۱۴۷٬۰۱۴
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
| خط ۵۳: | خط ۵۳: | ||
نگاه شرقشناسان به سنتگرایی در گفتگوی هفتم کتاب طرح شده است. دکتر [[نصر، سید حسین|نصر]] معتقد است از آنجایی که بیشتر شرقشناسان بیشتر بر نظر تاریخانگاری هستند، هیچ نوع گزارۀ تاریخی را بدون سند قبول نمیکنند. نیز از مسائلی که از نگاه تاریخانگاری شرقشناسان مهم است تنها توجه به تاریخ به طور کلی نیست، بلکه اصالت تاریخی دیدگاه دینی است. | نگاه شرقشناسان به سنتگرایی در گفتگوی هفتم کتاب طرح شده است. دکتر [[نصر، سید حسین|نصر]] معتقد است از آنجایی که بیشتر شرقشناسان بیشتر بر نظر تاریخانگاری هستند، هیچ نوع گزارۀ تاریخی را بدون سند قبول نمیکنند. نیز از مسائلی که از نگاه تاریخانگاری شرقشناسان مهم است تنها توجه به تاریخ به طور کلی نیست، بلکه اصالت تاریخی دیدگاه دینی است. | ||
گفتگوی نهم این کتاب دربارۀ شهر تهران و مکتب تهران است. دکتر [[نصر، سید حسین|نصر]] دربارۀ مکتب تهران میگوید: «منشأ مکتب تهران را باید در مکتب اصفهان اوایل قرن سیزده هجری و حلقۀ ملاعلی نوری جستجو کرد؛ حتی پس از اینکه مرکز فعالیتهای فلسفی با فرستادن یکی از شاگردان برجستۀ نوری به نام ملاعبدالله زنوزی به تهران، اصفهان به عنوان یک مرکز فلسفی پرتکاپو باقی ماند که فیلسوفان نامداری چون جهانگیرخان قشقایی و حتی در دوران اخیر آقا میرزا رحیم ارباب را پرورش داد». | گفتگوی نهم این کتاب دربارۀ شهر تهران و مکتب تهران است. دکتر [[نصر، سید حسین|نصر]] دربارۀ مکتب تهران میگوید: «منشأ مکتب تهران را باید در مکتب اصفهان اوایل قرن سیزده هجری و حلقۀ [[نوری، علی بن جمشید|ملاعلی نوری]] جستجو کرد؛ حتی پس از اینکه مرکز فعالیتهای فلسفی با فرستادن یکی از شاگردان برجستۀ نوری به نام [[زنوزی، عبدالله بن بیرمقلی باباخان|ملاعبدالله زنوزی]] به تهران، اصفهان به عنوان یک مرکز فلسفی پرتکاپو باقی ماند که فیلسوفان نامداری چون [[قشقایی، جهانگیر|جهانگیرخان قشقایی]] و حتی در دوران اخیر آقا میرزا رحیم ارباب را پرورش داد». | ||
آخرین گفتگوی این کتاب دربارۀ رابطۀ میان سنت و مدرنیته است. در بخشی از این گفتگو دکتر [[نصر، سید حسین|نصر]] میگوید: «دو چیز را نمیتوان با هم خواست: صلح بین ادیان و صلح بین ادیان در حال انکار ادیان. این دو با هم سازگار نیستند و بشر جدید بر سر این دوراهی گیر کرده است».<ref> [https://literaturelib.com/books/5262 ر.ک: پایگاه کتابخانه تخصصی ادبیات]</ref> | آخرین گفتگوی این کتاب دربارۀ رابطۀ میان سنت و مدرنیته است. در بخشی از این گفتگو دکتر [[نصر، سید حسین|نصر]] میگوید: «دو چیز را نمیتوان با هم خواست: صلح بین ادیان و صلح بین ادیان در حال انکار ادیان. این دو با هم سازگار نیستند و بشر جدید بر سر این دوراهی گیر کرده است».<ref> [https://literaturelib.com/books/5262 ر.ک: پایگاه کتابخانه تخصصی ادبیات]</ref> | ||