۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'عآ' به 'عآ') |
جز (جایگزینی متن - 'نگ' به 'نگ') |
||
خط ۵۴: | خط ۵۴: | ||
تعریف اخلاق الهی از دیگر سرفصلهای مباحث است. از نظر لغت، خُلق، شکل درونی انسان است؛ لذا حضرت حق تبارک و تعالی میفرماید: [https://quran.inoor.ir/fa/quran/surahNum-17/pageNum-290/ قُلْ كُلٌّ يَعْمَلُ عَلَى شَاكِلَتِهِ] ﴿الإسراء: 84﴾؛ یعنی هر انسانی بر اساس شاکله درونی خود عمل میکند. بنابراین اخلاق، صفات درونی است که در همه اعمال نقش زیربنایی و فرماندهی دارد. همان گونه که خَلق، شکل برونی انسان است. بنابراین، غرائز، ملکات و صفات باطنی انسان، اخلاق و رفتاری که از آن ناشی میشود، رفتار اخلاقی نامیده میشود<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/36640/1/70 ر.ک: همان، ج2، ص70]</ref>. | تعریف اخلاق الهی از دیگر سرفصلهای مباحث است. از نظر لغت، خُلق، شکل درونی انسان است؛ لذا حضرت حق تبارک و تعالی میفرماید: [https://quran.inoor.ir/fa/quran/surahNum-17/pageNum-290/ قُلْ كُلٌّ يَعْمَلُ عَلَى شَاكِلَتِهِ] ﴿الإسراء: 84﴾؛ یعنی هر انسانی بر اساس شاکله درونی خود عمل میکند. بنابراین اخلاق، صفات درونی است که در همه اعمال نقش زیربنایی و فرماندهی دارد. همان گونه که خَلق، شکل برونی انسان است. بنابراین، غرائز، ملکات و صفات باطنی انسان، اخلاق و رفتاری که از آن ناشی میشود، رفتار اخلاقی نامیده میشود<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/36640/1/70 ر.ک: همان، ج2، ص70]</ref>. | ||
سپس در ادامه در تفسیر کلمه اخلاق چنین میگوید: علمای اخلاق، اخلاق را به دو قسمت فطری و طبیعی و اکتسابی و اختیاری تقسیم کردهاند. اخلاق فطری آن است که کسب در آن دخیل نیست؛ مانند فطرت خداجویی، کمالجویی، عرفان، معرفت، حس ماورایی، حس کنجکاوی، حس حقطلبی و... که اینها فصل ممیز انسان از سایر حیوانات است. اما اخلاق اکتسابی و اختیاری، آنهایی هستند که در مقام عمل و اکتساب بهتدریج برای انسان حاصل میشوند؛ مانند: ایمان قوی، اخلاص لله، صدق و راستی، ثبات و استقامت و امثال آن. لذا به | سپس در ادامه در تفسیر کلمه اخلاق چنین میگوید: علمای اخلاق، اخلاق را به دو قسمت فطری و طبیعی و اکتسابی و اختیاری تقسیم کردهاند. اخلاق فطری آن است که کسب در آن دخیل نیست؛ مانند فطرت خداجویی، کمالجویی، عرفان، معرفت، حس ماورایی، حس کنجکاوی، حس حقطلبی و... که اینها فصل ممیز انسان از سایر حیوانات است. اما اخلاق اکتسابی و اختیاری، آنهایی هستند که در مقام عمل و اکتساب بهتدریج برای انسان حاصل میشوند؛ مانند: ایمان قوی، اخلاص لله، صدق و راستی، ثبات و استقامت و امثال آن. لذا به اینگونه صفات، اخلاق عملی و اکتسابی میگویند. بهطور کلی به این خلقیات، حکمت عملی - در مقابل حکمت نظری - میگویند. | ||
علمای علم اخلاق فرمودهاند: اگر آنچه حضرت حق بدون اکتساب، بلکه از طریق فطرت و سرشت انسانی، به انسان داده است، درست بهکار گرفته شود و مشغول کسب اخلاق اختیاری و اکتسابی شویم، میتوانیم به تمام ارزشهای والای انسانی برسیم<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/36640/1/72 ر.ک: همان، ص73-72]</ref>. | علمای علم اخلاق فرمودهاند: اگر آنچه حضرت حق بدون اکتساب، بلکه از طریق فطرت و سرشت انسانی، به انسان داده است، درست بهکار گرفته شود و مشغول کسب اخلاق اختیاری و اکتسابی شویم، میتوانیم به تمام ارزشهای والای انسانی برسیم<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/36640/1/72 ر.ک: همان، ص73-72]</ref>. | ||
خط ۶۰: | خط ۶۰: | ||
قمشهای، اهمیت جهاد اکبر و مبارزه با نفس را با ذکر اولین حدیث کتاب پربرکت چهل حدیث امام راحل(ره) با این مضمون متذکر میشود که اصحاب رسول خدا(ص) از جنگ بزرگی برگشته بودند؛ خدمت حضرت آمدند و از سختیهای آن جنگ و شهدا و مجروحین و گرفتاریهای آن نزد حضرت درد دل کردند. حضرت پس از شنیدن سخنانشان فرمود: از جنگ کوچکی برگشتهاید. بر شما باد به جنگ بزرگ. اصحاب برآشفتند که یا رسولالله مگر جنگی از این سختتر در پیش داریم؟ و آیا آن کدام است؟ حضرت فرمود: بلی! آن جنگ بزرگ، جهاد با نفس است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/36640/1/88 ر.ک: همان، ص88]</ref>. | قمشهای، اهمیت جهاد اکبر و مبارزه با نفس را با ذکر اولین حدیث کتاب پربرکت چهل حدیث امام راحل(ره) با این مضمون متذکر میشود که اصحاب رسول خدا(ص) از جنگ بزرگی برگشته بودند؛ خدمت حضرت آمدند و از سختیهای آن جنگ و شهدا و مجروحین و گرفتاریهای آن نزد حضرت درد دل کردند. حضرت پس از شنیدن سخنانشان فرمود: از جنگ کوچکی برگشتهاید. بر شما باد به جنگ بزرگ. اصحاب برآشفتند که یا رسولالله مگر جنگی از این سختتر در پیش داریم؟ و آیا آن کدام است؟ حضرت فرمود: بلی! آن جنگ بزرگ، جهاد با نفس است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/36640/1/88 ر.ک: همان، ص88]</ref>. | ||
در قرآن مجید در موارد فراوانی نام ایمان با عمل صالح جفت شده است. از | در قرآن مجید در موارد فراوانی نام ایمان با عمل صالح جفت شده است. از اینگونه آیات میفهمیم که التزام به عمل صالح یکی از نشانههای ایمان واقعی است. عمل، یعنی کار و کوشش، سعی و تلاش و انجام وظیفه. و صالح، یعنی عملی که فرآورده و نتیجه داشته باشد و انسان را در زندگی فردی و خانوادگی و اجتماعی رشد دهد و به کمال برساند. نویسنده، با این توضیح، به ذکر نشانههای ایمان واقعی پرداخته و نوزده آیه از قرآن کریم را در این رابطه متذکر شده است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/36640/1/97 ر.ک: همان، ص102-97]</ref>. سپس خواننده را به کتاب ارزشمند «صفات الشيعة» محدث بزرگ شیخ صدوق ارجاع داده است. ایشان در این کتاب از ائمه اطهار(ع) بیش از هفتاد روایت مستند درباره صفات مؤمن واقعی، یعنی شیعه اثناعشری نقل میکند<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/36640/1/103 ر.ک: همان، ص103]</ref>. | ||
در سطرهای دیگری از کتاب، تفکر در قرآن بهعنوان روش خداشناسی معرفی شده است. یکی از راههای بزرگ معرفت الله تبارک و تعالی، تفکر، تعقل و تدبر در کتاب بزرگ خدا قرآن مجید است که البته قرآن در این زمینه از بسیاری از انسانها گلایه میکند و میفرماید: [https://quran.inoor.ir/fa/quran/surahNum-47/pageNum-509/ أَ فَلاَ يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ أَمْ عَلَى قُلُوبٍ أَقْفَالُهَا] ﴿محمد: 24﴾؛ آیا نمیخواهند در حقایق قرآنی و معارف آن تدبر کنند یا اینکه دلهایشان در پوشش گناه و غلاف آن قرار دارد. یکی از گلایههای پیامبر بزرگوار اسلام(ص) نیز در روز قیامت از امتش این است که: [https://quran.inoor.ir/fa/quran/surahNum-25/pageNum-362/ يَا رَبِّ إِنَّ قَوْمِي اتَّخَذُوا هٰذَا الْقُرْآنَ مَهْجُوراً] ﴿الفرقان: 30﴾؛ خدایا بیشتر امت من پشت به قرآن کردند و از آن دوری نمودند<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/36640/1/108 ر.ک: همان، ص108]</ref>. | در سطرهای دیگری از کتاب، تفکر در قرآن بهعنوان روش خداشناسی معرفی شده است. یکی از راههای بزرگ معرفت الله تبارک و تعالی، تفکر، تعقل و تدبر در کتاب بزرگ خدا قرآن مجید است که البته قرآن در این زمینه از بسیاری از انسانها گلایه میکند و میفرماید: [https://quran.inoor.ir/fa/quran/surahNum-47/pageNum-509/ أَ فَلاَ يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ أَمْ عَلَى قُلُوبٍ أَقْفَالُهَا] ﴿محمد: 24﴾؛ آیا نمیخواهند در حقایق قرآنی و معارف آن تدبر کنند یا اینکه دلهایشان در پوشش گناه و غلاف آن قرار دارد. یکی از گلایههای پیامبر بزرگوار اسلام(ص) نیز در روز قیامت از امتش این است که: [https://quran.inoor.ir/fa/quran/surahNum-25/pageNum-362/ يَا رَبِّ إِنَّ قَوْمِي اتَّخَذُوا هٰذَا الْقُرْآنَ مَهْجُوراً] ﴿الفرقان: 30﴾؛ خدایا بیشتر امت من پشت به قرآن کردند و از آن دوری نمودند<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/36640/1/108 ر.ک: همان، ص108]</ref>. |
ویرایش