مقدمات المراشد إلی علم العقائد في دفع شبهات المطلين و الملحدين: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'ه‎ا' به 'ه‌ا'
جز (جایگزینی متن - 'می‎ک' به 'می‌ک')
جز (جایگزینی متن - 'ه‎ا' به 'ه‌ا')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
خط ۳۹: خط ۳۹:
در مقدمه مؤلف، ضمن بیان فرق اثر حاضر با آثار پیشینیان، به لزوم پرداختن به علم کلام، اشاره شده است<ref>ر.ک: مقدمه مؤلف، ص21-‎24</ref>.
در مقدمه مؤلف، ضمن بیان فرق اثر حاضر با آثار پیشینیان، به لزوم پرداختن به علم کلام، اشاره شده است<ref>ر.ک: مقدمه مؤلف، ص21-‎24</ref>.


در باب نخست، منکرین علم کلام معرفی و به سه دسته زیر، تقسیم شده‎اند:
در باب نخست، منکرین علم کلام معرفی و به سه دسته زیر، تقسیم شده‌اند:
# زنادقه، که به دلیل برملا شدن بطلان ادله‎شان به‎وسیله این علم، بالکل منکر آن بوده و آن را ناپسند می‎دانند.
# زنادقه، که به دلیل برملا شدن بطلان ادله‎شان به‎وسیله این علم، بالکل منکر آن بوده و آن را ناپسند می‎دانند.
# مبتدعه، که بیشترشان، مخصوصا معتزله و قدریه، اصل این علم را انکار نکرده، بلکه به آن تمسک جسته و از آن استفاده نیز می‌کنند، اما در برخی مسائل نظری، به انکار مخالفین خود از اهل سنت، پرداخته‎اند.
# مبتدعه، که بیشترشان، مخصوصا معتزله و قدریه، اصل این علم را انکار نکرده، بلکه به آن تمسک جسته و از آن استفاده نیز می‌کنند، اما در برخی مسائل نظری، به انکار مخالفین خود از اهل سنت، پرداخته‌اند.
# منتسبین به ظاهر که خود سه بخش می‎باشند:
# منتسبین به ظاهر که خود سه بخش می‎باشند:
## عده‎ای که اصل آن را با استدلال به عدم وجود آن در زمان پیامبر(ص) و صحابه، انکار می‌کنند.
## عده‌ای که اصل آن را با استدلال به عدم وجود آن در زمان پیامبر(ص) و صحابه، انکار می‌کنند.
## عده‎ای که که معتقدند کلام حق است و اصل علوم شریعت است، ولی کبر و حسد نمی‌گذارد به آن اعتراف نمایند...
## عده‌ای که که معتقدند کلام حق است و اصل علوم شریعت است، ولی کبر و حسد نمی‌گذارد به آن اعتراف نمایند...
## گروهی ابله که از افراد پیش‎گفته تقلید می‌کنند<ref>ر.ک: متن کتاب، ص25-‎26</ref>.
## گروهی ابله که از افراد پیش‎گفته تقلید می‌کنند<ref>ر.ک: متن کتاب، ص25-‎26</ref>.


خط ۵۱: خط ۵۱:
حق در عقلیات، ادعای سد ذرایع، جدید بودن علم کلام، ذم ظن و تقلید و قول در ایمان عامه مسلمین، از دیگر موضوعات مطرح‎شده در این باب می‎باشد
حق در عقلیات، ادعای سد ذرایع، جدید بودن علم کلام، ذم ظن و تقلید و قول در ایمان عامه مسلمین، از دیگر موضوعات مطرح‎شده در این باب می‎باشد


در باب دوم که بسیار کوتاه و مختصر بوده، معنای عاقل و عقل و تکلیف و مکلف تشریح شده<ref>ر.ک: همان، ص50</ref> و در باب سوم، به‎ تفصیل آنچه که علم به آن، برای مکلف واجب بوده و ترک آن بر وی حرام است و ذمه‎اش مگر به واسطه تحصیل آن، بری نمی‌گردد، پرداخته شده است<ref>ر.ک: همان، ص53</ref>.
در باب دوم که بسیار کوتاه و مختصر بوده، معنای عاقل و عقل و تکلیف و مکلف تشریح شده<ref>ر.ک: همان، ص50</ref> و در باب سوم، به‎ تفصیل آنچه که علم به آن، برای مکلف واجب بوده و ترک آن بر وی حرام است و ذمه‌اش مگر به واسطه تحصیل آن، بری نمی‌گردد، پرداخته شده است<ref>ر.ک: همان، ص53</ref>.


باب چهارم، پیرامون مقدماتی است که به‎وسیله آنها، علم به خدای تعالی و صفات و اسماء حسنای او تحصیل شده و در آن، به این نکته اشاره گردیده است که علم به خداوند، به‎وسیله حواس ظاهری، الهام و تقلید، حاصل نمی‌گردد<ref>ر.ک: همان، ص64</ref>.
باب چهارم، پیرامون مقدماتی است که به‎وسیله آنها، علم به خدای تعالی و صفات و اسماء حسنای او تحصیل شده و در آن، به این نکته اشاره گردیده است که علم به خداوند، به‎وسیله حواس ظاهری، الهام و تقلید، حاصل نمی‌گردد<ref>ر.ک: همان، ص64</ref>.
خط ۵۷: خط ۵۷:
در باب پنجم، به موضوع اثبات علم به حدوث عالم از طرق مختلف و اثبات علم به صانع آن پرداخته شده<ref>ر.ک: همان</ref> و در باب ششم، تشبیه بین خالق و مخلوق، نفی شده و به این نکته اشاره شده است که زمانی که ثابت گردید که عالم حادث بوده و بعد از عدم، به وجود آمده و نیاز به فاعل دارد، پس لازم است که فاعل صفاتی داشته باشد که به‎واسطه آنها وجود فاعل از وجود افعالش متمایز گردد و این صفات در حق خالق و مخلوق، بر دو قسم است: نفسیه و معنویه<ref>ر.ک: همان، ص98</ref>.
در باب پنجم، به موضوع اثبات علم به حدوث عالم از طرق مختلف و اثبات علم به صانع آن پرداخته شده<ref>ر.ک: همان</ref> و در باب ششم، تشبیه بین خالق و مخلوق، نفی شده و به این نکته اشاره شده است که زمانی که ثابت گردید که عالم حادث بوده و بعد از عدم، به وجود آمده و نیاز به فاعل دارد، پس لازم است که فاعل صفاتی داشته باشد که به‎واسطه آنها وجود فاعل از وجود افعالش متمایز گردد و این صفات در حق خالق و مخلوق، بر دو قسم است: نفسیه و معنویه<ref>ر.ک: همان، ص98</ref>.


در باب هفتم، بر وحدانیت خداوند در ملک و منفرد بودنش در افعال و محال بودن وجود شریک برای او، استدلال شده<ref>ر.ک: همان</ref> و در باب هشتم، به‎منظور اثبات صفات معنوی خداوند، ابتدا به اثبات علل زائد بر ذات پرداخته شده و سپس، صفات معنویه ثابت شده است. از دیگر مباحث این باب عبارتند از: شبهه نفی صفات؛ صفاتی که با نقل ثابت شده‎اند؛ صفات افعال؛ تسمیه خداوند در ازل به خالق و کلام خداوند<ref>ر.ک: همان، ص124-‎159</ref>.
در باب هفتم، بر وحدانیت خداوند در ملک و منفرد بودنش در افعال و محال بودن وجود شریک برای او، استدلال شده<ref>ر.ک: همان</ref> و در باب هشتم، به‎منظور اثبات صفات معنوی خداوند، ابتدا به اثبات علل زائد بر ذات پرداخته شده و سپس، صفات معنویه ثابت شده است. از دیگر مباحث این باب عبارتند از: شبهه نفی صفات؛ صفاتی که با نقل ثابت شده‌اند؛ صفات افعال؛ تسمیه خداوند در ازل به خالق و کلام خداوند<ref>ر.ک: همان، ص124-‎159</ref>.


در باب نهم، ابتدا به اثبات دیده شدن خداوند از لحاظ امکان و وقوع آن و شنیده شدن کلام او در آخرت پرداخته شده و سپس، موضوعات زیر، مورد بحث و بررسی قرار گرفته است: خلق اعمال؛ رد اهل بدعت و لزوم مخالفت با آنها؛ کیفیت تعلق قدرت حادث؛ هدایت و ضلالت و ختم و طبع و اراده کائنات؛ رد نظریه معتزله پیرامون هدایت خداوند و..<ref>ر.ک: همان، ص160-‎197</ref>.
در باب نهم، ابتدا به اثبات دیده شدن خداوند از لحاظ امکان و وقوع آن و شنیده شدن کلام او در آخرت پرداخته شده و سپس، موضوعات زیر، مورد بحث و بررسی قرار گرفته است: خلق اعمال؛ رد اهل بدعت و لزوم مخالفت با آنها؛ کیفیت تعلق قدرت حادث؛ هدایت و ضلالت و ختم و طبع و اراده کائنات؛ رد نظریه معتزله پیرامون هدایت خداوند و..<ref>ر.ک: همان، ص160-‎197</ref>.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش