۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'فارسي' به 'فارسی') |
جز (جایگزینی متن - 'ها' به 'ها') |
||
| خط ۳۹: | خط ۳۹: | ||
# امهات ادله فقهیه، که عبارتند از کتاب، سنت، عقل و اجماع<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/8542/1/9 ر.ک: همان9]</ref>. | # امهات ادله فقهیه، که عبارتند از کتاب، سنت، عقل و اجماع<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/8542/1/9 ر.ک: همان9]</ref>. | ||
مباحث الفاظ خود به شانزده بخش و هر بخش | مباحث الفاظ خود به شانزده بخش و هر بخش بهاقتضای خود، به فصولی تقسیم میشود که در ادامه این جلد، در شانزده بخش زیر، بهتفصیل، تشریح شده است: | ||
# دلالت و معانی مفرد و مرکب و جزئی و کلی: دلالت، یا لفظی است یا غیر لفظی و هریک یا وضعی است، یا طبعی و یا عقلی که برای هریک، مثالی زده شده<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/8542/1/13 ر.ک: همان، ص13]</ref> و سپس، اقسام مرکب، توضیح داده شده است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/8542/1/15 ر.ک: همان، ص15]</ref>. | # دلالت و معانی مفرد و مرکب و جزئی و کلی: دلالت، یا لفظی است یا غیر لفظی و هریک یا وضعی است، یا طبعی و یا عقلی که برای هریک، مثالی زده شده<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/8542/1/13 ر.ک: همان، ص13]</ref> و سپس، اقسام مرکب، توضیح داده شده است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/8542/1/15 ر.ک: همان، ص15]</ref>. | ||
# حقیقت شرعیه: عبارت است از الفاظ مخصوصی که شارع آن را بهعنوان حقیقت، برای عبادات و غیر عبادات که از مخترعات شارع باشند، استعمال نماید، مانند صوم، صلات، زکات و... نویسنده در این قسمت، به بررسی اختلاف علما پیرامون وجود حقیقت شرعیه، پرداخته است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/8542/1/22 ر.ک: همان، ص22]</ref>. | # حقیقت شرعیه: عبارت است از الفاظ مخصوصی که شارع آن را بهعنوان حقیقت، برای عبادات و غیر عبادات که از مخترعات شارع باشند، استعمال نماید، مانند صوم، صلات، زکات و... نویسنده در این قسمت، به بررسی اختلاف علما پیرامون وجود حقیقت شرعیه، پرداخته است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/8542/1/22 ر.ک: همان، ص22]</ref>. | ||
# صحیح و اعم: | # صحیح و اعم: عدهای از علمای اصول بر آنند که اسامی عبادات، از طرف شارع، برای عبادات صحیح وضع شده است و عدهای دیگر، آن اسامی را وضعشده برای اعم از صحیح و غیر صحیح میدانند و هریک، ادلهای بر قول خود دارند که در این قسمت، به بررسی ادله هردو گروه و بیان ثمره این بحث، پرداخته شده است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/8542/1/24 ر.ک: همان، ص24]</ref>. | ||
# اشتراک لفظی در لغت: اشتراک لفظی عبارت است از تعدد معانی مختلف برای یک لفظ و لغت، درحالیکه هریک از آن معانی، دارای وضع حقیقی هستند<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/8542/1/29 ر.ک: همان، ص29]</ref>. فایده بحث از اشتراک لفظی در اصول، این است که آیا برای شارع، استعمال لفظ واحد در اکثر از معنای واحد، جایز است یا نه؟ نویسنده بر این عقیده است که این استعمال جایز نیست؛ زیرا مورد حکم وقتی به لفظ مشترک ادا شد، مبهم است و مأمور در بهجا آوردن تکلیف، دچار حیرت خواهد شد و این از شارع قانونگذار، پسندیده نیست<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/8542/1/30 ر.ک: همان، ص30]</ref>. | # اشتراک لفظی در لغت: اشتراک لفظی عبارت است از تعدد معانی مختلف برای یک لفظ و لغت، درحالیکه هریک از آن معانی، دارای وضع حقیقی هستند<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/8542/1/29 ر.ک: همان، ص29]</ref>. فایده بحث از اشتراک لفظی در اصول، این است که آیا برای شارع، استعمال لفظ واحد در اکثر از معنای واحد، جایز است یا نه؟ نویسنده بر این عقیده است که این استعمال جایز نیست؛ زیرا مورد حکم وقتی به لفظ مشترک ادا شد، مبهم است و مأمور در بهجا آوردن تکلیف، دچار حیرت خواهد شد و این از شارع قانونگذار، پسندیده نیست<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/8542/1/30 ر.ک: همان، ص30]</ref>. | ||
# مشتق: در این قسمت به اختلاف علما، پیرامون این موضوع پرداخته شده است که آیا استعمال صیغه مشتق برای زمانی که شخص مرتکب آن فعل و متلبس به آن عمل بود، حقیقت و استعمال آن برای زمان حال که مرتکب آن فعل نیست مجاز است، یا آنکه استعمال آن برای هر دو زمان، اعم از گذشته و حال، حقیقت است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/8542/1/31 ر.ک: همان، ص31]</ref>. | # مشتق: در این قسمت به اختلاف علما، پیرامون این موضوع پرداخته شده است که آیا استعمال صیغه مشتق برای زمانی که شخص مرتکب آن فعل و متلبس به آن عمل بود، حقیقت و استعمال آن برای زمان حال که مرتکب آن فعل نیست مجاز است، یا آنکه استعمال آن برای هر دو زمان، اعم از گذشته و حال، حقیقت است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/8542/1/31 ر.ک: همان، ص31]</ref>. | ||
| خط ۵۵: | خط ۵۵: | ||
# محکم: حکمی که معنای آن منصوص است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/8542/1/140 ر.ک: همان، ص140]</ref>. | # محکم: حکمی که معنای آن منصوص است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/8542/1/140 ر.ک: همان، ص140]</ref>. | ||
# ظاهر: حکمی که دلالت آن به مدلول خود، ظنی باشد<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/8542/1/140 ر.ک: همان]</ref>. | # ظاهر: حکمی که دلالت آن به مدلول خود، ظنی باشد<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/8542/1/140 ر.ک: همان]</ref>. | ||
# مؤول: حکم و | # مؤول: حکم و جملهای که از ظاهر آن، غیر از آنچه ظاهرا استفاده میشود، اراده میگردد<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/8542/1/141 ر.ک: همان، ص141]</ref>. | ||
جلد دوم، شامل قسمتی از ادله عقلیه اصول استنباط است که در چهار بخش زیر، ارائه شده است: | جلد دوم، شامل قسمتی از ادله عقلیه اصول استنباط است که در چهار بخش زیر، ارائه شده است: | ||
بخش اول، مباحث مربوط به قطع: این بخش، ده مبحث، به شرح زیر را در خود جای داده است: | بخش اول، مباحث مربوط به قطع: این بخش، ده مبحث، به شرح زیر را در خود جای داده است: | ||
در مبحث اول، این سؤال مطرح گردیده است که قطع چیست و چه معنایی دارد و در اصول استنباط، از آن چه | در مبحث اول، این سؤال مطرح گردیده است که قطع چیست و چه معنایی دارد و در اصول استنباط، از آن چه ارادهای میشود. قطع اصولی، نقطه مقابل ظن و شک و عبارت از انکشاف حکم واقع و وصول قاطع به حکم واقعی میباشد و وقتی کسی به حکمی قطع پیدا نمود، بهلحاظ حجیت قطع، واجب و لازم است که بر اساس آن، عمل نماید<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/8543/1/7 ر.ک: همان، ج2، ص7-8]</ref>. | ||
در مبحث دوم، مراحل چهارگانه حکم تشریح شده و قطع طریقی و موضوعی، توضیح داده شده است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/8543/1/11 ر.ک: همان، ص11]</ref>. | در مبحث دوم، مراحل چهارگانه حکم تشریح شده و قطع طریقی و موضوعی، توضیح داده شده است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/8543/1/11 ر.ک: همان، ص11]</ref>. | ||
| خط ۶۹: | خط ۶۹: | ||
بخش دوم، پیرامون قرائن و اماراتی است که شرعا یا عقلا اعتبار و حجیت دارند. این قرائن و امارات، در تقسیم اولی، دو نوعند: قسم اول، قرائن و اماراتی میباشند که حجیت آنها، مسبوق به جعل شارع است و عقل در کیفیت نفوذ و جهت تأثیر آنها راه ندارد و شارع به هدف رفع عسر و حرج یا به مصلحتی، برای آن حجیت قائل شده است، مانند حجیت ظن خاص، ظواهر اخبار و آیات، اجماع منقول، خبر واحد و شهرت. قسم دوم قرائن و اماراتی است که عقلا حجیت دارند، مانند دلیل انسداد که عقل به اعتبار ظن در حال انسداد، دلیل حاکم و مبین تکلیف میباشد<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/8543/1/50 ر.ک: همان، ص50]</ref>. | بخش دوم، پیرامون قرائن و اماراتی است که شرعا یا عقلا اعتبار و حجیت دارند. این قرائن و امارات، در تقسیم اولی، دو نوعند: قسم اول، قرائن و اماراتی میباشند که حجیت آنها، مسبوق به جعل شارع است و عقل در کیفیت نفوذ و جهت تأثیر آنها راه ندارد و شارع به هدف رفع عسر و حرج یا به مصلحتی، برای آن حجیت قائل شده است، مانند حجیت ظن خاص، ظواهر اخبار و آیات، اجماع منقول، خبر واحد و شهرت. قسم دوم قرائن و اماراتی است که عقلا حجیت دارند، مانند دلیل انسداد که عقل به اعتبار ظن در حال انسداد، دلیل حاکم و مبین تکلیف میباشد<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/8543/1/50 ر.ک: همان، ص50]</ref>. | ||
در این بخش، مطالب مربوط به حجیت ظواهر الفاظ، اجماع منقول، شهرت، خبر واحد و دلیل انسداد ذکر | در این بخش، مطالب مربوط به حجیت ظواهر الفاظ، اجماع منقول، شهرت، خبر واحد و دلیل انسداد ذکر شدهاند؛ زیرا نویسنده معتقد است این مباحث، بهلحاظی، طریقیت برای حجیت ظن خاص دارند و بهلحاظی، از آن جهت که خودشان یکی از مباحث ادله عقلیه و یکی از امارات غیر علمی هستند که به دستور شارع، برای انکشاف تکلیف در مورد ظن و تردید به آنها احتجاج شده است، موضوعیت دارند. بنابراین نویسنده هریک از آنها را یکی از مباحث این بخش و درعینحال، یکی از ادله حجیت ظن تلقی و تحت عنوان مبحث مربوط به ظواهر، قول لغوی، اجماع منقول، شهرت، خبر واحد، ظن مطلق و دلیل انسداد، مختصرا توضیح داده است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/8543/1/50 ر.ک: همان، ص50-51]</ref>. | ||
در بخش سوم از جلد دوم و تمام جلد سوم، به بحث از اصول عملیه پرداخته شده است. اصول عملیه عبارت است از قواعد کلی عقلی یا نقلی که عقل یا نقل به آنها دلالت داشته و همیشه بعد از جستجو و تفحص از ادله شرعیه حکم یا احکامی و بعد از یأس و ناامیدی از وجود ادله شرعیه آن حکم یا احکام، متوسل به | در بخش سوم از جلد دوم و تمام جلد سوم، به بحث از اصول عملیه پرداخته شده است. اصول عملیه عبارت است از قواعد کلی عقلی یا نقلی که عقل یا نقل به آنها دلالت داشته و همیشه بعد از جستجو و تفحص از ادله شرعیه حکم یا احکامی و بعد از یأس و ناامیدی از وجود ادله شرعیه آن حکم یا احکام، متوسل به قاعدهای از قواعد اصول عملیه میشویم. این اصول را شیخ منحصر به چهار اصل یا قاعده نموده که عبارتند از: اصل برائت، استصحاب، اشتغال و تخییر. ولی اصول عملیه، منحصر به این چهار اصل نیست، بلکه هر حکم، قاعده و اصل عقلی و نقلی که شک در حکم آن جعل شده باشد، مانند قاعده طهارت، قاعده ید، قاعده شک بعد از فراغ و... از اصول عملیه میباشد<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/8543/1/101 ر.ک: همان، ص101]</ref>. | ||
==وضعیت کتاب== | ==وضعیت کتاب== | ||
ویرایش