۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '==منابع مقاله== ' به '==منابع مقاله== ') |
جز (جایگزینی متن - 'مى كرد' به 'میكرد') |
||
خط ۷۸: | خط ۷۸: | ||
او نزدیک به ده سال چون پيكارگر ميدانهاى جهاد در حوزه علميه اصفهان، پرتلاش به تحصيل و تدريس اشتغال داشت و هنوز به سن 24 قدم ننهاده بود كه به منظور بالا بردن معلومات خويش در سطح عالى و بهرهگيرى از دانش شخصيتهاى علمى حوزه بزرگ نجف و سامرا در سال 1307ق رهسپار عراق گرديد. وى در آنجا از محضر بزرگانى چون آيات عظام: ميرزا محمدحسن شيرازى (ميرزاى بزرگ)، ميرزا حبيبالله رشتى، فاضل شربيانى، شيخ محمدحسن مامقانى، سيد محمد كاظم يزدى، آخوند خراسانى، ميرزا محمدتقى شيرازى و [[شریعت اصفهانی، فتحالله|آیتالله شريعت اصفهانى]] بسيار استفاده برد. | او نزدیک به ده سال چون پيكارگر ميدانهاى جهاد در حوزه علميه اصفهان، پرتلاش به تحصيل و تدريس اشتغال داشت و هنوز به سن 24 قدم ننهاده بود كه به منظور بالا بردن معلومات خويش در سطح عالى و بهرهگيرى از دانش شخصيتهاى علمى حوزه بزرگ نجف و سامرا در سال 1307ق رهسپار عراق گرديد. وى در آنجا از محضر بزرگانى چون آيات عظام: ميرزا محمدحسن شيرازى (ميرزاى بزرگ)، ميرزا حبيبالله رشتى، فاضل شربيانى، شيخ محمدحسن مامقانى، سيد محمد كاظم يزدى، آخوند خراسانى، ميرزا محمدتقى شيرازى و [[شریعت اصفهانی، فتحالله|آیتالله شريعت اصفهانى]] بسيار استفاده برد. | ||
وى مدت سه سال در كربلا و سامرا به سر برد. در سامرا در درس آیتالله ميرزا محمدحسن شيرازى شركت | وى مدت سه سال در كربلا و سامرا به سر برد. در سامرا در درس آیتالله ميرزا محمدحسن شيرازى شركت میكرد. پس از آن در سال 1310ق به شهر نجف اشرف رفت و تا پايان عمر در آن ديار ماندگار شد. در اين سالها از محضر اساتيد بزرگ نجف استفاده برد تا خود از جمله مراجع شيعه گرديد. | ||
==موقعيت علمى و مرجعيت== | ==موقعيت علمى و مرجعيت== | ||
خط ۹۶: | خط ۹۶: | ||
آیتالله اصفهانى زندگى بسيار سادهاى داشت و به دور از هر گونه مظاهر فريبنده مادى مى زيست. در اوايل طلبگى مجبور بود خود را با شرايط سخت و نامناسب مالى كه بر حوزههاى علميه حاكم بود و هم اكنون هم نيز هست تطبيق دهد. فشار مالى و شرايط سخت معاش به حدى بود كه او مجبور شد به مدت پانزده شبانه روز با خانواده خويش در يك خرابه زندگى كند. يكى از علما در اين باره مى گويد: در خدمت آقا سيد ابوالحسن اصفهانى بودم، وقتى از كوچهاى كه در آن خرابهاى وجود داشت، گذر كرديم، فرمود: من با خانوادهام پانزده روز در اين خرابه ساكن بوديم. چون صاحبخانه ما به من گفته بود كه ديگر راضى نيست در خانهاش باشيم. به ناچار آنجا را تخليه كرديم و به اين خرابه منتقل شديم. تا اينكه بالاخره موفق شدم خانهاى ديگر اجاره كنم. | آیتالله اصفهانى زندگى بسيار سادهاى داشت و به دور از هر گونه مظاهر فريبنده مادى مى زيست. در اوايل طلبگى مجبور بود خود را با شرايط سخت و نامناسب مالى كه بر حوزههاى علميه حاكم بود و هم اكنون هم نيز هست تطبيق دهد. فشار مالى و شرايط سخت معاش به حدى بود كه او مجبور شد به مدت پانزده شبانه روز با خانواده خويش در يك خرابه زندگى كند. يكى از علما در اين باره مى گويد: در خدمت آقا سيد ابوالحسن اصفهانى بودم، وقتى از كوچهاى كه در آن خرابهاى وجود داشت، گذر كرديم، فرمود: من با خانوادهام پانزده روز در اين خرابه ساكن بوديم. چون صاحبخانه ما به من گفته بود كه ديگر راضى نيست در خانهاش باشيم. به ناچار آنجا را تخليه كرديم و به اين خرابه منتقل شديم. تا اينكه بالاخره موفق شدم خانهاى ديگر اجاره كنم. | ||
وى پس از اينكه به مقام مرجعيت تقليد رسيد و هر روز از اطراف و اكناف عالم، پول و وجوهات شرعى بسيارى به دستشان مى رسيد، باز همچنان به زندگى ساده پيشين خود، زاهدانه ادامه مى داد، و به زخارف دنيوى به ديده حقارت مى نگريست. با اينكه خود سخت محتاج بود، نه خانه ملكى و نه خدمتكارى داشت كه در تهيه و خريد مايحتاج زندگى به وى يارى رساند. با اين حال كمتر روزى اتفاق مى افتاد كه نيازمندى به آیتالله اصفهانى مراجعه كند و با دست خالى باز گردد. بسيار اتفاق مى افتاد كه با اينكه خود سخت محتاج بود از بخشش به ديگران دريغ | وى پس از اينكه به مقام مرجعيت تقليد رسيد و هر روز از اطراف و اكناف عالم، پول و وجوهات شرعى بسيارى به دستشان مى رسيد، باز همچنان به زندگى ساده پيشين خود، زاهدانه ادامه مى داد، و به زخارف دنيوى به ديده حقارت مى نگريست. با اينكه خود سخت محتاج بود، نه خانه ملكى و نه خدمتكارى داشت كه در تهيه و خريد مايحتاج زندگى به وى يارى رساند. با اين حال كمتر روزى اتفاق مى افتاد كه نيازمندى به آیتالله اصفهانى مراجعه كند و با دست خالى باز گردد. بسيار اتفاق مى افتاد كه با اينكه خود سخت محتاج بود از بخشش به ديگران دريغ نمیكرد و آنان را بر خود ترجيح مى داد. | ||
نوشتهاند: هنگامى كه رهبر انقلاب عراق آیتالله ميرزا محمدتقى شيرازى از تنگدستى سيد ابوالحسن اصفهانى با اطلاع شد، 500 ليره طلا براى او فرستاد تا با آن مبلغ، براى خود منزلى بخرد، ولى آیتالله اصفهانى آن 500 ليره را در كمال تنگدستى خود به تعدادى از نانوايان شهر داد، تا با آن مبلغ نان مصرفى طلاب علوم دينى و تهيدستان تهيه شود. | نوشتهاند: هنگامى كه رهبر انقلاب عراق آیتالله ميرزا محمدتقى شيرازى از تنگدستى سيد ابوالحسن اصفهانى با اطلاع شد، 500 ليره طلا براى او فرستاد تا با آن مبلغ، براى خود منزلى بخرد، ولى آیتالله اصفهانى آن 500 ليره را در كمال تنگدستى خود به تعدادى از نانوايان شهر داد، تا با آن مبلغ نان مصرفى طلاب علوم دينى و تهيدستان تهيه شود. | ||
خط ۱۱۱: | خط ۱۱۱: | ||
=== شهامت در فتوا === | === شهامت در فتوا === | ||
آیتالله اصفهانى در بيان احكام الهى و آنچه به نظرش صحيح مى رسيد، بسيار با شهامت بود و از كسى باكى نداشت گر چه در ظاهر به زيان وى تمام مى شد. او مصداق بارز آية شريفه «... يجاهدون في سبيل الله و لا يخافون لومة لائم...» بود. در راه خدا مجاهده | آیتالله اصفهانى در بيان احكام الهى و آنچه به نظرش صحيح مى رسيد، بسيار با شهامت بود و از كسى باكى نداشت گر چه در ظاهر به زيان وى تمام مى شد. او مصداق بارز آية شريفه «... يجاهدون في سبيل الله و لا يخافون لومة لائم...» بود. در راه خدا مجاهده میكرد و از سرزنش ملامتگران هراسى به خود راه نمى داد. | ||
از جمله فتواهاى آیتالله اصفهانى كه جنجال زيادى بر پا نمود، نظريه وى در مورد پارهاى از مراسم ماه محرم و عاشورا بود. وى بر اين باور بود كه قمه زنى و زنجير زنى و كوبيدن طبلها و برخى ديگر كه در ايام محرم و روز عاشورا مرسوم بود، از نظر شرع اسلام حرام است. چون اين فتوا به سنت مردم در ماه محرم پشت پا مى زد و از طرفى با عقايد بسيارى از روحانيون و علماى آن زمان نجف هماهنگى نداشت، باعث اختلافات و سر و صداى شديد شد و برخى از وعاظ در سخنرانيهاى خود آیتالله اصفهانى را به سختى مورد انتقاد و حتى اهانت قرار دادند. ولى وى هرگز حاضر نشد از فتوا و عقيده خود دست بردارد و خوشايند جاهلان و بى خردان سخن بگويد و فتوا صادر كند. | از جمله فتواهاى آیتالله اصفهانى كه جنجال زيادى بر پا نمود، نظريه وى در مورد پارهاى از مراسم ماه محرم و عاشورا بود. وى بر اين باور بود كه قمه زنى و زنجير زنى و كوبيدن طبلها و برخى ديگر كه در ايام محرم و روز عاشورا مرسوم بود، از نظر شرع اسلام حرام است. چون اين فتوا به سنت مردم در ماه محرم پشت پا مى زد و از طرفى با عقايد بسيارى از روحانيون و علماى آن زمان نجف هماهنگى نداشت، باعث اختلافات و سر و صداى شديد شد و برخى از وعاظ در سخنرانيهاى خود آیتالله اصفهانى را به سختى مورد انتقاد و حتى اهانت قرار دادند. ولى وى هرگز حاضر نشد از فتوا و عقيده خود دست بردارد و خوشايند جاهلان و بى خردان سخن بگويد و فتوا صادر كند. | ||
ايشان همچنين در مقابل استعمارگران وحشى و مزدوران داخلىشان ايستادگى | ايشان همچنين در مقابل استعمارگران وحشى و مزدوران داخلىشان ايستادگى میكرد و با فتاواى خود مردم را به ايستادگى در مقابل آنان ترغيب مى ساخت و در اين راه مقدس نيز مرارتها و سختيهاى بسيارى را به جان خريد. | ||
=== دخالت در امور سياسى === | === دخالت در امور سياسى === |
ویرایش