۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'نگ' به 'نگ') |
جز (جایگزینی متن - 'شه' به 'شه') |
||
خط ۴۲: | خط ۴۲: | ||
فضیلت اخلاق از نظر پیامبر اعظم اسلام عنوان درس دوم کتاب است. در ابتدای این درس چند حدیث در فضیلت اخلاق ذکر شده است. در ابتدا در توضیح اولین حدیث «همانا من به نبوت مبعوث شدم تا مکارم اخلاق را به اتمام برسانم» میگوید: البته معلوم است که دیگر انبیا نیز برای امت خود مکارم اخلاق آوردهاند، اما رسول گرامی اسلام(ص) چون دینش اکمل ادیان آسمانی و کتابش قرآن مجید، خاتم کتب آسمانی است، مبعوث شد تا مکارم اخلاق را به اتمام برساند<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/36640/1/12 ر.ک: همان، ص12]</ref>. | فضیلت اخلاق از نظر پیامبر اعظم اسلام عنوان درس دوم کتاب است. در ابتدای این درس چند حدیث در فضیلت اخلاق ذکر شده است. در ابتدا در توضیح اولین حدیث «همانا من به نبوت مبعوث شدم تا مکارم اخلاق را به اتمام برسانم» میگوید: البته معلوم است که دیگر انبیا نیز برای امت خود مکارم اخلاق آوردهاند، اما رسول گرامی اسلام(ص) چون دینش اکمل ادیان آسمانی و کتابش قرآن مجید، خاتم کتب آسمانی است، مبعوث شد تا مکارم اخلاق را به اتمام برساند<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/36640/1/12 ر.ک: همان، ص12]</ref>. | ||
از دیگر احادیث جالب، سخن رسول گرامی اسلام(ص) در پاسخ به مردی است که از روبهرو و طرف راست و چپ آمد و پرسید: دین چیست؟ حضرت فرمود: اخلاق نیکو. این حدیث عجیب دلالت دارد بر اینکه رسول گرامی اسلام(ص) همه دین را که روش صحیح زندگی است در اخلاق نیکو تفسیر فرموده است؛ پس معلوم میشود از نظر پیامبر اسلام کسی که دارای | از دیگر احادیث جالب، سخن رسول گرامی اسلام(ص) در پاسخ به مردی است که از روبهرو و طرف راست و چپ آمد و پرسید: دین چیست؟ حضرت فرمود: اخلاق نیکو. این حدیث عجیب دلالت دارد بر اینکه رسول گرامی اسلام(ص) همه دین را که روش صحیح زندگی است در اخلاق نیکو تفسیر فرموده است؛ پس معلوم میشود از نظر پیامبر اسلام کسی که دارای ارزشهای والای انسانی، یعنی اخلاق نیکو نیست، به یک معنا دین ندارد<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/36640/1/13 ر.ک: همان، ص13]</ref>. | ||
در بخش دیگری از مباحث، ارزش طلبگی و اهداف آن بررسی شده است: باید دانست که برای جوانی که به خدا و انبیای الهی و آنچه انبیا آوردهاند، ایمان دارد و استعداد و آمادگی همهجانبه طلبگی را دارا است و ذوق و فطرت باطنی او نیز تقاضا مینماید، ارزشی بالاتر از پیشه کردن این کار برای او نیست؛ زیرا راه او راه انبیا و اولیا و علمای ربانی است و هدف او اولاً علم و عمل و ثانیاً هدایت مردم و دستگیری از آنها و تبلیغ دین مبین اسلام و معارف الهی است. البته علوم و | در بخش دیگری از مباحث، ارزش طلبگی و اهداف آن بررسی شده است: باید دانست که برای جوانی که به خدا و انبیای الهی و آنچه انبیا آوردهاند، ایمان دارد و استعداد و آمادگی همهجانبه طلبگی را دارا است و ذوق و فطرت باطنی او نیز تقاضا مینماید، ارزشی بالاتر از پیشه کردن این کار برای او نیست؛ زیرا راه او راه انبیا و اولیا و علمای ربانی است و هدف او اولاً علم و عمل و ثانیاً هدایت مردم و دستگیری از آنها و تبلیغ دین مبین اسلام و معارف الهی است. البته علوم و دانشهای دیگر نیز بهجای خود ارزش و فضیلت دارند، اما به رتبه و درجه و ارزش علوم دینی نمیرسند؛ زیرا علوم دینی اگر درست انجام شد، میتواند اهداف الهی فراوانی داشته باشد<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/36640/1/14 ر.ک: همان، ص14]</ref>. | ||
پس از آن، ارزش طلبگی از دیدگاه آیات و روایات بهتفصیل بررسی شده است. در بخش روایات، احادیث رسول مکرم اسلام(ص)، از روایات ائمه اطهار(ع) تفکیک شده است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/36640/1/17 ر.ک: همان، ص35-17]</ref>. | پس از آن، ارزش طلبگی از دیدگاه آیات و روایات بهتفصیل بررسی شده است. در بخش روایات، احادیث رسول مکرم اسلام(ص)، از روایات ائمه اطهار(ع) تفکیک شده است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/36640/1/17 ر.ک: همان، ص35-17]</ref>. | ||
خط ۵۶: | خط ۵۶: | ||
سپس در ادامه در تفسیر کلمه اخلاق چنین میگوید: علمای اخلاق، اخلاق را به دو قسمت فطری و طبیعی و اکتسابی و اختیاری تقسیم کردهاند. اخلاق فطری آن است که کسب در آن دخیل نیست؛ مانند فطرت خداجویی، کمالجویی، عرفان، معرفت، حس ماورایی، حس کنجکاوی، حس حقطلبی و... که اینها فصل ممیز انسان از سایر حیوانات است. اما اخلاق اکتسابی و اختیاری، آنهایی هستند که در مقام عمل و اکتساب بهتدریج برای انسان حاصل میشوند؛ مانند: ایمان قوی، اخلاص لله، صدق و راستی، ثبات و استقامت و امثال آن. لذا به اینگونه صفات، اخلاق عملی و اکتسابی میگویند. بهطور کلی به این خلقیات، حکمت عملی - در مقابل حکمت نظری - میگویند. | سپس در ادامه در تفسیر کلمه اخلاق چنین میگوید: علمای اخلاق، اخلاق را به دو قسمت فطری و طبیعی و اکتسابی و اختیاری تقسیم کردهاند. اخلاق فطری آن است که کسب در آن دخیل نیست؛ مانند فطرت خداجویی، کمالجویی، عرفان، معرفت، حس ماورایی، حس کنجکاوی، حس حقطلبی و... که اینها فصل ممیز انسان از سایر حیوانات است. اما اخلاق اکتسابی و اختیاری، آنهایی هستند که در مقام عمل و اکتساب بهتدریج برای انسان حاصل میشوند؛ مانند: ایمان قوی، اخلاص لله، صدق و راستی، ثبات و استقامت و امثال آن. لذا به اینگونه صفات، اخلاق عملی و اکتسابی میگویند. بهطور کلی به این خلقیات، حکمت عملی - در مقابل حکمت نظری - میگویند. | ||
علمای علم اخلاق فرمودهاند: اگر آنچه حضرت حق بدون اکتساب، بلکه از طریق فطرت و سرشت انسانی، به انسان داده است، درست بهکار گرفته شود و مشغول کسب اخلاق اختیاری و اکتسابی شویم، میتوانیم به تمام | علمای علم اخلاق فرمودهاند: اگر آنچه حضرت حق بدون اکتساب، بلکه از طریق فطرت و سرشت انسانی، به انسان داده است، درست بهکار گرفته شود و مشغول کسب اخلاق اختیاری و اکتسابی شویم، میتوانیم به تمام ارزشهای والای انسانی برسیم<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/36640/1/72 ر.ک: همان، ص73-72]</ref>. | ||
قمشهای، اهمیت جهاد اکبر و مبارزه با نفس را با ذکر اولین حدیث کتاب پربرکت چهل حدیث امام راحل(ره) با این مضمون متذکر میشود که اصحاب رسول خدا(ص) از جنگ بزرگی برگشته بودند؛ خدمت حضرت آمدند و از سختیهای آن جنگ و شهدا و مجروحین و گرفتاریهای آن نزد حضرت درد دل کردند. حضرت پس از شنیدن سخنانشان فرمود: از جنگ کوچکی برگشتهاید. بر شما باد به جنگ بزرگ. اصحاب برآشفتند که یا رسولالله مگر جنگی از این سختتر در پیش داریم؟ و آیا آن کدام است؟ حضرت فرمود: بلی! آن جنگ بزرگ، جهاد با نفس است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/36640/1/88 ر.ک: همان، ص88]</ref>. | قمشهای، اهمیت جهاد اکبر و مبارزه با نفس را با ذکر اولین حدیث کتاب پربرکت چهل حدیث امام راحل(ره) با این مضمون متذکر میشود که اصحاب رسول خدا(ص) از جنگ بزرگی برگشته بودند؛ خدمت حضرت آمدند و از سختیهای آن جنگ و شهدا و مجروحین و گرفتاریهای آن نزد حضرت درد دل کردند. حضرت پس از شنیدن سخنانشان فرمود: از جنگ کوچکی برگشتهاید. بر شما باد به جنگ بزرگ. اصحاب برآشفتند که یا رسولالله مگر جنگی از این سختتر در پیش داریم؟ و آیا آن کدام است؟ حضرت فرمود: بلی! آن جنگ بزرگ، جهاد با نفس است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/36640/1/88 ر.ک: همان، ص88]</ref>. |
ویرایش