 
[[تفسير الجيلاني]]
 
[[تفسیر سورآبادی]]
 
[[الوجيز في تفسير الكتاب العزيز]]
 
[[المنتخب من تفسير القرآن و النكت المستخرجة من كتاب التبيان]]


== منابع ==
[[تفسير جوامع الجامع (مصحح، گرجي)]]


[[روض الجنان و روح الجنان في تفسير القرآن]]


مقدمه و متن كتاب.
[[ترجمه تفسير مجمع البيان]]


[[زاد المسير في علم التفسير]]


{{تفاسیر}}
[[مجمع البيان في تفسير القرآن]]


==وابسته‌ها==
[[التبيان في تفسير القرآن]]


== پیوندها ==
[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/12391 مطالعه کتاب تفسیر خلاصه منهج الصادقین در پایگاه کتابخانه دیجیتال نور]
[[رده:کتاب‌شناسی]]
[[رده:کتاب‌شناسی]]
[[رده:اسلام، عرفان، غیره]]
[[رده:اسلام، عرفان، غیره]]
[[رده: تفسیر]]
[[رده: تفسیر]]
[[رده:متون تفاسیر]]
[[رده: متون تفاسیر]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۶ مارس ۲۰۲۳، ساعت ۱۹:۴۹

خلاصة المنهج، به زبان فارسى، اثر ملا فتح‌الله كاشانى، خلاصه كتابى ديگر از همين نویسنده با عنوان «منهج الصادقين في الزام المخالفين»، مى‌باشد كه به تفسير قرآن كريم، اختصاص يافته است.

تفسیر خلاصه منهج الصادقین
تفسير خلاصه منهج الصادقين
پدیدآورانکاشانی، فتح‌‎الله بن شکرالله (نویسنده) شعرانی، ابوالحسن (مصحح)
عنوان‌های دیگرخلاصه المنهج منهج الصادقین فی الزام المخالفین. برگزیده
ناشراسلامىه
مکان نشرتهران - ایران
سال نشر1363 ش
چاپ1
موضوعتفاسیر شیعه - قرن 10ق.
زبانفارسی
تعداد جلد6
کد کنگره
‏‎‏BP‎‏ ‎‏96‎‏/‎‏5‎‏ ‎‏/‎‏ک‎‏2‎‏ ‎‏م‎‏801‎‏7
نورلایبمطالعه و دانلود pdf

انگيزه مؤلف در نگارش اين تفسير، علاوه بر نوشتن تفسيرى جامع براى فارسى‌زبانان، واكنش نسبت به روش كاشفى سبزوارى، صاحب تفسير «مواهب عليه» بود كه در تفسيرش به روايات اهل‌بيت(ع) توجهى نكرده و وابستگى خود به شيعه و اهل‌بيت(ع) را بروز نداده بود و كاشانى، در واكنش به روش وى، به‌مناسبت‌هاى مختلف، مباحث كلامى در زمينه حقانيت شيعه و فضايل اهل‌بيت(ع) را مطرح نموده است.

وى، مقصود اصلى خود را از نگارش اين تفسير، تبيين راه ائمه(ع) و ارائه برهان عليه مخالفين عنوان نموده است.

آقاى معرفت، درباره اين اثر مى‌گويد: «منهج الصادقين، تنها شرح و تفسير قرآن نيست، بلكه تفسيرى جامع و مشتمل بر مباحث مختلف و متنوع، به زبان فارسى است... متن را با نثرى شيوا و روان نوشته است و هر جا كه مناسب ديده، از اخبار و روايات اهل‌بيت(ع) كمك گرفته است».

در كتاب طبقات مفسران شيعه، درباره اين اثر، چنين آمده است:

«... تلاش اين تفسير بر اين است كه حجت هر گروهى را از آيات قرآنى متذكر و نكات ادبى و قرائتى آن را يادآور شود».

ساختار

كتاب، در شش جلد تدوين شده و تفسير سوره‌ها در مجلدات شش‌گانه آن، به ترتيب، به شكل زير است:

  1. از ابتدا تا آيه پنجاه و چهارم سوره مائده؛
  2. از آيه پنجاه و پنجم مائده تا شصت و هشتم سوره يوسف؛
  3. از آيه شصت و نهم سوره يوسف تا سى و پنجم سوره نور؛
  4. از آيه سى و ششم سوره نور تا پنجاه و چهارم سوره سبا؛
  5. از آيه پنجاه و پنجم سوره سبا تا چهاردهم سوره حجرات؛
  6. از آيه پانزدهم سوره حجرات تا پايان قرآن.

اين اثر، از جمله تفاسير ترتيبى است كه مى‌توان آن را واعظانه ناميد، زيرا زبانى عاميانه داشته و در آن، به داستان و قصه، بسيار توجّه شده است.

شيوه كار نویسنده، تقطيع آيات است؛ يعنى وى، آيات را به سبک تفسير كاشفى تقطيع مى‌كند و آنها را به‌صورت جداگانه به فارسى برمى‌گرداند؛ به‌طورى كه مراجعه كننده مى‌تواند با حذف روايات و نقل‌قول‌هاى تفسيرى و ادبى، يك ترجمه فارسى از قرآن را به سبک دوره صفويه از «منهج الصادقين» استخراج كند.

گزارش محتوا

قصّه‌محورى، تنوّع در مطالب، ذكر روايات بدون سند و عدم نقد متن و سند روايات، از ويژگى‌هاى اين تفسير واعظانه مى‌باشد.

در اين تفسير، معادل فارسى مفردات قرآن، به‌صورت جداگانه ذكر شده و غالباً مفسّر از منابع مورد استفاده خود نامى نبرده و يا صرفا به ذكر نام گوينده يا نام كتاب مورد استفاده، بسنده كرده است. وى، به نقل داستان‌ها و قصص مربوط به انبياء و احوال معاد و پس از مرگ، توجه زيادى كرده است.

وى، در آغاز هر سوره، بحث كوتاهى در مكّى يا مدنى بودن آيات دارد، سپس به استناد قول ابى بن كعب، فضيلت قرائت هر سوره را بيان، آن‌گاه شأن نزول سوره يا شأن نزول اولين آيه آن سوره را نقل كرده است.

بحث‌هاى لغوى و ادبى را معمولاً قبل از روايات مطرح مى‌كند و در نهايت، مجموعه زيادى از احاديث و روايات مناسب با آيه را نقل مى‌كند. بحث‌هاى كلامى، آن هم به منظور دفاع از كلام شيعه و نقل اختلافات فقهى و دفاع از فقه شيعه به تناسب آيات، مورد توجّه مفسّر است.

نویسنده، در مقدمه، پيرامون طريقه جمع آيات سخن گفته و معتقد است كه جمع آيات در سوره‌ها و ترتيب آيه‌ها، در عهد خود پيامبر(ص) و به دستور ايشان بوده و اينكه فلان سوره بزرگ است و فلان سوره كوچك، در آغاز سوره‌اى حروف مقطعه هست و در آغاز سوره‌اى نيست، در آنكه هست چه حروف است، اسامى سوَر و اينكه هر سوره مَبدُوّ به بسم اللّه است جز برائت، همه و همه به امر آن حضرت(ص) بوده و هر سوره را به نام و نشان، گروه بى‌شمارى از مسلمانان جزيرة العرب نوشته يا از بر داشتند و اينكه مى‌گويند اميرالمؤمنين(ع) خواست قرآن را جمع كند، مقصود، جمع سوره‌هاست در يك مجلد، نه جمع آيات متفرقه و تشكيل دادن سوره كه يكى از ادله آن، اين است كه در اخبار پيامبر(ص)، بسيارى از نام سوره‌هاى قرآن آمده و فضايلى براى آنان ذكر شده است، مانند سوره يس، البقره و...

وى، قرآن را نيازمند به مبيّن و مفسّر ندانسته و بر اين گفته خود، چندين دليل آورده است:

  1. خداوند، استنباط معنا از قرآن را مدح و ترك تدبّر در آن را نكوهش كرده است؛
  2. قرآن به زبان عربى روشن نازل شده تا با تكيه بر تدبّر و تفكّر، معنى آن مفهوم شود؛
  3. رسول خدا(ص) قرآن را مبناى عرضه حديث قرار داده تا صحّت و سقم حديث با قرآن مشخص شود.

وى، معتقد است كه هر سه دليل، نشان‌گر آن است كه فهم قرآن به كمك خود قرآن ممكن است.

وى، در توضيح حديث«من فسّر القرآن برأيه و اصاب الحق فقد اخطأ» و حديث«تفسير القرآن لا يجوز الا بالاثر الصحيح و النصّ الصريح» كه تفسير قرآن را به عهده روايات مى‌گذارد، معتقد است كه اين دو حديث و امثال آن، در مجمل و متشابه است؛ يعنى فهم آيات مجمل و متشابه در گرو روايات است، ولى بقيه آيات، از نظر معنا، مفهوم است و براى فهم آنها به روايت نيازى نيست.

شايد بتوان اين تفسير را بعد از تفسير ابوالفتوح، بهترين و جامع‌ترين تفسير فارسى تأليف شده تا آن زمان دانست. مؤلف، در تفسير خود، مباحث مختلف كلامى، فقهى و... را مطرح كرده است و به نكات ادبى، روايات و شأن نزول استناد كرده، ولى استفاده از هر يك از اين مستندات در تفسير او، به يك اندازه نبوده است.

وضعيت كتاب

كتاب، توسط ابوالحسن شعرانى تصحيح شده و فاقد هر گونه فهرست و پاورقى مى‌باشد.

منابع مقاله

مقدمه و متن كتاب.

وابسته‌ها

منهج الصادقين في إلزام المخالفين

تفسیر خلاصه منهج الصادقین (تحقیق حسن‌زاده آملی)

روض الجنان و روح الجنان في تفسير القرآن

الكشاف عن حقائق غوامض التنزيل و عيون الأقاويل في وجوه التأويل

الوسيط في تفسير القرآن المجيد

تفسیر جوامع الجامع (محقق، جامعه مدرسین)

النكت و العيون تفسير الماوردي

تفسير البغوي

الكشف و البيان المعروف تفسير الثعلبي

تفسير الجيلاني

تفسیر الشهرستاني

تفسير الشریف المرتضی

المحرر الوجيز في تفسير الكتاب العزيز

البلاغة القرآنية في تفسير الزمخشري و اثرها في الدراسات البلاغية

روش شیخ طوسی در تفسیر تبیان

زاد المسير في علم التفسير

تفسير الجيلاني

تفسیر سورآبادی

الوجيز في تفسير الكتاب العزيز

المنتخب من تفسير القرآن و النكت المستخرجة من كتاب التبيان

تفسير جوامع الجامع (مصحح، گرجي)

روض الجنان و روح الجنان في تفسير القرآن

ترجمه تفسير مجمع البيان

زاد المسير في علم التفسير

مجمع البيان في تفسير القرآن

التبيان في تفسير القرآن