۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'نويسنده' به 'نویسنده') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
جز (جایگزینی متن - 'یگ' به 'یگ') |
||
| خط ۴۴: | خط ۴۴: | ||
# منتسبین به ظاهر که خود سه بخش میباشند: | # منتسبین به ظاهر که خود سه بخش میباشند: | ||
## عدهای که اصل آن را با استدلال به عدم وجود آن در زمان پیامبر(ص) و صحابه، انکار میکنند. | ## عدهای که اصل آن را با استدلال به عدم وجود آن در زمان پیامبر(ص) و صحابه، انکار میکنند. | ||
## عدهای که که معتقدند کلام حق است و اصل علوم شریعت است، ولی کبر و حسد | ## عدهای که که معتقدند کلام حق است و اصل علوم شریعت است، ولی کبر و حسد نمیگذارد به آن اعتراف نمایند... | ||
## گروهی ابله که از افراد پیشگفته تقلید میکنند<ref>ر.ک: متن کتاب، ص25-26</ref>. | ## گروهی ابله که از افراد پیشگفته تقلید میکنند<ref>ر.ک: متن کتاب، ص25-26</ref>. | ||
| خط ۵۱: | خط ۵۱: | ||
حق در عقلیات، ادعای سد ذرایع، جدید بودن علم کلام، ذم ظن و تقلید و قول در ایمان عامه مسلمین، از دیگر موضوعات مطرحشده در این باب میباشد | حق در عقلیات، ادعای سد ذرایع، جدید بودن علم کلام، ذم ظن و تقلید و قول در ایمان عامه مسلمین، از دیگر موضوعات مطرحشده در این باب میباشد | ||
در باب دوم که بسیار کوتاه و مختصر بوده، معنای عاقل و عقل و تکلیف و مکلف تشریح شده<ref>ر.ک: همان، ص50</ref> و در باب سوم، به تفصیل آنچه که علم به آن، برای مکلف واجب بوده و ترک آن بر وی حرام است و ذمهاش مگر به واسطه تحصیل آن، بری | در باب دوم که بسیار کوتاه و مختصر بوده، معنای عاقل و عقل و تکلیف و مکلف تشریح شده<ref>ر.ک: همان، ص50</ref> و در باب سوم، به تفصیل آنچه که علم به آن، برای مکلف واجب بوده و ترک آن بر وی حرام است و ذمهاش مگر به واسطه تحصیل آن، بری نمیگردد، پرداخته شده است<ref>ر.ک: همان، ص53</ref>. | ||
باب چهارم، پیرامون مقدماتی است که بهوسیله آنها، علم به خدای تعالی و صفات و اسماء حسنای او تحصیل شده و در آن، به این نکته اشاره گردیده است که علم به خداوند، بهوسیله حواس ظاهری، الهام و تقلید، حاصل | باب چهارم، پیرامون مقدماتی است که بهوسیله آنها، علم به خدای تعالی و صفات و اسماء حسنای او تحصیل شده و در آن، به این نکته اشاره گردیده است که علم به خداوند، بهوسیله حواس ظاهری، الهام و تقلید، حاصل نمیگردد<ref>ر.ک: همان، ص64</ref>. | ||
در باب پنجم، به موضوع اثبات علم به حدوث عالم از طرق مختلف و اثبات علم به صانع آن پرداخته شده<ref>ر.ک: همان</ref> و در باب ششم، تشبیه بین خالق و مخلوق، نفی شده و به این نکته اشاره شده است که زمانی که ثابت گردید که عالم حادث بوده و بعد از عدم، به وجود آمده و نیاز به فاعل دارد، پس لازم است که فاعل صفاتی داشته باشد که بهواسطه آنها وجود فاعل از وجود افعالش متمایز گردد و این صفات در حق خالق و مخلوق، بر دو قسم است: نفسیه و معنویه<ref>ر.ک: همان، ص98</ref>. | در باب پنجم، به موضوع اثبات علم به حدوث عالم از طرق مختلف و اثبات علم به صانع آن پرداخته شده<ref>ر.ک: همان</ref> و در باب ششم، تشبیه بین خالق و مخلوق، نفی شده و به این نکته اشاره شده است که زمانی که ثابت گردید که عالم حادث بوده و بعد از عدم، به وجود آمده و نیاز به فاعل دارد، پس لازم است که فاعل صفاتی داشته باشد که بهواسطه آنها وجود فاعل از وجود افعالش متمایز گردد و این صفات در حق خالق و مخلوق، بر دو قسم است: نفسیه و معنویه<ref>ر.ک: همان، ص98</ref>. | ||
ویرایش