پرش به محتوا

لب اللباب في طهارة أهل الكتاب: تفاوت میان نسخه‌ها

لینک درون متنی
جز (جایگزینی متن - ' ==معرفى اجمالى== ' به '')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
(لینک درون متنی)
خط ۱: خط ۱:
<div class='wikiInfo'>
<div class="wikiInfo">
[[پرونده:NUR00369J1.jpg|بندانگشتی|لب اللباب فی طهاره اهل الکتاب]]
[[پرونده:NUR00369J1.jpg|بندانگشتی|لب اللباب فی طهاره اهل الکتاب]]
{| class="wikitable aboutBookTable" style="text-align:Right"
{| class="wikitable aboutBookTable" style="text-align:Right"
|+ |
|+  
|-
|-
! نام کتاب!! data-type='bookName'|لب اللباب فی طهاره اهل الکتاب
! نام کتاب!! data-type="bookName" |لب اللباب فی طهاره اهل الکتاب
|-
|-
|نام های دیگر کتاب  
|نام های دیگر کتاب  
|data-type='otherBookNames'|دراسه موضوعیه و فقه استدلالی...
| data-type="otherBookNames" |دراسه موضوعیه و فقه استدلالی...
|-
|-
|پدیدآورندگان  
|پدیدآورندگان  
|data-type='authors'|[[مرتضوی لنگرودی، محمدحسن]] (نويسنده)
| data-type="authors" |[[مرتضوی لنگرودی، محمدحسن]] (نويسنده)
|-
|-
|زبان  
|زبان  
|data-type='language'|عربی
| data-type="language" |عربی
|-
|-
|کد کنگره  
|کد کنگره  
|data-type='congeressCode' style='direction:ltr'|‏‎‏BP‎‏ ‎‏185‎‏/‎‏2‎‏ ‎‏/‎‏م‎‏4‎‏ل‎‏2
| data-type="congeressCode" style="direction:ltr" |‏‎‏BP‎‏ ‎‏185‎‏/‎‏2‎‏ ‎‏/‎‏م‎‏4‎‏ل‎‏2
|-
|-
|موضوع  
|موضوع  
|data-type='subject'|اهل کتاب - طهارت
| data-type="subject" |اهل کتاب - طهارت
|-
|-
|ناشر  
|ناشر  
|data-type='publisher'|انصاريان
| data-type="publisher" |انصاريان
|-
|-
|مکان نشر  
|مکان نشر  
|data-type='publishPlace'|قم - ایران
| data-type="publishPlace" |قم - ایران
|-
|-
|سال نشر  
|سال نشر  
|data-type='publishYear'| 1376 ش   
| data-type="publishYear" | 1376 ش   
|-class='articleCode'
|- class="articleCode"
|کد اتوماسیون  
|کد اتوماسیون  
|data-type='automationCode'|AUTOMATIONCODE369AUTOMATIONCODE
| data-type="automationCode" |AUTOMATIONCODE369AUTOMATIONCODE<br>
|}
|}
</div>
</div>


 
'''لب اللباب في طهارة أهل الكتاب''' اين كتاب اثر [[مرتضوی لنگرودی، محمدحسن|آیت‌الله سيد محمدحسن مرتضوى لنگرودى]] است كه براى بيان ادله طهارت اهل كتاب تأليف شده است. اين كتاب به زبان عربى و در سال 1414ق تأليف گرديده و انگيزه تأليفش برداشتن پاره‌اى از محدوديت‌ها و مشكلات از پيش روى مسلمانان به واسطه نجس دانستن اهل كتاب مى‌باشد.
 
«لب اللباب في طهارة أهل الكتاب» اين كتاب اثر [[مرتضوی لنگرودی، محمدحسن|آیت‌الله سيد محمدحسن مرتضوى لنگرودى]] است كه براى بيان ادله طهارت اهل كتاب تأليف شده است. اين كتاب به زبان عربى و در سال 1414ق تأليف گرديده و انگيزه تأليفش برداشتن پاره‌اى از محدوديت‌ها و مشكلات از پيش روى مسلمانان به واسطه نجس دانستن اهل كتاب مى‌باشد.


==ساختار==
==ساختار==
خط ۴۴: خط ۴۲:
مؤلف، ابتدا مقدمه‌اى بر آن نوشته و انگيزه خود را از تأليف كتاب و مشكلات پيش روى مسلمانان را به دليل ارتباط غير اصولى با غير مسلمانان مورد بررسى قرار داده است. در مرحله بعدى به تحرير محل نزاع پرداخته و با بيان اقسام كفر، مسلم بودن نجاست كفار را تحليل نموده است. در نجاست اهل كتاب نيز مراد از اهل كتاب و نظريات فقها در مورد طهارت اهل كتاب و مطلبى از محقق همدانى در اين زمينه و ادله قائلين به طهارت و هم‌چنين ادله قائل به نجاست آنان مطرح گرديده است.
مؤلف، ابتدا مقدمه‌اى بر آن نوشته و انگيزه خود را از تأليف كتاب و مشكلات پيش روى مسلمانان را به دليل ارتباط غير اصولى با غير مسلمانان مورد بررسى قرار داده است. در مرحله بعدى به تحرير محل نزاع پرداخته و با بيان اقسام كفر، مسلم بودن نجاست كفار را تحليل نموده است. در نجاست اهل كتاب نيز مراد از اهل كتاب و نظريات فقها در مورد طهارت اهل كتاب و مطلبى از محقق همدانى در اين زمينه و ادله قائلين به طهارت و هم‌چنين ادله قائل به نجاست آنان مطرح گرديده است.


==گزارش اجمالى==
==گزارش محتوا==
 
 
تحرير محل نزاع:


=== تحرير محل نزاع: ===
اينكه در ميان اماميّه مسئله نجاست كافر محل اشكال است شكّى نيست. ادعاى اجماع به هر دو قسمش نيز شده است لكن از [[عاملی موسوی، محمد بن علی|صاحب مدارك]] اشكالى در اين مورد مطرح مى‌باشد. لكن [[صاحب جواهر، محمدحسن|صاحب جواهر]] نجاست كافر را در جلد ششم جواهر از ضروريات مذهب شمرده و مرحوم [[وحید بهبهانی، محمدباقر|وحيد بهبهانى]] در حاشيه مدارك قول به نجاست كافر را شعار شيعه دانسته است. اين اجمالى از نظريات علماى شيعه در نجاست كفار است اما در نجاست اهل كتاب مشهور نجاستشان مى‌باشد اما در نزد عامّه مشهور طهارتشان مى‌باشد.
اينكه در ميان اماميّه مسئله نجاست كافر محل اشكال است شكّى نيست. ادعاى اجماع به هر دو قسمش نيز شده است لكن از [[عاملی موسوی، محمد بن علی|صاحب مدارك]] اشكالى در اين مورد مطرح مى‌باشد. لكن [[صاحب جواهر، محمدحسن|صاحب جواهر]] نجاست كافر را در جلد ششم جواهر از ضروريات مذهب شمرده و مرحوم [[وحید بهبهانی، محمدباقر|وحيد بهبهانى]] در حاشيه مدارك قول به نجاست كافر را شعار شيعه دانسته است. اين اجمالى از نظريات علماى شيعه در نجاست كفار است اما در نجاست اهل كتاب مشهور نجاستشان مى‌باشد اما در نزد عامّه مشهور طهارتشان مى‌باشد.


اقسام كفر:
=== اقسام كفر: ===
 
مؤلف در اقسام كفر به اقسام پانزده‌گانه‌اى كه مرحوم [[یزدی، محمدکاظم بن عبدالعظیم|سيد يزدى]] در عروه آورده اشاره كرده، بعد به توضيحش پرداخته است؛ اين اقسام عبارتند از:
مؤلف در اقسام كفر به اقسام پانزده‌گانه‌اى كه مرحوم [[یزدی، محمدکاظم بن عبدالعظیم|سيد يزدى]] در عروه آورده اشاره كرده، بعد به توضيحش پرداخته است؛ اين اقسام عبارتند از:


خط ۹۱: خط ۸۶:
از جمله نظريات قابل توجه در اين زمينه نظريه مرحوم [[آخوند خراسانى]] است كه مى‌فرمايد: با وجود قوى بودن قول به طهارت، مخالفت با مشهور كه قائل به نجاستشان هستند سخت بوده و نجات در احتياط مى‌باشد.
از جمله نظريات قابل توجه در اين زمينه نظريه مرحوم [[آخوند خراسانى]] است كه مى‌فرمايد: با وجود قوى بودن قول به طهارت، مخالفت با مشهور كه قائل به نجاستشان هستند سخت بوده و نجات در احتياط مى‌باشد.


ادلّه قائلين به نجاست اهل كتاب:
=== ادلّه قائلين به نجاست اهل كتاب: ===
 
قائلين به نجاست اهل كتاب علاوه بر اجماع به كتاب و سنت و امر اعتبارى نيز تمسك كرده‌اند. آيه 28 سوره توبه كه مى‌فرمايد: '''«يا أيها الذين آمنوا إنّما المشركون نجس، فلا يقربوا المسجد الحرام بعد عامهم هذا»''' اولين دليل آنها مى‌باشد كه البته استدلال به آن مبنى بر دو امر مى‌باشد:
قائلين به نجاست اهل كتاب علاوه بر اجماع به كتاب و سنت و امر اعتبارى نيز تمسك كرده‌اند. آيه 28 سوره توبه كه مى‌فرمايد: '''«يا أيها الذين آمنوا إنّما المشركون نجس، فلا يقربوا المسجد الحرام بعد عامهم هذا»''' اولين دليل آنها مى‌باشد كه البته استدلال به آن مبنى بر دو امر مى‌باشد:


خط ۱۰۳: خط ۹۷:
دليل بعدى نجاست اهل كتاب، سنّت است كه در اين‌جا هم مناقشات جدّى وجود دارد. يكى از اين اخبار، موثّقه سعيد اعرج است به اين صورت: «قال: سألت أبا عبداللّه‌ عليه‌السلام عن سؤر اليهودي و النصراني؟ فقال: لا» و نصّ آن طبق آنچه در فقيه است به اين شكل مى‌باشد: «و سأله سعيد الأعرج عن سؤر اليهودي و النصراني أ يؤكل أو يشرب؟ قال: لا» همان گونه كه ملاحظه مى‌شود و مؤلف نيز بر آن تأكيد دارد، روايت هيچ دلالتى بر نجاست ندارد و نهايتا اجتناب از سؤرشان را مى‌رساند كه به معنى باقى مانده آب يا غذاشان مى‌باشد. اما وجه اعتبارى براى نجاست اهل كتاب اين است كه نجس دانستن آنها نوعى تحقير به حساب مى‌آيد و باعث مى‌شود تا مسلمين در روابط بين المللى و ديپلماسى خارجى نوعى برترى و تفوقى نسبت به آنها داشته باشند كه البته همان گونه كه مؤلف مى‌گويد اين نوعى استحسان به حساب آمده و قابل اعتماد در اثبات حكم شرعى نمى‌باشد.
دليل بعدى نجاست اهل كتاب، سنّت است كه در اين‌جا هم مناقشات جدّى وجود دارد. يكى از اين اخبار، موثّقه سعيد اعرج است به اين صورت: «قال: سألت أبا عبداللّه‌ عليه‌السلام عن سؤر اليهودي و النصراني؟ فقال: لا» و نصّ آن طبق آنچه در فقيه است به اين شكل مى‌باشد: «و سأله سعيد الأعرج عن سؤر اليهودي و النصراني أ يؤكل أو يشرب؟ قال: لا» همان گونه كه ملاحظه مى‌شود و مؤلف نيز بر آن تأكيد دارد، روايت هيچ دلالتى بر نجاست ندارد و نهايتا اجتناب از سؤرشان را مى‌رساند كه به معنى باقى مانده آب يا غذاشان مى‌باشد. اما وجه اعتبارى براى نجاست اهل كتاب اين است كه نجس دانستن آنها نوعى تحقير به حساب مى‌آيد و باعث مى‌شود تا مسلمين در روابط بين المللى و ديپلماسى خارجى نوعى برترى و تفوقى نسبت به آنها داشته باشند كه البته همان گونه كه مؤلف مى‌گويد اين نوعى استحسان به حساب آمده و قابل اعتماد در اثبات حكم شرعى نمى‌باشد.


ادله قائلين به طهارت اهل كتاب:
=== ادله قائلين به طهارت اهل كتاب: ===
 
قائلين به طهارت اهل كتاب نيز به كتاب و سنت و اصل تمسك كرده‌اند كه اولين آيه مورد استدلالشان، آيه 5 سوره مائده است كه فرموده: '''«اليوم أحلّ لكم الطيبات و طعام الذين أوتوا الكتاب حلّ لكم و طعامكم حلّ لهم»''' در اين‌جا خداوند طعام اهل كتاب را بر مسلمين و طعام مسلمين را بر آنها حلال نموده است كه با حلال شدن خوراكى‌ها معلوم مى‌شود تمام ساخته‌هاى دستشان نيز حلال خواهد شد؛ حال با وجود نجاست آنان چگونه مى‌توان به چنين حكمى ملتزم گرديد؟ تخصيص طعام به حبوبات نيز خلاف اطلاق آيه مى‌باشد ضمن اينكه چنين حكمى در مورد مطلق مشركين نيز صادق مى‌باشد؛ يعنى گندم و جو و ساير حبوبات آنان نيز بر مسلمين حلال بوده و دليلى بر حرمتش وجود ندارد. در اين صورت چه نيازى به چنين تقييدى هست كه اهل كتاب را جدا ذكر كند؟ مضاف بر اينها واضح است كه آيه در مقام امتنان بوده و در صدد عنايتى ويژه بر مسلمين مى‌باشد پس نمى‌توان به اين راحتى آن را ناديده گرفت و از چنين امتنانى بى‌بهره ماند. مؤلف شواهد ديگرى نيز بر اين معنا آورده است. اما اخبارى كه در اين زمينه به آنها استناد شده، اخبار مستفيضه‌اى هستند كه به خوبى طهارت اهل كتاب را مى‌رسانند؛ از آن جمله روايت صحيح اسماعيل بن جابر است از [[امام جعفر صادق(ع)|امام صادق(ع)]] كه مى‌گويد: «قلت لابي عبداللّه‌ عليه‌السلام: ما تقول في طعام أهل الكتاب؟ فقال لا تأكله ثم سكت هنيئة ثم قال: لا تأكله ثم سكت هنيئة ثم قال: لا تأكله و لا تتركه تقول: إنه حرام و لكن تتركه تتنزه عنه إن في آنيتهم الخمر و لحم الخنزير»، در اين روايت علت نهى از طعام اهل كتاب وجود خمر در ظروف آنها مى‌باشد يا گوشت خوك كه هر دو باعث نجاست عرضى هستند و الاّ نجاست ذاتى در آنها وجود ندارد، زيرا اگر بود نيازى به چنين تعليلى نمى‌شد.
قائلين به طهارت اهل كتاب نيز به كتاب و سنت و اصل تمسك كرده‌اند كه اولين آيه مورد استدلالشان، آيه 5 سوره مائده است كه فرموده: '''«اليوم أحلّ لكم الطيبات و طعام الذين أوتوا الكتاب حلّ لكم و طعامكم حلّ لهم»''' در اين‌جا خداوند طعام اهل كتاب را بر مسلمين و طعام مسلمين را بر آنها حلال نموده است كه با حلال شدن خوراكى‌ها معلوم مى‌شود تمام ساخته‌هاى دستشان نيز حلال خواهد شد؛ حال با وجود نجاست آنان چگونه مى‌توان به چنين حكمى ملتزم گرديد؟ تخصيص طعام به حبوبات نيز خلاف اطلاق آيه مى‌باشد ضمن اينكه چنين حكمى در مورد مطلق مشركين نيز صادق مى‌باشد؛ يعنى گندم و جو و ساير حبوبات آنان نيز بر مسلمين حلال بوده و دليلى بر حرمتش وجود ندارد. در اين صورت چه نيازى به چنين تقييدى هست كه اهل كتاب را جدا ذكر كند؟ مضاف بر اينها واضح است كه آيه در مقام امتنان بوده و در صدد عنايتى ويژه بر مسلمين مى‌باشد پس نمى‌توان به اين راحتى آن را ناديده گرفت و از چنين امتنانى بى‌بهره ماند. مؤلف شواهد ديگرى نيز بر اين معنا آورده است. اما اخبارى كه در اين زمينه به آنها استناد شده، اخبار مستفيضه‌اى هستند كه به خوبى طهارت اهل كتاب را مى‌رسانند؛ از آن جمله روايت صحيح اسماعيل بن جابر است از [[امام جعفر صادق(ع)|امام صادق(ع)]] كه مى‌گويد: «قلت لابي عبداللّه‌ عليه‌السلام: ما تقول في طعام أهل الكتاب؟ فقال لا تأكله ثم سكت هنيئة ثم قال: لا تأكله ثم سكت هنيئة ثم قال: لا تأكله و لا تتركه تقول: إنه حرام و لكن تتركه تتنزه عنه إن في آنيتهم الخمر و لحم الخنزير»، در اين روايت علت نهى از طعام اهل كتاب وجود خمر در ظروف آنها مى‌باشد يا گوشت خوك كه هر دو باعث نجاست عرضى هستند و الاّ نجاست ذاتى در آنها وجود ندارد، زيرا اگر بود نيازى به چنين تعليلى نمى‌شد.


۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش