۱٬۱۲۴
ویرایش
(←آثار) |
|||
خط ۵۷: | خط ۵۷: | ||
با اینهمه، اسماعیل بن احمد بن اثیر، شرح او را مختصر کرده، سپس خود به تکمیل قصیده ابن عبدون پرداخته و مىگوید: چون قصیده ابن عبدون به سبب مرگ او در 333ق (زمان مقتدر) متوقف شد، من شعری به همان وزن و قافیه از زمان قاهر تا 697 ق که روزگار دولت ترکان است، بر آن افزودهام. به گفته حاجى خلیفه، ابن جوزی نیز این قصیده را شرح کرده است. قصیده ابن عبدون و شرح ابن بدرون، از نظر تاریخى هیچ کدام اعتباری ندارد، زیرا آنان به منابعى دسترسى نداشتهاند که اکنون مفقود شده باشد. ابن بدرون در جای جای شرحش، به مجسطى بطلمیوس، تاریخ خوارزمى، مختصر تاریخ طبری، معارف ابن قتیبه، مختصر اوراق صولى و بهخصوص، مروج مسعودی اشاره کرده، اما از بررسیهای انجام شده، چنین آشکار مىشود که وی، دست کم در بخش عظیمى از کتاب، تنها مروج مسعودی را رونویسى کرده و فقط به حذف برخى روایات مکرر آن اکتفا نموده است. | با اینهمه، اسماعیل بن احمد بن اثیر، شرح او را مختصر کرده، سپس خود به تکمیل قصیده ابن عبدون پرداخته و مىگوید: چون قصیده ابن عبدون به سبب مرگ او در 333ق (زمان مقتدر) متوقف شد، من شعری به همان وزن و قافیه از زمان قاهر تا 697 ق که روزگار دولت ترکان است، بر آن افزودهام. به گفته حاجى خلیفه، ابن جوزی نیز این قصیده را شرح کرده است. قصیده ابن عبدون و شرح ابن بدرون، از نظر تاریخى هیچ کدام اعتباری ندارد، زیرا آنان به منابعى دسترسى نداشتهاند که اکنون مفقود شده باشد. ابن بدرون در جای جای شرحش، به مجسطى بطلمیوس، تاریخ خوارزمى، مختصر تاریخ طبری، معارف ابن قتیبه، مختصر اوراق صولى و بهخصوص، مروج مسعودی اشاره کرده، اما از بررسیهای انجام شده، چنین آشکار مىشود که وی، دست کم در بخش عظیمى از کتاب، تنها مروج مسعودی را رونویسى کرده و فقط به حذف برخى روایات مکرر آن اکتفا نموده است. | ||
با اینهمه، شرح او گمنام نماند. حتى دانشمند مطلعى چون ابن خلکان نیز «فوایدی افزون» بر آنچه در دیگر منابع خود دیده، در آن یافته است. مقری تلمسانى آن را نیک مىشناخته، چه مىگوید: «این شرح، در این بلاد مشرقى مشهور است». | با اینهمه، شرح او گمنام نماند. حتى دانشمند مطلعى چون ابن خلکان نیز «فوایدی افزون» بر آنچه در دیگر منابع خود دیده، در آن یافته است. مقری تلمسانى آن را نیک مىشناخته، چه مىگوید: «این شرح، در این بلاد مشرقى مشهور است». | ||
شرح ابن بدرون، به چندین نام مشهور است: کمامة الزهر و فریدة الدهر، کمامة الزهر و صدفة الدر، و یا شرح البسامة باطواق الحمامة، زیرا نام قصیده ابن عبدون، «بسامة» بوده است. این کتاب تاکنون 3 بار به چاپ رسیده است: لیدن، به کوشش هوگولیت، 1839م، لیدن، به کوشش دوزی، 1846م و قاهره، به کوشش محیىالدین صبری الکردی، 1340ق. <ref>ر.ک: آذرنوش، آذرتاش، ج3، ص93-94</ref> | شرح ابن بدرون، به چندین نام مشهور است: کمامة الزهر و فریدة الدهر، کمامة الزهر و صدفة الدر، و یا شرح البسامة باطواق الحمامة، زیرا نام قصیده ابن عبدون، «بسامة» بوده است. این کتاب تاکنون 3 بار به چاپ رسیده است: لیدن، به کوشش هوگولیت، 1839م، لیدن، به کوشش دوزی، 1846م و قاهره، به کوشش محیىالدین صبری الکردی، 1340ق. <ref>ر.ک: آذرنوش، آذرتاش، ج3، ص93-94</ref> | ||