پیشوای چهره بر خاک سایندگان: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۵: خط ۲۵:
| پیش از =  
| پیش از =  
}}
}}
'''پیشوای چهره‌برخاک‌سایندگان'''، اثر محمدمهدى فولادوند (1299-1387ش)، ترجمه‌ای است ادبی و روان، از «صحیفه سجادیه» به زبان فارسی.
'''پیشوای چهره‌برخاک‌سایندگان'''، اثر [[فولادوند، محمدمهدی|محمدمهدى فولادوند]] (1299-1387ش)، ترجمه‌ای است ادبی و روان، از «[[الصحيفة السجادية الكاملة|صحیفه سجادیه]]» به زبان فارسی.


کامیابی مترجم در ترجمه قرآن و آوازه‌ای‌ که‌ اهتمام‌ بااهمیت ایشان در شاخه قرآن‌پژوهی به‌هم رسانیده است‌، ترجمه‌ حاضر را تأمّل‌انگیزتر‌ ساخته‌ و دل و دیده حدیث‌پژوهان را به این کتاب،‌ جلب‌ نموده است. نثر مترجم، نثر ویژه‌ای است: آمیزه‌ای از نوآوری و دیرینه‌گرایی‌، بدون‌ پای‌فشاری بر کاربرد لغات ثقیل عربی یا واژگان دیریاب فارسی ناب؛ بر سر هم‌، نثری‌ است روان و مفهوم. ترجمه کنونی صحیفه نیز با همین نثر، نثری شبیه به‌ نثر‌ ترجمه‌ قرآن ایشان تحریر یافته است که طبیعتاً مقبول دوستداران ترجمه ایشان از قرآن‌ خواهد‌ افتاد<ref>ر.ک: شادان، جبرییل، ص201</ref>.
کامیابی مترجم در ترجمه قرآن و آوازه‌ای‌ که‌ اهتمام‌ بااهمیت ایشان در شاخه قرآن‌پژوهی به‌هم رسانیده است‌، ترجمه‌ حاضر را تأمّل‌انگیزتر‌ ساخته‌ و دل و دیده حدیث‌پژوهان را به این کتاب،‌ جلب‌ نموده است. نثر مترجم، نثر ویژه‌ای است: آمیزه‌ای از نوآوری و دیرینه‌گرایی‌، بدون‌ پای‌فشاری بر کاربرد لغات ثقیل عربی یا واژگان دیریاب فارسی ناب؛ بر سر هم‌، نثری‌ است روان و مفهوم. ترجمه کنونی صحیفه نیز با همین نثر، نثری شبیه به‌ نثر‌ ترجمه‌ قرآن ایشان تحریر یافته است که طبیعتاً مقبول دوستداران ترجمه ایشان از قرآن‌ خواهد‌ افتاد<ref>ر.ک: شادان، جبرییل، ص201</ref>.
خط ۳۲: خط ۳۲:


مترجم در کنار رعایت شیوایی و رسایی متن، سعی نموده تا اصل امانت در ترجمه را نیز تا حد زیادی، مد نظر داشته و مراعات نماید. وی در ترجمه عبارات، از اشعار فارسی نیز مدد گرفته است.
مترجم در کنار رعایت شیوایی و رسایی متن، سعی نموده تا اصل امانت در ترجمه را نیز تا حد زیادی، مد نظر داشته و مراعات نماید. وی در ترجمه عبارات، از اشعار فارسی نیز مدد گرفته است.
به‌منظور آشنایی بیشتر با نوع و سبک ترجمه، به بخشی از آن اشاره می‌شود:
به‌منظور آشنایی بیشتر با نوع و سبک ترجمه، به بخشی از آن اشاره می‌شود:
متن:
متن:
«الحمد لله الأول بلا أول كان قبله و الآخر بلا آخر يكون بعده الذي قصرت عن رؤيته أبصار الناظرين و عجزت عن نعته أوهام الواصفين ابتدع بقدرته الخلق ابتداعا و اخترعهم علی مشيته اختراعا ثم سلك بهم طريق إرادته و بعثهم في سبيل محبته، لا يملكون تأخيرا عما قدمهم إليه و لا يستطيعون تقدما إلی ما أخرهم عنه»<ref>ر.ک: متن کتاب، ص11</ref>.
«الحمد لله الأول بلا أول كان قبله و الآخر بلا آخر يكون بعده الذي قصرت عن رؤيته أبصار الناظرين و عجزت عن نعته أوهام الواصفين ابتدع بقدرته الخلق ابتداعا و اخترعهم علی مشيته اختراعا ثم سلك بهم طريق إرادته و بعثهم في سبيل محبته، لا يملكون تأخيرا عما قدمهم إليه و لا يستطيعون تقدما إلی ما أخرهم عنه»<ref>ر.ک: متن کتاب، ص11</ref>.


ترجمه:
ترجمه:
«سپاس خدایی را که از دیدگاه آغاز و انجام، اول بلااول و آخر بلاآخر است. خدایی که «به بینندگان آفریننده را/ نبینی مرنجان دو بیننده را». خدایی که اوهام واصفان از وصف او فرومانده. خدایی که آفریدگان را به توانایی خود پدید آورده و طبق اراده خویش، آنها را ابداع کرده و به راهی که اراده وی مقتضی دانسته، روان داشته و در مسیر محبت خویش، قرار داده است. از اندازه‌ای که برای ایشان مقرر فرموده، نه گامی پیش و نه پس توانند رفت»<ref>ر.ک: همان، ص17</ref>.
«سپاس خدایی را که از دیدگاه آغاز و انجام، اول بلااول و آخر بلاآخر است. خدایی که «به بینندگان آفریننده را/ نبینی مرنجان دو بیننده را». خدایی که اوهام واصفان از وصف او فرومانده. خدایی که آفریدگان را به توانایی خود پدید آورده و طبق اراده خویش، آنها را ابداع کرده و به راهی که اراده وی مقتضی دانسته، روان داشته و در مسیر محبت خویش، قرار داده است. از اندازه‌ای که برای ایشان مقرر فرموده، نه گامی پیش و نه پس توانند رفت»<ref>ر.ک: همان، ص17</ref>.