۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'مى كرد' به 'میكرد') |
جز (جایگزینی متن - 'روحاني' به 'روحانی') |
||
خط ۶۲: | خط ۶۲: | ||
سيد ابوالحسن دروس ابتدايى طلبگى را در زادگاه خود روستاى «مديسه» لنجان نزد يكى از | سيد ابوالحسن دروس ابتدايى طلبگى را در زادگاه خود روستاى «مديسه» لنجان نزد يكى از روحانیان آن ديار آغاز نمود و پس از گذراندن دوره ابتدايى تصميم گرفت به حوزه علميه اصفهان كه در آن عصر يكى از حوزههاى مهم شيعى به شمار مى رفت مهاجرت نمايد. براى اين منظور با پدرش سيد محمد به مشورت پرداخت اما پدر كه از رنجهاى دروان طلبگى بر فرزند انديشناك بود با وى موافقت نكرد. اين ممانعت رفته رفته اشتياق تحصيل را در آن فرزند نيك فرجام شدت بخشيد و وى را بر هدف خود استوارتر مى ساخت تا اينكه سرانجام پدر را بر اين سفر آسمانى با خويش همراه ساخت. | ||
در اصفهان: | در اصفهان: | ||
خط ۱۱۳: | خط ۱۱۳: | ||
آیتالله اصفهانى در بيان احكام الهى و آنچه به نظرش صحيح مى رسيد، بسيار با شهامت بود و از كسى باكى نداشت گر چه در ظاهر به زيان وى تمام مى شد. او مصداق بارز آية شريفه «... يجاهدون في سبيل الله و لا يخافون لومة لائم...» بود. در راه خدا مجاهده میكرد و از سرزنش ملامتگران هراسى به خود راه نمى داد. | آیتالله اصفهانى در بيان احكام الهى و آنچه به نظرش صحيح مى رسيد، بسيار با شهامت بود و از كسى باكى نداشت گر چه در ظاهر به زيان وى تمام مى شد. او مصداق بارز آية شريفه «... يجاهدون في سبيل الله و لا يخافون لومة لائم...» بود. در راه خدا مجاهده میكرد و از سرزنش ملامتگران هراسى به خود راه نمى داد. | ||
از جمله فتواهاى آیتالله اصفهانى كه جنجال زيادى بر پا نمود، نظريه وى در مورد پارهاى از مراسم ماه محرم و عاشورا بود. وى بر اين باور بود كه قمه زنى و زنجير زنى و كوبيدن طبلها و برخى ديگر كه در ايام محرم و روز عاشورا مرسوم بود، از نظر شرع اسلام حرام است. چون اين فتوا به سنت مردم در ماه محرم پشت پا مى زد و از طرفى با عقايد بسيارى از | از جمله فتواهاى آیتالله اصفهانى كه جنجال زيادى بر پا نمود، نظريه وى در مورد پارهاى از مراسم ماه محرم و عاشورا بود. وى بر اين باور بود كه قمه زنى و زنجير زنى و كوبيدن طبلها و برخى ديگر كه در ايام محرم و روز عاشورا مرسوم بود، از نظر شرع اسلام حرام است. چون اين فتوا به سنت مردم در ماه محرم پشت پا مى زد و از طرفى با عقايد بسيارى از روحانیون و علماى آن زمان نجف هماهنگى نداشت، باعث اختلافات و سر و صداى شديد شد و برخى از وعاظ در سخنرانيهاى خود آیتالله اصفهانى را به سختى مورد انتقاد و حتى اهانت قرار دادند. ولى وى هرگز حاضر نشد از فتوا و عقيده خود دست بردارد و خوشايند جاهلان و بى خردان سخن بگويد و فتوا صادر كند. | ||
ايشان همچنين در مقابل استعمارگران وحشى و مزدوران داخلىشان ايستادگى میكرد و با فتاواى خود مردم را به ايستادگى در مقابل آنان ترغيب مى ساخت و در اين راه مقدس نيز مرارتها و سختيهاى بسيارى را به جان خريد. | ايشان همچنين در مقابل استعمارگران وحشى و مزدوران داخلىشان ايستادگى میكرد و با فتاواى خود مردم را به ايستادگى در مقابل آنان ترغيب مى ساخت و در اين راه مقدس نيز مرارتها و سختيهاى بسيارى را به جان خريد. | ||
خط ۱۲۹: | خط ۱۲۹: | ||
خداوند ما و شما را براى خدمت به اسلام و مسلمين موفق فرمايد.» ابوالحسن الموسوى الاصفهانى | خداوند ما و شما را براى خدمت به اسلام و مسلمين موفق فرمايد.» ابوالحسن الموسوى الاصفهانى | ||
مورد دوم از دهها مورد دخالت آن فقيه عظيم الشان در امور سياسى، اجتماعى مسلمانان، عكس العمل آن فقيه بزرگ در برابر حوادث مسجد گوهرشاد بود. فاجعه مسجد گوهرشاد مشهد، يكى از دهها و صدها حوادث جنايتبار دوران رضاخان پهلوى است كه مردم مسلمان را در راه حمايت از | مورد دوم از دهها مورد دخالت آن فقيه عظيم الشان در امور سياسى، اجتماعى مسلمانان، عكس العمل آن فقيه بزرگ در برابر حوادث مسجد گوهرشاد بود. فاجعه مسجد گوهرشاد مشهد، يكى از دهها و صدها حوادث جنايتبار دوران رضاخان پهلوى است كه مردم مسلمان را در راه حمايت از روحانیت به خاک و خون كشيد. آن روز مردم در اعتراض به دستگيرى آیتالله سيد حسين قمى دست به تظاهرات زده بودند. وقتى خبر به رضا شاه رسيد كه دهها هزار نفر از مردم مشهد به دفاع از اهداف اسلام و روحانیت در مسجد گوهرشاد اجتماع كردهاند، دستور داد همه مردم را از طرف درها و چهار طرف پشتبام مسجد، به رگبار مسلسل ببندند و هيچ نوع رحم به صغير و كبير و زن و مرد نكنند. دستور دژخيم تاريخ، توسط مامورين جنايت كار او عملى شد و مردم بىدفاع را به صفير گلوله بستند و چندين هزار نفر از زن و مرد و روحانى و غير روحانى، زائر و بومى را به شهادت رساندند. پس از اين يورش وحشيانه و سبعانه، درهاى مسجد را باز كردند و زندگان را بيرون بردند و كشتگان را به كاميونها ريخته و همه را در خندقى كه در بيرون شهر براى همين منظور حفر كرده بودند، ريختند و روى آن را پوشاندند كه هنوز آن نقطه به «قتلگاه» مشهور است. | ||
پس از اين ماجرا، «آیتالله سيد حسين قمى» در باغ سراج الملك شهر رى محبوس گرديد و هر گونه تماس با ايشان ممنوع اعلام شد. بعد از يك ماه در آخر ماه ربيع الثانى بود كه او را به اتفاق فرزندش و جمعى ديگر به اعتاب مقدسه تبعيد كردند. | پس از اين ماجرا، «آیتالله سيد حسين قمى» در باغ سراج الملك شهر رى محبوس گرديد و هر گونه تماس با ايشان ممنوع اعلام شد. بعد از يك ماه در آخر ماه ربيع الثانى بود كه او را به اتفاق فرزندش و جمعى ديگر به اعتاب مقدسه تبعيد كردند. | ||
خط ۲۰۵: | خط ۲۰۵: | ||
- الثورة العراقية و رسالة الاسلام: شماره 1، سال 6 | - الثورة العراقية و رسالة الاسلام: شماره 1، سال 6 | ||
- نهضت | - نهضت روحانیون: ج 2، ص161 | ||
- گلشن ابرار: ج 2، ص585 | - گلشن ابرار: ج 2، ص585 |
ویرایش