عارفی در غربت غریبه: گفتگوهایی با دکتر سید حسین نصر

    از ویکی‌نور
    عارفی در غربت غریبه
    عارفی در غربت غریبه: گفتگوهایی با دکتر سید حسین نصر
    پدیدآوراندین‌پرست، منوچهر (نویسنده)
    ناشراطلاعات
    مکان نشرتهران
    سال نشر1400
    شابک3ـ126ـ435ـ600ـ978
    کد کنگره

    عارفی در غربت غریبه: گفتگوهایی با دکتر سید حسین نصر تألیف منوچهر دین‌پرست؛ در این کتاب نخست در مقاله‌ای نسبتاً جامع زندگی و آرای دکتر نصر مورد بررسی و تبیین قرار گرفته و سپس گفتگوهایی که با ایشان انجام داده شده، آورده شده است.

    ساختار

    کتاب در نه گفتگو تدوین شده است.

    گزارش کتاب

    کشاکش «عقلانیت و معنویت» در طول تاریخ معرفت بشری فراز و نشیب طولانی داشته است. با پیدایش ادیان، معنویت از پشتوانه‌ای برخوردار شد که بسترهای معرفتی آن وحی و متون مقدس بود و شک و تردید در آنها راهی نداشت. این پشتوانه در طول تاریخ تبدیل به تفکری شد که در منابع اسلامی، اغلب این معرفت را «حکمت مبتنی بر ایمان» نامیده‌اند. حکمتی که از قبل تمام تدابیر معرفتی آن تنظیم شده و احتیاجی به منابع معرفتی بشری نیست؛ چراکه منابع معرفتی بر پایه ادراک حسی، یاد، درون‌نگری، عقل و گواهی استوار است. اما معرفت مبتنی بر ایمان در میان سنت‌گرایان به «معرفت قدسی» تعبیر می‌شود پیوسته رابطه‌ای با آن حق اصیل و اولی دارد که از سرچشمه‌های عالم قدسی سیراب می‌شود.

    عقل شهودی ـ اشراقی چنان با معنویت گره خورده است که آموزه‌های عقل استدلالی در آن هیچ راهی ندارد. گرایش‌های معنوی معمولاً با آموزه‌های دینی توأم است. آموزه‌هایی که به نوعی طریقت را دربر دارد و در بطن آن انکشاف معرفت باطنی است. معنویت اسلامی اساساً رهیافتی باطنی ـ رمزی است که هدف از آن کنار زدن پرده‌ حجاب و غفلت و تحقق «علم قدسی» و «معرفت قدسی» است.

    یکی از کسانی که شدیداً علاقه‌مند به این نوع معرفت و معنویت بوده، دکتر سید حسین نصر است. آموزه‌های معرفتی ـ معنوی او حاصل تحقیقات و تجربیاتی است که در دامان دو وجه دنیای معاصر ما، یعنی سنت و مدرنیته به دست آمده است. نصر از کسانی است که عنصر معنوی در فرهنگ اسلامی را برای مواجهه با غرب کافی می‌داند و رمز مشکلات گذشته و اکنون مسلمانان را در فراموشی این عنصر می‌داند. او همچنین شیفته‌ عرفان اسلامی است که همه‌ مسائل بشری را تحت پناه آن می‌بیند. دغدغه فکری او دفاع از سنت ایرانی ـ اسلامی است. او شدیداً از آموزه‌های اشراقی در جهت تکمیل باورهای خود تأثیر پذیرفته است. مجموعه تأملات نصر، به طور کلی، در یک افق به سرانجام می‌رسد و آن «معرفت قدسی مبتنی بر معنویت» است.

    در این کتاب نخست در مقاله‌ای نسبتاً جامع زندگی و آرای دکتر نصر مورد بررسی و تبیین قرار گرفته و سپس گفتگوهایی که با ایشان انجام داده شده، آورده شده است.

    اولین گفتگو دربارۀ معنویت است. دکتر نصر دربارۀ معنویت می‌گوید: «معنویت یک واژۀ اصیل اسلامی است که نحوۀ کاربردش در دوران اخیر تا حدی تحت تأثیر کاربرد آن در زبان‌های اروپایی بوده است.... کلمۀ معنویت که اکنون در زبان فارسی متداول شده، از قرن نوزدهم به بعد در زبان‌های غربی وارد شد و از طریق کلمۀ فرانسوی spiritulaite وارد انگلیسی گردید».

    گفتگوی دوم کتاب با سؤالی دربارۀ اخلاق و هنر از منظر سنت‌گرایان آغاز شده است. نصر در پاسخ به این سؤال می‌گوید: «ساختار اخلاق سنتی رابطه‌ای دارد از یک‌سو با کمال در عالم عمل و از سوی دیگر با معرفت و حکمت. خداوند می‌فرماید که ما تو را برای اینکه عبادت کنی، خلق کردیم. عرفا معتقدند این عبادت در بالاترین سطح برای شناختن خداوند توسط انسان است، «ولیعبدون» به معنای «لیعرفون» است. اخلاق وسیله‌ای است که این شناخت را امکان‌پذیر می‌سازد؛ اما اگر اخلاق را فقط به صورت ظاهری و محدود به اعمال برونی در عالم نسبی در نظر آوریم، ممکن است کسی این سؤال را طرح کند که از لحاظ صرفاً منطقی چه فرقی می‌کند که آدم دزدی کند یا درستکار باشد؟».

    گفتگو دربارۀ انسان سنتی، انسان مدرن و بحران محیط زیست در سومین بخش این کتاب آمده است. دکتر نصر دربارۀ بحران محیط‌زیست کنونی و بحران معنوی انسان می‌گوید: «بحران ارتباط انسان و طبیعت در غرب بر اساس دو اشتباه به وجود آمد؛ یکی عدم درک درست و عمیق‌تر انسان و دیگری بی‌توجهی به واقعیت قدسی طبیعت. این بحران یکی از عواقب بحران معنوی بود که در طول رنسانس و قرن هفدهم در غرب به وجود آمد و طبق آن، انسان مدرن خود را یک موجود زمینی دید که هیچ مسئولیتی در قبال خدا و مخلوقاتش ندارد. همچنین بر اثر این بحران فکری و معنوی امر قدسی طبیعت به کناری نهاده شد و فقط جنبۀ کمی طبیعت مدنظر علوم طبیعی و کاربردهای آن قرار گرفت».

    تفاوت‌های مدرنیتۀ قرن بیست‌ویکم با مدرنیتۀ قرن بیستم چهارمین گفتگوی این کتاب را شکل می‌دهد. در این بخش از گفتگو دکتر نصر دربارۀ جنگ‌طلبی و آثار برخی نویسندگان که نسبت به دین نوعی خصومت دارند، سخن به میان آورده است.

    سنت موضوعی است که در گفتگوی پنجم بدان پرداخته شده است. در ادامۀ این بخش دربارۀ جهان‌بینی فلسفی اسلامی و دانشگاه‌های اسلامی در خارج از ایران مباحثی مطرح شده است.

    گفتگوی ششم کتاب با سؤالی دربارۀ ممنوعیت بی‌احترامی به ادیان و انبیا آغاز شده است. دکتر نصر در ابتدای این بخش می‌گوید: «پیشنهاد بنده در مورد آنچه به اسلام مربوط می‌شود، این است که شدیداً از شیوه‌های کینه‌توزانه و خصمانه که در غرب در مقابله با اسلام در طول تاریخ به کار برده شده است، دوری کنیم. احساسات و عواطف خشونت‌آمیز و جنجال‌طلبانه و خشم و خروش را هر دو طرف کنار بگذاریم». در ادامۀ این بخش دربارۀ مطالبی چون اسلام‌هراسی، ماجرای کاریکاتورهای موهن و .... مباحثی طرح گردیده است.

    نگاه شرق‌شناسان به سنت‌گرایی در گفتگوی هفتم کتاب طرح شده است. دکتر نصر معتقد است از آنجایی که بیشتر شرق‌شناسان بیشتر بر نظر تاریخ‌انگاری هستند، هیچ نوع گزارۀ تاریخی را بدون سند قبول نمی‌کنند. نیز از مسائلی که از نگاه تاریخ‌انگاری شرق‌شناسان مهم است تنها توجه به تاریخ به طور کلی نیست، بلکه اصالت تاریخی دیدگاه دینی است.

    گفتگوی نهم این کتاب دربارۀ شهر تهران و مکتب تهران است. دکتر نصر دربارۀ مکتب تهران می‌گوید: «منشأ مکتب تهران را باید در مکتب اصفهان اوایل قرن سیزده هجری و حلقۀ ملاعلی نوری جستجو کرد؛ حتی پس از اینکه مرکز فعالیت‌های فلسفی با فرستادن یکی از شاگردان برجستۀ نوری به نام ملاعبدالله زنوزی به تهران، اصفهان به عنوان یک مرکز فلسفی پرتکاپو باقی ماند که فیلسوفان نامداری چون جهانگیرخان قشقایی و حتی در دوران اخیر آقا میرزا رحیم ارباب را پرورش داد».

    آخرین گفتگوی این کتاب دربارۀ رابطۀ میان سنت و مدرنیته است. در بخشی از این گفتگو دکتر نصر می‌گوید: «دو چیز را نمی‌توان با هم خواست: صلح بین ادیان و صلح بین ادیان در حال انکار ادیان. این دو با هم سازگار نیستند و بشر جدید بر سر این دوراهی گیر کرده است».[۱]


    پانويس


    منابع مقاله

    پایگاه کتابخانه تخصصی ادبیات

    وابسته‌ها