۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۵۲: | خط ۵۲: | ||
تهجد، یعنی شبزندهداری و پاسی از شب را برای خدا بیدار بودن، مخصوصاً ثلث آخر شب را به عبادت و نماز شب و تلاوت قرآن و فکر و ذکر سپری کردن. در فضیلت شب و شبزندهداری همانقدر بس که رسول گرامی اسلام(ص) به فرموده قرآن، شب به معراج رفت و شب هم قرآن بر ایشان نازل شد. خداوند در قرآن به آن حضرت دستور شبزندهداری داده و وجوب نماز شب از ویژگیهای ایشان بوده است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/36640/1/59 ر.ک: همان، ص59]</ref>. | تهجد، یعنی شبزندهداری و پاسی از شب را برای خدا بیدار بودن، مخصوصاً ثلث آخر شب را به عبادت و نماز شب و تلاوت قرآن و فکر و ذکر سپری کردن. در فضیلت شب و شبزندهداری همانقدر بس که رسول گرامی اسلام(ص) به فرموده قرآن، شب به معراج رفت و شب هم قرآن بر ایشان نازل شد. خداوند در قرآن به آن حضرت دستور شبزندهداری داده و وجوب نماز شب از ویژگیهای ایشان بوده است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/36640/1/59 ر.ک: همان، ص59]</ref>. | ||
تعریف اخلاق الهی از دیگر سرفصلهای مباحث است. از نظر لغت، خُلق، شکل درونی انسان است؛ لذا حضرت حق تبارک و تعالی میفرماید: | تعریف اخلاق الهی از دیگر سرفصلهای مباحث است. از نظر لغت، خُلق، شکل درونی انسان است؛ لذا حضرت حق تبارک و تعالی میفرماید: [https://quran.inoor.ir/fa/quran/surahNum-17/pageNum-290/ قُلْ كُلٌّ يَعْمَلُ عَلَى شَاكِلَتِهِ] ﴿الإسراء: 84﴾؛ یعنی هر انسانی بر اساس شاکله درونی خود عمل میکند. بنابراین اخلاق، صفات درونی است که در همه اعمال نقش زیربنایی و فرماندهی دارد. همان گونه که خَلق، شکل برونی انسان است. بنابراین، غرائز، ملکات و صفات باطنی انسان، اخلاق و رفتاری که از آن ناشی میشود، رفتار اخلاقی نامیده میشود<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/36640/1/70 ر.ک: همان، ج2، ص70]</ref>. | ||
سپس در ادامه در تفسیر کلمه اخلاق چنین میگوید: علمای اخلاق، اخلاق را به دو قسمت فطری و طبیعی و اکتسابی و اختیاری تقسیم کردهاند. اخلاق فطری آن است که کسب در آن دخیل نیست؛ مانند فطرت خداجویی، کمالجویی، عرفان، معرفت، حس ماورایی، حس کنجکاوی، حس حقطلبی و... که اینها فصل ممیز انسان از سایر حیوانات است. اما اخلاق اکتسابی و اختیاری، آنهایی هستند که در مقام عمل و اکتساب بهتدریج برای انسان حاصل میشوند؛ مانند: ایمان قوی، اخلاص لله، صدق و راستی، ثبات و استقامت و امثال آن. لذا به اینگونه صفات، اخلاق عملی و اکتسابی میگویند. بهطور کلی به این خلقیات، حکمت عملی - در مقابل حکمت نظری - میگویند. | سپس در ادامه در تفسیر کلمه اخلاق چنین میگوید: علمای اخلاق، اخلاق را به دو قسمت فطری و طبیعی و اکتسابی و اختیاری تقسیم کردهاند. اخلاق فطری آن است که کسب در آن دخیل نیست؛ مانند فطرت خداجویی، کمالجویی، عرفان، معرفت، حس ماورایی، حس کنجکاوی، حس حقطلبی و... که اینها فصل ممیز انسان از سایر حیوانات است. اما اخلاق اکتسابی و اختیاری، آنهایی هستند که در مقام عمل و اکتساب بهتدریج برای انسان حاصل میشوند؛ مانند: ایمان قوی، اخلاص لله، صدق و راستی، ثبات و استقامت و امثال آن. لذا به اینگونه صفات، اخلاق عملی و اکتسابی میگویند. بهطور کلی به این خلقیات، حکمت عملی - در مقابل حکمت نظری - میگویند. | ||
خط ۶۲: | خط ۶۲: | ||
در قرآن مجید در موارد فراوانی نام ایمان با عمل صالح جفت شده است. از اینگونه آیات میفهمیم که التزام به عمل صالح یکی از نشانههای ایمان واقعی است. عمل، یعنی کار و کوشش، سعی و تلاش و انجام وظیفه. و صالح، یعنی عملی که فرآورده و نتیجه داشته باشد و انسان را در زندگی فردی و خانوادگی و اجتماعی رشد دهد و به کمال برساند. نویسنده، با این توضیح، به ذکر نشانههای ایمان واقعی پرداخته و نوزده آیه از قرآن کریم را در این رابطه متذکر شده است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/36640/1/97 ر.ک: همان، ص102-97]</ref>. سپس خواننده را به کتاب ارزشمند «صفات الشيعة» محدث بزرگ شیخ صدوق ارجاع داده است. ایشان در این کتاب از ائمه اطهار(ع) بیش از هفتاد روایت مستند درباره صفات مؤمن واقعی، یعنی شیعه اثناعشری نقل میکند<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/36640/1/103 ر.ک: همان، ص103]</ref>. | در قرآن مجید در موارد فراوانی نام ایمان با عمل صالح جفت شده است. از اینگونه آیات میفهمیم که التزام به عمل صالح یکی از نشانههای ایمان واقعی است. عمل، یعنی کار و کوشش، سعی و تلاش و انجام وظیفه. و صالح، یعنی عملی که فرآورده و نتیجه داشته باشد و انسان را در زندگی فردی و خانوادگی و اجتماعی رشد دهد و به کمال برساند. نویسنده، با این توضیح، به ذکر نشانههای ایمان واقعی پرداخته و نوزده آیه از قرآن کریم را در این رابطه متذکر شده است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/36640/1/97 ر.ک: همان، ص102-97]</ref>. سپس خواننده را به کتاب ارزشمند «صفات الشيعة» محدث بزرگ شیخ صدوق ارجاع داده است. ایشان در این کتاب از ائمه اطهار(ع) بیش از هفتاد روایت مستند درباره صفات مؤمن واقعی، یعنی شیعه اثناعشری نقل میکند<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/36640/1/103 ر.ک: همان، ص103]</ref>. | ||
در سطرهای دیگری از کتاب، تفکر در قرآن بهعنوان روش خداشناسی معرفی شده است. یکی از راههای بزرگ معرفت الله تبارک و تعالی، تفکر، تعقل و تدبر در کتاب بزرگ خدا قرآن مجید است که البته قرآن در این زمینه از بسیاری از انسانها گلایه میکند و میفرماید: | در سطرهای دیگری از کتاب، تفکر در قرآن بهعنوان روش خداشناسی معرفی شده است. یکی از راههای بزرگ معرفت الله تبارک و تعالی، تفکر، تعقل و تدبر در کتاب بزرگ خدا قرآن مجید است که البته قرآن در این زمینه از بسیاری از انسانها گلایه میکند و میفرماید: [https://quran.inoor.ir/fa/quran/surahNum-47/pageNum-509/ أَ فَلاَ يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ أَمْ عَلَى قُلُوبٍ أَقْفَالُهَا] ﴿محمد: 24﴾؛ آیا نمیخواهند در حقایق قرآنی و معارف آن تدبر کنند یا اینکه دلهایشان در پوشش گناه و غلاف آن قرار دارد. یکی از گلایههای پیامبر بزرگوار اسلام(ص) نیز در روز قیامت از امتش این است که: [https://quran.inoor.ir/fa/quran/surahNum-25/pageNum-362/ يَا رَبِّ إِنَّ قَوْمِي اتَّخَذُوا هٰذَا الْقُرْآنَ مَهْجُوراً] ﴿الفرقان: 30﴾؛ خدایا بیشتر امت من پشت به قرآن کردند و از آن دوری نمودند<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/36640/1/108 ر.ک: همان، ص108]</ref>. | ||
علم الهامی، آخرین عنوان مطالب کتاب است. علومی که انسان فرامیگیرد، تنها از راه تعلیم و مطالعه و تحقیق نیست، بلکه درصورتیکه شرایط قلبی از هر جهت فراهم باشد و شخص، صلاحیت لازم را دارا باشد میتواند از علم الهامی نیز بهرهمند گردد. چنان علمی نوری است که به جهت وجود استحقاق و اقتضای حکمت و مشیت بالغه الهی از پشت پرده بر دل شایسته بنده میتابد و آن را از علوم و معارف و معانی بارور میسازد. از چنان علمی به علم اعطایی یا علم الهامی تعبیر میشود<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/36640/1/122 ر.ک: همان، ص122]</ref>. | علم الهامی، آخرین عنوان مطالب کتاب است. علومی که انسان فرامیگیرد، تنها از راه تعلیم و مطالعه و تحقیق نیست، بلکه درصورتیکه شرایط قلبی از هر جهت فراهم باشد و شخص، صلاحیت لازم را دارا باشد میتواند از علم الهامی نیز بهرهمند گردد. چنان علمی نوری است که به جهت وجود استحقاق و اقتضای حکمت و مشیت بالغه الهی از پشت پرده بر دل شایسته بنده میتابد و آن را از علوم و معارف و معانی بارور میسازد. از چنان علمی به علم اعطایی یا علم الهامی تعبیر میشود<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/36640/1/122 ر.ک: همان، ص122]</ref>. |
ویرایش